هویدا در مصاحبه با یونایتد پرس: اگر ظرف یک ماه کنسرسیوم رضایت ایران را جلب نکند، اراضی استخراج‌نشده را از کنسرسیوم پس می‌گیریم!/تایمز لندن هم تهدید می‌کند!/برای شرکت در جشن تولد ولیعهد،  هنرمندان افغانی به تهران آمدند!/طوفان دریا ، قسمتی از یک اسکله جزیره خارک را کند  و یک  نفتکش فرار کرد!/رئیس کنسرسیوم نفت به تهران می‌آید/رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران به آمریکا رفت/چین ملی مستقیما از ایران نفت می‌خرد/معاون حزب محافظه‌کار انگلستان در تهران/مذاکرات نخست‌وزیران ایران و رومانی آغاز شد/چین بمب اتمی با موشک پرتاب کرد
7 آبان 1345

هویدا در مصاحبه با یونایتد پرس: اگر ظرف یک ماه کنسرسیوم رضایت ایران را جلب نکند، اراضی استخراج‌نشده را از کنسرسیوم پس می‌گیریم!

«یونایتد پرس» 27 اکتبر از تهران گزارش داد: آقای امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر ایران، طی مصاحبه‌ای با تایلر، نماینده خبرگزاری یونایتد پرس، اظهار داشت که ایران یک برنامه تسلیحاتی چهارصدمیلیون دلاری دارد که تخصیص به خریداری هواپیمای «اف-5» از آمریکا و ناوهای جنگی و رادار از انگلیس یافته است. این برنامه برای تقویت بنیه دفاعی ایران به‌خصوص در خلیج فارس اجرا می‌شود.
نخست‌وزیر اضافه کرد: مسئله خریداری اسلحه از شوروی نیز منتفی نیست، اما ظاهرا این امر «حتمی به نظر نمی‌رسد». مقامات رسمی ایران خطر شوروی را اینک کاهش‌یافته می‌بینند و امیدوارند که روابط با این کشور بهبود بیشتری یابد و همکاری اقتصادی طرفین زیادتر گردد.
آقای هویدا اظهار داشت که ایران در مورد تقاضاهای نفتی خود از کنسرسیوم در مورد افزایش سالانه تولید نفت کاملا قاطع است.
نخست‌‎وزیر ایران انتظار دارد که ظرف یک ماه ترتیب این کار با کنسرسیوم داده شود.[1]
 
تایمز لندن هم تهدید می‌کند!
«یونایتد پرس» 29 اکتبر از لندن گزارش داد: روزنامه تایمز لندن ضمن تفسیری درباره مشاجرات نفتی ایران نوشته است: وقتی یک کشور خاورمیانه دچار کم‌پولی می‌شود، فشار خود را به کمپانی‌های نفتی غربی که در آن کشور فعالیت می‌کنند متوجه می‌سازد. این فشار ممکن است به صورت آن باشد که تولید نفت افزایش داده شود یا به دولت محلی سهم بیشتری از درآمد آن پرداخته شود.
بعد از مدتی آرامش نسبی، این تقاضاها و ادعاها دوباره عنوان شده است. ایران از کنسرسیوم نفت می‌خواهد که تعهد کند تولید خود را به‌سرعت افزایش دهد.
این تقاضا نه فقط جدی است، بلکه پای دول دیگر را نیز به میان می‌کشاند. امروز [دیروز] دوازدهمین سالگرد امضای قرارداد بین ایران و کنسرسیوم نفت بود و از 1954 به این طرف چنین به نظر می‌رسید که کنسرسیوم به طرز معقولی خوب کار می‌کند.
هیچ کس منکر آن نیست که دولت ایران باید مترقیانه‌ترین برنامه عمرانی را که با منابع موجود در کشور سازگار باشد اجرا کند، اما ایران در حال حاضر، موافقت‌نامه را نقض کرده است و اگر قرار باشد به طور یک‌جانبه دست به اقدامی بزند که مثلا متضمن مصادره یک منطقه نفت‌خیز باشد، آسیب جدی به اعتبار خود در برابر کمپانی‌های نفتی، بانکداران و دول دیگر (که آینده ایران به طور نسبی به حسن نیّت آنان بستگی دارد) وارد خواهد آورد.
یکی از درس‌های بزرگی که در خاورمیانه آموخته شده این است که اگر در مشاجره‌ای یک طرف تهدید به اقدامات افراطی کند، پایان کار موجب زیان همگی خواهد شد و این خطر در حال حاضر در مورد ایران وجود دارد.[2]
 
برای شرکت در جشن تولد ولیعهد،  هنرمندان افغانی به تهران آمدند!
روزنامه «اطلاعات» نوشت: امروز خبرنگار ما اطلاع پیدا کرد که بعد از ظهر دیروز یک هیئت ده‌نفری از هنرمندان افغانی جهت اجرای یک سلسله کنسرت در مراسم جشن‌های تولد والا حضرت ولیعهد ایران، وارد تهران شد.
ریاست هیئت مزبور با رئیس کمیسیون اطلاعات آن کشور می‌باشد.
این هیئت مدت ده روز میهمان وزارت فرهنگ و هنر خواهد بود و در چند برنامه رادیو و تلویزیون شرکت خواهد کرد.
 
طوفان دریا ، قسمتی از یک اسکله جزیره خارک را کند  و یک  نفتکش فرار کرد!
جراید امروز کشور نوشتند: طوفان مهیبی که دیروز در جزیره خارک روی داد، قسمتی از یک اسکله را کند و با یک کشتی عظیم نفتکش به وسط دریا برد؛ همچنین بر اثر تلاطم شدید دریا، یک موتور لنج با هجده سرنشین در آب‌های بین دوبی و قطر غرق گردید و هنوز جنازه‌های سرنشینان آن از آب گرفته نشده است.
کشتی نفتکشی که براثر طوفان به وسط دریا فرار کرد برای بارگیری در اسکله مهار شده بود، ولی طوفان کشتی را به حرکت درآورد و در نتیجه قسمتی از اسکله کنده شد و با کشتی به وسط دریا رفت. با اطلاع جریان به مقامات اداره بندر خارک، مأمورین بندر پس از مدتی تلاش موفق شدند کشتی سرگردان را از وسط دریا به ساحل بیاورند.
در این واقعه به کشتی و اسکله خسارت زیادی وارد شده است. ضمنا دیروز سه دوبه که در سواحل خارک پهلو گرفته بودند، بر اثر شدت طوفان به ساحل پرتاب شدند و آسیب دیدند.
 
رئیس کنسرسیوم نفت به تهران می‌آید
امروز اطلاع حاصل شد آقای ادیسون، رئیس کنسرسیوم نفت، به‌زودی از لندن وارد تهران می‌شود.
ادیسون، که عالی‌ترین مقام کنسرسیوم نفت است، با رجال نفتی و سیاسی ایران آشنایی نزدیک دارد، و در مذاکرات سال‌‎های گذشته درباره لغو بهره مالکانه، نقش اساسی داشته است.
در محافل نفتی گفته می‌شود مسافرت ادیسون برای مذاکره رسمی با مقامات نفتی تهران نیست و این مسافرت به خاطر جمع‌آوری اطلاعات لازم و آشنایی نزدیک با نظرات ایران است.
ادیسون در تهران با آقای واردر، رئیس هیئت‌‎مدیره شرکت‌های عامل نفت، مذاکره خواهد کرد.
آقای واردر در مذاکرات اخیر لندن شرکت نداشت.
 
رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران به آمریکا رفت
اداره روابط عمومی ستاد بزرگ ارتشتاران اعلام داشت که به دعوت نیروهای مسلح آمریکا، تیمسار ارتشبد دکتر بهرام آریانا، ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران، برای بازدید از تأسیسات نظامی ایالات متحده نیم ساعت بعد از ظهر امروز با هواپیمای شرکت هواپیمایی ملی ایران به آن کشور عزیمت کرد.
تیمسار سپهبد علی‌محمد روحانی و تیمسار سپهبد حسن طوفانیان و سرکار سرهنگ ولی‌الله دانا و سرکار سروان محمد محبی نیز در این سفر همراه ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران هستند
 
چین ملی مستقیما از ایران نفت می‌خرد
چین ملی موافقت اصولی خود را برای خرید نفت خام از شرکت ملی نفت ایران اعلام داشت.
آقای هو، مدیر مؤسسه نفت چین ملی که روز پنجشنبه با آقای دکتر اقبال مذاکره کرده بود، دیروز تهران را به سوی تایپه ترک کرد.
در تهران، سفیرکبیر چین ملی آقای چین تینک شن گفت: جزئیات مربوط به عقد قرارداد خرید نفت از ایران به‌زودی تعیین خواهد شد.
سفیر کبیر چین ملی افزود که دراین‌باره مذاکرات میان مقامات شرکت ملی نفت ایران و مؤسسه نفت چین ملی ادامه خواهد داشت.
منابع مطلع در تهران یادآوری کردند که چین ملی نفت را مستقیما از شرکت ملی نفت ایران خواهد خرید، ولی هنوز مقدار و ارزش نفتی که قرار است به چین ملی فروخته شود معلوم نشده است.
 
معاون حزب محافظه‌کار انگلستان در تهران
آقای رجیناله مدلینک، معاون حزب محافظه‌کار بریتانیا، دیروز برای یک بازدید خصوصی یک‌هفته‌ای از ایران، وارد تهران شد.
انتظار می‌رود آقای مدلینگ در مدت اقامت خود در تهران با پاره‌ای از مقامات اقتصادی و سیاسی کشور پیرامون روابط میان ایران و انگلیس مذاکراتی به عمل آورد.
انتظار می‌رود آقای مدلینگ در مدت اقامت خود از تعدادی از تأسیسات صنعتی ایران و همچنین طرح لوله‌کشی سراسری ایران که قرار است با کمک یک شر کت انگلیسی انجام شود و به وسیله آن گازهای طبیعی جنوب به شوروی فرستاده شود بازدید نماید.
 
مذاکرات نخست‌وزیران ایران و رومانی آغاز شد
از بامداد امروز مذاکرات نخست‌وزیران ایران و رومانی درباره مسائل مشترک از جمله بسط و توسعه همکاری‌های اقتصادی و فرهنگی میان دو کشور در بخارست آغاز شد.
آقای امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر، و بانو که بعد از ظهر پنجشنبه از تهران حرکت کرده بودند، دیروز وارد بخارست شدند و از طرف آقای یون گئورکه سوار، نخست‌وزیر رومانی، و بانو مورد استقبال قرار گرفتند.
در مدت اقامت آقای هویدا در رومانی، که سیزده روز به طول خواهد انجامید، کمیته مشترک وزیران اقتصاد دو کشور نیز آغاز به کار خواهد کرد و نخست‌وزیران دو کشور در این مذاکرات شرکت خواهند جست.
آقای نخست‌وزیر قبل از ترک تهران اظهار امیدواری کرده بود که بتواند در مدت اقامت خود در رومانی «اقدامات تازه و پرثمری» برای توسعه روابط اقتصادی و بازرگانی میان ایران و رومانی به عمل آورد.
 
چین بمب اتمی با موشک پرتاب کرد
چین کمونیست برای نخستین‌بار یک موشک هدایت‌شونده با دماغه اتمی آزمایش کرد. خبرگزاری چین جدید در اعلامیه‌ای که پیرامون این آزمایش بااهمیت منتشر ساخت اعلام داشت: موشک چین با دماغه اتمی به طور عادی پرواز کرده و طبق برنامه پیش‌بینی‌شده بمب اتمی این موشک با موفقیت در لحظه تعیین‌شده منفجر گردید.
در اعلامیه اضافه شده است این آزمایش موفقیت‌آمیز نشان می‌دهد که علم، تکنیک و وسایل دفاعی چین در پرتو درخشان افکار مائوتسه تونک به‌سرعت پیشرفت می‌کند.[3]
 
روزنامه اطلاعات، 7 آبان 1345، صفحه 1

پی‌نوشت‌ها
------------------------------------------------------------------------
[1] . اطلاعات، 7 آبان 1345، صص 1 و 13. 
[2] . همان‌جا. سرنگونی دولت مصدق به دنبال کودتای 28 مرداد 1332 ، زمینه‌های لازم را برای دولتمردان جدید فراهم کرد که به بهانه فشارهای اقتصادی ناشی از قطع صادرات نفت، با حمایت همه‌جانبه آمریکا، فعال و بازیگر نخست آن سال‌های ایران، به توافق تازه‌ای با غرب و به‌خصوص انگلستان نائل آیند. مشکل اصلی دولتمردان ایران بعد از کودتای 28 مرداد در مسئله نفت بیش از آنکه ناشی از ضعف فناوری و تکنولوژی در تولید و استخراج نفت باشد، برخاسته از تأمین بازارهای جهانی نفت بود.
 
 زمینه‌های شکل‌گیری قرارداد کنسرسیوم نفت
در غیاب حضور چهارساله ایران در بازارهای جهانی، غربی‌ها و شرکت‌های بین‌المللی نفت تمام بازارهای جهانی را با استفاده از نفت کشورهای خاورمیانه در ید اختیار خود گرفته بودند و از سویی دیگر، انگلستان، که در حالت قطع رابطه با ایران قرار داشت، با استفاده از قدرت خود و ادعایی که علیه ایران داشت، مانع صدور نفت ایران می‌شد، اما آمریکایی‌ها که خطر سلطه و نفوذ کمونیسم را در ایران احساس می‌کردند، سریعا با تعیین نماینده‌ای در جهت رفع مشکل برآمدند تا از این راه هم از تسلط کامل انگلستان بر نفت ایران جلوگیری کنند و هم از سویی برای آینده نیازهای سوختی خود دست بازتری داشته باشند.
 پس از کودتا، دولتمردان ایران و در رأس آنها زاهدی نگران آن بودند که با ورود فوری به مسئله نفت و تحریک احساسات ملی‌گرایانه ایرانیان، که هنوز شور و شوق زمان مصدق را از یاد نبرده بودند، به‌یکباره کار از دست آنها خارج شود و انقلابی ویرانگر علیه نخست‌وزیر و سلطنت رخ دهد. نگرانی زاهدی از این مسئله به حدی بود که عجله در کار نفت را برای خود «در حکم خودکشی» می‌دانست.
 این هشدار را زاهدی از میان پرسش‌های رهبر مذهبی آن زمان، آیت‌الله کاشانی، دریافته بود؛ به همین دلیل در ملاقات 31 مرداد همان سال با این رهبر مذهبی، در پاسخ به پرسش ایشان درباره نفت و غرامت مورد ادعای انگلستان، پاسخ داد: «نفت را به انگلستان به هیچ وجه نخواهیم داد؛ غرامت را هم چون انگلستان هیچ‌گونه حقی ندارد، نخواهیم پرداخت».
 بنابراین لازم بود در تصویب هر قراردادی، افکار عمومی، مغایرت عهدنامه‌های جدید نفت را با اصل ملی کردن نفت درک نکند. این مسئله به سود زاهدی، غرب و سلطنت بود و آنها در این استراتژی با یکدیگر متفق بودند. ورود بازیگران جدید، یعنی شرکت‌های چندملیتی و غول‌های نفتی جدید از یک‌سو می‌توانست راه نفت ایران را به بازار جهانی باز کند و از سوی دیگر حساسیت‌های ملی و مذهبی ایرانیان را از حضور دگرباره انگلستان در صنعت نفت ایران به حداقل برساند. آمریکا، که تا آن زمان به‌عنوان میانجی عمل می‌کرد و تا حدودی متقاضی نفت ایران بود، کم‌کم دریافت که می‌تواند به‌عنوان رقیب جدی انگلستان در تصاحب نفت ایران عمل کند.
 
 نقش آمریکا
آمریکا که پیش از این با انگلستان بر سر اصل ورود به بازار ایران به توافق رسیده بود، نماینده و مشاور عالی‌رتبه خود، هربرت هوور را برای مذاکره با زاهدی به منظور تشکیل یک کنسرسیوم نفتی روانه ایران کرد؛ کنسرسیومی که قدرت واقعی آن در دست شرکت‌های آمریکایی بود.
 
 کنسرسیوم نفت
کنسرسیوم عبارت بود از پنج شرکت آمریکایی با 40 درصد سهام (هر یک 8 درصد) شرکت نفت بریتانیا با 40 درصد سهام، شرکت هلندی رویال داچ شل با 14 درصد و شرکت نفت فرانسه با 6 درصد سهام، مدت قرارداد چهل سال (یک دوره 25 سال و سه دوره پنج سال تمدید) بود. قرارداد با حضور نمایندگان کمپانی‌ها و پس از یک مذاکره پیچیده و طولانی میان کنسرسیوم بین‌المللی و ایران تنظیم شد و در 31 اوت 1954 به امضای علی امینی، وزیر دارایی ایران، و هوارد پیچ، نماینده کنسرسیوم، به امضا رسید.
به‌رغم همه چانه‌زنی‌های مذاکره‌کنندگان ایرانی، قرارداد به دلیل شتاب‌زدگی‌های دولتمردان ایران برای دستیابی به درآمدهای نفتی، سرسختی‌ غربی‌ها و نفوذ بالای آمریکا بر دولتمردان ایران، نتوانست حاکمیت کامل ایران را بر منابع نفتی تأمین نماید.
 
 تناقض‌های قرارداد با روح قانون ملی شدن نفت
اگرچه شاه در کتاب «مأموریت برای وطنم»، قرارداد کنسرسیوم نفت را «طبق همان قانون ملی شدن نفت» ارزیابی می‌کند، اما قرارداد کنسرسیوم از نگاه منتقدان، با فلسفه و روح قانون ملی شدن صنعت نفت مغایرت داشت. یکی از مهم‌ترین دلایل منتقدان آن بود که شرکت‌های غربی حاضر در کنسرسیوم حقوق و اختیار لازم را برای عملیات اکتشاف، حفاری، تولید و استخراج و برداشت نفت خام، گاز طبیعی، عمل آوردن نفت و گاز تولیدی، انبار کردن نفت و مشتقات آن و حمل و نقل و تحویل مواد به کشتی، تصفیه نفت خام و گاز طبیعی را در اختیار خود داشتند؛ اتفاقی که می‌توانست به وابستگی همیشگی نفت ایران به جهان غرب منتهی شود.
 یکی دیگر از موارد نقض حاکمیت کامل ایران بر نفت این بود که فقط دو نفر از هفت عضو هیئت‌مدیره شرکت عامل، از سوی ایران تعیین می‌شد و چون تصمیم‌گیری هیئت‌مدیره براساس رأی اکثریت بود، بنابراین در تصمیم‌گیری‌ها منافع ملت و دولت ایران می‌توانست مورد غفلت واقع شود. این در حالی بود که «بزرگ‌ترین و وسیع‌ترین منابع نفتی ایران» جزء قلمرو و حوزه قرارداد کنسرسیوم قرار داشت و شرکت‌ها می‌توانستند با توجه به برنامه‌های عمرانی کشورهای متبوع خود هر ساله میزان استخراج را تغییر دهند و بر همین اساس و در مقام سنجش با سایر روش‌های بهره‌برداری، سهم کمتری از منافع حاصله نصیب کشور ما نماید.
در بند چهارم این قرارداد آمده بود: «شرکت‌های عامل، کارمندان غیرایرانی را فقط برای تصدی مقاماتی استخدام می‌نمایند که شرکت‌های عامل نتوانند ایرانیان حائز معلومات و تجربه کافی را برای احراز آن مقام بیابند». براساس این بند شرکت‌های بیگانه می‌توانستند به بهانه اینکه نتوانسته‌اند ایرانیان دارای معلومات و تجربه کافی را استخدام نمایند، از نیروهای کشورهای اروپایی استفاده و فقط کارهای کم‌اهمیت را به ایرانیان واگذار کنند و به این شکل، انتقال دانش فنی صورت نمی‌پذیرفت و وابستگی به غرب در آینده نیز تداوم می‌یافت.
به استناد ماده 6 این قرارداد، ایران موظف بود کلیه موجودی‌های انبارها و ماشین‌ها و وسایل موتوری را به این شرکت‌ها تحویل دهد؛ امری که خودکفایی ایران را سال‌ها به تعویق می‌انداخت. اعضای کنسرسیوم از اعطای هرگونه مالیاتی که مقامات دولت ایران وضع نمایند معاف بودند و از نکات عجیب‌تر این بود که ایران موظف شد جمعا مبلغ 76 میلیون لیره به شرکت ایران و انگلیس بپردازد.
 مهم‌ترین دستاورهای ظاهری ایران دستیابی به منافع 50- 50 بود که از قراردادهای کشورهایی همچون عربستان پیروی می‌کرد و دیگر اینکه به جای انگلستان یک کنسرسیوم بین‌المللی متشکل از شرکت‌های آمریکایی و اروپایی مدیریت همه‌جانبه ایران را در اختیار گرفتند. این در حالی بود که در پیشنهادی که ترومن و چرچیل به مصدق داده بودند، مالکیت ذخایر و تأسیسات نفت بر عهده ایران بود و تمام اداره صنعت نفت را شرکت ملی نفت ایران در اختیار داشت و تنها سرویس‌های فنی، تأمین متخصص و فناوری را یک کنسرسیوم بین‌المللی در اختیار شرکت ملی نفت قرار می‌داد و تا زمان استقلال شرکت ملی نفت، کنسرسیوم خرید نفت ایران را تضمین می‌کرد.
 بعدها بر اثر تحولات جهانی، بازار نفت در خاورمیانه و جهان و ثبات اقتصادی بهتر، معایب کنسرسیوم برای دولتمردان ایران آشکارتر شد، چنان‌که «در ژانویه 1973 (6 بهمن 1351) محمدرضاشاه اعلام کرد که کنسرسیوم نفت، به تعهدات خود در جهت حفظ و ارتقای منافع ایران عمل نکرده و... ایران از تمدید قرارداد خودداری خواهد کرد»؛ به‌همین‌دلیل کنسرسیوم مجبور شد قرارداد جدیدی به نام «سن موریتس» با ایران منعقد کند. در قرارداد جدید از مساحت حوزه قرارداد 1954، 25 درصد و بعدها از مساحت حوزه عملیات نیز 30 درصد کاسته شد و مدیریت اجرایی عملیات حداقل در ظاهر به شرکت ملی نفت ایران منتقل گردید.
 نتیجه اینکه اگرچه شاه پس از امضای قرارداد آن را «معاهده‌ای شرافتمندانه و منصفانه» توصیف کرد و از قوه مقننه خواست که آن را «بدون اتلاف یک دقیقه وقت» تصویب کند، بعدها امینی اذعان می‌کند که قرارداد از روی اجبار بوده و براساس نیازهای فوری ایران به عایدات نفت امضا شده و به تعبیر وی (بر اثر مقاومت‌های سرسختانه شرکت‌های آمریکایی و انگلیسی و اروپایی) «بهتر از این قرارداد نمی‌توانستیم به‌دست آوریم». اقدامات بعدی ایران برای استقرار حاکمیت بیشتر ایران بر منابع نفتی از طریق عقد قراردادهای جدید با کشورهای دیگر و شرکت‌های کشورهای رقیب آمریکا و انگلیس از جمله یک شرکت ایتالیایی، استعماری بودن قرارداد کنسرسیوم را ثابت می‌کند.
 در قراردادهای جدیدتر با کنسرسیوم تلاش شد با توجه به شرایط روز و برای افزودن بر حاکمیت ایران بر منابع نفتی، کنسرسیوم طی قراردادی جدید مسئولیت‌ها را به ایران واگذار کند و در عوض شرکت‌های نفتی یادشده مشتریان طویل‌المدت ایران شدند.
 در همین راستا طی قراردادهای 1973 از مساحت حوزه قرارداد 1954 کاسته و اختیارات حاکمیتی بیشتری به ایران و شرکت ملی نفت واگذار شد و کنسرسیوم بیشتر به خریدار نفت ایران بدل گشت؛ همچنین در عوض «به اعضای کنسرسیوم اجازه داده شد که تحت شرایط مساوی در طرح‌های صادرات گاز تا 50 درصد مشارکت داشته باشند».
 در مجموع قرارداد کنسرسیوم وابستگی بیشتر اقتصادی و سیاسی ایران به غرب و آمریکا را تثبیت کرد، اما با وجود سقوط مصدق و ایجاد فضای بسته سیاسی در کشور، فعالیت‌های مجلس و دولت مصدق و تلاش‌های ملی‌گرایانه و مذهبی روحانیان در قدرت چانه‌زنی مذاکره‌کنندگان ایرانی بی‌تأثیر نبود و همین میزان حقوق به‌دست‌آمده، یعنی حق 50 درصد قیدشده در قرارداد کنسرسیوم را باید حاصل تلا‌ش‌ها و مجاهدت‌های نیروهای ملی و مذهبی در سال‌های نهضت ملی شدن نفت ایران قلمداد کرد.
[3] . اطلاعات، 7 آبان 1345، صص 1، 3، 13 و 16.
https://iichs.ir/vdcciiqi.2bq018laa2.html
iichs.ir/vdcciiqi.2bq018laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما