نگاهی به تفریحات و سفرهای تفریحی محمدرضا پهلوی و دربار؛

فساد و بی‌اخلاقی در تفریحات شاهنشاهی

محمدرضا پهلوی حداقل سالی یک بار به سن موریتس سوئیس سفر می‌کرد. سفرهای سالانه او به این شهر در ایام بارش برف و برای اسکی‌بازی در کوه‌های آلپ و خوش‌گذرانی و عیاشی در هتل‌های شش ستاره یا کاخ سوورتا با صرف مبالغ هنگفت همراه بود. در همین ایام شاه بوالهوس، دیدار‌های محرمانه و دور از چشم فرح، با زنان مشهور داشت
فساد و بی‌اخلاقی در تفریحات شاهنشاهی

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ تفریحات محمدرضا پهلوی و دربار یکی از بزرگ‌ترین مفاسد اخلاقی حکومت پهلوی دوم است. یکی از جنبه‌های تفریحات شاه، سفرهای مکرر او به مقاصد مجلل در سراسر جهان بود. محمدرضا پهلوی اغلب از کشورهای اروپایی مانند فرانسه، ایتالیا و سوئیس دیدن و در هتل‌ها و استراحتگاه‌های مجلل اقامت می‌کرد. او سفرهای متعددی به کشورهای اروپایی مانند فرانسه، ایتالیا و سوئیس داشت و هزینه‌های گزافی را صرف سفرهای خود می‌کرد. اغلب این سفرها جدا از هزینه‌های بسیار بالا با مفاسد اخلاقی بسیاری نیز همراه بودند. این تفریحات تضاد فاحش بین سبک زندگی تجملاتی شاه و دربار و زندگی عموم مردم ایران را که با مشکلات اجتماعی ـ اقتصادی دست به گریبان بودند، به طور فزاینده‌ای آشکار کرد و تأثیر عمیقی بر روابط شاه و مردم برجای گذاشت. با این مقدمه در ادامه به برخی از سفرهای تفریحی شاه و دربار و تأثیرات آنها اشاره شده است.
 
تفریحات و سفرهای داخلی و خارجی پهلوی دوم
محمدرضا پهلوی در اوقات فراغت خود به شکل‌های گوناگون خوش می‌گذراند. یکی از این خوش‌گذرانی‌ها رفتن به سفرهای تفریحی خارجی بود. این سفرها از مصادیق بارز ولخرجی بود. اروپا و کشورهایی چون سوئیس، مقصد اصلی تفریحات محمدرضا پهلوی و همسرش فرح دیبا بود. البته شاه و فرح در همه سفرها همراه یکدیگر نبودند. معمولا اکثر سفرهایی که با حضور این دو انجام می‌شد جزء سفرهای رسمی شاه بودند، اما در سفرهای تفریحی او اغلب تنها بود. منظور از تنهایی همراهی نکردن فرح بود. در عوض به جای فرح، دوستان صمیمی محمدرضا پهلوی او را همراهی می‌کردند. این سفرها معمولا به روز یا فصل خاصی محدود نبودند و در سال، چندین بار انجام می‌شدند. بااین‌حال یکی از مکان‌های تفریحی ثابت شاه سن موریتس سوئیس بود.
 
شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
  شهری که برای شاه ناامن شد!

 رسوایی در سوئیس

 
 


محمدرضا پهلوی حداقل سالی یک بار به سن موریتس سوئیس سفر می‌کرد. سفرهای سالانه او به این شهر در ایام بارش برف و برای اسکی‌بازی در کوه‌های آلپ و خوش‌گذرانی و عیاشی در هتل‌های شش ستاره یا کاخ سوورتا با مبلغ چهارمیلیون فرانک برای خرید و همین مبلغ برای تجهیز آن و... همراه بود. در همین ایام شاه بوالهوس، دیدار‌های محرمانه و دور از چشم فرح با زنان مشهور داشت.[1]
 
 محمدرضا، فرح و رضا پهلوی با لباس و تجهیزات اسکی در یکی از پیست‌های خارج از کشور
محمدرضا، فرح و رضا پهلوی با لباس و تجهیزات اسکی
در یکی از پیست‌های خارج از کشور
شماره آرشیو: 2557-11ع
 
محمدرضا پهلوی در بیشتر سفرهایش به سوئیس، بسیار ولخرجی می‌کرد. ولخرجی‌های او و اطرافیانش در سوئیس تا بدان حد بود که بارها صدای اعتراض مطبوعات سوئیسی و اروپایی را هم درآورد، اما سفیر می‌کوشید با دادن هدایای گران‌قیمت به روزنامه‌نگاران، صدای آنها را خاموش کند، اما برخی پول می‌گرفتند و در عین حال به انتقادات خود شدت می‌بخشیدند. این اعتراض‌ها حتی به تظاهرات دانشجویی علیه حضور شاه در سوئیس منجر شد.[2]
 
فرانسه و شهر پاریس نیز از دیگر کشورهای اروپایی است که محمدرضا پهلوی بارها با هدف تفریح به آنجا سفر کرد. شاه در این کشور علاوه بر تفریحات خاص خود، به عیاشی و خوش‌گذرانی‌های غیراخلاقی نیز دست می‌زد. او این اقدامات را از طریق مؤسسه‌ای فرانسوی به نام مادام کلود انجام می‌داد. این مؤسسه «یکی از موفق‌ترین و معتبرترین شبکه‌های دختران تلفنی پاریس» بود و این مؤسسه بود که دختری به نام «آنژ» را به محمدرضا پهلوی معرفی کرد. آنژ با هواپیما به ایران آمد و هنگام خروج از هواپیما، یکی از کارمندان وزارت خارجه به استقبال او آمد و سپس در یک سوئیت در هتل هیلتون ساکن شد.[3]
 
نکته جالب توجه آن است که بیشتر کسانی هم که شاه را در سفرهای اروپایی همراهی می‌کردند افرادی بودند که در ارتکاب فسادهای اخلاقی دست کمی از وی نداشتند. از جمله این افراد می‌توان به کسانی چون امیرهوشنگ دولو، ابوالفتح محوی یا یحیی عدل اشاره کرد. امیرهوشنگ دولو یکی از نزدیک‌ترین دوستان محمدرضا پهلوی بود. معروف بود که دولو اعتیاد دارد و پای ثابت بسیاری از بزم‌هاست. ظاهرا او از جمله شخصیت‌های مهمی بود که اسباب تفریحات و مجالس بزم محمدرضا پهلوی را فراهم می‌کرد. «دولو مخصوصا در سفرهای زمستانی شاه به سن‌موریتس سوئیس همراه همیشگی بود و هر جا هم که می‌رفت بساط تریاک و منقل او به راه بود و یک بار هم در فرودگاه زوریخ نزدیک بود به اتهام قاچاق تریاک دستگیرش کنند که شاه شخصا او را با خود به داخل هواپیما برد.»[4]
 
امیرهوشنگ دولو همراه محمدرضا پهلوی در یک میهمانی
امیرهوشنگ دولو همراه محمدرضا پهلوی در یک میهمانی
شماره آرشیو: ۱-2732-۲۸۸م
 
یحیی
عدل نیز از جمله افرادی بود که در اکثر مجالس بزم و تفریح و بازی و عشرت محمدرضا پهلوی حضوری فعال داشت و در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی شاه همراه او بود.[5] ابوالفتح محوی نیز از دیگر ترتیب‌دهندگان مجالس بزم و خوش‌گذرانی‌های شاه و دربار بود. نام محوی به دلیل اختلاس‌های کلان مالی نیز در بسیاری از اسناد مطرح شده است.[6]
 
خانواده محمدرضا پهلوی و دربار نیز از گروه‌های دیگری بودند که به چنین تفریحاتی می‌رفتند. خانواده شاه گاهی تا چندین روز و چندین هفته در بهترین هتل‌ها و اقامتگاه‌های تفریحی به‌سر می‌بردند و از بهترین امکانات برخوردار می‌شدند. البته تفریحات و سفرهای شاه و دربار فقط به سفرهای خارجی محدود نبود، بلکه بخش مهمی از سفرها نیز به نقاط مختلف کشور بود. این سفرها گرچه داخلی بودند، با هزینه‌های بالایی انجام می‌شدند. از طرفی محمدرضا پهلوی و دربار برخی از مکان‌های تفریحی را به طور اختصاصی متعلق به خود می‌دانستند. کیش، از جمله این مکان‌هاست که شاه آن را با هدف مکان گردشگری اختصاصی خود به مکانی تفریحی ـ گردشگری و تجاری تبدیل کرد.
 
نکته مهم درباره تمام سفرها این است که معمولا هزینه بسیاری از این سفرها هنگفت بود و ارز لازم برای آنها را وزارت دربار تهیه می‌کرد. یک نمونه از این هزینه‌ها، هزینه سفرهای تفریحی اشرف است: «طبق اسناد، اشرف برای مسافرت‌های خارجی خود در چند نوبت دیگر به دستور وزارت دربار ارز گرفته است: در 6 دی 1356، مبلغ 2,000,000 دلار برای مسافرت به سوئیس. در 8 دی 1356، 300,000 دلار برای مسافرت یک‌ونیم‌‎ماهه به سوئیس و تایلند. در 9 اسفند 1356 مبلغ 3,000,000 فرانک فرانسه برای مسافرت به پاریس».[7]
 
تأثیر سفرهای تفریحی شاه و دربار بر جامعه
خوش‌گذرانی محمدرضا پهلوی و دربار و افراط آنها در سفرهای تفریحی داخلی و خارجی از نظر سیاسی و اقتصادی تأثیرات خاصی بر روابط مردم و شاه داشت. برخی از این تأثیرات عبارت‌اند از:
 
استفاده نادرست از منابع:
استفاده از منابع داخلی جهت ترتیب دادن سفرهای خارجی گران‌قیمت مانع از استفاده درست از منابع بود. در واقع منابع داخلی کشور در حالی برای کارهای غیرضروری صرف می‌شد که بخش چشمگیری از مردم در فقر و تنگدستی به‌سر می‌بردند. از طرفی کشور دچار مشکلات اجتماعی و اقتصادی مهمی از جمله بیکاری، کمبود مراقبت‌های بهداشتی و زیرساخت‌های لازم بود.
 
گسست اجتماعی:
وقتی مردم خود را از حکومت جدا بدانند، اعتماد و سرمایه اجتماعی کمرنگ می‌شود و در نتیجه گسست اجتماعی شکل می‌گیرد. بر این اساس سفرهای تفریحی خارجی محمدرضا پهلوی نه تنها او را از اصل مسائل دور می‌کرد، بلکه باعث افزایش فاصله میان حکومت و مردم نیز می‌شد. شاه و دربار در حالی از زندگی تجملاتی و زیاده‌روی لذت می‌بردند که شهروندان عادی برای گذراندن زندگی خود با مشکل مواجه بودند.
 
افزایش اعتراضات مردمی:
با توجه به تأثیرات سوء سفرهای داخلی و خارجی دربار می‌توان انتظار اعتراضات سیاسی از سوی مردم را نیز داشت. مردم می‌دانستند که منبع مالی سفرهای محمدرضا پهلوی و دربار بیت‌المال است و این پول به جای آنکه برای منافع عمومی هزینه شود، خرج خوش‌گذرانی‌های شاه و دربار می‌شود.  
 
افزایش سرکوب‌های سیاسی:
سرکوب‌های سیاسی را نیز می‌توان از تأثیرات غیرمستقیم سفرهای تفریحی محمدرضا پهلوی و دربار دانست؛ زیرا این نوع سفرها بیش از پیش مردم را متوجه تبعیض و بی‌عدالتی می‌کرد و خشم و اعتراض آنها را به دنبال داشت و در واکنش به این اعتراض‌ها، حکومت راه سرکوب سیاسی و تشدید فضای اختناق و از بین بردن هر گونه آزادی سیاسی را در پیش می‌گرفت.
 
سخن نهایی
خوش‌گذرانی بخشی از فرهنگ دربار و پادشاهان ایرانی است. اگر شرایط زندگی شاهان قاجاری یا شاهان پیش از آن را نیز بررسی کنیم، متوجه زندگی اشرافی و متفاوت آنها با مردم عادی خواهیم شد. بااین‌حال تفاوتی که تفریحات و خوش‌گذارانی‌های پادشاهان سایر حکومت‌ها با حکومت پهلوی دارد این است که افراط شاه و دربار در این زمینه بسیار زیاد بود. در کنار این ویژگی باید به این موضوع نیز اشاره کنیم که ولخرجی‌های محمدرضا پهلوی و دربار در زمانه‌‎ای بود که مردم ایران با مفاهیم دموکراسی، عدالت و برابری آشنا شده و طبق قانون مشروطه، شاه را به مقام تشریفاتی تنزل داده بودند، اما محمدرضا پهلوی برخلاف قانون، با تجمیع قدرت سیاسی و اقتصادی در خود به سوءاستفاده‌های کلان مالی، سیاسی و فرهنگی روی آورد. سفرهای داخلی و خارجی، که مظاهر فساد مالی و اخلاقی را یکجا دربر داشت، نمونه‌ای از این سوءاستفاده‌ها به‌شمار می‌آید. 

پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . زنان دربار به روایت اسناد ساواک، فرح پهلوی، ج 2، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388، ص 262.
[2]. ابوالفضل نبی فرکی، بزک، قم، مجتمع فرهنگی آموزشی معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه، 1397، ص 18.
[3] . سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی‌‌، 1384، ص 309.
[4]. احمدعلی مسعود انصاری، پس از سقوط: سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 62.
[5]. مظفر شاهدی، سه حزب: مردم، ملیون، ایران نوین  (1336- 1353)، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1387، ص 1028.
[6]. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 3، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 429.
[7]. زنان دربار به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، انتشارات مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1387، ص 28 و رک: سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، همان، ص 356.
 
https://iichs.ir/vdcjtve8.uqeihzsffu.html
iichs.ir/vdcjtve8.uqeihzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما