سالهای 1324ق تا 1330ق، دوره ‏أی بس حساس و سرنوشت ‏ساز در تاریخ معاصر ایران است که از آن تحت عنوان دورة مشروطیت نام برده می ‏شود. موفقیت و پیروزی مبارزات عدالت ‏طلبی و قانونخواهی ملت ایران در دوره ‏أی تحقق یافت که بخش اعظم مشرق زمین در چنبرة استبداد گرفتار بود. پر واضح است که موفقیت ایننهضت می‏ توانست در شکوفایی کشور ما و ملل مشرق بسیار مؤثر واقع شود و با مستحکم نمودن بنیانهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران سد محکمی در مقابل مطامع و مداخلات بیگانگان به وجود آورد.
موسی فقیه حقانی
 
سالهای 1324ق تا 1330ق، دوره ‏أی بس حساس و سرنوشت ‏ساز در تاریخ معاصر ایران است که از آن تحت عنوان دورة مشروطیت نام برده می ‏شود. موفقیت و پیروزی مبارزات عدالت ‏طلبی و قانونخواهی ملت ایران در دوره ‏أی تحقق یافت که بخش اعظم مشرق زمین در چنبرة استبداد گرفتار بود. پر واضح است که موفقیت ایننهضت می‏ توانست در شکوفایی کشور ما و ملل مشرق بسیار مؤثر واقع شود و با مستحکم نمودن بنیانهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ایران سد محکمی در مقابل مطامع و مداخلات بیگانگان به وجود آورد.

 ضرورت مبارزه با استبداد قاجار و ظلم حکام که امنیت را در تمامی شئون آن زایل کرده بود باعث شد که مراحل اولیة نهضت با صلابت و وحدتی مثال‏ زدنی طی شود و شاه قاجار با امضای فرمان مشروطیت به حکومت مشروطه تن در دهد. در این مرحله تحصن در سفارت انگلستان که با دلایلی واهی و در غیبت رهبران نهضتصورت گرفت نقطه ضعفی محسوب می‏ شد که تبعات ناخوشایندی در بر داشت. تشکیل مجلس و تدوین قانون اساسی حکایت از آغاز تغییرات ساختاری در حکومت قاجاری داشت که خود به موضوع اختلاف بین حسابهای مختلف تبدیل شد.

افراط غربگرایان در فروگذاشتن و نادیده گرفتن سنتها و اعتقادات مردم و ارائة طرحهایی که اساساً هیچ سنخیتی با شرایط ایران نداشت و شیطنتهای دول بیگانه باعث شد که وحدت استبدادشکن به اختلافاتی وحدت‏شکن تبدیل می‏ شود و استعداد و قوای ملت را صرف درگیریهای خانمان سوز نماید. در چنین شرایطی ظهور انجمنهای خلق ‏الساعه، انتشار شب‏نامه‏ ها و روزنامه‏ های تندرو باعث شد که دامنة اختلافات گسترده‏ تر شود. مفاد برخی نشریات و شب‏نامه‏ ها و نیز عملکرد برخی مشروطه‏ خواهان و انجمنهای مخفی و نیمه‏ مخفی نشان می‏داد که هدف آنان از پیوستن و به عبارت بهتر نفوذ در صفوف نهضت، استقرار نظامی غربگرا در ایران و نهایتاً ادغام کشور در نظام سرمایه‏ سالار جهانی بود. شاه جدید قاجار که همه چیز را برای خود خاتمه یافته می‏دید سعی کرد که با ائتلاف با برخی مشروطه‏ خواهان میانه‏ رو حداقل‏هایی را برای خود حفظ نماید. وی برای تحقق این امر به همراه صدراعظم خود ــ علی‏ اصغرخان اتابک ــ حتی در جامع آدمیت که مجمعی شبه‏ ماسونی بود حاضر شد و به دست عباسقلی‏ خان آدمیت “به شرف آدمیت“ و به عبارت رساتر “ماسونیت“ نائل گشت.

ترور محمدعلی شاه توسط حیدر بمبی (عمو اوغلی) و اتباع او، و نیز هتاکیهای برخی مطبوعات نسبت به شاه و خانوادة سلطنتی باعث شد که شاه بهانة کافی برای جمع کردن بساط مشروطه‏ خواهان را به دست آورد. تصادم این دو نیرو منجر به تعطیلی مشروطیت، به توپ بسته شدن مجلس، حبس و شکنجه و قتل و تبعید تعدادی از مشروطه‏ طلبان اعم از افراطی و غیرافراطی شد. دورة سلطنت محمدعلی شاه پس از به توپ بسته شدن مجلس که استبداد صغیر نامیده شده است خیلی زود در مقابل ایستادگی مردم به رهبری علمای نجف به پایان رسید. قیام تبریزیان به سرداری ستارخان را می‏توان آغاز فروپاشی استبداد صغیر تلقی کرد. دخالت شتابزده روس و انگلیس برای سرنگونی شاه و حرکت ائتلاف مشکوک خوانین بختیاری و گیلان و سوسیال دموکراتها به سمت تهران بیانگر وحشت آنان از افتادن زمام امور کشور به دست جریان مردمی به رهبری علمای نجف در دورة پس از محمدعلی شاه بود. دسته‏ جات مسلح که در مسیر تهران با تجاوز به مال و جان و ناموسمردم افتضاحات فراوانی بار آورده بودند در 25 تیر 1282ش/27 جمادی‏ الثانی 1327ق وارد تهران شدند.

شاه در سفارت روسیه پناه جست و ادارة شهر به دست فاتحان افتاد. شادیهای اولیه و گرفتن عکس یادگاری در پای دار و مراکز فتح شده با شرکت عناصر مختلف ‏العقیده و حتی مستبدین سابق!! خیلی زود رنگ باخت. به سرعت جناح‏بندیهای جدیدی در سطح جامعه نمودار شد و دعوای انقلابی و اعتدالی جای نزاع مستبد و مشروطه ‏طلب نشست. آشوب و ناامنی سراسر کشور را فراگرفت. دسته‏ جات قفقازی و ارامنه بیشترین سهم را در سلب امنیت مردم مسلمان برعهده داشتند. این در حالی بود که یپرم خان مسئولیت حفظ امنیت پایتخت را عهده‏ دار بود و به همین بهانه ستارخان را در مذبح پارک اتابک سرکوب نمود.

سرنگونی محمدعلی شاه، نبودن علمای مشروطه‏ خواه در تهران، دوری علمای نجف از ایران و سرکوب علمای مشروطه‏ خواه در تهران، دوری علمای نجف از ایران و سرکوب علمای مشروطه‏ خواه خلائی ایجاد کرده بود که بهترین فرصت را برای قبضه کردن امور در اختیار افراطیون و غربگرایان قرار داد. گروه‏گرایی و چپاول امکانات کشور، بی‏پروایی نشریات و شب‏نامه‏ ها در تعرض نسبت به دین و شریعت اسلامی، تعرض به اموال و جان و نوامیس مردم، ترورهای سیاسی، مخالفت با احکام علمای آزادیخواه نجف، مداخلات بیگانگان، اقدامات نظامی سالارالدوله و شاه مخلوع و شعاع ‏السلطنه وضعیتی نگران‏کننده ایجاد کرده بود و نهضت را از رسیدن به آرمانها و اهداف اولیه آن دور می‏ساخت. به این ترتیب حرکت شورانگیز و مترقی مردم مسلمان ایران در قریب یک قرن پیش با بن‏بست گروه‏گرایی و افراطی‏گری غربگرایان و مداخلات بیگانگان مواجه شد و از رسیدن به سرمنزل مقصود بازماند و حرکتی که می‏ توانست منجر به استقرار مردم‏سالاری دینی در ایران اسلامی گردد از استبداد رضاخانی سردرآورد.

نمایی از بستن بازار تهران که نشان‏ دهنده گوشه‏ أی از مبارزات مردم برای دسترسی به عدالتخانه است آغازگر تصاویر این شماره می‏ باشد، تحصن در سفارت انگلستان، صدور فرمان مشروطیت، ظهور محمدعلی شاه و به توپ بسته شدن مجلس و فتح تهران و اوضاع شهر پس از فتح و حرکت اردوهای دولتی برای مقابله با سالارالدوله مضامین دیگری است که تصاویر انتخابی به آنها اشاره دارد. امید که موردپسند علاقمندان قرار بگیرد.
https://iichs.ir/vdcb.zbfurhba0iupr.html
iichs.ir/vdcb.zbfurhba0iupr.html
نام شما
آدرس ايميل شما