سرلشکر ارفع در کتابی که راجع به دوره فعالیت خود نوشته اعتراف می‌نماید که در جریان مجلس چهاردهم و فعالیت بیگانگان قبل از انتخابات، در نظر شاه و ارتش مسلم بود شوروی، انگلیس و آمریکا جنوب و غرب ایران را در اختیار و تحت نفوذ خود قرار داده هر یک برای خود نغمه‌ای ساز می‌نمایند
ایران وجه‌المصالحه دولت‌های متفّق!
تهیه و تنظیم: فرهاد قلی‌زاده
 
«سرلشکر ارفع در کتابی که به زبان انگلیسی راجع به دوره فعالیت خود نوشته (و در چند شماره اخیر مجله "خواندنی‌ها" چند صفحه‌ای از آن مربوط به حوادث آذربایجان و قیام پیشه‌وری ترجمه گردیده و منتشر شده بود) اعتراف می‌نماید که در جریان مجلس چهاردهم و فعالیت بیگانگان قبل از انتخابات، در نظر شاه و ارتش مسلم بود شوروی شمال ایران و انگلیس و آمریکا جنوب و غرب ایران را در اختیار و تحت نفوذ خود قرار داده هر یک برای خود نغمه‌ای ساز می‌نمایند و برنامه‌ ما این بود که در شمال از مبارزه‌ای که عوامل انگلیس و آمریکا با شوروی‌ها و عوامل آنها به‌کار می‌برد استفاده نموده آنها را تقویت کنیم. ولی در جنوب و غرب با عوامل انگلیس و آمریکا به تنهایی مبارزه نماییم؛ زیرا اگر روس‌ها خیال تجزیه آذربایجان و گیلان و مازندران و خراسان را از ایران داشتند، انگلیس و آمریکا نیز ... می‌خواستند آن نقاط را هم تجزیه نموده تحت نفوذ خود درآورده باشند؛ زیرا احساس می‌کردند مصلحت آنها نیست در برابر نقشه شوروی فاتح جنگ و متحدشان بایستند و مانع اجرای نقشه آنها در شمال گردند؛ بدین جهت به جنوب و غرب ایران متوجه گردیدند که عمل شوروی‌ها را در شمال در آنجاها برای خود تکرار نمایند؛ چنان‌که می‌نویسد: حتی روزی به سر ریدربولارد، سفیرکبیر انگلیس، گفتم: چطور شما ساکتید که روس‌ها آذربایجان ایران را بخورند؟ او لبخندی زده گفت: برای یک آذریایجان ایران که ما نمی‌توانیم با روس‌ها به هم زده با هم بجنگیم!
پس پیداست اوضاع ایران در پایان جنگ دوم در وضعی قرار گرفت که حتی انگلیس و آمریکا نیز در برابر نقشه شوروی مبنی بر رنجش از سیاست ایران و دست به کار بودن توسعه، نفوذ و پیشرفت در مرزهای خود نه تنها به فکر مقاومت و مخالفت برنیامدند، بلکه از همان نقشه برای حفظ منافع نفتی و استراتژی خود در مناطق نفوذ خود استفاده می‌کردند که شاید ایران هم شبیه کره شمالی و جنوبی و چین کمونیست و چین ملی به دو قسمت تقسیم شده سرنوشت تجزیه آن، که پایه‌اش در قرارداد 1907 بین روس و انگلیس چیده شده بود در این موقع عملی گردد. محمدرضاشاه هم بیم و هراس خاصی از این نقشه داشت؛ زیرا می‌دید اگر ایران با پل پیروزی شدنش فتح شوروی و شکست آلمان را باعث گردید فعلا پایه استقلال و وحدت آن متزلزل است؛ بدین جهت با وسایل موجود کم و بیش در فعالیت بود و ستاد ارتش خود را در این راه رهبری می‌کرد.»1
 
چند تن از امرای ارتش ایران در جریان تشکیل جلسه با وزیرمختار انگلستان و فرمانده سپاه متفقین در ایران
چند تن از امرای ارتش ایران در جریان تشکیل جلسه با وزیرمختار انگلستان و فرمانده سپاه متفقین در ایران
شماره آرشیو: 557-1ع
 
پی نوشت:
1. ابوالحسن عمیدی‌ نوری،‌ یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم‌قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ به کوشش: مختاری حدیدی ـ جلال فرهمند،‌ ج 2،‌ تهران،‌ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384، صص 216ـ217. https://iichs.ir/vdcft1dy.w6dmcagiiw.html
iichs.ir/vdcft1dy.w6dmcagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما