«یادها و یادمان‌هایی از چهار دهه دوستی با شهید سیدحسن نصرالله» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان؛

نگاه او به همه موضوعات، از زاویه «ولایت فقیه» بود

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان، در اوایل دهه 1360 با مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله آشنا شد و بسیار زود، این معارفه به یک صمیمت روزافزون مبدل گشت، که تا پایان حیات دبیرکل فقید حزب‌الله لبنان ادامه یافت. وی در گفت‌وشنود پی‌آمده، تحلیل‌ها و خاطرات خود را از اندیشه و عملِ آن یارِ دیرین بیان کرده است
نگاه او به همه موضوعات، از زاویه «ولایت فقیه» بود

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
پس از دریافت خیر شهادت سیدحسن نصرالله، چه احساسی داشتید؟ اکنون پس از یک سال، چگونه آن را توصیف می‌‎کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده هنوز، نتوانسته‌ام فقدان سید را باور کنم! او حقیقتا پاک‌سرشت، جامع صفات نیک، بلند همّت و در تدبیر مقاومت توانا بود. شبیه‌ترین فرد به امام خمینی و رهبر معظم انقلاب، در معنویت، اخلاص، شجاعت، درایت و تواضع قلمداد می‌شد. فقدانش سنگین‌ترین مصیبتی بود که بعد از رحلت حضرت امام تجربه کردم. پس از رحلت امام، تنها در سوگ او گریستم، درحالی‌که در فقدان پدر و مادر بزرگوارم نیز، این‌گونه نبودم.
 
رابطه شما با شهید نصرالله چگونه آغاز شد و رو به صمیمیتِ فراوان نهاد؟
از آغاز شکل‌گیری حزب‌الله لبنان، من رابطِ امور رهبرانِ آن با حضرت امام بودم. معمولا دیدار با رهبر کبیر انقلاب، در صدرِ خواسته‌هایشان قرار داشت. شهید سیدحسن نصرالله را نیز از طریق رفت‌وآمدهایش به دفتر شناختم. پس از دیدارهایش با حضرت امام، معمولا مدت زیادی با هم گفت‌وگو می‌کردیم. شهید نصرالله و دوستانش، بارها میهمان خانه کوچک ما شدند و از این موضوع، خاطرات فراوانی دارم.
 
قبل از ادامه بحث و به عنوان جمله معترضه، لطفا بفرمایید که به چه دلیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شیعیان و حتی بخشی از دیگر نحله‌های مذهبی و سیاسی این کشور، این‌گونه در عداد حامیان جمهوری اسلامی درآمدند؟
خاطرم هست که در اواخر دهه 13۴۰ و برای اولین‌بار، به کشور لبنان مسافرتی داشتم. در آن مقطع، مظاهر اسلام و تشیع را حتی در مناطق جنوبی آن کمتر دیدم! بااین‌همه و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، معجزه حزب‌الله رقم خورد! جریانی انقلابی که از پیوند با حضرت امام جان گرفت و در قامت پرچمدار مقاومت ظاهر شد. به عقیده بنده، عشق عمیق رهبران این گروه به ولایت، عامل اصلی این تحول بزرگ بود. آنها به ولایت فقیه، اعتقادی راسخ و از آن تبعیتی عاشقانه دارند، نه اینکه صرفا از ولی فقیه اطاعت کنند. آنان پیشاپیش، آنچه را که در نظر ولی امر هست، درمی‌یابند و انجام می‌دهند! حضرت امام نیز به حزب‌الله، اعتماد و عنایتی ویژه داشتند و آن را در مسائل و قضایای مربوطه، نشان می‌دهند.
 
از توجهات و کمک‌های امام خمینی به حزب‌الله لبنان، چه خاطراتی دارید؟
حضرت امام برای اغلب چهره‌های روحانی و شاخص حزب‌الله، اجازه امور حسبیه صادر و حتی آنان را از برخی محدودیت‌ها در مصرف وجوه شرعیه معاف نمودند. بارها نیمه خمسی که از طریق آنان به دفتر می‌رسید، به لبنان بازگردانده می‌شد تا در امور خیری چون صندوق‌های قرض‌الحسنه مردمی صرف شود. امام در صدور اجازه امور حسبیه برای علمای لبنان نیز، موضع آنان نسبت به حزب‌الله را لحاظ می‌کردند. خاطرم هست که در یک نوبت، یکی از علمای لبنان از امام درخواست اجازه امور حسبیه کرده بود. همه مراحل هم طی شد و فقط قرار بود که ایشان پای اجازه‌نامه را امضا کنند. من خدمت امام عرض کردم که ایشان با حزب‌الله موافق نیست. امام حکم را زمین گذاشتند و امضا نکردند! اعتقاد و علاقه حضرت امام به حزب‌الله، این گونه بود. ایشان بسیار به این جریان امیدوار بودند.
 
از دیدارهای ویژه حضرت امام با رهبران حزب‌الله چه نکاتی را به خاطر دارید؟
یک ‌بار گروهی از اعضای حزب‌الله، به موعدِ دیدار با حضرت امام نرسیدند و از این بابت، بسیار غمگین بودند. من موضوع را خدمت امام منتقل کردم. برخلاف روال، ایشان دوباره به ایوانِ منزل بازگشتند و آنان را به‌طور خصوصی پذیرفتند و مورد تفقد قرار دادند. چنین استثنایی، برای گروه دیگری اتفاق نیفتاد.
 
شهید سیدحسن نصرالله و حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان
 
از دیدگاه شما، شخصیت شهید سیدحسن نصرالله چه مختصاتی داشت؟
او همواره دغدغه‌اش «ولایت فقیه» و نگاهش به همه موضوعات، از این زاویه بود. تبعیتش از رهبر معظم انقلاب نیز، بی‌چون‌وچرا بود. به‌محض فهم اینکه امری مورد علاقه رهبری است، حتی بدون دستور ایشان، آن را انجام می‌داد. او جامع همه فضایلِ یک شیعه واقعی و انقلابی بود. در تدبیر امور مقاومت، یک سیاستمدارِ جامع‌نگر و پرتوان به‌شمار می‌آمد. همتی بلند داشت و حقیقتا دل‌ها را تسخیر می‌کرد. عشقی که در لبنان و همه کشورهای عربی و اسلامی به او ابراز شد و می‌شود ناشی از همین خصلت‌هاست.
 
به ولایت‌محوریِ دبیرکل شهید حزب‌الله اشاره کردید. مناسب است که قدری درباره تفسیر سید از این رویکرد توضیح دهید.
غربی‌ها می‌خواهند علاقه سید به حضرت آقا را یک امر شخصی جلوه بدهند، درحالی‌که ابدا این‌طور نیست. سید ولایت فقیه را یک امر فرامرزی و فراتر از جغرافیای ایران و حضرت آقا را به‌عنوان رهبری واجب‌الاطاعه می‌دانست. او با منابعی که در اختیار داشت، رفتار تمامی فعالان سیاسی در ایران و خارج از ایران را با ملاک‌های ارائه‌شده توسط رهبر معظم انقلاب می‌سنجید و ارتباط خود با آنان را نیز بر همین اساس تنظیم می‌کرد.
 
شخصیت عرفانی شهید نصرالله را چگونه تحلیل می‌کنید؟ چه اینکه بر اساس بسیاری از روایت‌ها، او در این عوالم نیز دستی داشت؟
بسیار بر اخلاص، توسل و انابه و یادِ مرگ تأکید می‌کرد. می‌گفت: در اکثر اوقات به یاد مرگ است و اگر همه علیه یا له او شعار دهند، برایش تفاوتی ندارد! توسل و تضرع به محضر معصومین(ع) را کلید گشایش مشکلات می‌دانست و در سخت‌ترین ادوار مواجهه با دشمن، از این امر غفلت نمی‌کرد. او دراین‌باره، دستورالعمل‌هایی از حضرت آقا و عرفای دیگر نیز دریافت کرده بود.
 
«سید» به آینده و فرجام جریان مقاومت، چه نگاهی داشت؟
او نیز مانند رهبر معظم انقلاب، سرشار از امید به پیروزیِ جریان مقاومت بود. جنگ ۳۳ روزه و امدادهای غیبی در آن را نمونه‌ای از این نصرت الهی می‌دید. مرز مقاومت از نظر وی، اعتقادی بود و نه جغرافیایی و پیروزی نهایی اسلام را محتوم می‌شمرد. نه تنها او، که تمامی نیروهای حزب‌الله نیز این‌گونه بوده و هستند. این امر، از رموز توفیق آنها به‌شمار می‌آید.
 
توصیه‌های او به جوانان انقلابی و پرشور ایران چه بود؟
دفاع صریح از ولایت فقیه تا مرز شهادت و استقامتِ بی‌وقفه، اولین و آخرین توصیه او بود. می‌گفت: «مشروعیت مقاومت از ولی امر گرفته می‌شود و بدون آن، این حرکت تضعیف خواهد شد». سید مقاومت را فراتر از ملیت‌ها و سرزمین‌ها تعریف می‌کرد و همه جوانان پرشور جهان اسلام و تشیع، از جمله جوانان ایرانی را در آن سهیم می‌دانست و به نتیجه این روند بسیار امیدوار بود.
 
ارزیابی‌تان از شرایط «حزب‌اللهِ لبنان»، یک سال پس از شهادت سیدحسن نصرالله چیست؟
جای خالی سید حقیقتا اسفناک است، ولی ساختار تعریف‌شده حزب‌الله، همچنان پابرجا و قوی است. جانشین ایشان جناب شیخ نعیم قاسم و تیم‌های سیاسی، نظامی و فرهنگی این جریان، راه سید و سایر شهدا را ادامه خواهند داد. فعالیت‌های فرهنگی حزب‌الله از آغاز تا امروز، حتی یک روز هم متوقف نشده و اساسا زیربنای کار مقاومت به‌شمار می‌آید.
 
و کلام آخر؟
شهید بزرگوار سیدحسن نصرالله، شاگرد اول مکتب ولایت بود. زندگی و جهادش، نمونه اخلاص و اتصال به خداست. او قطعا در دوران اکنون، بیشتر از یاران و هم‌رزمانش دستگیری خواهد کرد و به همین دلیل، ان‌شاءالله پیروزی‌های بزرگ‌تری در پیش است.
  https://iichs.ir/vdcdkf0x.yt09z6a22y.html
iichs.ir/vdcdkf0x.yt09z6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما