بررسی چگونگی پیش بردن تجدد آمرانه توسط آتاتورک؛

کشف حجاب به شیوه ترک‌ها

رضاخان در اجرای تجدد آمرانه و به‌ویژه کشف حجاب، از آتاتورک و اقدامات او در ترکیه تأثیر پذیرفت، اما آیا در چگونگی اجرا نیز از او متأثر بود؟
کشف حجاب به شیوه ترک‌ها
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مصطفی کمال آتاتورک پس از به قدرت رسیدن، تجدد آمرانه در حوزه‌های مختلف را در ترکیه آغاز کرد. اقتدارگرایی و آمرانگی نهفته در تصمیمات مدرن‌سازی آتاتورک با محوریت فرهنگ غربی باعث شد بنیان‌های سنّت در جامعه ترکیه لرزان شود. با توجه به تأثیرپذیری رضاشاه از آتاتورک، این نوشتار به دایره فعالیت و چگونگی پیش بردن تجدد آمرانه توسط آتاتورک با محوریت کشف حجاب اختصاص یافته است تا به نوعی شباهت و تفاوت اقدامات رضاشاه در این زمینه با او نیز آشکار شود.
 
بنیان‌ نظری اصلاحات آتاتورک
سکولاریسم را باید مهم‌ترین بنیان نظری دانست که فعالیت عملی آتاتورک بر پایه‌های آن استوار بود. جدایی دولت از دین مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در جامعه‌ای بود که صدها سال تحت حاکمیت شریعت قرار داشت. همه‌چیز از لباس تا حروف الفبا، از تحصیل تا حقوق زنان، که همگی با مذهب تحت حکومت امپراتوری عثمانی عجین شده بودند، باید از دین جدا می‌شدند. آتاتورک و حامیانش ادعا داشتند که ملت ترک را به ریشه‌های خود باز می‌گردانند و به سطح تمدن‌های معاصر خواهند رساند.[1] آنان معتقد بودند با اجرای یک سلسله اصلاحات مدرنیزاسیون، ملت را باید از مفاهیم اسلامی که قرن‌ها در جامعه ریشه دوانده است، دور کنند. آتاتورک و حامیان وی این ایده را ترویج می‌کردند که زن با فاصله گرفتن از اسلام، به آزادی دست خواهد یافت؛ همچنین از شرایط تحصیلی و فرصت‌های برابر برای کسب مناصبی که تا پیش از این خاص مردان بوده است بهره‌مند خواهند شد.[2]
 
آتاتورک کشف حجاب در جامعه ترکیه را با هدف تضعیف اسلام انجام داد. وی و پیروان غرب‌گرای او دین را عامل اصلی عقب‌ماندگی ترکیه و سکولاریسم را دلیل پیشرفت غرب می‌پنداشتند؛ بنابراین به‌شدت به مبارزه با دین و مظاهر آن در ترکیه برخاستند. ازآنجاکه زنان بخشی از این پروژه بودند، به منظور اعلام یک گسست آشکارا از امپراتوری عثمانی، شعار برابری جنسیتی توسط آنان سر داده شد. آتاتورک تلاش کرد کشف حجاب را با باور غربی به آزادی زنان پیوند بزند؛ چرا که از نظر غرب‌گرایان اسلام از زنان می‌خواهد که همواره مطیع و تسلیم باشند. آتاتورک در سخنرانی‌های متعدد اعلام می‌کرد که بگذارید زنان با چشمان خود دنیا را ببینند و دنیا نیز صورت‌های آنها را ببیند.[3] 
 
تغییرات پوشاک با چاشنی اقناع
ترک‌ها کلاه فینه بر سر می‌گذاشتند که تا حدودی با هویت اسلامی آنها پیوند داشت و عمدتا نمودی از مخالفت با پوشش غربی بود. آتاتورک بر سر داشتنِ این نوع کلاه را به ارتجاع نسبت داد و تلاش کرد آن را از اعتبار ساقط کند. آتاتورک فینه را نشانی از نادانی، تعصب و تنفر از ترقی و تمدن می‌دانست و با سخنرانی‌های متعدد خواستار محو آن ‌شد. در نظر آتاتورک اگر این تغییر یعنی استفاده از کلاه مدرن به جای فینه انجام می‌شد، نشان‌دهنده این بود که تفاوتی در طرز فکر ملت ترک و آنچه جوامع متمدن خوانده می‌شود وجود ندارد. آتاتورک عمدتا تلاش می‌کرد تجدد آمرانه را با اقناع پیش ببرد؛ درنتیجه با سخنرانی و بهره‌گیری از ابزار فرهنگی عنوان کرد که فینه ترکی نیست. پس از آن و در سال 1925م، قانون ممنوعیت پوشش فینه و اجباری شدن کلاه غربی تصویب شد. ابتدا اصلاحات را از ارتش و سپس از خودش آغاز کرد تا به‌تدریج جامعه به پذیرش چنین تغییری رضایت دهد.[4]
  
مسئله تغییر لباس، فقط منحصر به مردان نبود، بلکه برای نخستین‌بار در یک کشور اسلامی، زنان مکلف به کشف حجاب شدند و به دستور دولت استفاده از هر نوع نقاب و روبند ممنوع شد، اما تصویب‌نامه دولت در مورد حجاب هرگز به مجلس نرفت و مستقیما اعمال شد؛ چرا که مجریان آن، از مخالفت نمایندگان و ناکام ماندن طرح بیمناک بودند. آتاتورک در این مورد نیز جانب احتیاط را رعایت کرد و همچون اصلاحات پیشین، نخست زمینه‌های روانی و اجتماعی آن را فراهم کرد و سپس باقاطعیت، آن را به مرحله اجرا درآورد. دولت سکولار ترکیه، حجاب را نماد انفعال و تحت سلطه بودن زنان می‌دید. ملزم کردن زنان به رعایت آن را ناشی از سنتی پدرسالارانه تلقی می‌کرد که نمی‌خواهد نقش و جایگاه زنان را به رسمیت بشناسد و بدین‌سان به حفظ و تداوم نابرابری‌های متداول جنسیتی کمک می‌کند.[5]
 
گرچه
ابزار اقناع در تجدد آمرانه آتاتورک بسیار کاربرد داشت، وی مخالفان را به‌شدت سرکوب می‌کرد. اعتراض مسالمت‌آمیز علیه قانون سال 1925م باعث شد شیخ احمد هادی و چهار تن از همکارانش به جرم اعتراض به کلاه، به مرگ محکوم شوند.[6] 
 
کشف حجاب با شیب ملایم
آتاتورک در سخنرانی‌های متعدد تلاش کرد حجاب را به چالش بکشد. او در خلال سفرهای متعدد خود به شهرهای ترکیه، با اشاره به زنانی که روی و چشمان خود را از مردان می‌پوشاندند، این عادت را نتیجه خودخواهی مردان و وسواس در پاک‌دامنی قلمداد کرده بود. آتاتورک سرانجام موفق شد قانونی در همین زمینه تصویب کند که گرچه مدام در سطح جامعه تبلیغ و تشویق می‌شد، الزام به آن اما ــ نداشتن حجاب ــ تنها در اماکن دولتی اجباری بود.[7] 
 
ضیافت کمال آتاتورک، رئیس‌جمهور ترکیه، به مناسبت سفر رضاخان به این کشورضیافت کمال آتاتورک، رئیس‌جمهور ترکیه، به مناسبت سفر رضاخان به این کشور
شماره آرشیو: ۱-61132-۲۷۵م
 
از سوی دیگر، جریان مذهبی معتقد بود حجاب بیان تعهد فعالانه زنان مسلمان در درون و در متن جنبش اسلامی است. از نظر آنان، حجاب نماد پافشاری جمعی و عمومی زنانی است که از طریق آن به دنبال به رسمیت شناخته شدن هویت اسلامی‌شان هستند. حجاب می‌تواند به آنان موقعیت، جایگاه اجتماعی و استقلال عمل بخشد و شیوه‌ای برای بیان تفاوت و تمایزشان از دیگران باشد.[8] 
 
با وجود این دیدگاه، اقدامات رسمی به‌تدریج برای حذف پوشیدن لباس مذهبی و سایر نشانه‌های آشکار اعتقاد به مذهب ارائه شد. با شروع سال 1923م، مجموعه‌ای از قوانین به‌تدریج پوشیدن اقلام انتخابی از لباس‌های سنتی را محدود کرد. علاوه بر ممنوعیت فینه، دستورالعمل لباس پوشیدن مناسب دانشجویان و کارمندان دولتی (فضای عمومی تحت کنترل دولت) در زمان حیات آتاتورک تصویب شد. پس از اینکه اکثر کارمندان دولت نسبتا تحصیل‌کرده‌تر، تغییرات را پذیرفتند، آتاتورک به‌تدریج جلوتر رفت. بر اساس «قانون حفظ نظم» سال 1925م، فینه بر سر گذاشتن به حکم قانون ممنوع، و استفاده زنان از چادر و روبنده رسما نامناسب دانسته شد، ولی ممنوع نشد؛ درحالی‌که به‌طور فعال لباس‌های سبک غربی تبلیغ می‌شد.[9]
 
تأثیرپذیری بدون تأمل
با توجه به اقدامات آتاتورک و رضاشاه در این زمینه، می‌توان دریافت که مقررات تغییر پوشش و کشف حجاب در ترکیه و ایران در فاصله دو جنگ جهانی، نمونه بارز تجدد آمرانه است. هم آتاتورک و هم رضاشاه به‌زعم خود می‌خواستند ملت‌هایشان به قانون تمدن با محوریت غرب بپیوندند. برای این منظور می‌بایست انسان نوینی آفریده می‌شد؛ کسی که روش‌های ترکیه عثمانی و ایران قاجار را پشت سر بگذارد و با فرهنگ مسلط غرب سازگار شود. ازآنجاکه فرصت ظهور تدریجی این انسان نوین، بدان گونه که در غرب رخ داد وجود نداشت، تصمیم به شتاب‌بخشی به تغییر اجتماعی از طریق اقدام قاطعانه دولت گرفته شد. هرچند که در هر دو کشور این سیاست‌ها با تأیید بخش‌های معین و کوچکی از جامعه روبه‌رو شد، با توجه به نزدیکی بیشتر ترکیه به اروپا و تعامل بیشتر با آن، هواداران بومی تغییر در ترکیه بیشتر از ایران بودند.[10]
 
کشف حجاب در ایرانکشف حجاب در ایران
شماره آرشیو: 123937-275م
 
دولت سکولار ترکیه، حجاب را نامناسب برای زنان ترکی دانست، ولی ممنوع نکرد، اما در مقابل فینه به‌سر گذاشتن را به حکم قانون ممنوع اعلام کرد. با اینکه رضاشاه در امر کشف حجاب از آتاتورک تأثیر می‌پذیرفت، اما در این امر به زور متوسل شد و نیروهای دولتی وی با اسب یا ماشین زنان را دنبال می‌کردند و چادر را از سرشان می‌کشیدند. تقریبا می‌توان گفت که کشف حجاب آتاتورک ملایم‌تر از رضاشاه بود؛ چرا که رضاشاه آن را با زور سرنیزه پیش می‌برد.[11] 
 
فشرده سخن
آتاتورک با روندی ملایم، همراه با اقناع و البته مجازات سنگین برای نقض‌کنندگان قوانین، تجدد آمرانه را آغاز کرد. گرچه جامعه ترکیه اعتراض‌های گسترده‌ای نسبت به سیاست‌های آتاتورک و از جمله کشف حجاب انجام داد، اما بسیج اجتماعی فراگیر در مخالفت با اقدامات وی شکل نگرفت. رضاشاه به گرته‌برداری از آتاتورک بدون تأمل در ساخت و بافت جامعه ایران و حضور نیروهای مخالف از جمله سازمان روحانیت شیعه مبادرت کرد؛ درنتیجه تجدد آمرانه رضاشاه با خشونت بیشتری نسبت به آتاتورک به اجرا گذاشته شد و مقاومت جدی جامعه ایران و شکل‌گیری بسیج اجتماعی فراگیر در مخالفت با سیاست‌های او را در پی داشت.
 
پی‌نوشت‌ها
-----------------------------------------------
[1] . آندرو مانگو، آتاتورک، ترجمه هوشمند دهقان، تهران، پیام امروز، 1394، صص 695-720.
[2] . عبدالرضا هوشنگ مهدوی، انقلاب ایران به روایت رادیو بی بی سی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، صص 37-38.
[3] . تورج اتابکی، تجدد آمرانه: جامعه و دولت در عصر رضاشاه، ترجمه مهدی حقیقت‌خواه، تهران، ققنوس، 1385، صص 183-187.
[4] . همان، صص 187-195.
[5] . Brockett Gadvin D, “Collective Action and the Turkish Revolution”, Middle East Studies (Oct 1998), Vol 34, pp 56-60.
[6] . همان، ص 52.
[7] . لرد کین‌راس، زندگینامه مصطفی‌کمال آتاتورک پدر ترکیه مدرن، ترجمه اسماعیل‌نوری‌علا، کلن، انتشارات فروغ‏‫، ۲۰۰۹، صص 91-100.
[8] . همان، صص 231-232.
[9] . تورج اتابکی، همان، صص 188-220.
[10] . تورج اتابکی، دولت و فرودستان: فراز و فرود تجدد آمرانه در ترکیه و ایران، ترجمه آرش عزیزی، تهران، نشر ققنوس، 1390، صص 7-11.
[11] . ابوالحسن ابتهاج، خاطرات ابوالحسن ابتهاج، ج 1، تهران، علمی، 1371، ص 39.
https://iichs.ir/vdce7z8w.jh8evi9bbj.html
iichs.ir/vdce7z8w.jh8evi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما