ملی شدن صنعت نفت و طرحهای جایگزین

چرا ایران پیشنهادات پنج‌گانه غرب را نپذیرفت؟

مهم‌ترین پیشنهاد برای حل مسئله نفت ایران پیشنهاد بانک جهانی بود. بر اساس این پیشنهاد قرار بود بانک جهانی نفت خام را بشکه ای یک دلار و 75 سنت به فروش برساند که از این مقدار 80 سنت به عنوان هزینه نگهداری شود، 58 سنت به انگلستان، و 37 سنت به ایران تعلق گیرد. اما این پیشنهاد نیز مورد موافقت دولت ایران قرار نگرفت...
چرا ایران پیشنهادات پنج‌گانه غرب را نپذیرفت؟
 
استقلال سیاسی و اقتصادی کشورها از جمله موضوعاتی بوده است که ذهن بسیاری از سیاستمداران به‌خصوص کشورهای توسعه یافته را به خود مشغول ساخته است. سیاست‌مدارانی که برای رهایی از استعمار و استضعاف راه‌های مختلفی را در پیش گرفته‌اند. از مبارزات مسلحانه و چریکی تا مبارزات نرم و فکری و فرهنگی. در این میان، موضوع نفت به واسطه اهمیت و اعتبار آن همواره از جمله موضوعاتی بوده است که استقلال بسیاری از کشورها را با مخاطره روبه‌رو ساخته است. در واقع به واسطه داشتن منبع زیرزمینی و فسیلی همچون نفت که از آن به طلای سیاه تعبیر می‌شود بسیاری از کشورهای جهان سومی محل منازعه و مبارزات استعماری با قدرتهای بزرگ بوده‌اند. اما ایران یکی از کشورهایی است که در طول یکی دو سده اخیر به واسطه داشتن نفت، استقلالش همواره محل بحث و منازعه بوده است. در واقع مبارزات مردم ایران برای رسیدن به استقلال، آزادی و عدالت به واسطه متغییری به نام نفت پیوسته در معرض خطر بوده است.
 
در همین حال، یکی از رهبران سیاسی تاریخ معاصر ایران که در پی استقلال ایران از قدرتهای جهانی بود شخص محمد مصدق است. او مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت ایران را وجهه همت خود قرار داد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکرد. با این حال در طول مبارزات برای ملی شدن صنعت نفت دول آمریکا و انگلیس که عزم و اراده ملت ایران برای ملی کردن صنعت نفت را بسیار جدی دریافته بودند تلاش کردند با ارائه پیشنهاداتی راه حلهای به اصطلاح مرضی‌الطرفین ارائه دهند و به تعبیری جنبش ملی کردن صنعت نفت را عقیم سازند. آنها در این مسیر پنج پیشنهاد ارائه دادند که در نهایت هر یک از این پیشنهادها با مخالفت دولت وقت ایران مواجه شد. در ادامه تلاش خواهیم کرد تا با بررسی این پیشنهادها و واکنش دولت مصدق به آن، نگاهی هر چند کوتاه به این قضیه بیندازیم.
 
1. پیشنهاد جکسون
اولین پیشنهاد توسط جکسون معاون شرکت نفت ایران و انگلیس پیشنهاد شد. این پیشنهاد پس از برگزاری سه جلسه میان طرفین، توسط انگلستان ارائه شد. دولت انگلستان پذیرفت اصل ملی شدن صنعت نفت را به صورت مشروط بپذیرد. شرکت نفت ایران و انگلیس همچنین پذیرفت ده میلیون لیره بابت مطالبات گذشته به صورت مساعده در اختیار ایران قرار دهد و هر ماه سه میلیون لیره به دولت ایران پرداخت کند تا توافق نهایی حاصل شود. مضاف بر این لندن قبول کرد تاسیسات شرکت به یک شرکت ایرانی داده شود. اما این پیشنهاد از سوی دولت ایران پذیرفته نشد. اول از همه باید گفت که پیشنهاد جکسون با قانون ملی کردن صنعت نفت مطابقت نداشت و برای ایران، استقلال در اداره صنعت نفت و انجام معاملات و استفاده از درآمد فروش را که باید از اختیارات کامل ایران در نظر می‌گرفت از نظر دور داشت. این پیشنهاد درآمد فروش را تنها بر اساس الگوی پنجاه- پنجاه می‌پذیرفت و کنترل عملی تولید را در اختیار شرکت نفت ایران و انگلستان قرار می‌داد. علاوه بر همه اینها، انحصار پالایش، فروش و همچنین بازاریابی نفت در اختیار شرکت نفت ایران و انگلیس بود. بر این اساس بود که دولت وقت پیشنهاد جکسون را مغایر با قانون ملی شدن صنعت نفت تشخیص داد و از پذیرفتن آن سرباز زد.1
 
2. پیشنهاد استوکس
دومین پیشنهاد توسط هیتی به ریاست ریچارد استوکس وزیر مشاور دولت مطرح شد. بر اساس پیشنهادهای استوکس شرکت نفت ایران و انگلیس متعهد شد تمام  تاسیسات و ماشین‌آلات خود را در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار دهد و مبلغی به عنوان کمک یا غرامت اموال شرکت در جنوب ایران را بپردازد. تمام داراییهای شرکت سهامی نفت در کرمانشاه به انضمام تمامی موسسات و ماشین‌آلات و داراییهای منقول شرکت نفت ایران و انگلیس به دولت ایران واگذار شود. سازمان پذیرفت خرید وسائل و ترتیبات حمل و نقل و پخش و فروش نفت را در اختیار شرکت ملی نفت ایران قرار دهد و شرکت ملی نفت ایران معاملات اضافی برای فروش نفت انجام دهد. منتهی طبق این پیشنهاد ایران می‌بایست دارایی و اختیارات  خود را به شرکتی که تابع و معرفی شده از شرکت نفت ایران و انگلیس باشد واگذار نماید.  اما دولت ایران به دلیل مغایرت این پیشنهاد با اصل ملی شدن صنعت نفت آن را رد کرد.2
 
چهارمین پیشنهاد نفتی پیشنهاد مصدق بود. دولت مصدق نه تنها از قبول این شرایط سرباز زد؛ چرا که بر اساس این پیشنهاد ایران می بایست کلیه خسارتهای انگلستان را در خروج از نفت جنوب جبران می‌کرد. به‌علاوه جزئیات این پیشنهاد به جلسه میان دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس موکول می‌شد.  به همین دلیل پشت‌بند این پیشنهاد خود دولت مصدق  مبدع پیشنهاداتی شد.  
 
اول از همه باید گفت که تقاضای انگلستان در مورد ادامه کار نیروهای انگلیسی که منوط به انتصاب مدیرعامل انگلیسی شرکت می‌شد، با ملی شدن صنعت نفت مغایرت داشت. در عین حال، ایجاد یک شبکه خرید به این معنی که نفت به صورت انحصاری به انگلستان فروخته شود مورد قبول دولت ایران نبود. همچنین این مورد که ایران باید خسارت لغو یکجانبه قرارداد را بپردازد منصفانه نبود. مضاف بر این پیشنهاد استوکس با هیچ یک از اصول 2 و 3 حاکم بر ملی شدن نفت ایران مطابقت نداشت. این پیشنهاد شرایط قرار گرفتن تمام عملیات صنعت نفت در دست ایرانیان و تعلق کلیه درآمدهای نفت و فراورده‌های نفتی به دولت ایران را تامین نمی‌کرد. به همین دلیل سرانجام این پیشنهاد نیز با موافقت دولت ایران روبه‌رو نشد و استوکس مجبور به ترک ایران گردید.3
 
3. پیشنهاد بانک جهانی ترمیم و توسعه
اما مهمترین پیشنهاد برای حل مسئله نفت ایران پیشنهاد بانک جهانی بود. معاون بانک جهانی در دیداری که با مصدق داشت پیشنهاد بانک جهانی را به بدین‌صورت مطرح کرد: بانک جهانی صرفا به صورت واسطه بیطرف وارد عمل می‌شود. بانک جهانی حل موقت موضوع را ظرف دو سال بر عهده می‌گیرد تا اختلافات طرفین حل شود. در صورت لزوم از مدیران و تکنسینهای مجرب غیرایرانی استفاده شود. بانک جهانی نفت خام را بشکه ای یک دلار و 75 سنت به فروش برساند که از این مقدار 80 سنت به عنوان هزینه نگهداری شود، 58 سنت به انگلستان، و 37 سنت به ایران تعلق گیرد، اما این پیشنهاد نیز مورد موافقت دولت ایران قرار نگرفت.4
 
دلایل متعددی برای این رد این پیشنهاد وجود داشت. اول از همه اینکه پیشنهاد مطرح شده توسط بانک جهانی حل موقت موضوع را در دستور کار خود قرار نداده بود. همچنین بانک پیشنهاد می‌کرد که هیت مدیره با همکاری شرکت ملی نفت ایران، میزان نفت استخراجی را به همان میزان سال آخر تولید به بانک تحویل دهد تا بانک بر اساس روال معمول خلیج فارس آن را به خریداران عمده شرکت سابق بفروشد. این در حالی بود که ایران طبق قانون ملی کردن صنعت نفت اصرار داشت خود نفت را تولید و به بازارهای جهانی عرضه نماید. در نهایت این پیشنهاد نیز از طرف دولت ایران مورد قبول واقع نشد.5
 
4. پیشنهاد مشترک ترومن- چرچیل
ایران پشنهاد مشترک ملی شدن صنعت نفت به عنوان یک مسئله داخلی را می‌پذیرد اما بر پرداخت خسارت وارده به شرکت نفت ایران و انگلستان تاکید می‌نماید که باید بر اساس رای دیوان داوری لاهه صورت پذیرد. در عین حال، دولت انگلستان موافقت خود را برای قرار گرفتن کلیه عملیات صنعت نفت در اختیار ایران و مجاز بودن این کشور به استفاده از کارشناسان خارجی، تلویحا موافقت خود را اعلام کرد. همچنین دولت آمریکا متعهد شد در صورت پذیرش این پیشنهاد از سوی دولت ایران مبلغ 10 میلیون دلار به صورت بلاعوض در اختیار دولت ایران قرار گیرد، اما دولت مصدق نه تنها از قبول این شرایط سرباز زد؛ چرا که بر اساس این پیشنهاد ایران می بایست کلیه خسارتهای انگلستان را در خروج از نفت جنوب جبران می‌کرد. به‌علاوه جزئیات این پیشنهاد به جلسه میان دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس موکول می‌شد.  به همین دلیل پشت‌بند این پیشنهاد خود دولت مصدق  مبدع پیشنهاداتی شد. پیشنهاد دولت مصدق این بود که اداعاهای دو طرف باید در دیوان بین‌المللی لاهه مورد رسیدگی قرار گیرد. زیانهای وارده به ایران ناشی از فعالیت شرکت نفت ایران ـ انگلیس باید مورد بررسی قرار گیرد. دولت انگلیس همچنین باید قبل از هر چیز 49 میلیون پوند به دولت ایران بپردازد. دولت انگلیس در جواب این درخواستها را غیرمنطقی و غیر معقول خواند؛ لذا دولت ایران در پاسخ، روابط دیپلماتیک خود را با انگلستان قطع نمود.6
 
5. دومین پیشنهاد مشترک انگلیس و آمریکا
اما دومین پیشنهاد مشترک آمریکا و انگلستان در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور مطرح شد. در این طرح مقرر شد: موضوع غرامت شرکت نفت ایران و انگلیس به دیوان داوری بین‌المللی رجوع شود. دولت ایران به شرط پرداخت غرامت به شرکت نفت انگلیس و ایران، حق کامل اداره صنعت نفت خود را داشته باشد. دولت ایران می‌تواند پرداخت غرامت خود را از عوایدی حاصل از فروش نفت بپردازد. به‌مجرد حصول توافق، دولت آمریکا مبلغی را به عنوان کمک به دولت ایران بپردازد و در ازای آن نفت از ایران خریداری شود. این پیشنهاد هر چند اصل ملی شدن صنعت نفت را می‌پذیرفت، و بر کنترل کلیه عملیات صنعت نفت توسط دولت ایران صحه می‌گذاشت و اختیار استفاده از متخصصان را حق انحصاری دولت ایران می‌دانست، اما برخی از اصول ملی شدن صنعت نفت را زیر پا می‌گذاشت.
 
این پیشنهاد طریقه فروش، تعیین غرامت و میزان نحوه پرداخت و همچنین قیمت فروش را بدون در نظر گرفتن قانون نه ماده‌ای اجرای نفت لحاظ کرده بود. در مورد چگونگی فروش نفت این پیشنهاد را در نظر گرفته بود که این مسئله بر اساس همکاری ایران با تعدادی از شرکتهای خارجی صورت گیرد. مضاف بر این، تخفیفی که بر اساس این پیشنهاد مطرح شده بود، تقریبا معادل همان پیشنهادی بود که قبلا بانک جهانی ارائه کرده بود، اما این پیشنهاد نیز در نهایت مورد موافقت قرار نگرفت و دول غربی یعنی آمریکا و انگلیس را بر آن داشت تا مسیر اهداف خود را نه از کانال دیپلماتیک بلکه از طریق نظامی در پیش گیرند. بدین‌ترتیب کودتای 28 مرداد 1332 رخ داد و دولت محمد مصدق توسط کودتاچیان ساقط شد.7

اورل هریمن فرستاده مخصوص رئیس جمهور آمریکا در ملاقات با چند تن از اعضای هیئت خلع ید از شرکت نفت
شماره آرشیو: 4495-4ع

پی نوشت:
 
1.فواد روحانی، تاریخ ملی شدن صنعت نفت در ایران، تهران، موسسه انتشارات فرانکلین، 1352، ص 107.
2.همان، ص 107.
3.مصطفی فاتح، 50 سال نفت ایران، تهران، انتشارات علم، 1384، ص 21.
4.الون ساتن، نفت ایران، ترجمه: رضا رئیس طوسی، تهران، انتشارات صابرین، 1372، ص 203.
5.غلامرضا نجاتی، جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران و و کودتای 28 مرداد 1332، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1368، ص 246.
6.محمد مصدق، خاطرات و تاملات مصدق، تهران، انتشارات علمی، 1365، ص 285.
7.علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران، 1357-1320، تهران، انتشارات قومس، 1382، ص 206. https://iichs.ir/vdcc.0qpa2bq40la82.html
iichs.ir/vdcc.0qpa2bq40la82.html
نام شما
آدرس ايميل شما