کودتای 28 مرداد از دیدگاه مقام معظم رهبری؛

آمریکایی‌ها از خوش‌بینی مصدق استفاده کردند

مقام معظم رهبری معتقدند: مصدق «در مقابل دشمنی انگلیس‌ها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصه‌ بین‌المللی داشته باشد. این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ او به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکایی‌ها بود، ولی آمریکایی‌ها از این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی استفاده کردند»
آمریکایی‌ها از خوش‌بینی مصدق استفاده کردند
 
زمانی که از یک رویداد سیاسی صحبت می‌شود، بدون شک پای عوامل تأثیرگذار زیادی پیرامون آن رویداد مطرح می‌شود. از این رو می‌توان شاهد سیلی از تحلیل‌ها و دیدگاه‌های متفاوت بود؛ به خصوص آنکه آن رویداد از نظر تاریخی با ابهامات تاریخی و یا سندی مواجه باشد و یا آنکه دیدگاه‌های ارائه‌شده متأثر از افراد و جناح‌های سیاسی مختلف بوده باشد. کودتای 28 مرداد 1332 از جمله رویدادهای سیاسی است که نظرات کارشناسی ارائه‌شده در آن با تناقضات و تفاوت‌های زیادی همراه است. با این حال بسیاری از زوایای پنهان این موضوع با گذشت زمان آشکار شده و بسیاری از ابهامات آن از جمله نقش آمریکا در کودتا مشخص گردیده است. این در حالی است که برخی از افراد و منابع سیاسی بسیاری از واقعیات این رویداد از جمله، دخالت آمریکا در کودتا و یا برخی از اشتباهات سیاسی مصدق را نادیده می‌گرفتند. هرچند در نقطه مقابل نیز افراد و تحلیلگران زیادی به تشریح واقعیات اشاره نموده‌اند. مقام معظم رهبری از جمله کسانی است که ضمن اشارات متعدد به نقش آمریکا در این ماجرا و ساده‌اندیشی مصدق، به تبیین این رویداد پرداخته‌اند.
 
مصدق پیشگام سیاست عدم تعهد می‌شود
مصدق سیاست خود را با قطع وابستگی به غرب و شرق آغاز نمود و با نصب‌العین قرار دادن سیاست موازنه منفی، دادن هرگونه امتیاز به کشورهای بیگانه را ممنوع اعلام کرد. او «طی 27 ماه زمامداری خود اولا در ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ از شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید کرد و اداره صنایع نفت را به شرکت ملی نفت ایران سپرد. در ثانی در ۹ بهمن ۱۳۳۱ شیلات دریای خزر را که همچنان در دست شوروی‌ها بود ملی کرد و بدین سان آخرین حلقه‌های زنجیر استعمار دوران‌های گذشته را از دست و پای ملت ایران گشود».1 اگرچه گرایشات بعدی او به ایالات متحده از این قاطعیت کاست.
 
موفقیت مصدق در اقداماتی چون ملی کردن صنعت نفت مرهون چندین عامل بود؛ از جمله آنکه او از کمک افرادی چون آیت‌الله کاشانی بهره برد. تا جایی که از منظر آیت‌الله خامنه‌ای «اگر مرحوم آیت‌اللَّه کاشانی نبود، مسئله‌ ملی شدن صنعت نفت به هیچ‌وجه در این کشور پا نمی‌گرفت».2 از سویی قاطعیت مصدق در ملی کردن صنعت نفت و ایستادگی او در برابر مخالفان این طرح را می‌توان از دیگر عوامل موفقیت آن دانست. مصدق در برابر تمام پیشنهادات جایگزین در برابر ملی شدن نفت مقاومت کرد و زیر بار هیچ یک از طرح‌های مطرح‌شده نرفت. او «هر گونه پرداخت غرامت و هر گونه مذاکره‌ای را رد می‌‌کرد و حتی چون می‌دانست که ملکه مادر و اشرف را نمی‌‌تواند به اطاعت وادارد، آنها را به تبعید از کشور محکوم و به آنها اخطار نمود که در ظرف ۴۸ ساعت کشور را‌ ترک نمایند».3 با این حال یک اشتباه تاریخی باعث شد تا فرجام مقاومت او منجر به کودتای 28 مرداد شود.
 
اشتباه تاریخی مصدق چه بود؟
مصدق یک حقوقدان بود و بر بسیاری از قوانین داخلی و بین‌المللی احاطه داشت، اما او با ماهیت واقعی سیاست بین‌الملل و غرب آشنا نبود. او بر آن بود تا از طریق نزدیک شدن به کشورهایی چون آمریکا در برابر انگلیس مقاومت نماید. مقام معظم رهبری معتقدند: مصدق «در مقابل دشمنی انگلیس‌ها، فکر کرد باید یک پشتیبانی در عرصه‌ بین‌المللی داشته باشد، این پشتیبان آن روز از نظر او آمریکا بود؛ او به آمریکایی‌ها اعتماد کرد؛ امید او به آمریکایی‌ها بود، ولی آمریکایی‌ها از این خوش‌بینی و ساده‌اندیشی، استفاده کردند».4
 
اعتماد مصدق به آمریکا تا جایی بود که حتی در یکی از نطق‌های خود ترومن را با عنوان «حضرت» خواند و عنوان نمود: «حضرت ترومن، رئیس‌جمهور آمریکا، پیامی به من دادند و مرقوم فرمودند که جناب آقای هریمن را برای ارتباط بین ایران و انگلیس روانه کنند؛ من به این پیام حضرت ترومن جواب مثبت دادم و می‌دانستم که هریمن یک شخصی است که هرگز نمی‌خواهد که شخصیت خود را از بین ببرد».5 او حتی این نوع خوش‌بینی را نسبت به حکومت کارگری انگلستان نیز داشت و بر این باور بود که «حکومت کارگران انگلستان از شرکت نفت ایران و انگلیس پشتیبانی نخواهد کرد، ولی ده روز بعد از انتخابش به نخست‌وزیری این امید مبدل به یأس شد».6
 
در این شرایط عوامل خارجی در همدستی با عوامل داخلی به تطمیع و جذب برخی از افراد و گروه‌های سیاسی پرداختند و ضمن ایجاد اختلاف میان مصدق و دوستانش، با اختصاص پول‌های هنگفت به کودتاچیان طرح براندازی را آغاز نمودند؛ چنان‌که عامل کودتا با چمدان پر پول به تهران آمد و پول را بین اراذل و اوباش قسمت کرد تا کودتا را راه بیندازد.7 این فرد گفته می‌شود شخصی به نام شوارتسکف بود. طبق اسناد موجود، «سیا به شوارتسکف یک مأموریت ظاهری برای بازدید از لبنان، پاکستان و مصر داد تا حضور وی در ایران صرفا به عنوان یک توقف بین راهی توجیه شود. براساس یک روایت، او با چندین چمدان بزرگ پر از پول وارد ایران گردید که چندین میلیون دلار پول نقد در آن بود. او ابتدا با روزولت و سپس با عوامل اصلی ایرانی درگیر عملیات ملاقات نمود و پول زیادی را میان آنها توزیع کرد».8 بر این اساس، آمریکا با تغییر سیاست خود و مخالفت با مصدق، باعث رقم خوردن کودتای 28 مرداد شد. بدون شک این کودتا به تحقق بسیاری از اهداف آمریکا کمک شایانی نمود.
 
از دیدگاه مقام معظم رهبری، قیام 15 خرداد اولین واکنش رسمی و علنی مردم به شاه بعد از کودتای 28 مرداد بود که اتفاقا در بطن خود ریشه در نارضایتی مردم از کودتا نیز داشت. به عبارتی شاه و آمریکا از زمان کودتا قیام 15 خرداد ده سال تمام به مردم فشار آوردند، کتک زدند، زندانی کردند، اعدام کردند، هر کار خواستند در این کشور کردند تا آنکه بالاخره یک انفجاری در ده سال بعد از این قضیه در خرداد 13۴۲ اتفاق افتاد.
 
تحقق رویاهای آمریکا با کودتای 28 مرداد 1332
بعد از اجرای کودتا، محمدرضا پهلوی مجددا به قدرت بازگشت و زاهدی، یکی از عوامل کودتا، به عنوان نخست‌وزیر روی کار آمد. مصدق و بسیاری از حامیان او نیز دستگیر و روانه زندان شدند. به دنبال ثبات نسبی سیاسی، سلطه علنی آمریکا بر امور سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران آغاز شد؛ چنان‌که مستشاران نظامی آمریکایی بر ارتش تسلط یافتند و عوامل اقتصادی نیز سیاست‌های اقتصادی را پیش بردند و عملا ۲۵ سال اختناق، فشار بر ملت ایران، ضایع کردن منابع انسانی این کشور، غارت منابع طبیعی و بدنام کردن ملّت ایران در میان ملت‌های مسلمان در منطقه را دنبال کردند.9
 
بر این اساس اصلاحات موردنظر در بعد اقتصادی با اصلاحات ارضی و تحت عنوان انقلاب سفید آغاز شد تا علاوه بر ایجاد رضایت نسبی در میان ناراضیان و دفع هرگونه خطر شورش‌های مردمی، به ایجاد تمرکز سیاسی و اقتصادی کمک نماید. مطابق با این سیاست شاهد هستیم که بخش مهمی از خطرات احتمالی مخالفان همچون مالکان بزرگ در مرحله اول اصلاحات ارضی از بین رفت و با آغاز مرحله دوم، جنبش دهقانی اولیه بی‌خطر شد. از این رو مبارزه اصلی در درون طبقه حاکمه به پیروزی رسید و شاه بعد از آن توانست از متحدین لیبرال و جنبش دهقانی نوپا، خود را خلاص کند.10
 
نکته مهم در خصوص ثبات سیاسی حکومت شاه و تأثیر آن بر منافع آمریکا این است که وجود هرگونه خطری از سوی مخالفان سیاسی شاه و تهدید ثبات سیاسی کشور می‌توانست عاملی در جذب مخالفان از سوی شوروی و تسلط بلوک شرق بر کشور باشد. تحقق این سناریو در خوش‌بینانه‌ترین حالت تضعیف سیاسی آمریکا در کل منطقه خاورمیانه را به دنبال داشت. از این رو بعد از کودتای 28 مرداد علاوه بر آنکه افراد موردنظر آمریکا به قدرت رسیدند، بسیاری از سیاست‌های اقتصادی، نظامی، فرهنگی و سیاسی نیز با تأیید ضمنی آمریکا اجرا گردید. البته این رابطه، یک‌سویه و یا تحمیلی از سوی آمریکا نبود، بلکه محمدرضا پهلوی نیز از رابطه خرسند و راضی بود.
 
بر مبنای این ارتباط دوسویه، آمریکا در سال‌های بعد از کودتا و در قضایایی چون حادثه‌ قیام مردم در 15 خرداد و انقلاب اسلامی و مبارزات اسلامی و نهضت اسلامی به پشتیبانی کامل از محمدرضا پهلوی پرداخت. از دیدگاه مقام معظم رهبری، قیام 15 خرداد اولین واکنش رسمی و علنی مردم به شاه بعد از کودتای 28 مرداد بود که اتفاقا در بطن خود ریشه در نارضایتی مردم از کودتا نیز داشت. به عبارتی شاه و آمریکا از زمان کودتا تا قیام 15 خرداد ده سال تمام به مردم فشار آوردند، کتک زدند، زندانی کردند، اعدام کردند، هر کار خواستند در این کشور کردند تا آنکه بالاخره یک انفجاری در ده سال بعد از این قضیه در خرداد 13۴۲ اتفاق افتاد. اینجا هم طرف قضیه اگرچه حکومت ظالم طاغوت و حکومت پهلوی بود، اما آمریکایی‌ها پشت سر این حکومت قرار داشتند.11 آمریکا در این ماجرا نیز با پشتیبانی کامل خود از شاه نشان داد که به ادامه سلطه و سیطره سیاسی که با کودتا آغاز نموده همچنان مصمم است و به اهمیت سیاسی ایران در تأمین منافع خود آگاه است.
 
سخن نهایی
گرچه نفوذ سیاسی آمریکا در کشورهایی چون ایران بعد از پایان جنگ جهانی اول آغاز شد، اما مشارکت در کودتای 28 مرداد 1332 مهم‌ترین گام اساسی آمریکا در نمایش چهره واقعی خود در ایران بود. این کودتا علاوه بر آنکه انزجار سیاسی مردم ایران از آمریکا را به همراه داشت، آغازی برای دخالت وسیع آمریکا در امور مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران بود.
 
آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای

پی نوشت:
1. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، از پایان جنگ جهانی دوم تا سقوط رژیم پهلوی، تهران، مؤلف، 1368، ص 56.
2. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار روحانیون استان سمنان، 17 /8 /1385. قابل بازیابی در:
 https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=1423
3. ثریا اسفندیاری بختیاری و لوئی والنتین، کاخ تنهایی، ‌ترجمه نادعلی همدانی، تهران، مترجم، 1370، ص 153.
4. بیانات مقام معظم رهبری در میان دانشجویان و دانش‌آموزان، 12 /8 /1394. قابل بازیابی در:
https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=6620
5. مجموعه‌ای از نطق‌های تاریخی دکتر مصدق، بی‌جا، بی‌تا، ص 96.
6. گرمیت روزولت، کودتا در کودتا، ترجمه دکتر علی اسلامی، بی‌تا، ص 92.
7. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان و جمعی از کارکنان‌ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 19 /11 /1391.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=21394
8. استیفن کینزر، همه مردان شاه، کودتای آمریکایی و ریشه‌های ترور در خاورمیانه، ترجمه حسن بلیغ، تهران، دانشگران محمود، 1382، ص 12.
9. بیانات مقام معظم رهبری در میان دانشجویان و دانش‌آموزان، 12 /8 /1394.
 https://farsi.khamenei.ir/newspart-print?id=31309&nt=2&year=1394&tid=14177
10. فرد ‌‌‌هالیدی، ایران، دیکتاتوری و توسعه، ترجمه محسن یلفانی و علی طلوع، تهران، انتشارات علم، 1358، صص 114- 115.
11. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانش‌آموزان ‌و دانشجویان، 10/ 8/ 1391. قابل بازیابی در:
 https://farsi.khamenei.ir/newspart-index?id=21394&nt=2&year=1391&tid=4036 https://iichs.ir/vdcaawn6.49nya15kk4.html
iichs.ir/vdcaawn6.49nya15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما