مقاومت عليه استعمار و امپرياليسم به مناسبت شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی؛

علما چگونه مانع تسلط استعمار بر یکی از منابع مهم مالی کشور شدند؟

نهضت تحریم تنباکو اولین جنبش توده‌ای در ایران است که به رهبری علما شکل گرفت و با لغو امتیاز رژی مانع تسلط استعمار بر یکی از منابع مهم مالی کشور شد، اما علما چرا و چگونه توانستند این امتیاز را لغو کنند؟
علما چگونه مانع تسلط استعمار بر یکی از منابع مهم مالی کشور شدند؟
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ ایرانِ دوره قاجار در پارادایم امتیاز، به تعامل با قدرت‌های بزرگ می‌پرداخت. در دوره ناصری هم‌زمان با آشفتگی اقتصادی جامعه ایران، بخشی از این امتیازات به دولت‌های خارجی داده شد. نمونه این امتیازها واگذاری امتیاز انحصاری توتون و تنباکوی ایران از جانب ناصرالدین‌شاه به جرالد تالبوت است. واگذاری این امتیاز مجادلات گسترده‌ای را به پیشوایی روحانیان رقم زد که بر اثر آن درنهایت این امتیاز لغو شد. تلاشِ نوشتارِ پیش رو پرداختن به چرایی و چگونگی لغو این امتیاز با سروری روحانیان است.
 
روحانیت؛ نیرویی عظیم در جامعه شبکه‌ای
برای تحلیلِ نقشِ روحانیان در لغو امتیاز تنباکو ابتدا باید جایگاه این نیروی اجتماعی در جامعه قاجار مشخص شود. از هنگام استقرار دولت صفویه، حکومتی در ایران شکل گرفت که خود را به مذهب شیعه متصل کرد. یکی از اصول مذهب تشیع اعتقاد به اصل امامت است و درصورت غیبت امام، مراجعه به فقیه آگاه به زمان ضرورت می‌‎یابد. این فقیهان پاسداری از دین و تفسیر مذهب را بر عهده دارند. آنها برای ادای این مسئولیت خود فقه شیعه را تدوین کردند. در فقه شیعه، قوانین حاکم بر جامعه و همچنین نظام قضایی و حتی مجریان و کارگزاران باید دارای شرایط ویژه‌ای باشند. بدین نسبت، قوانین اسلامی و روحانیان با یکدیگر شبکه‌ای از قدرت را در نظام حقوقی و قضایی عصر قاجار شکل دادند که قدرت چانه‌زنی آنها با دولتِ مرکزی را افزایش داده بود؛ بنابراین علما به‌عنوان یک سازمانِ اجتماعی مقتدر بخش اعظم کنترل اجتماعی را در دست داشتند و قادر بودند «قواعد الزام‌آور» برای «هدایت رفتارِ مردم» و همچنین «استراتژی‌های کارآمد برای بقا»ی آنها ارائه نمایند و حکومتی ضعیف همچون قاجار توان رویارویی با این قدرت گسترده یا ارائه استراتژی‌های بقای جذاب‌تر برای مردم را نداشت.[1] از این رو علما به‌منزله یکی از ارکانِ مهم جامعه ایرانی، بر این حق تأکید می‌کردند و هر زمان که احتمال می‌رفت این حق از جانبِ سلطنت مورد تعرض قرار گیرد، علما واکنش نشان می‌دادند. افزون بر امور جاری مردم، آنان به وجوه جزایی ناشی از «امر به معروف و نهی از منکر» نیز توجه ویژه نشان می‌دادند و همین امر از آنان گروهی قدرتمند در جامعه ایران می‌ساخت که ایران را واجد نام‌گذاری «جامعه شبکه‌ای» می‌کند.[2]
 
قواعد الزام‌آور و استراتژی‌های کارآمد روحانیت در جنبشِ تنباکو
در بحرانِ تنباکو (1269-1271) نارضایتیِ عمومیِ فزاینده به جنبشی توده‌ای تبدیل شد. این بحران نتیجه فروش امتیازی دیگر ــ این بار به ماژور تالبوت انگلیسی از طرف ناصرالدین‌شاه ــ بود. تالبوت در مقابلِ پرداختِ 25000 پوند به شاه و قرار پرداخت 15000 پوند اجاره سالانه و 25 درصد از سود حاصل به ایران، امتیاز انحصاری پنجاه‌ساله توزیع و صدور تنباکو را به‌دست آورد. دولت ایران کوشید قرارداد را مخفی نگاه دارد، اما تالبوت امتیاز خود را به شرکت تازه‌تأسیس دخانیات امپراتوری انگلستان در ایران (رژی) فروخت. در اردیبهشت 1270 با ورود نمایندگان این شرکت، بازارهای شیراز، که منطقه مهم کشت تنباکو به‌شمار می‌آمد، بسته شد. در پی این اقدام بازاریانِ شیراز و بازتاب سراسری این رویداد (بیشتر به‌واسطه وجود شبکه تلگراف)، بازاریان شهرهای مهم به‌ویژه تهران، اصفهان، تبریز، مشهد، قزوین، یزد و کرمانشاه به یک اعتصاب عمومی دست زدند. مردم تبریز با ارسال تلگرافی برای ناصرالدین‌شاه، علیه فروش
حقوق خود به بیگانگان و «کفار» اعتراض و عزم خود در دفاع قهریه از آن حقوق را اعلام کردند.[3]
 
عمده فعالیت‌های اعتراضی مخالفانِ این قرارداد با سازوبرگ و استراتژی‌های کارآمد روحانیت گره خورده است. روز 15 اسفند 1269 تاجران توتون و تنباکو در حرم شاه‌عبدالعظیم بست نشستند و طی دادخواستی اعلام کردند به هیچ عنوان با رژی کنار نخواهند آمد. هنگامی‌که مخالفتِ جدی با امتیاز در شیراز نمود یافت، سیدعلی‌اکبر روحانی به بوشهر تبعید شد؛ در آنجا با سیدجمال‌الدین اسدآبادی، روحانی طرفدار وحدت جهان اسلام و منتقد شاه ایران، دیدار کرد. جمال‌الدین طی نامه‌ای شدیدا از ناصرالدین‌شاه به خاطر اعطای امتیاز به اروپایی‌ها انتقاد کرد. سیدعلی‌اکبر نامه را به آیت‌الله میرزا حسن شیرازی، مجتهد بزرگ شیعه و رهبر مذهبی شیعیان در سامرا، تسلیم کرد و چنان‌که می‌دانید، میرزای شیرازی سهم به‌سزایی در جنبش تنباکو و لغو این امتیاز داشت.
 
آیت‌الله سیدمحمدحسن میرزای شیرازی هنگام اقامه نماز جماعت در عراقآیت‌الله سیدمحمدحسن میرزای شیرازی، صادرکننده فتوای تحریم صدور تنباکو،
هنگام اقامه نماز جماعت در عراق   
شماره آرشیو: 535-8ع
 
روحانیان تبریز علیه واگذاری امتیاز سخنرانی کردند و دراین‌باره دادخواست‌ها و تلگراف‌هایی به شاه فرستاده شد. در اصفهان، آقا نجفی و برادرش مردم را به تظاهراتی دعوت کردند که طی آن اعلام شد: توتون و تنباکو «نجس» است. با این تحریم مردم اصفهان از استعمال دخانیات خودداری کردند. در روز 11 آذر 1270 به دنبالِ فتوای میرزای شیرازی توتون و تنباکو در سراسر ایران تحریم و دولت به جهاد تهدید شد.[4] روس‌ها، مجتهدان مقیم کربلا، سید جمال در استانبول، ملکم‌خان در لندن، تظاهرکنندگان خشمگین خیابان‌های تهران و حتی حرمسرای دربار از تحریم تنباکو پشتیبانی کردند و این گونه بود که ناصرالدین‌شاه وادار به لغو این امتیاز در 14 دی 1270 شد.[5]
 
آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی
آیت‌الله آقا نجفی اصفهانی
شماره آرشیو: 4605-4ع
 
لغو امتیاز تنباکو؛ نمودِ منابع مقاومت روحانیت
لغو امتیاز تنباکو با پیشوایی روحانیان نشان‌دهنده جدالی بزرگ‌تر میانِ حکومت ناصرالدین‌شاه با روحانیت و میزان قدرتِ این گروه اجتماعی در ایرانِ عصر قاجار است. هنگامی‌که ناصرالدین‌شاه در سال 1227 بر تخت سلطنت نشست، مشوق ارتباط با اروپا بود. اعزام نمایندگان دیپلماتیک به خارج از کشور و نیز اعزام محصلان به کشورهای فرانسه، بلژیک و... همچنان برقرار بود. او همچنین فعالیت‌های میسیونرهای مذهبی را تا جایی که به فعالیت‌های درمانی ـ آموزشی و تبلیغات دینی در میان اقلیت‌های مذهبی محدود می‌ماند، تحمل می‌کرد. بنابراین کاتولیک‌های فرانسوی فعالیت خود را در مناطق ارمنی و آسوری‌نشین اطراف دریاچه ارومیه آغاز و سپس بیش از سی مرکز مختلف در سراسر کشور تأسیس کردند. پرسبیترین‌های[6] آمریکایی نیز بیشتر در مناطق شمال و انگلیکان‌ها[7] در جنوب فعالیت داشتند. یک سازمان یهودی فرانسوی نیز مدارسی را در شهرهای همدان، اصفهان و تهران دایر کرد. جامعه زردشتیان هند نیز تأمین مالی مدرسه‌ای را برای هم‌کیشان خود در یزد بر عهده داشت.[8]
 
گسترش روابط با غرب به‌ویژه در زمینه‌های تجاری، که نفوذ هر چه بیشتر بیگانگان و ورود مظاهر تمدن غربی را در پی داشت، نوعی حرکت شیعی ـ ایرانی را برای پاسداری از سنّت‌ها، فرهنگ و اقتصاد ملی با پیشوایی علما شکل داد. مقابله مذهبی و ملی‌گرایانه با نفوذ تجاری اروپا و اعطای امتیاز به شرکت‌های خارجی به این دلیل بود که احساس می‌شد در کنار اینکه منابع مادی کشور در اختیار آنان گذاشته می‌شد، روش زندگی سنتی نیز در معرض تهدید قرار گرفته است. امتیاز تنباکو سرانجام بر اثر مخالفت‌های علما و توان بازدارندگی آنها در جامعه لغو شد. روحانیان بانی اعتراض‌های وسیعی در سراسر کشور علیه تسلیم اختیارِ معامله
یک محصول پرمصرف به یک شرکت انگلیسی شدند.[9]
  
نفوذ غرب در ایران در دوره قاجار، برخلاف تصور رایج، از بسیاری جهات جایگاه اجتماعی علما را مشخص و جایگاه سیاسی آنان را ارتقا بخشید. بسیاری از آنها به‌عنوان چهره‌های مخالف سرمایه‌داری غرب عمل می‌کردند و در پیوند با تجار به نیرویی قدرتمند تبدیل شدند که ماجرای تحریم تنباکو نمود بارز آن است.[10] بنابراین جنبش تنباکو یک جنبش توده‌ای محدود نبود، بلکه نمودِ منابع مقاومت روحانیت در مقابلِ نفوذ غرب در جامعه و همچنین پذیرش این منابع از طرف جامعه ایرانِ عصرِ قاجار است که در تحولات آینده نیز به‌صورت مشخص‌تر ظهور کرد.
 
جمعی از روحانیان، تجار و معتمدین مردم پس از صدور فتوای تحریم تنباکو و هنگام تصرف مرکز کمپانی رژی در تهرانجمعی از روحانیان، تجار و معتمدین مردم پس از صدور فتوای تحریم تنباکو
و هنگام تصرف مرکز کمپانی رژی در تهران
شماره آرشیو: 1-3873-1ع

فشرده سخن
واگذاری امتیازِ تنباکو به تالبوت و شرکت انگلیسی و مخالفت‌های برآمده از آن و نتیجه این مخالفت‌ها، آشکارکننده قدرتِ نیروهای اجتماعی تشکیل‌دهنده جامعه شبکه‌ای ایرانِ عصرِ قاجار است. جنبش تنباکو به‌عنوان اولین جنبش توده‌ای در ایران با پیشوایی روحانیان و همراهی تجار به موفقیت نائل شد. چنین فرایندی نشان می‌دهد که روحانیت در این عصر به‌عنوان یکی از مهم‌ترین بازیگرانِ جامعه شبکه‌ای در کنارِ تجار و سران ایلات مطرح است؛ بازیگری که توانِ استفاده از قواعد الزام‌آور مذهبی به منظور بسیج سیاسی ـ اجتماعی را داراست. برای موفقیت در این مسیر، آنان از ابزار بست‌نشینی، فتوا، تحریم و نجس اعلام کردنِ تنباکو بهره بردند و به دلیلِ فراگیری مذهب در ایران، این قواعد الزام‌آور به استراتژی کارآمدی برای مبارزه با دولتِ مرکزی و استعمار تبدیل شد.
 

پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. رضا سرحدی قهری و مرتضی منشادی، «تحول در صورتبندی اجتماعی و بسیج سیاسی در انقلاب اسلامی ایران (1304-1357)»، تحقیقات تاریخ اجتماعی، ش 2 (پاییز و زمستان 1397)، ص 12.
[2]. مهدی نجف‌زاده، «بازخوانی رابطه قدرت در ایران: دولت ضعیف و جامعه قوی»، فصلنامه رهیافت‌های سیاسی و بین‌المللی»، ش 13 (بهار 1387)، صص 86-87.
[3]. ادوارد براون، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه مهدی قزوینی، تهران، انتشارات کویر، 1376، صص 63-64.
[4]. جان فوران، مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال 1500 میلادی مطابق با 879 شمسی تا انقلاب)، ترجمه احمد تدین، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چ چهاردهم، 1392، صص 249-253.
[5]. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نشر نی، چ یازدهم، 1384، صص 94-95.
[6]. مسیحیت مشایخی یا پرسبیترینیسم یا کلیسای پرسبیتری شاخه‌ای از مسیحیت کالونی در میان شاخه‌های پرشمار پروتستانتیسم است، که ریشه‌اش به جزایر بریتانیا بازمی‌گردد.. پرسبیترین‌ها به خاطر دیدگاهشان برای رهبری کلیسا این نام را گرفتند؛ واژه «بزرگ یا ریش سفید» از واژه یونانی «پرسبیتروس» گرفته شده است.
[7]. مسیحیت پیش از ظهور انگلیکن (Anglican) به سه مذهب کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان تقسیم شده بود، اما با جدایی فرقه انگلیکن از مذهب پروتستان، هم‌اکنون انگلیکن به عنوان مذهب چهارم مسیحیت شناخته می‌شود. این مذهب، با نهضت اصلاحی تئودور (انگلیکن) پایه‌گذاری شد. کلیسای انگلیکن، که معمولا از آن به جماعت انگلیکن یاد می‌شود، عنوان رسمی کلیسای ملی انگلستان است؛ یعنی تمام کلیساهایی که سراسقف کنتربری را به عنوان رهبر معنوی کلیسا پذیرا و به اصول ایمانی این کلیسا وفادار باشند.
[8]. یرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نشر نی، چ چهارم، 1389، ص 83.
[9]. دنیس رایت، ایرانیان در میان انگلیسیها: صحنه‌هایی از تاریخ مناسبات ایران و بریتانیا، ترجمه کریم امام، تهران، نشر نو، چ دوم، 1368، ص 270.
[10]. علیرضا سمیعی اصفهانی، «جامعه قدرتمند، دولت ضعیف: تبیین جامعه‌شناختی مناسبات دولت ـ جامعه در ایران عصر قاجار»، فصلنامه سیاست، ش 3 (1387)، ص 130.
https://iichs.ir/vdchi6nz.23nz-dftt2.html
iichs.ir/vdchi6nz.23nz-dftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما