نقش عناصر و نهادهای بیگانه در شکل‌گیری سازمان برنامه و بودجه در ایران؛

میهمانان ناخوانده ماشین توسعه ایران

ماشین توسعه ایران با تصویب برنامه عمرانی اول در سال ۱۳۲7 در مجلس شورای ملی به حرکت درآمد، اما پیش از شروع این حرکت، درخواست اخذ وام در سال 1325، راه را برای ورود میهمانان ناخوانده‌ای به داخل کابین این ماشین باز کرد...
میهمانان ناخوانده ماشین توسعه ایران
 
یکی از کمپانی‌های مهم، برجسته و تأثیرگذار خارجی در ایران شرکت موریسن نودسن بود. این شرکت در سال‌های ابتدایی فعالیتش، مورد توجه دولت ایران قرار گرفت. ماجرا از این قرار بود که دولت ایران به ریاست احمد قوام، درصدد ارائه درخواست وامی از آمریکا به میزان دو و نیم میلیون دلار برای اجرایی نمودن پروژه‌های مربوط به برنامه عمران ملی هفت‌ساله بود. به همین منظور در اواسط سال 1325ش، کمیسیونی شکل گرفت و از تعدادی مهندس و مشاور از شرکت آمریکایی موریسن نودسن، که البته متخصّصانی از برخی کشورهای دیگر را هم در درون خود داشت، دعوت شد به منظور بررسی درخواست وام یادشده عازم ایران گردند. این شرکت بعد از چهار ماه بررسی، سه برنامه در مقیاس‌های مختلف به دولت ایران عرضه نمود.1 مطابق گزارش یکی از سفرای خارجی پیرامون این برنامه عمرانی و چرایی حضور مشاوران خارجی این طور آمده است: «کاملا روشن است که طرح‌هایی از این دست، بدون کمک مالی غیرملاحظه از خارج و درخواست وام  250میلیون دلاری از بانک جهانی به مدت سی سال، نمی­توانست تنظیم و ارائه گردد؛ همچنین کاملا واضح بود که وام‌هایی از این دست نیز بدون وجود اطلاعات اطمینان‌بخش درباره اینکه پول‌های مربوط چگونه باید هزینه گردد داده نمی‌شد، تا اینکه یک تیم فنی از آمریکا به ریاست آقای دون، معاون کمپانی موریسون نودسن، در این موضوع مداخله نموده و اقدام نمود. این تیم که بنابر شایعات موجود مرکب از شصت نفر خواهد بود، در حال حاضر مشغول گشت و گذار در ایران هستند. مأموریت این تیم به نظر می‌رسد بسیار دشوار خواهد بود؛ چرا که هیچ گونه آمار و ارقام قابل اعتمادی درباره اقتصاد ایران وجود ندارد و اصلا می‌توان گفت هیچ آماری وجود ندارد».2 مشاوران و کارشناسان شرکت سهامی بین‌المللی موریسن نودسن بعد از حدود شش ماه بررسی میدانی، بالاخره در خردادماه 1327ش ایران را ترک کردند. گزارش اقتصادی آنان که پایه اصلی برنامه توسعه عمرانی هفت‌ساله اول قرار گرفت، در اختیار وزارت مالیه ایران قرار داده شد و برنامه تهیه‌شده توسط این گروه، به ارزش پانصدمیلیون دلار برآورد شد.3
 
گویا هم‌زمان یا اندکی بعد از شروع فعالیت کمپانی بین‌المللی موریسن نودسن ،که البته مقرّ آن در ایالات متحده بود، دو سه شرکت و نهاد خارجی دیگر هم در ایران در راستای همکاری با سازمان برنامه به منظور ایجاد طرح و نقشه عمرانی وارد کشور شدند. یکی از اینها،‌ کمپانی الکساندر گیب و شرکا بود که یک شرکت بریتانیایی به‌شمار می‌رفت و اگرچه از ماه‌ها قبل از شروع برنامه هفت‌ساله عمرانی در زمینه لوله‌کشی آب شهر تهران وارد عمل شده، با شهرداری تهران، قراردادی را برای تأمین آب لوله‌کشی تهران منعقد کرد،4 با این حال، بعد از شروع برنامه هفت‌ساله نیز وارد گود شد و با همکاری و تعامل مثبتی که با متخصصان مؤسسه مشاوران ماورای بحار ایجاد کرده بود، در فاز دوم بررسی تفصیلی و ارزیابی پروژه‌ها و طرح‌های برنامه هفت‌ساله ایفای نقش نمود. 5
 
حضور کارشناسان گروه مشاورین بحار هم در ایران طی سال 1327ش به منظور همکاری در تهیه طرح برنامه‌های عمرانی و البته همراهی در مسائل اجرایی، نکته دیگرِ قابل ذکر به‌شمار می‌آید.6 در شرایطی که لایحه برنامه عمرانی هنوز به تصویب مجلس شورای ملی نرسیده بود به توصیه بانک جهانی و در پی نیاز دوباره به وام، دولت ایران درصدد عقد قراردادی با شرکت ماورای بحار برآمد. شخص محمدرضا پهلوی مأموریت کمپانی ماورای بحار را بررسی توسعه اقتصادی و نحوه مصرف عایدات معتنابه نفت برای انجام تحولات اساسی و احیای صنایع ایران بیان نمود: «برای نوساختن طرز زندگانی یک ملت مانند لشکرکشی‌های بزرگ باید نقشه عملیات قبلا فراهم گردد. در سال 1327 همین که کشور ما از هرج و مرج و گرفتاری‌های مولود دوره جنگ فراغت یافت دولت من از یک مؤسسه معروف مهندسین مشاور آمریکایی دعوت کرد که امکانات ایران را برای توسعه اقتصادی بررسی کنند و در نحوه مصرف عایدات معتنابه نفت برای انجام تحولات اساسی و احیای صنایع ایران به ما ارائه طریق نمایند».7
 
پهلوی دوم در کتاب «پاسخ به تاریخ» پیرامون این ماجرا چنین عنوان می‌کند که مسئله تحقّق  برنامه هفت‌ساله‌ای را که در نظر داشته، موردتوجه قرار داده و مدّعی می‌شود او به عنوان شاه، کار را در حالی آغاز کرد که اوضاع چندان بر وفق مراد نبود؛ چرا که مطالعات مقدماتی انجام‌شده توسط گروه مشاوران ماورای بحار، حدود سه‌میلیون دلار خرج برداشته بود و نیز 25 میلیون دلار لازم داشت تا بتوانند اجرای طرح‌های عمرانی مورد نظر را آغاز کنند، ولی مقامات دولت ایالات متحده آمریکا از پرداخت این مبلغ به مقامات پهلوی طفره می‌رفتند.8
 
این تیم که بنابر شایعات موجود مرکب از شصت نفر خواهد بود، در حال حاضر مشغول گشت و گذار در ایران هستند. مأموریت این تیم به نظر می‌رسد بسیار دشوار خواهد بود؛ چرا که هیچ گونه آمار و ارقام قابل اعتمادی درباره اقتصاد ایران وجود ندارد و اصلا می‌توان گفت هیچ آماری وجود ندارد  
در این میان، همکاری‌هایی بین آنان و کمپانی گیب و شرکا ایجاد شد و تعاملاتی انجام گردید: «بر اساس تحقیقات انجام‌گرفته از سوی کارشناسان گروه مشاورین ماورای بحار نشان می‌دهد شورای عالی سازمان پروژه هفت‌ساله بدون در نظر گرفتن میزان واقعی درآمد و توصیه‌های مشاوران گروه فوق، پروژه‌ها را به تصویب می‌رساند. این کارشناسان موفق شدند برای نظارت بیشتر بر روند پروژه‌ها موافقت تأسیس کمیته‌هایی را دریافت نمایند. گام مهم دیگری که به نفع دولت انگلستان انجامید تصمیم گیب و شرکا بود که طی آن دعوت به همکاری دوازده نفر از مستشاران گروه ماورای بحار در تیم آنها مورد تصویب قرار گرفت. آقای گیب خواهد توانست در آینده بر روی توسعه منابع آبی هم فعالیت نماید. سه متخصص انگلیسی در رشته جنگل‌داری نیز به تهران آمدند و پست‌های مهمی را در سازمان پروژه هفت‌ساله به‌دست گرفتند و این امید وجود دارد که در آینده گام‌های عملی در جهت بهره‌برداری از جنگل‌ها برداشته شود».9
 
در نهایت، بعد از مذاکرات مفصل، در میانه سال 1328ش بود که دولت ایران، قراردادی را با شرکت مشاوران ماورای بحار جهت دریافت کمک‌های فنی و مشاوره‌ای در فرایند اجرایی برنامه هفت‌ساله منعقد نمود.10 شایان ذکر است این هیئت اقتصادی، یعنی ماورای بحار، دو الی سه هفته در ایران ماندند. در میان آنان افراد متعددی حضور داشتند که در رشته‌های مختلف، تخصص داشتند و برای ارتباط با هر یک از آنان، در هر رشته، یک یا دو نفر از شورای عالی برنامه انتخاب شدند. نکته جالب اینجاست که یکی از آنهایی که درصدد بود در امور حقوقی و قوانین لازم مربوط به اجرای برنامه مطالعاتی بکند، و کریم سنجابی به عنوان یکی از اعضای حقوقدان سازمان برنامه با او مرتبط گردید، آلن دالس، برادر جان فاستر دالس، رئیس آینده سازمان اطلاعاتی (سی.آی.ای) آمریکا بود: «در همان سازمان برنامه و در یک اتاقی که مخصوص خود بنده بود با او ملاقات داشتم. او به زبان فرانسه آشنا بود و آشنایی عمیقی با من پیدا کرد... برنامه‌ای که ما تدوین کرده بودیم با نداشتن منابع کافی در آن زمان بسیار محدود و در حدود پانصد، ششصد میلیون دلار بود، ولی آنها در عملی بودن آن برنامه اشکلاتی کردند. ما انتظار داشتیم مطابق وعده‌ای که به ایران در زمان جنگ جهانی داده شده بود برای جبران خسارت‌ها و پاداش کمک‌هایی که به آنها کردیم آمریکا در برنامه احیای اقتصادی ایران کمک بکند، ولی این هیئت‌هایی که می‌آمدند و شاید ارتباطات سیاسی دیگری هم داشتند در این باره آن موافقت و همراهی کاملی که تأمین منابع و اعتباراتی برای این کار بکند نشان نمی‌دادند».11
 
این روند افزایش تعامل دولت و سازمان برنامه با کمپانی‌ها و متخصصان خارجی در حالی اتفاق می‌افتاد که نمایندگان برخی مناطق ایران از قصور، تعلّل و ناکارآمدی کارشناسان خارجی در برخی موارد شدیدا ابراز نارضایتی می‌کردند، تا آنجا که برای نمونه، رئیس مجلس شورای ملی در مکاتبه‌ای با نخست‌وزیر نظر نمایندگان استان آذربایجان را پیرامون استفاده از کارشناسان آمریکایی برای تهیه و اجرای برنامه هفت‌ساله سؤال نمود:
 
«متمنی است امر و مقرر فرمایند پرونده‌هایی که از طرف این استانداری در موارد مختلف نسبت به عمران و آبادی شهرها و قصبات به سازمان برنامه مستقیما و یا به وسیله وزارت کشور مراجعه شده از جمله سیل‌بند مرند، برق بوکان، آسفالت مهاباد و غیره به نظر عالی برسانند. در خصوص سیل‌بند مرند دو سال است مکاتبه می‌شود اخیرا سیل مدهشی جاری و خسارات کلی وارد کرده است و اهالی در زحمت و خواب و راحت ندارند. هنوز پروژه در مؤسسه ژیکوف تحت مطالعه است و معلوم نیست پروژه‌ای که این هیئت تهیه می‌کند کی تمام خواهد شد و هزینه‌ای که تخمین می‌نمایند و برای استفاده از پورسانتاژ غالبا این هزینه‌ها بیش از حد معمول است شهرداری مرند خواهد توانست سهم خود را بپردازد یا خیر. راجع به سایر شهرداری‌ها اجمالا به عرض می‌رسد جز مکاتبه و تنظیم پرونده‌های قطور و امرار وقت، نتیجه عاید نگردیده، چنانچه عمل بدین منوال باشد امید نمی‌رود تا پایان دوره دوم برنامه، کاری به نفع مردم شهرها انجام یابد».12
 

 
پی نوشت:
1. جولیان باری یر، اقتصاد ایران، تهران: موسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه، 1363ش، ص 131؛ بورل، یادداشتهای سیاسی ایران، ج 13، بخش 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب، 1392ش، ص 608.
2. بورل، همان، ج 13، بخش 1، ص 646.
3. همان، بخش 2، ص 954.
4. همان، ج 1، بخش 2، ص 1304.
5. همان، ج 13، بخش 2، ص 1076.
6. همان، ص 1049.
7. محمدرضا پهلوی، ماموریت برای وطنم، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، ص 263.
8. محمدرضا پهلوی، پاسخ به تاریخ، ترجمه ابوترابیان، 1371، ص 118.
9. بورل، همان، ج 13، بخش 2، ص 1194.
10. همان، ص 1143.
11. کریم سنجابی، امیدها و ناامیدی‌ها، لندن، جبهه ملیون ایران، 1368ش، صص 88-89.
12. مجتبی زارعی و علیرضا روحانی، تبارشناسی و بررسی عملکرد سازمان برنامه و بودجه به روایت اسناد نخست‌وزیری، تهران، خانه کتاب، 1388ش، ص 110. https://iichs.ir/vdcjxyev.uqexvzsffu.html
iichs.ir/vdcjxyev.uqexvzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما