سرآغاز
تاریخ‌نگاری بدون تکیه بر منابع، مدارک و اسناد معتبر به حوزة داستانسرایی و قصه‌گویی نزدیک خواهد شد. و با فاصله گرفتن از واقعیت و کنار نهادن اندیشه در توهم تئوریهای گوناگون سرگردان خواهد ماند. چه، خمیرمایه داستانسرایی و قصه‌پردازی، خیال‌انگیزی است اما تاریخ‌نگاری و بررسی تاریخ اجتماعی و تاریخ سیاسی ارتباط و امتزاج انکارناپذیری با فلسفه اجتماعی و نیز فلسفه سیاسی دارد. اگرچه ادبیات و تاریخ را از زیرمجموعه‌های علوم انسانی و اجتماعی دانسته‌اند اما فاصله آنها را باید از خیال تا واقعیت دانست. به همان نسبت که با کلید منطق و تفکرِ فلسفی عاری از احساس شاعرانه نمی‌توان رابطه چندان روشنی با فضای خیال‌انگیز قصه‌ها و افسانه‌ها برقرار کرد، نگرش احساسی تهی از تفکر منطقی نیز چراغی در مسیر تاریخ بر نخواهد کرد.
 
تاریخ‌نگاری معاصر ایران اگرچه گامهای مؤثری به سوی شیوه‌های علمی برداشته است اما تا رسیدن به منزلگاههای مطلوب راه بس درازی در پیش دارد. آنچه به عنوان تاریخ‌نگاری معاصر ایران می‌شناسیم جز معدودی منابع ارزشمند مابقی رونویسی از روی یکدیگر است. در این رهگذر مؤلفان و پژوهشگران گاه حتی به ذکر نام مآخذ نیز نمی‌پردازند و برای نمونه در یک اثر پانزده شانزده جلدی به تعداد جلدها ارجاع کامل وجود ندارد و نویسنده یا محقق به خود اجازه می‌دهد چندین صفحه را بدون ذکر مأخذ عیناً از خاطرات و تألیفات دیگران اقتباس کند. عده‌ای خود را از قید این چند ارجاع دست و پا شکسته و ذکر منابعی اندک پاک رهانیده‌اند و با این توجیه که آوردن منابع و مآخذِ پی در پی کسالت‌آور و ملال‌انگیز است برای ایجاد تحول در تاریخ‌نگاری و فراهم آوردن تنوع برای خوانندگان مطالب تاریخی یکسره به رمان تاریخی روی آورده‌اند و نوعی سبک جدید ابداع کرده‌اند. مطرح کردن داستانهای عشقی و اغراق در بیان وقایع و حوادث و مضاعف نمودن بعضی جنبه‌های مبهم برای اسرارآمیز جلوه دادن آنها و ارائه تصاویر ساختگی و خیالی و ماجراجویانه و ... از تمهیداتی است که این نویسندگان برای به دست آوردن مخاطبان بیشتر به کار می‌برند و این شیوه‌ها خالی از فایده نیز نبوده است چرا که گاه آثار ایشان به چندین چاپ رسیده است. توفیق این گروه نه به دلیل ارائه نثری ادیبانه و نه به دلیل عرضة پژوهشی محققانه است؛ تنها هنر ایشان در کنار هم آوردن مطالب اینجا و آنجا و مثلاً توصیف شمایل ملکه‌ای غمگین است و نهایتاً نقب زدن از یک رویداد سطحی و کم اهمیتِ تاریخی به قصه‌های هزار و یک شب. روشن است که بوریاباف را به کارگاه حریر نبرند اما چشم که می‌گشاییم انبوه کوششها، تألیفها، تحقیقها و آثار تاریخی است و ما این گونه در تاریخ‌نگاری فقیر.
 
اولین وظیفه مورخ تکیه بر اسناد و مدارک اصیل است و بازشناختن اسناد تحریف نشده و مدارک سره از ناسره برای دراختیار داشتن مواد تاریخ و مصالح تاریخ‌نگاری. تحقیق زمانی آغاز می‌شود که مورخ با بینش و آگاهی تاریخی مهمترین وقایع اجتماعی را همراه با اسناد در توالی منطقی آنها تحلیل و تفسیر کند و با ترکیب معانی جریان روشنی از گذشته ارائه دهد. انکار نمی‌کنیم که تحلیل و تفسیر جریانهای تاریخی همواره رنگی از نگاه محققان و مورخان را بازمی‌تاباند و بازنمایی حوادث و جریانهای اجتماعی و تاریخی کاملاً منطبق بر واقعیت آن اتفاقها و جریانها نخواهد بود. اگرچه این مهم از نگاه خوانندگان و منتقدان حرفه‌ای تاریخ مصون نخواهد ماند اما توجه به اصل نسبیت، ما را از مطلق‌نگری در بررسی و نقد آثار تاریخی برحذر خواهد داشت.
 
در میان تمام تعریفهایی که برای معرفی و شناساندن سند ارائه شده است یک کلمه مشترک دیده می‌شود و آن، واژة “اطلاع“ است. ولی آیا صرفاً هر اطلاعی را می‌توان شرط سندیت یک مکتوب یا عکس و یا روایت تاریخی دانست؟ بی آنکه در چنبرة جنبه‌های نظری برای به دست آوردن تعریفی دربارة سند اسیر بشویم و روشهای تعیین حد و درجه اهمیت اسناد و مدارک را بازگوییم به جنبه‌های عملی اسناد اکتفا می‌کنیم و درجه اهمیت اسناد را به میزان نقشی که در تبیین تاریخ برعهده دارند وامی‌گذاریم، چرا که اهمیت اسناد نیز تا حدودی نسبی است و تابع مسائل گوناگون و به ویژه دستخوش نگرش مورخان.
 
آنچه در بررسی اسناد شایان توجه است شناخت عوامل مختلفی است که در پدید آمدن آنها تأثیر گذارده‌اند. بدیهی است که نامه‌های رسمی و اداری با نامه‌های خصوصی و خانوادگی تفاوتهای اساسی و فاحشی دارند و مطالعه هر کدام و درک صحیح هر یک از آن مطالب نگرش تازه‌ای را می‌طلبد. برای نمونه نقش “عامل روانشناسی“ را نمی‌توان در بعضی از نامه‌های خصوصی و خانوادگی و سرگذشتها و خاطره‌ها نادیده گرفت. حتی در بیان خاطرات، نویسنده همه آنچه را که در ضمیر خود دارد باز نمی‌گوید و گاه ملاحظات و محدودیتهایی دارد و چه بسا خواننده را آگاهانه و ناآگاهانه بفریبد. به هر روی، در مطالعه اسناد و روحیات فردیِ افراد موردنظر، پیچیدگیها و ظرافتهایی هست که شناخت آنها به درک روشن اسناد کمک می‌کند و همیشه ظاهر اسناد تمام واقعیت نیست.
 
یکی از جنبه‌های مهم برای شناخت جریانها و تبیین تاریخ قرار گرفتن در فضای آن به لحاظ زمانی است (اگرچه اندک) و عینک آن روزگار را بر چشم زدن برای آنکه بدانیم آنها چگونه و چه می‌دیده‌اند و این اصلاً بدان معنا نیست که مقهور آن اوضاع شویم و رفتار گذشتگان را توجیه کرده باشیم بلکه بدین سبب است که برای شناخت یک واقعه یا  یک جریان به فضای آن نزدیکتر شویم، با این تفاوت که امروز از ورای آن هیجانها و غبارهایی که از قافله تاریخ برجای مانده است شاید بتوانیم منظر روشنتری از گذشته به دست دهیم.
 
برای مطالعه اسناد اصولاً آنها را تقسیم‌بندی می‌کنند و در تقسیم‌بندی اسناد شیوه‌های گوناگونی وجود دارد. مثلاً مجموعه اسناد دولتی در موضوعهای خاص و یا نامه‌های خصوصی و... اما شیوة ارائه اسناد در مجموعة حاضر بر مبنای افراد است. بدین صورت که هر یک از افراد خاندان پهلوی تعدادی از اسناد را به خود اختصاص داده که ممکن است از اسناد محرمانه دولتی تا نامه‌های خصوصی و خانوادگی، اسناد مالی و ... مربوط به آن شخص در بخش موردنظر آمده باشد. به این ترتیب مجموعه حاضر از تنوع خاصی برخوردار است. مضافاً اینکه عکسها و اسناد ارائه شده برای اولین بار انتشار می‌یابد و تنها تعداد اندکی از این اسناد و عکسها قبلاً به چاپ رسیده است، و اکنون به انگیزة هرچه کامل‌تر شدن این مجموعه به چاپ آنها پرداخته‌ایم.
 
این مجموعه در چهار مجلد تقدیم علاقه‌مندان می‌شود. مجلد اول مربوط به رضاشاه پهلوی همراه با عصمت‌الملوک و تاج‌الملوک. مجلد دوم شامل اسناد ملکه توران همراه با (فرزندش) غلامرضا. حمیدرضا، عبدالرضا، محمودرضا و فاطمه (فرزندان عصمت‌الملوک). شمس، اشرف و علیرضا (فرزندان تاج‌الملوک). مجلد سوم و چهارم به محمدرضا پهلوی و همسران و فرزندانش اختصاص دارد. مجلد چهارم علاوه بر اسناد و عکسها، شامل شجره‌نامه و مشخصات تمام افراد خاندان پهلوی است.
 
بر خوانندگان محترم و اهل تحقیق است که از راهنماییهای ارزنده خود دریغ نورزند. امید که مجموعه اسناد و عکسهای ارائه شده راه را برای محققان تاریخ معاصر ایران هموار سازد.
 
همکاران و دوستانی که تلاش و همدلیهای ایشان را صمیمانه ارج می‌نهیم: جناب آقای محمدتقی بهرامی حران که ویرایش این مجموعه را عهده‌دار بوده‌اند. واحد ترجمه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، خانمها: جمشیدی، فقیهی، میراحسان. آقایان: حروفچین، عوادزاده، نوذری. واحد مخزن آقایان: رجبی، ریوندی، شمیرانی، کلاته. واحد عکس خانم مهراب محسنی.
 
1. فهرست اسناد غلامرضا پهلوی
2. فهرست اسناد شمس پهلوی
3. فهرست اسناد اشرف پهلوی
4. فهرست اسناد فاطمه و محمودرضا پهلوی
5. فهرست اسناد حمیدرضا پهلوی
6. فهرست اسناد عبدالرضا، علیرضا و احمدرضا پهلوی
 
https://iichs.ir/vdcd.o0s2yt0sxa26y.html
iichs.ir/vdcd.o0s2yt0sxa26y.html
نام شما
آدرس ايميل شما