«شهید سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد و منطق رویکردهای تروریستی منافقین» در گفت‌وشنود با دکتر محمدصادق کوشکی؛

ملاک سازمان در ترور، «تأثیر اجتماعی» بود و نه «منصب سیاسی»

در پایان پرونده‌ای که در سالروز شهادت حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد (مهر 1404) به شما تقدیم گشت، مروری بر انگیزه و شیوه‌نامه سازمان موسوم به مجاهدین خلق در ترور شخصیت‌های فکری و سیاسی انقلاب و نظام اسلامی، ضروری می‌نمود. این امر در گفت‌وشنود پی‌آمده با دکتر محمدصادق کوشکی، استاد دانشگاه تهران و نویسنده کتاب «تبار ترور»، مورد بررسی قرار گرفته است
ملاک سازمان در ترور، «تأثیر اجتماعی» بود و نه «منصب سیاسی»

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
نخستین سؤال در باب ورود سازمان موسوم به مجاهدین خلق به فاز مسلحانه، این است که مگر آنان از راهی غیر از اسلحه به نتیجه نمی‌رسیدند، که به سخت‌ترین نوعِ خشونت متوسل شدند؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بی‌تردید ترور شخصیت دیگر به نتیجه نمی‌رسید که آنان به ترور شخص متوسل شدند. مردم پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در انتخابات‌ها، حتی به یک نامزد سازمان رأی ندادند! سازمان مدعی بود که انقلاب را او ایجاد و روحانیت آن را مصادره کرده است، اما جامعه نشان داد که چنین باوری ندارد و این حرکت را بیشتر معلول رهبری حضرت امام و حضور بدنه اجتماعی می‌داند تا گروه و جریانی خاص؛ هم از این‌روی، آنان پس از ناتوانی در جذب مردم، وارد فاز خشونتِ کور شدند و هر کس را که نماد انقلاب بود به قتل رساند!
 
جالب است که این گروه تنها به سراغ مسئولان نمی‌رفتند، بلکه مثلا شهید سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، که سمت اجرایی هم نداشت، را ترور کردند. به نظر شما، علت این امر چیست؟
سازمان پس از آنکه خشونت کور را به عنوان راهبرد خود برگزید، هر روحانی یا شخص مؤثر فرهنگی و اجتماعی را هدف گرفت. در نشریات رسمی‌اش از ترور چهره‌هایی چون شهیدان: سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد، سیداسدالله مدنی، سیدعبدالحسین دستغیب، محمد صدوقی و دیگران با افتخار یاد کرده است؛ چون این افراد با روشنگری خود، نفاق را افشا و مردم را از انحراف بازمی‌داشتند. ملاک آنها در کشتارهایشان، قدرت اندیشه‌سازی و بسیج مردمی بود و نه لزوما احراز پست‌های سیاسی.
 
به‌رغم مسکوت گذاردن برخی ترورها از سوی سازمان منافقین، آنان مسئولیت ترور شهید هاشمی‌نژاد را برعهده گرفتند. از این رویکرد چه تحلیلی دارید؟
بله؛ در شماره‌های مختلف نشریه «مجاهد»، از جمله صفحه اول شماره 407 و صفحه 15 شماره 515، صریحا نوشتند: «آخوندِ خمینی‌صفت هاشمی‌نژاد» را کشته‌اند! مجری این ترور «هادی علویان» بود، جوانی نفوذی در حزب جمهوری اسلامی مشهد، که مأموریت یافته بود تا اطلاعات لازم برای انجام این ترور را کسب کند. آنان پیش از آغاز رسمی فاز مسلحانه، نیروهای سازمانی خود را در مراکز انقلابی نفوذ داده بودند. احتمالا با این رویکرد، می‌خواستند به نظام این پیام را بدهند که هدف آنان تنها مسئولین نیستند و نظریه‌پردازان و مبلغان معارف انقلاب نیز، شامل این ترورها خواهند شد.
 
عامل ترور فردی بود که به‌ظاهر در زمره شاگردان شهید هاشمی‌نژاد به‌شمار می‌آمد. سازمان چگونه او را به چنین کاری واداشت؟
تکنیک شست‌وشوی مغزیِ سازمان، بر قطع ارتباط فرد با هر منبعی غیر از خودش استوار بود. اعضا فقط اطلاعات درون‌سازمانی را در اختیار داشتند. تماس با خانواده، خواندن مطبوعات یا گوش دادن به سخنرانی‌ها، کاملا ممنوع بود. جوانان احساسی را در این حصار ذهنی نگه می‌داشتند تا تفکر عقلانی در آنان مجالِ رشد نیابد. چنین فردی هرچند شاگرد هاشمی‌نژاد بوده باشد، اما عملا از او تأثیر نمی‌پذیرفته است؛ به همین دلیل هم دست به چنین اقدام فجیعی زد.
 
نحوه و منطق ترورها نیز، جالب می‌نماید. این رویکرد، بر اساس کدام شیوه‌نامه اتخاذ شده بود؟
سازمان رسما دستور داده بود: هر کسی که ظاهر حزب‌اللهی دارد، باید کشته شود! یا کسی که موتور هوندا دارد، یا جلوی مسجد یا پایگاه مقاومت ایستاده است، یا عکس امام خمینی را در مغازه‌اش نصب کرده، همه مشمول این ترورها می شوند! از میان بیش از شش‌هزار قربانی ترورها تا سال ۱۳۶۱، کمتر از صد نفر پاسدار بودند و بقیه از مردمِ عادی کوچه و بازار. هدف ایجاد جو ناامنی و فروپاشی نظام بود، که نهایتا به دلیل پافشاری مردم بر وحدت عمومی، به نتیجه دلخواهِ آنان نرسید.
 
محمدصادق کوشکی
 
آیا این ترورها، برای برخی اهداف جانبی مانند تأثیر بر انتخابات‌های آینده نیز انجام می‌شدند؟
بله؛ پس از تیرماه 13۶۰ که مرکزیت سازمان به فرانسه رفت، طرح «سرنگونی سه‌ماهه جمهوری اسلامی» را در دستور داشت و دولتی موقت با حضور بنی‌صدر و رجوی تشکیل داد! هدف، فروپاشی نظام از طریق آشوب و ترور چهره‌های مؤثر بود، تا انتخابات سومین رئیس‌جمهور به تعویق افتد! آنها می‌خواستند با قتل شخصیت‌های شاخص، نظام را به بن‌بست بکشانند.
 
آیا اعضای آن کادر در سازمان، که لیست ترورها را تهیه کرده بودند، نهایتا شناسایی شدند؟
تا کنون مشخص نیست که کمیته‌ای رسمی چنین فهرستی تهیه کرده باشد. عوامل انفجارهای ۷ تیر و ۸ شهریور، اعضای شناخته‌شده سازمان بودند، هرچند که رسما مسئولیت آن را نپذیرفتند. البته سازمان در نهادهایی چون دادستانی انقلاب و زندان اوین نیز نفوذ داشت، که منجر به شهادت شهیدان آیت‌الله علی قدوسی و محمد کچوئی شد.
 
آیا ایران در پیگیری این ترورها، به مراجع بین‌المللی نیز شکایت کرد؟
نه، و اشتباه بزرگ ما همین بود! ما مسئله را داخلی فرض کردیم و آن را مورد پیگیری قرار ندادیم. در واقع سازمان از ابتدا مورد حمایت سرویس‌های غربی بود، مخصوصا آمریکا و اروپا، اما ما تصور کردیم با گروهی داخلی مواجهیم! فی‌المثل اگر ما به دادگاه‌های فرانسه، انگلیس و هلند شکایت می‌کردیم، می‌توانستیم از این امر استفاده حقوقی کنیم و در افکار عمومی اروپا به‌عنوان قربانی تروریسم شناخته شویم، نه صادرکننده آن!
 
در صورت اقدام به‌موقع ما در این مورد، چه نتایجی ممکن بود حاصل شود؟
اگر به خاطر هر عملیات و اطلاعیه‌ای که سازمان متعاقبِ آن منتشر می‌کرد، به چنین دادگاه‌هایی شکایت می‌بردیم، با مدارک خودشان می‌شد موج قضایی علیه آنان در اروپا ایجاد کرد. آن‌گاه دستشان بسته‌تر می‌شد و ملت ما به‌عنوان قربانی تروری که از پاریس و لندن هدایت می‌شد، در افکار عمومی مطرح می‌گشت. منتها ما چون دراین‌باره کاری نکردیم، امروز علیه ما ادعانامه صادر کرده‌اند، که گویی ایران صادرکننده تروریسم به جهان است!
 
امروز که تروریسم جهانی جدی‌تر دیده می‌شود، آیا می‌توان اقدامی تازه را دراین‌باره شروع کرد؟
بله؛ امروز جهان تروریسم را متفاوت می‌بیند و افکار عمومیِ بین‌المللی، آماده شنیدن صدای ماست. با وجود از بین رفتن بخش‌های اصلی سازمان و تجزیه آن به عناوین ظاهرا جدید چون «شورای ملی مقاومت» یا «انجمن طرفداران حقوق بشر» و از این قبیل نام‌ها، می‌توان از مسیر حقوقی اقدامات مؤثری را انجام داد. آنچه سازمان باقی گذاشته، بقایای جمع‌آوری‌شده توسط سرویس‌های جاسوسی آمریکا از عراق است، که با پناهندگی سیاسی در اروپا فعال‌اند! اگر ما کاری جدی انجام دهیم، نتایج مهمی در انتظارمان خواهد بود. غفلت گذشته، 45 سال فرصت را از دست ما گرفته، اما اگر اکنون کار محدودِ شروع‌شده تداوم یابد، دست‌کم وجدان جهانی حقیقت تروری را که از غرب هدایت شده است، خواهد شناخت و این نیز در حد خود مغتنم است.
  https://iichs.ir/vdcjxve8.uqemazsffu.html
iichs.ir/vdcjxve8.uqemazsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما