«خاطرات و نکته‌هایی از سیره شهید آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر صدر» در گفت‌وشنود با آیت‌الله سیدعبدالهادی حسینی شاهرودی

شهید صدر تلاش کرد که دروس ولایت فقیه امام ادامه و بازتاب یابد

آیت‌الله سیدعبدالهادی حسینی شاهرودی فرزند زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدمحمد شاهرودی و نواده آیت‌الله العظمی سیدمحمود شاهرودی است. وی در دوران جوانی از شاگردان و اصحاب شهید آیت‌الله العظمی سیدمحمد باقر صدر بوده است و از سیره آن بزرگ خاطراتی فراوان دارد. وی در گفت‌وشنودی که پیش روی شماست، به بیان شمه‌ای از این خاطرات پرداخته است.
شهید صدر تلاش کرد که دروس ولایت فقیه امام ادامه و بازتاب یابد
به عنوان مطلع این گفت‌وشنود، لطفا بفرمایید که جنابعالی از چه مقطعی و چگونه با شهید آیت‌الله صدر آشنا شدید؟
بسم‌الله الرحمن الرحیم و به نستعین. بنده بخشی از مقدمات و سطوح را نزد آیت‌الله سیدکاظم حائری آموختم و با نظر و ارشاد ایشان، همراه عمویم آیت‌الله سیدحسین شاهرودی، به درس شهید آیت‌الله صدر (رضوان‌الله تعالی علیه) رفتیم. عمویم بعد از مدتی دیگر نیامدند، ولی من تا سال 1353 ــ که مخفیانه از عراق خارج شدم ــ به شاگردی نزد ایشان ادامه دادم. البته پیش از آنکه به مرحله درس خارج برسم و در درس ایشان شرکت کنم، دو سه بار در منزل ایشان و یک‌بار هم به محل درس ایشان در مقبره آل‌یاسین رفته و به‌تدریج به فکر و اندیشه و منش و علم و اخلاق ایشان علاقه‌مند شده بودم و آن را یک موهبت الهی می‌دانستم.
 
آیت‌الله سیدعبدالهادی حسینی شاهرودی
 
چه ویژگی‌هایی در شخصیت آیت‌الله صدر برجسته بودند؟
شخصیت ایشان از ابعاد مختلف قابل بررسی است؛ بعد علمی و نوآوری، بعد اخلاقی و فنا در هدف الهی خود، بعد نزدیکی مکتبی و هماهنگ بودن در زمینه فکری و علاقه مذهبی ـ روحانی ایشان به امام خمینی، بعد زندگی شخصی و خانوادگی، بعد خدمت‌گزاری به جامعه شیعه و... . درباره هریک از این ابعاد می‌توان ساعت‌ها صحبت کرد.
 
آثار وجودی شهید آیت‌الله صدر برای حوزه علمیه چه بود؟ ایشان در این زمینه چه ابداعاتی داشتند؟
واقعیت این است که ایشان در حوزه علمیه نجف، یک جریان علمی نوین به راه انداختند. ایشان از ویژگی‌های علمی منحصر به فردی برخوردار بودند و در علم اصول، فقه، فلسفه و ایضا نوآوری‌های شکلی که جنبه ذوقی دارد و با قبلی‌ها فرق می‌کند، انصافا بی‌همتا بودند.
 
لطفا شیوه ایشان را در مباحثی که اشاره کردید، تبیین کنید؟
ایشان مثلا در علم اصول، نظریه‌های علمای مختلف، از جمله دیدگاه‌های آیت‌الله نائینی، آیت‌الله کمپانی، آیت‌الله خویی و... را مطرح و کاملا تشریح می‌کردند و سپس نظریه جدیدی را ارائه می‌دادند که به قول آیت‌الله حائری، همچون بحری مواج بود. مباحث اصولی ایشان را می‌توان از تقریرات ایشان به‌دست آورد که چگونه مبانی آخرین تحقیقات اصولی را مطرح می‌کنند و سپس نظریه جدیدی را ارائه می‌دهند. اینها گام‌های بسیار بلندی در پیشرفت علم محسوب می‌شوند.
در مورد علم فقه، فقیه وقتی با منابع و احادیث و روایات روبه‌رو می‌شود، باید از یک دیدگاه اسلامی کامل برخوردار باشد. در فقه بحثی داریم تحت این عنوان که «امر در مورد توهم حظر و نهی در مورد توهم وجوب». این مسائل در فهم یک حدیث تأثیرگذارند و انسان باید جامعه و تفکر رایج را به دقت ببیند. انسان با برخورداری از دیدگاه سیاسی، اجتماعی و... می‌تواند از حدیث برداشت بهتری داشته باشد، مثل مسئله توهم حق که مشابه آن است. وقتی از این دیدگاه در کنار فقه استفاده شود، فقه بسیار قوی‌تر و بازتر و دقت آن واقعی‌تر می‌شود و بهتر و زودتر به واقعیت می‌رسد؛ مثلا در فقه در مسئله نجاسات، روایاتی هستند که به علم شیمی مربوط می‌شوند. انسان وقتی در ابواب مربوط به طهارت و نجاست روایات را در ابواب مختلف فقه می‌بیند، باید بداند حقیقت چیست. وقتی انسان با حقایق یک مسئله شیمی آشنا باشد، بهتر می‌تواند آن روایات را درک کند.
اما در مسائل اجتماعی و سیاسی، باید گره‌های فکری باز شوند تا افراد بتوانند آنها را درک کنند. افرادی که نگاه دقیق و روشنی ندارند، این مسائل را دیرتر قبول می‌کنند. اگر حوزه قبل از شهید صدر و حوزه زمان به ثمر رسیدن ایشان را با هم مقایسه کنیم، تأثیرات ایشان را به وضوح درمی‌یابیم. ایشان برای تدریس، متونی را نوشتند که بعد از ایشان وارد برنامه‌های درسی شد. همین موضوع، حوزه را هم به لحاظ ساختاری ارتقا داد و هم به لحاظ محتوایی، نظریه‌های حوزه را غنی‌سازی کرد. ایشان معتقد بودند که باید در متون حوزوی بازبینی صورت بگیرد و در این قضیه، بیشتر نظرشان ناظر به علم اصول بود. به نظر ایشان متون حوزوی در علم اصول، از دو جنبه فکر را تقویت و انسان را برای طی مراحل بالاتر آماده می‌کند. قدرت علمی یک طلبه با خواندن کتبی مانند معالم، قوانین، رسائل و کفایه تقویت می‌شود، تا وقتی که به مرحله‌ای می‌رسد که می‌تواند در درس خارج حضور پیدا کند و محقق شود؛ لذا طلبه هم در بُعد خود علم و مطالب علمی و هم در بعد علم الفاظ توانمند می‌شود. درست است اینکه یک طلبه کاوش کند که مثلا این ضمیر به کجا برمی‌گردد،‌ این عبارت را چگونه منسجم کنیم، این صدر با این ذیل چگونه با هم جور می‌شوند، توان علمی طلبه را تقویت می‌کند، اما بهتر است طلبه به جای تلاش در این زمینه‌ها، ذهن خود را با خود مبنای علم تقویت کند، نه اینکه گرفتار الفاظ و عبارات معلق شود؛ به همین دلیل معتقد بودند که متون حوزوی باید تغییر کند. ایشان در این زمینه حلقه‌هایی هم داشتند که واقعا ادبیات کاملا متفاوتی از ادبیات کتب دیگر اصولی را تدوین و ارائه کردند و مطلب را با زبان روز توضیح دادند.
در مورد فقه، از آنجا که فقیه به تتبع در کلمات فقه نیاز دارد، تتبع کلمات فقها و نظرات فقهای سابق را بیان می‌کردند. می‌گفتند: طلبه، محقق و مجتهد باید مثلا بر کتاب مکاسب تسلط داشته باشد و از آن دور نیفتد. در مورد رساله عملیه از زمان آیت‌الله العظمی بروجردی، توضیح‌المسائل به فارسی و به جای متون سابق که بسیار پیچیده بودند، نوشته شد. البته امروز هم باید متن جدیدی نوشته شود. ایشان در مورد رساله‌های عربی هم می‌گفتند: باید به زبان روز نوشت که اعراب امروزی متوجه شوند؛ به همین دلیل هم کتاب «الفتوای الواضحه» را نوشتند.
 
در بین ویژگی‌هایی که برشمردید، به علاقه شهید آیت‌الله صدر به امام خمینی اشاره کردید. دراین‌باره توضیح بیشتری بفرمایید.
زمانی که حضرت امام به نجف تشریف آوردند و در جوار بارگاه امیرالمؤمنین(ع) اقامت کردند، شهید آیت‌الله صدر که علاقه خاصی به ایشان داشتند، ارتباط قلبی و عملی خاصی را با امام برقرار کردند. هنگامی که امام خمینی در نجف درس خارج را شروع کردند، در روز اول سخنرانی مفصلی در مورد مسائل جهان اسلام و مسلمانان ایراد کردند. شهید سیدمحمد صدر، فرزند مرحوم سیدصادق معروف به «صدر ثانی»، از طلاب خاص امام بود. در آغاز ورود امام خمینی، به شهید سیدمحمد صدر پیشنهاد داد که در درس امام حضور یابند تا ضمن تجلیل از امام، این پیام را هم به همگان برسانند که ما (اعم از شهید سیدمحمدباقر صدر و شاگردانش) شما و جایگاه علمی و معنوی و حرکت انقلابی شما را قبول داریم. سیدمحمد صدر از ابتدا تا پایان تدریس امام در نجف، به مدت پانزده سال در درس ایشان حضور یافت و همه درس‌های ایشان را تقریر کرد که آثاری گران‌بها و ذخیره‌ای ارزشمند از فعالیت او در حوزه علمیه نجف است.
 
سرنوشت تقریرات شهید آیت‌الله سیدمحمد صدر (صدر ثانی) از دروس امام خمینی در نجف چه شد؟
در زمانی که مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام تأسیس شد، رژیم حاکم بر عراق نسبت به ایران اسلامی حساسیت زیادی نشان می‌داد. مؤسسه به طور خاص از سیدمحمد صدر خواست که دستنویس‌های درس امام را در اختیار مؤسسه قرار دهد تا چاپ کنند. اگر سیدمحمد صدر این درخواست را می‌پذیرفت، قطعا حکومت بعث به ایشان مجال زنده ماندن نمی‌داد. ایشان بسیار محترمانه پاسخ داد: بهتر است این نوشته‌ها در نجف و به نام نجف چاپ شوند. امید است به اینکه در زمانی که صدام از بین رفته و عراق آزاد شده است، سید مقتدا به این امر همت گمارد و این دست‌نوشته‌های ارزشمند را چاپ کند.
 
آیت‌الله سیدعبدالهادی حسینی شاهرودی
 
آیت‌الله صدر در جریان درس‌های ولایت فقیه امام خمینی هم بودند؟
زمانی که امام موضوع ولایت فقیه را در ضمن درس خارج مکاسب مطرح کردند، این درس‌ها به صورت جزوه‌هایی با عنوان «حکومت اسلامی» چاپ و توسط علاقه‌مندان در نجف منتشر شدند. یکی از شاگردان مشترک امام خمینی و شهید صدر به نام شیخ علی اسلامی، این جزوه‌ها را به درس شهید صدر آورد و بین طلبه‌های درس ایشان تقسیم کرد و نسخه‌ای را هم به ایشان داد. شهید صدر نسخه را در مقابل جایگاه تدریس خود گذاشتند. فردای آن روز که برای درس فقه خدمت ایشان رفتم، دیدم یکی از طلاب به نام شیخ محی‌الدین که سن بالایی هم داشت، نزدیک شهید نشسته و جزوه را برداشته و مطالعه می‌کند. بالاخره به استاد گفت: «این را به من بدهید!» شهید صدر در جواب گفتند: «به شرط اینکه مطالعه کنید، مال شما باشد!» انقلابیون حوزه عملیه نجف در آن زمان، این جزوه‌ها را ترجمه کردند و در دسترس انقلابیون و مبارزان قرار دادند. شبی در منزل آقای برهان ــ که یکی از طلاب درس شهید صدر بود ــ همراه عده‌ای از طلبه‌ها، از جمله شهید صدر ثانی جمع شده بودیم. امام خمینی تازه بحث ولایت فقیه را مطرح کرده بودند. امام به عنوان یک مرجع تقلید وارد حوزه علمیه نجف شده بودند؛ به همین دلیل طرح بحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی توسط ایشان در دورانی مطرح شد که همه اذهان را غبار خاصی گرفته بود و موضوع حکومت اسلامی را به سختی می‌شد از میان این غبار سنگین دید که خود پرداختن به این بحث، یک پیروزی فرهنگی و اسلامی بزرگ به‌شمار می‌آمد؛ به همین دلیل شهید صدر درصدد بودند که این بحث توسط امام، تا جایی که ممکن هست ادامه پیدا کند. امام خمینی مدتی این مباحث را ادامه دادند که در قالب جزواتی چاپ و منتشر می‌شدند و اینکه تحت عنوان کتاب «ولایت فقیه» گردآوری و منتشر شد و الان هم توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی مکررا چاپ می‌شود. هماهنگی و اتحاد اهداف و آرمان‌های امام خمینی و شهید صدر به قدری آشکار بود که همه طلبه‌های ایرانی جوانِ علاقه‌مند به امام موقعی که به نجف می‌آمدند، به شهید صدر هم علاقه داشتند و اکثر آنها در درس ایشان هم شرکت می‌کردند.
 
یکی از فرازهای مهم زندگی شهید آیت‌الله صدر، تداوم حمایت‌های ایشان از امام خمینی در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. دراین‌باره چه نکاتی قابل اشاره هستند؟
یکی از آخرین مصادیق این امر، در همین اواخر عمرشان روی داد؛ پس از اینکه معلوم شد که ایشان قصد دارند از عراق بیرون بیایند. خبر به امام خمینی رسید و ایشان پیغام دادند که باید در عراق بمانید. شهید صدر متعاقب این امر در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: تصمیم بر شهادت گرفتم و وقتی امام فرمان ماندن در عراق را به من داده‌اند، می‌مانم!
حجت‌الاسلام سیدصدرالدین قبانچی، امام جمعه نجف، مرا برای سخنرانی در بزرگداشت شهید صدر به نجف دعوت کرد. سفر سنگین و پرکاری بود؛ چون در حوزه‌ها، دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی نجف، کربلا، ناصریه و... سخنرانی و جلسه داشتم. مرا به هتلی بردند و صاحب هتل برایم گفت: در نجف همسایه شهید صدر بوده است و چون منزل ایشان محاصره بود، کسی نمی‌توانست با ایشان تماس بگیرد. منزل این آقا و منزل شهید صدر، یک چاه مشترک داشته که از آن طریق می‌توانستند با هم صحبت کنند! می‌گفت از طریق آن چاه به ایشان گفتم: می‌توانم شما را از این طریق به خانه خود بیاورم و از آن طرف ترتیب خروج شما از عراق را بدهم و ایشان پاسخ می‌دهد: امام خمینی دستور داده‌اند که بمانم و جایز نیست که خارج شوم! از این حرف کاملا ولایت‌پذیری ایشان آشکار می‌شود، درحالی‌که کاملا مشخص بود که ایشان را زنده نخواهند گذاشت و شهید صدر در واقع، شهید انقلاب اسلامی ایران و عراق به شکل توأمان است.
https://iichs.ir/vdcgqu9q.ak9z74prra.html
iichs.ir/vdcgqu9q.ak9z74prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما