«خوانشی از منش تبلیغی حجت‌الاسلام والمسلمین محمدتقی فلسفی» درگفت‌وشنود با آیت‌الله رضا استادی

او بینش دینی وسیاسی مردم را بسیار ارتقاء داد

در ادامه پرونده‌ای که برای خطیب نامدار معاصر مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمدتقی فلسفی به شما تقدیم داشته‌ایم، این بار روایت منش تبلیغی او را از زبان آیت‌الله رضا استادی بازخوانی کرده‌ایم. امید می‌بریم که تاریخ‌پژوهان معاصر را مفید ومقبول افتد.
او بینش دینی وسیاسی مردم را بسیار ارتقاء داد
□ از نظر جنابعالی چه ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی بارزی در مرحوم آقای فلسفی وجود داشت که ایشان را از دیگر خطبا و وعاظ متمایز می‌کرد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آقای فلسفی دانشمندی زمان ‌آگاه و فرزانه، خطیبی زبردست و تأثیرگذار و حتی می‌توان گفت از جمله مهم‌ترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است. رسیدن به این مراتب، به علل متعددی بستگی دارد. یکی از آنها اصل و نسب خانوادگی است. پدر ایشان مرحوم آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی از فقها و رجال بزرگ نیم قرن اخیر بود و جزو چهار مجتهد جامع‌الشرایط تهران محسوب می‌شد. عامل دیگر اهتمام به تحصیل و مطالعه است. ایشان با اینکه از نوجوانی اهل منبر بود، اما هرگز در تحصیل سستی نکرد و مایه‌های علمی فراوانی داشت و به همین دلیل هم منابر او، سرشار از نکات بدیع و دقیق بود. مرحوم فلسفی بسیار اهل مطالعه بود و حتی در پیری هم، روزی چند ساعت مطالعه می‌کرد. علوم جدید را خوب می‌دانست و آنها را با مهارت تمام با آموزه‌های اسلامی در هم می‌آمیخت. نکته دیگر این بود که ایشان سعی می‌کرد در منبرهایش به سؤالات و شبهات مردم، به‌ویژه جوانان پاسخ بدهد. نیازسنجی ایشان بسیار دقیق و بدیع بود. به همین دلیل قشر تحصیلکرده، پزشکان و مهندسان، علاقه زیادی به منبرهای ایشان داشتند.
چون مرحوم فلسفی از نوجوانی منبر رفته بود، سالها قبل از اینکه به عنوان برجسته‌ترین سخنران ایران و شیعه مطرح شود، با حضور در جلسات علما و فضلا و منبر رفتن در حضور آنان، اشکالات خود را رفع می‌کرد و به تمام فوت و فنهای سخنوری مسلط بود. در سالهای آخر عمر هم در حوزه و نیز دانشگاه امام صادق(ع)، کلاس آموزش آیین سخنوری داشت که از آنها استقبال زیادی شد.
 

 
□ یکی از ویژگیهای منبر مرحوم فلسفی استمرار و تداوم آن طی چهار 7 دهه است. رمز و راز این موفقیت در چیست؟
ایشان بسیار معتدل و خوش‌سلیقه بود و به هیچ‌وجه انحراف نداشت، به همین دلیل هم بزرگان، علما، مراجع، شخصیتهای مهم کشور، محافل دانشگاهی و حوزوی و علمی، از منبرهای ایشان استقبال می‌کردند. ایشان صاحب استعداد ذاتی و ریشه‌های قوی تربیتی و خانوادگی بود. بعد هم به شکل جدی تحصیل کرد و بسیار اهل مطالعه بود. این ویژگیها در کنار خوش‌سلیقگی و اعتدال، به کار انسان تداوم و استمرار می‌بخشد. بسیاری از افراد بودند که خوب درس خوانده بودند، اما حرفهایی می‌زدند که نشانه نهایت بد سلیقگی آنها بود و مخاطب را دلزده می‌کرد. بعضیها هم خوش‌بیان بودند، اما مطالب مفیدی را مطرح نمی‌کردند. ایشان هم خوش‌بیان بود و فصیح سخن می‌گفت و هم منبرهایش مفید بودند. منبرهای ایشان چه قبل و چه بعد از انقلاب، با همه فرق داشت. واقعاً حساب شده حرف می‌زد و نیازهای زمانه خود را خیلی خوب درک می‌کرد. یادم هست یک بار بحث تربیت کودک و نیز بحث جوانان را در منبرش مطرح کرد و با دقت و توانایی بالا، هر دو را به سرانجام رساند. برخلاف برخی که بحثهای دنباله‌داری را مطرح می‌کنند و 20، 30 شب هم ادامه می‌دهند، اما نهایتاً چیزی عاید کسی نمی‌شود.
یکی از ویژگیهای برجسته مرحوم فلسفی تقید به احکام دینی و اصول اخلاقی و معنوی بود. ایشان همیشه محور کارش را اسلام قرار می‌داد و در تمام فراز و نشیبهای قبل و بعد از انقلاب، لحظه‌ای از حمایت از اسلام، دین و روحانیت غفلت نکرد، وهمواره از حامیان جدی مراجع تقلید، حوزه‌های علمیه و پژوهشگران دینی بود، به همین علت هم محافل دینی در شهرهای مختلف ، علاقه زیادی به ایشان داشتند و مراجع تقلید احترام زیادی برای ایشان قائل بودند.
 
□ درباره کمک‌رسانی ایشان به اقشار مختلف جامعه سخن بسیار گفته‌اند. تحلیل شما از این ویژگی ایشان چیست؟
واقعاً همین‌طور بود. ایشان خدمتگزاری به مردم را از هر امری بالاتر می‌دانست و به اشخاص بر اساس این ویژگی ارج می‌نهاد. منزل ایشان محل مراجعه همه مردم بود و ایشان با روحی بلند و سعه صدری مثال زدنی، سعی در تخفیف آلام دردمندان داشت. ایشان در عین حال که با علما بسیار مأنوس بود، از دیگر اقشار جامعه از جمله بازاریها، دانشگاهیها و مردم متدین غافل نبود و با بسیاری از آنان مأنوس بود. گاهی در جلسات پزشکان و مهندسین شرکت می‌کرد و با همه قشرها، روابط صمیمانه و با صفایی داشت. برای حل مشکلات مردم از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کرد و با همت خاصی به رفع مشکلات اهتمام می‌ورزید. از همین روی در میان قشر آسیب‌پذیر جامعه نیز از موقعیت ممتازی برخوردار بود.
 
□ یکی از مشکلات ما چه قبل و چه بعد از انقلاب، شیوه‌های تبلیغی است. از نظر شما ایشان در این زمینه چه ویژگیهایی داشت و از شیوه‌های ایشان، چه درسهایی را می‌توان برای ارتقای سطح کیفی تبلیغات دینی فرا گرفت؟
مرحوم آقای فلسفی به مدت نزدیک به نیم قرن، تمام قامت و به تمام معنی تبلیغ دین کرد. شرح این تلاش مجدّانه و کم‌نظیر در این مجال اندک ممکن نیست. همین‌قدر شما را به تألیفات ایشان که بارها هم تجدید چاپ شده‌اند ارجاع می‌دهم. این کتابها چکیده مجموعه‌ای از منبرهای ایشان است که از آنها می‌توان به‌درستی سطح علمی، زمان ‌آگاهی، اطلاع از اوضاع جهان و مسائل مبتلا به جوانان را که توسط ایشان مطرح و ریشه‌یابی می‌شدند درک کرد.
 
□ مرحوم فلسفی در مبارزه با افراد و گروههایی چون بهائیت، توده‌ایها و... ید طولایی داشت. دراین باره چه تحلیلی دارید؟
بله، ایشان حقیقتاً در این زمینه احساس مسئولیت می‌کرد و هر بار که احساس خطر می‌کرد، وارد میدان می‌شد که یکی دو بار برایش گران هم تمام شد. سابقه مبارزه ایشان با فرقه بهائیت و استمرار بحثهایی که رژیم مانع از ادامه آنها شد، برای تمام کسانی که در آن سالها منابر ایشان را پیگیری می‌کردند، امر شناخته شده‌ای است. اگر رژیم جلوی بحثهای منطقی و مستدل ایشان را نمی‌گرفت، مردم سراسر کشور از ماهیت این فرقه به‌درستی آگاه می‌شدند و این فرقه ریشه‌کن می‌شد. با روشنگریهای ایشان، همه دریافته بودند که بهائیت یک فرقه دینی و مذهبی نیست، بلکه یک فرقه گمراه‌کننده ساخته انگلیس است.
دومین میدان مبارزه ایشان با حزب توده بود. با اینکه توده‌ایها با امکانات وسیعی که در اختیار داشتند، شایعات فراوانی را در باره ایشان در رسانه‌هایشان به راه انداختند، ولی مرحوم آقای فلسفی با شجاعتی کم‌نظیر همچنان منبر می‌رفت و سخنرانیهایش در برخی مطبوعات چاپ می‌شدند. لذا در خنثی کردن نقشه‌های توده‌ایها نقش بسیار ارزنده‌ای داشت. البته این تلاشها هم برایش گران تمام شدند. با اینکه مبارزه با بهاییت و چپیها ضرر و زیانهای زیادی را هم متوجه او کرد، اما هیچ‌وقت دست از مبارزه برنداشت.
 
□ از نقش ایشان در نهضت اسلامی بفرمایید، فعالیتهای ایشان را در این زمینه چگونه ارزیابی می کنید؟ 
حمایت ایشان از امام از دیر باز بر کسی پوشیده نیست. در ایامی که بردن نام امام ممکن نبود و ساواک و رژیم شاه به‌شدت مراقبت می‌کردند که کسی تخلف نکند، ایشان روی منبر حمایت عجیبی از امام کرد، آن هم در محفلی که تمام رجال مملکت حضور داشتند. رژیم طاغوت علیه او هیاهوی بسیاری راه انداخت و جلوی منبر رفتن ایشان را گرفت. کسانی که امروز به‌راحتی از تاریخ انقلاب عبور می‌کنند، نمی‌دانند برای رسیدن به پیروزی چه خون جگرهایی خورده شد.
بعد از ورود امام به ایران، نخستین فردی که به امر امام و در حضور ایشان منبر رفت، مرحوم آقای فلسفی بود. ایشان تا لحظه آخر عمر، دمی دست از حمایت از امام و نظام برنداشت و هیچ‌گاه تحت تأثیر گفته‌های کسانی که از نظام انتقاد می‌کردند قرار نگرفت.
 
□ در پایان اگر خاطره خاصی از ایشان دارید، بیان بفرمایید.
یکی از منبریهای معروف تهران به نام حاج شیخ هادی مقدس بسیار با مرحوم آقای فلسفی محشور بود. زمانی که ایشان از دنیا رفت، مرحوم آقای فلسفی در مجلس ترحیم ایشان منبر رفت و خاطره‌ای را از آن مرحوم نقل کرد. ایشان گفت: یک روز حاج مقدس به منزلم آمد، در حالی که بسیار گریسته بود. سبب را پرسیدم، گفت: امروز یک ساعت مانده به اذان از منزل به طرف مسجد می‌رفتم که سر کوچه خانمی جلویم را گرفت و گفت: حاج‌آقا! مرا به خانه‌ام برسانید. معلوم شد خانم برای باز کردن راه آب جوی کوچه از خانه بیرون آمده و چند کوچه آن طرف‌تر رفته و ناگهان وحشت کرده بود که نکند در آن وقت صبح کسی متعرض او شود. حاج مقدس می‌گفت: او به صرف اینکه به تن من لباس روحانیت دید، بی‌آنکه مرا بشناسد، به من اعتماد کرد. گریه حاج مقدس از این بود که مردم به خاطر لباس پیامبر این‌طور به ما اعتماد می‌کنند، خدا نکند یکی از ما مرتکب خطا شویم که آن‌وقت به دین و پیامبر بی‌اعتماد می‌شوند.
 
□ و سخن آخر؟
مرحوم فلسفی هر چه بیشتر در بین مردم بود و منبر می‌رفت، شعور دینی مردم بیشتر تقویت می‌شد. همه عمر در خدمت اسلام بود و در این راه حتی لحظه‌ای از پا ننشست.
 
□ با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید.
https://iichs.ir/vdci.qawct1aqubc2t.html
iichs.ir/vdci.qawct1aqubc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما