دلایل بازداشت آیت‌الله کاشانی پس از کودتایِ 28 مرداد؛

بررسی یک دروغ تاریخی

فضل‌الله زاهدی، نخست‌وزیر کودتا، سه روز بعد از کودتای 28 مرداد، با آیت‌الله کاشانی دیدار کرد و به پرسش‌های او درباره نفت و غرامت‌گیری انگلستان پاسخ داد. مدتی بعد آیت‌الله کاشانی در مصاحبه‌ با خبرنگاران خارجی اعلام کرد: «من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمی‌دارد، پشتیبانی می‌کنم...»
بررسی یک دروغ تاریخی
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
 پس از کودتایِ 28 مرداد 1332ش فضل‌الله زاهدی در مقام نخست‌وزیری سرکوب مخالفان سیاست‌های دولتِ کودتا را در پیش گرفت. توقیف، اعدام و در خوف و هراس نگاه‌داشتن مداوم مخالفان در زمان او جزء امور روزمره بود. آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی به عنوان یکی از اعضای شاخص جریان مذهبی ازجمله افرادی است که بعد از کودتا به فعالیت‌های ضد استبدادی و ضد استعماریِ خویش ادامه داد. فعالیت‌های مبارزاتی وی به‌منظور کوتاه کردن دست بیگانگان از منابع نفتی کشور، زمینه‌های وحشت عوامل داخلی و خارجی استعمار را فراهم کرد و سبب شد آنها به بازداشت آیت‌الله کاشانی اقدام کنند. این نوشتارِ کوتاه می‌کوشد گوشه‌ای از فعالیت‌های مبارزاتیِ آیت‌الله کاشانی در برهه تاریخی بعد از کودتایِ 28 مرداد را بازخوانی کند.
 
ائتلاف کاشانی و زاهدی؛ دروغِ تاریخی
به دنبال کودتایِ ۲۸ مرداد، زاهدی دولت را در دست گرفت و اعضای جبهه ملی و دیگر گروه‌های مبارز را به زندان افکند. در این میان عده‌ای که ماه‌ها قبل از کودتا از اختلافات آیت‌الله کاشانی و دکتر ‌مصدق سوءاستفاده کرده بودند، شایعه حمایت آیت‌الله کاشانی از زاهدی را بین مردم منتشر کردند. در چنین شرایطی زاهدی فرصت را مناسب ‌دید تا با آیت‌الله ملاقات کند. هدف زاهدی از دیدار با این روحانی مجاهد کسب محبوبیت بین توده مردم بود.1 به همین دلیل سه روز بعد از کودتا در شمیران با او دیدار کرد.2 زاهدی در این دیدار در پاسخ به پرسش‌های آیت‌الله کاشانی درباره نفت و مسئله غرامت‌گیری انگلستان، گفت که نفت را به انگلیسی‌ها نخواهد داد و غرامت را هم نخواهد پرداخت. او در ادامه به کلام‌الله مجید و شرافت سربازی خود قسم خورد که درباره مسئله نفت از راه جبهه ملی منحرف نشود و قانون ملی شدن صنعت نفت را اجرا کند.3
 
مصاحبه مطبوعاتی آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی با خبرنگاران داخلی و خارجی
مصاحبه مطبوعاتی آیت‌الله ابوالقاسم کاشانی با خبرنگاران داخلی و خارجی
 
به دنبال این ماجرا آیت‌الله کاشانی مدتی بعد در مصاحبه‌ با خبرنگاران خارجی در شهریور ۱۳۳۲ اعلام کرد: «من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمی‌دارد، پشتیبانی می‌کنم و هر وقت که به نظر برسد برخلاف مصلحت ایران عمل می‌نماید، با او مخالفت می‌‌نمایم...».4
 
روابط مسالمت‌آمیز آیت‌الله کاشانی با دولت زاهدی بیش از چهار ماه تداوم نیافت. زاهدی، که خود را مدیون محبت‌های انگلیس و آمریکا می‌دانست، میزان اعتقاد‌ خود به شرافت سربازی و سوگند را نشان داد و برخلاف تمایلات مردم، که از انگلیسی‌ها متنفر بودند، درصدد تجدید رابطه با این کشور بر‌آمد. از همان هنگام، مبارزه آشتی‌ناپذیر آیت‌‌‌الله با دولت وی آغاز شد و در ادامه، حوادث به‌گونه‌ای پیش رفت که مبارزه او را تشدید کرد.
 
تلاش زاهدی برای تجدید رابطه با انگلیس: آغازِ رویارویی
بیش از ده روز از کودتا نگذشته بود که انگلیسی‌ها استقرار مجدد روابط دیپلماتیک با ایران و حل مسئله نفت را مطرح کردند. آنها، که در پی دستیابی مجدد به منافع گسترده خود در ایران بودند، حل بحران نفت را به تجدید روابط سیاسی بین دو کشور مشروط کردند و آنتونی ایدن (وزیر امور خارجه انگلستان) اعلام کرد: «اگر روابط سیاسی مجددا برقرار گردد، ما بهتر می‌توانیم درباره مسائل پیچیده نفت به مذاکره بپردازیم».5 زاهدی، که معتقد بود بقای ایران در گروِ درآمدهای نفتی است، به‌سرعت و با دستور محمدرضا پهلوی جلسه‌ای با حضور چهل نفر از سیاستمداران برگزار کرد. او در این جلسه، مسئله تجدید رابطه با انگلستان را مطرح کرد و پس از نظرخواهی، تمامی شرکت‌کنندگان برقراری این رابطه را تأیید کردند.6
 
مقدمات تجدید روابط بین انگلستان و ایران در حالی برنامه‌ریزی می‌شد که آیت‌الله کاشانی در مهرماه ۱۳۳۲ در مصاحبه‌ با خبرنگار رادیو رم اعلام کرد: «ممکن نیست دیگر انگلیس‌ها بتوانند در کار نفت و سایر امور سیاسی و اقتصادی ایران دخالت کنند و ملت ایران نفت خود را آزادانه در بازارهای دنیا به فروش خواهند رسانید».7 همچنین، او در مصاحبه با روزنامه «اطلاعات» تأکید کرد: «تا زمانی که قضیه نفت به نفع ملت ایران حل نشده باشد، تجدید روابط سیاسی ایران و انگلیس صلاح نخواهد بود».8 با ‌وجود این، در آذرماه 1332 بار دیگر روابط ایران با انگلستان به‌صورت رسمی برقرار شد.
 
در این هنگام، آیت‌الله کاشانی مخالفت خود با این موضوع را اعلام کرد و در برابر تصمیم زاهدی برای برقراری رابطه با انگلستان، آیت‌الله اعلامیه‌ای با این مضمون که جنبش ملی شدن صنعت نفتِ مردم ایران، به‌رغم میل استعمارگران پایدار است و در آینده هم خاموش نخواهد شد، منتشر کرد. آیت‌الله با صراحت «هر عملی را که با قانون ملی شدن صنعت نفت منافات داشته باشد، مردود دانست و گفت: ... استعمارگران باید بدانند که تا جان در بدن داشته و تا خون در عروقم جریان دارد، محال است بگذارم... بساط سابق را در ایران تجدید نمایند...».9
 
انتخابات فرمایشیِ مجلس هجدهم؛ تداوم مخالفت‌ها
به‌موازاتِ تلاش‌های دولت زاهدی برای تجدید رابطه با انگلیس مسئله انتخابات مجلس هجدهم نیز مطرح شد. این در حالی بود که زاهدی در ملاقات با آیت‌الله کاشانی در روز ۳۱ مرداد، قول داده بود بار دیگر مجلس هفدهم را با بازگرداندن نمایندگان مستعفی تشکیل دهد، اما اندکی بعد دولت زاهدی بر آن شد با انحلال مجلس هفدهم و انتخاب افراد دلخواه در مجلس هجدهم، به حل مسئله نفت با بیگانگان اقدام کند. زاهدی به بهانه استعفای داوطلبانه دوسوم نمایندگان مجلس و حمایت بخشی از نمایندگان از همه‌پرسی دولت دکتر مصدق، با بازگشایی مجدد مجلس هفدهم مخالفت کرد.10
 
فضل‌الله زاهدی در دفتر کار خویش در دوران نخست‌وزیری
فضل‌الله زاهدی در دفتر کار خویش
در دوران نخست‌وزیری
 
در این بین محمدرضا پهلوی که بعد از کودتا در پی تثبیت مجدد قدرت خود در کشور بود، فرمان انحلال مجلس هفدهم و برگزاری انتخابات مجلس هجدهم را صادر کرد. این اقدام اعتراض آیت‌الله کاشانی و نمایندگان غیرمستعفی دیگر را در پی داشت. بااین‌حال، دولت کودتا همه توان خود را به‌منظور برگزاری انتخابات کاملا فرمایشی مجلس هجدهم به کار برد.
 
آیت‌‌‌الله کاشانی در آستانه برگزاری انتخابات دوره هجدهم، ازآنجاکه از فرمایشی و نمایشی بودن انتخابات آگاه بود، از دولت زاهدی به‌شدت انتقاد کرد. وی در نامه‌ای سرگشاده خطاب به زاهدی ضمن تأکید بر غیرقانونی بودن انتخابات به وی متذکر شد: «اگر انتخابات فرمایشی انجام بگیرد، هر قراردادی که در مجلس هجدهم به تصویب برسد ازنظر ملت ایران دارای ارزش و اعتبار نمی‌باشد...».11 زاهدی در همان روز در نامه‌ای توهین‌آمیز، چنین به آیت‌الله پاسخ داد: «دولت مردم را برای انتخابات وکلای صالح و خدمت‌گزار آزاد گذاشته؛ متأسفانه ۱۳۶ نفر وکیل و چندهزار نفر کاندیدا... هر یک توقعی دارند و ما و شما صلاحیت دخالت نداریم».12
 
درحالی‌که در آستانه انتخابات مجلس هجدهم وحشت و اختناق همه‌جا را فراگرفته بود، آیت‌‌‌الله کاشانی بار دیگر در اعلامیه‌ای اعمال دولت زاهدی را دیکتاتورمآبانه و رفتارش را قرون وسطایی توصیف کرد و در پایان همین اعلامیه اعلام نمود: «اگر مجلس هجدهم هم با این وضعیت ننگین تشکیل شود، هیچ‌کس جز معدودی نوکران و سرسپردگان اجنبی آن را به رسمیت نمی‌شناسد...».13
 
سرانجام زاهدی با تصرف در آرای مردم، افراد وابسته به شاه را وارد مجلس کرد و برای آنکه بتواند افکار عمومی را علیه آیت‌الله کاشانی منحرف کند، اجازه داد سیدمصطفی کاشانی ــ فرزند آیت‌الله کاشانی ــ به‌عنوان نماینده مردم طالش به مجلس راه یابد؛ موضوعی که آتش اختلاف را بین آیت‌الله و فرزندش روشن کرد. آیت‌الله کاشانی در اعتراض به این رخدادها، نامه‌های متعددی به مقامات حکومتیِ کشور و همچنین دبیرکل سازمان ملل ارسال کرد، ولی نتوانست دولت زاهدی را به رعایت اصول قانونی و برگزاری انتخابات آزاد متقاعد کند.
 
سیدمصطفی کاشانی
سیدمصطفی کاشانی
 
خشم زاهدی از مصاحبه‌ها و اعلامیه‌های پی‌در‌پی آیت‌الله کاشانی، که به‌شدت به اقدامات دیکتاتورمآبانه وی حمله می‌کرد، او را به مقابله علنی با آیت‌الله برانگیخت. او در یکی از تقابل‌های خود، سخنگوی دولت، سرتیپ فرزانگان، را واداشت تا در یک مصاحبه مطبوعاتی، آیت‌‌‌الله کاشانی را آماج حملات توهین‌آمیز قرار دهد. او در قسمتی از مصاحبه خویش آیت‌الله را شخص مجهول‌الهویه‌ای به نام سیدابوالقاسم کاشی خواند که برای خودنمایی و کسب شهرت، مطالبی دور از حقیقت و انصاف درباره انتخابات و نفت و مداخله خارجیان در کار ایران بیان می‌کند و قصد دارد با نوشتن نامه‌هایی بی‌اساس، جنجال راه اندازد و نظم عمومی را برهم زند.14
 
مراسم میهمانی به مناسبت سفر ریچارد نیکسون (معاون رئیس‌جمهور آمریکا) به ایران با حضور فضل‎‌الله زاهدی، نخست‌وزیر، و جمعی از مقامات دولتی
مراسم میهمانی به مناسبت سفر ریچارد نیکسون (معاون رئیس‌جمهور آمریکا) به ایران
با حضور فضل‎‌الله زاهدی، نخست‌وزیر، و جمعی از مقامات دولتی در تصویر،
عباس فرزانگان، سخنگوی دولت زاهدی، نیز مشاهده می‌شود
شماره آرشیو: 492-115ز
 
مخالفت با تشکیل کنسرسیوم بین‌المللی نفت
بی‌تردید نخستین اقدام دولتِ کودتا، بعد از برقراری روابط دیپلماتیک بین ایران و انگلیس، حل مسئله نفت بود. دولت زاهدی «با مشورت دو کارشناس خارجی به مطالعه درباره نفت ایران پرداخت و سرانجام به این نتیجه رسید که ایران قادر به استخراج و بهره‌برداری از نفت نیست و باید با شرکت‌های خارجی به توافق برسد».15 در این زمان، دولت آمریکا هم، که دولت کودتا را مدیون خود می‌دانست، مدعی سهمی از منافع ایران بود. در چنین شرایطی، در روز ۱۲ اسفند، سفیر انگلیس در یک کنفرانس مطبوعاتی در تهران اعلام کرد که دولت‌های انگلیس و آمریکا با تشکیل یک کنسرسیوم بین‌المللی به توافق رسیده‌اند. در روز ۴ فروردین ۱۳۳۳، علی امینی، وزیر دارایی ایران، شرایط پیشنهادی کنسرسیوم را پذیرفت.
 
هیئت نمایندگی ایران و کنسرسیوم نفت در یک جلسه رسمی
هیئت نمایندگی ایران و کنسرسیوم نفت در یک جلسه رسمی
شماره آرشیو: ۸۵-8445-الف
 
این موضوع مخالفت مردم و برخی گروه‌های مبارز را در پی داشت. آیت‌الله کاشانی در این شرایط نیز بازهم خاموش ننشست و فعالیت‌های اعتراض‌آمیز بسیاری علیه نمایندگان کنسرسیوم و مذاکرات مربوط به آن انجام داد، اما با وجود اعتراض‌ها و مخالفت‌های گسترده، قرارداد کنسرسیوم به نفع دولت‌های بیگانه منعقد شد.
 
سرانجام، اقدامات و فعالیت‌های آیت‌الله کاشانی در مخالفت با برقراری رابطه با دولت انگلستان و حل مسئله نفت به نفع بیگانگان، موجب شد ایشان در روز ۲8 دی ۱۳۳۴ زندانی و اندکی بعد به اتهام همکاری با اعضای فدائیان اسلام در ترور سپهبد رزم‌آرا بازداشت شود و به زندان لشکر دو زرهی انتقال یابد.16
 
فرجام سخن
آیت‌الله کاشانی به عنوان یگانه رهبر مبارزه علیه استعمار و استبداد در رویدادهای بعد از کودتای 28 مرداد تأثیر بسزایی در تداوم مبارزه برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت و برهم زدن معادلات منفعت‌جویانه استعمارگران در ایران داشت و بالاخره مخالفت‌ها و مبارزه سیاسی او علیه قدرت سلطنت، به رودررویی دائمی او با رژیم انجامید.
 
پی نوشت:
 
1. عباس سلیمان‌نژاد، مبارز نستوه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، ص ۱۱۷.
2. همان‌جا.
3. حسین مکی، کودتای ۲۸ مرداد و رویدادهای متعاقب آن، تهران، علمی، ۱۳۷۸، ص ۳۶۰.
4. کیهان، ۱۷/ ۶/ ۱۳۳۲.
5. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران 1357-1320، تهران، قومس، 1384، صص 241-242.
6. همان‌جا.
7. اطلاعات، ۹/ ۷/ ۱۳۳۲.
8. همان، ۲۲/ ۷/ ۱۳۳۲.
9. محمد دهنوی، مجموعه‌ای از مکتوبات، سخنرانی‌ها و پیام‌های آیت‌الله کاشانی، ج ۴، تهران، شرکت سهامی خاص، ۱۳۶۲، صص ۷۲ و ۷۴.
10. محمدعلی کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، تهران،‌ رسا، 1378، ‌ص ۳۸۵.
11. محمد دهنوی، همان، ص 108.
12. روحانی مبارز آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی به روایت اسناد، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سند شماره ۳۲۹، ص ۶۶۸.
13. محمد دهنوی، همان، صص ۱۱2-۱۱3.
14. عباس سلیمان‌نژاد، همان، ص 122.
15. جیمز بیل، شیر و عقاب، ترجمه فروزنده برلیان (جهانشاهی)،‌ تهران، فاخته، ۱۳۷۱، ص ۱۴۸.
16. باقر عاقلی، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، ج 2، تهران، نامک، ۱۳۸۴، صص 62-63.
https://iichs.ir/vdcfjmd0.w6dyvagiiw.html
iichs.ir/vdcfjmd0.w6dyvagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما