چرا شاه به نیکسون بیش از دیگر رؤسای جمهور آمریکا نزدیک بود؟

نقطه اوج روابط ایران و آمریکا در قرن بیستم

محمدرضا پهلوی در دوره 37ساله سلطنت خود با هشت رئیس‌جمهور آمریکا هم‌دوره بود، اما چرا رابطه او با یکی از این هشت تن، از نظر عمق و تأثیرگذاری با هفت تن دیگر تفاوت بارزی داشت؟
نقطه اوج روابط ایران و آمریکا در قرن بیستم
 
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ روابط ایران و آمریکا در جنگ جهانی دوم و از زمان آغاز حکومت محمدرضا پهلوی شکل جدی به خود گرفت؛ آنچه مورخان آن را «امپراتوری دعوت‌شده» می‌نامند؛ بدین معنا که محمدرضا پهلوی به استقبال نفوذ آمریکا رفت تا وزنه‌ای در برابر دو قدرت روس و انگلیس ایجاد کند.[1]  در مدت 37 سال سلطنت او این روابط یکدست نبود و بنا به رؤسای جمهوری که در آمریکا به قدرت می‌رسیدند این روابط فراز و فرودهایی پیدا می‌کرد. در این میان روابط محمدرضا پهلوی و ریچارد نیکسون، سی‌وهفتمین رئیس‌جمهور آمریکا، یکی از نمونه‌های شاخص همکاری استراتژیک میان ایران و آمریکا در دوران جنگ سرد به‌شمار می‌آید. این مقاله علل نزدیکی شاه و نیکسون را می‌کاود و به دستاوردهای این رابطه برای طرفین اشاره می‌کند.
 
علل نزدیکی محمدرضا پهلوی و ریچارد نیکسون
نزدیکی محمدرضا پهلوی و ریچارد نیکسون زاییده شرایط داخلی هر دو کشور و تحولات بین‌المللی در دهه‌های 1340 و 1350 بود. یکی از مهم‌ترین عوامل نزدیکی این دو، دکترین نیکسون بود که در سال 1348 (1969م) اعلام شد. این دکترین، که پس از جنگ پرهزینه ویتنام شکل گرفت، بر این اصل استوار بود که آمریکا به جای مداخله مستقیم نظامی در مناطق استراتژیک، باید متحدان منطقه‌ای خود را تقویت کند تا آنها حافظ منافع آمریکا گردند.[2] محمدرضا پهلوی نیز با هدف تبدیل کردن ایران به قدرتی منطقه‌ای، از این دکترین فرصتی برای تحقق جاه‌طلبی‌های خود ساخت. شاه برای پر کردن خلأ ناشی از خروج انگلستان از خلیج فارس در سال 1351، از دکترین نیکسون بهره برد و تلاش کرد ایران را ژاندارم منطقه معرفی کند.[3]
 
عامل دیگری که در شکل‌گیری روابط محمدرضا پهلوی و نیکسون تأثیر داشت روابط شخصی و اعتماد متقابل میان شاه و نیکسون بود. نیکسون که از سال 1332 تا 1340 (1953-1961م) معاون رئیس‌جمهور دوایت آیزنهاور بود، پس از کودتای 28 مرداد 1332 به ایران سفر و با شاه دیدار کرد.[4] این دیدار فقط چند ماه پس از بازگشت پهلوی دوم به قدرت آن هم با حمایت آمریکا انجام شد و بنیان دوستی دیرینه میان این دو را بنا کرد. نیکسون از همان زمان، شاه را متحد نیابتی درخور ‌اعتماد خود در منطقه می‌دانست، هرچند این اعتماد به‌تنهایی عامل تعیین‌کننده سیاست‌های بعدی نبود؛ همچنین، حمایت مالی محمدرضا پهلوی از کمپین انتخاباتی نیکسون در سال 1968م نشان‌دهنده عمق این رابطه شخصی بود؛ امری که در تاریخ انتخابات آمریکا کم‌نظیر است.[5]
 
ریچارد نیکسون و فضل‌الله زاهدی در ایران
ریچارد نیکسون و فضل‌الله زاهدی در ایران
شماره آرشیو عکس: 406-115ز
 
از سوی دیگر، شرایط جنگ سرد و نیاز آمریکا به متحدانی قوی در خاورمیانه نیز این نزدیکی را تقویت کرد. ایران به دلیل موقعیت استراتژیک خود و نزدیکی به اتحاد جماهیر شوروی و برخورداری از منابع عظیم نفتی، برای آمریکا ارزش راهبردی داشت.[6] نیکسون و هنری کیسینجر، مشاور امنیت ملی‌اش، ایران را یکی از «ستون‌های دوگانه» (در کنار عربستان سعودی) خود در خلیج فارس می‌دیدند، اما در عمل، محمدرضا پهلوی با تکیه بر جاه‌طلبی‌هایش، حکومت خود را نسبت به عربستان برای آمریکا و منافعش محوری‌تر عرضه کرد.[7] این موضوع به‌ویژه پس از ضعف عربستان در پی بیماری ملک فیصل در عمل خود را بیشتر نشان داد.[8]
 
دستاوردها
محمدرضا پهلوی از رابطه نزدیک با نیکسون سود می‌برد. او از این طریق کوشید جایگاه داخلی خود را تقویت کند و نفوذ منطقه‌ای ایران را افزایش دهد. مهم‌ترین دستاورد این رابطه دسترسی بی‌سابقه ایران به تسلیحات پیشرفته آمریکایی بود. نیکسون در دیدار با شاه در سال 1351 در تهران، به او قول داد که ایران می‌تواند هر نوع تسلیحاتی که نیاز دارد، بدون محدودیت خریداری کند.[9] در این دوران حدود یک‌سوم از صادرات تسلیحاتی آمریکا به ایران اختصاص داشت که به قیمت عدم دسترسی به بسیاری از فرصت‌های غیرنظامی بود. این سیاست، که از دکترین نیکسون سرچشمه می‌گرفت، به ایران امکان داد تا ارتش خود را به یکی از مجهزترین نیروهای منطقه تبدیل کند.[10]
 
 ارتشبد بهرام آریانا در ملاقات با ریچارد نیکسون در واشنگتن
ارتشبد بهرام آریانا در ملاقات با ریچارد نیکسون در واشنگتن
 
این همکاری نظامی همچنین به محمدرضا پهلوی اجازه داد تا نیروی نیابتی فعال‌تری در زمینه تأمین امنیت خلیج فارس گردد. پس از خروج انگلستان، ایران با حمایت آمریکا توانست نفوذ خود را در منطقه گسترش دهد و حتی در مناقشاتی مانند اختلاف با عراق بر سر اروندرود، موضع قوی‌تری اتخاذ کند.[11] علاوه بر این، افزایش درآمدهای نفتی ایران در دهه 1350، که بخشی از آن با فشار شاه برای بالا بردن قیمت نفت محقق شد، به او امکان داد تا پروژه‌های توسعه اقتصادی و نظامی را پیش برد.[12] از نظر سیاسی، این رابطه به پهلوی دوم کمک کرد تا جایگاه خود را در برابر رقبای داخلی و منطقه‌ای مستحکم‌تر کند.
 
حمایت نیکسون از محمدرضا پهلوی، به‌ویژه در برابر فشارهای دولت‌های دموکرات پیشین مانند کندی، که بر اصلاحات ارضی و دموکراسی تأکید داشتند، به شاه اطمینان خاطر داد که می‌تواند بدون نگرانی از مداخله آمریکا، سیاست‌های اقتدارگرایانه خود را در مقابل نیروهای انقلابی و مخالف ادامه دهد. این حمایت، به‌ویژه در دهه 1350، به او اعتمادبه‌نفس بیشتری برای پیگیری برنامه‌های جاه‌طلبانه هسته‌ای و نظامی داد. برای نیکسون نیز این رابطه دستاوردهای چشمگیری هم در حوزه سیاست خارجی و هم عرصه اقتصادی آمریکا داشت.
 
یکی از مهم‌ترین دستاوردهای نیسکون، تقویت جایگاه آمریکا در خاورمیانه بدون نیاز به حضور مستقیم نظامی و هزینه‌های گزاف بود. دکترین نیکسون با تکیه بر ایران، به آمریکا اجازه داد از هزینه‌های جنگ ویتنام بکاهد و در
عین حال، نفوذ خود را در برابر شوروی حفظ کند.[13] سفر نیکسون به ایران در سال 1351 و توافق با شاه، این سیاست را عملیاتی کرد و ایران را سپری در برابر نفوذ کمونیسم در منطقه ساخت.[14] از نظر اقتصادی، فروش گسترده تسلیحات به ایران به بهبود تراز پرداخت‌های آمریکا کمک کرد. در دهه 1350، افزایش قیمت نفت باعث خروج دلارهای زیادی از آمریکا شده بود و نیکسون و کیسینجر با فروش تسلیحات به ایران، بخشی از این دلارها را به اقتصاد آمریکا بازگرداندند.[15] این سیاست نه‌تنها کسری تجاری آمریکا را جبران کرد، بلکه به تقویت صنایع نظامی این کشور نیز منجر شد.[16] علاوه بر این، نزدیکی به محمدرضا پهلوی به نیکسون کمک کرد تا سیاست کاهش تنش خود را در سطح جهانی پیش برد.[17]
 
امیراصلان افشار، اردشیر زاهدی، ریچارد نیکسون و محمدرضا پهلوی در کاخ سفید (سال 1348ش)
ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا، و محمدرضا پهلوی در کاخ سفید (سال 1348ش)
از راست: امیراصلان افشار، اردشیر زاهدی، ریچارد نیکسون و محمدرضا پهلوی
شماره آرشیو عکس: 76-11ع
 
مقایسه روابط شاه و نیکسون با دیگر رؤسای‌جمهور آمریکا
محمدرضا پهلوی در دوره 37ساله سلطنت خود با هشت رئیس‌جمهور آمریکا هم‌دوره بود، اما رابطه او با نیکسون از نظر عمق و تأثیرگذاری با دیگران طرق قیاس نیست. در دوران فرانکلین روزولت و هری ترومن (1320-1332م) شاه هنوز در تلاش برای تثبیت قدرت خود بود و روابطش با آمریکا از جنگ جهانی دوم و حضور متفقین در ایران تأثیر می‌پذیرفت.[18] این دوره، که با اشغال ایران و تبعید رضاشاه آغاز شد، فرصتی برای نزدیکی شخصی به رهبران آمریکا فراهم نکرد.
 
در زمان دوایت آیزنهاور (1332-1340)، کودتای 28 مرداد فصل تازه‌ای را در روابط ایران و آمریکا رقم زد. محمدرضا پهلوی بازگشت خود به قدرت را مدیون حمایت آیزنهاور و سازمان سیا می‌دانست، اما این رابطه بیشتر یک‌طرفه و مبتنی بر وابستگی بود تا همکاری متقابل.[19] برخلاف نیکسون، آیزنهاور دیدگاهی پدرانه نسبت به شاه داشت و او را یک متحد دست‌نشانده می‌دید نه شریکی برابر.[20] جان.اف کندی (1340-1342) رویکرد متفاوتی داشت. او بر اصلاحات ارضی و دموکراسی در ایران تأکید می‌کرد و این فشارها باعث تنش در روابطش با پهلوی دوم شد. شاه از کندی دلزده بود و حتی در انتخابات از نیکسون حمایت مالی کرد؛ زیرا کندی را تهدیدی برای اقتدار خود می‌دید.[21] این تفاوت نشان می‌دهد که نیکسون، برخلاف کندی، به شاه آزادی عمل بیشتری داد.
 
در دوران لیندون جانسون (1342-1348)، روابط ایران و آمریکا بهبود یافت، اما همچنان زیر سایه سیاست دو ستون (ایران و عربستان) قرار داشت. جانسون بر موازنه قدرت در منطقه تأکید داشت و کمتر محمدرضا پهلوی را در قامت یک شریک استراتژیک می‌دید.[22] در مقابل، نیکسون ایران را به‌عنوان ستون اصلی منطقه پذیرفت و این تفاوت در رویکرد، عمق بیشتری به رابطه او با شاه بخشید. پس از نیکسون، جرالد فورد (1353-1356) سیاست‌های او را ادامه داد، اما با استعفای نیکسون و ضعف داخلی آمریکا، این رابطه تا حدی کم‌رنگ شد.[23] جیمی کارتر (1356-1360) نقطه مقابل نیکسون بود. تأکید او بر حقوق بشر و انتقاد او از رژیم پهلوی، به‌ویژه در آستانه انقلاب اسلامی در سال 1357، روابط این دو را به‌شدت تیره کرد و شاه را از حمایت آمریکا محروم ساخت.[24] نیکسون حتی پس از استعفا، در مراسم خاکسپاری محمدرضا پهلوی در قاهره حضور یافت و از سیاست کارتر انتقاد کرد. این اقدام عمق دوستی او با شاه را هویدا می‌کرد.[25]
 


مهمانانی از کاخ سفید

 


چرا شاه جمهوریخواهان را به دموکراتها ترجیح می‌داد؟

 


زدوبندهای شاه و روسای جمهور آمریکا

 
 
 
 
نتیجه‌گیری
نزدیکی محمدرضا پهلوی و ریچارد نیکسون نتیجه ترکیبی از دکترین نیکسون، اعتماد شخصی و نیازهای استراتژیک دو طرف در بستر جنگ سرد بود. این رابطه برای شاه، قدرت نظامی و نفوذ منطقه‌ای و برای نیکسون، تقویت جایگاه آمریکا و بهبود اقتصاد این کشور را به ارمغان آورد. در مقایسه با دیگر رؤسای جمهور آمریکا، رابطه با نیکسون نه‌تنها عمیق‌تر و مبتنی بر همکاری متقابل بود، بلکه از وابستگی صرف فراتر رفت و به شاه فرصت عمل بیشتری در سیاست جهانی داد. این همکاری، هرچند با استعفای نیکسون و انقلاب اسلامی ایران پایان یافت، در تاریخ روابط بین‌الملل نقطه اوج روابط ایران و آمریکا در قرن بیستم شمرده شد.
 


بال‌های پرواز دکترین نیکسون در خاورمیانه

 


آنچه هنگام خروج انگلستان از خلیج فارس روی داد

 


فروش تسلیحات تا چه اندازه و در چه چهارچوبی؟

 


بازتاب دکترین نیکسون بر منطقه خلیج فارس و سیاست خارجی محمدرضا پهلوی

 


رابطه ایران و آمریکا زیر سایه نیکسون

 


منافعی که آمریکا از ژاندارمی شاه به‌دست آورد

 


مثلث شاه، نیکسون و کیسینجر

 
 
 
   
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. رهام الوندی، نیکسون، کیسینجر و شاه، تهران، نشر ققنوس، 1396، ص 19.
[2]. Richard Nixon , The Memoirs of Richard Nixon, New York, Grosset & Dunlap, 1978, p. 340.
[3]. رهام الوندی، همان، ص 52.
[4]. همان، ص 38.
[5]. «ایران و انتخابات آمریکا»، 28 اکتبر 2020 قابل دسترسی در:
https://www.bbc.com/persian/iran-features-54719859
[6]. George Lenczowski, American Presidents and the Middle East, Durham, Duke University Press, 1990, p. 98.
[7]. رهام الوندی، همان، ص 67.
[8]. همان، ص 70.
[9]. Richard Nixon, ibid, p. 352.
[10]. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران: دولت دست‌نشانده (1357-1320)، تهران، نشر قومس، 1376، ص 245.
[11]. رهام الوندی، همان، ص 120.
[12]. همان، ص 150.
[13]. همان، ص 180.
[14]. Richard Nixon, ibid, p. 345.
[15]. محمود طلوعی، فرهنگ جامع سیاسی، تهران، نشر علم، 1372، ص 320.
[16]. علیرضا ازغندی، همان، ص 250.
[17]. محمود طلوعی، همان، ص 325.
[18]. Richard Nixon, ibid, p. 360.
[19]. علیرضا ازغندی، همان، ص 50.
[20]. Ibid., p. 180.
[21]. George Lenczowski, ibid, p. 75.
[22]. «ایران و انتخابات آمریکا»، همان.
[23]. رهام الوندی، همان، ص 60.
[24]. علیرضا ازغندی، همان، ص 260.
[25]. رهام الوندی، همان، ص 10.
 
https://iichs.ir/vdciwuar.t1aqq2bcct.html
iichs.ir/vdciwuar.t1aqq2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما