زهرا عباسی
 
تشکیلات نظامی مستقل که در اواسط جنگ جهانی اول در سال 1916م / 1294ش / 1334ق، به وسیله انگلیسها و تحت نظارت و تعلیم و فرماندهی صاحب منصبان انگلیسی در جنوب ایران در ولایات فارس، کرمان، شیراز در ظاهر و با هدف حفظ امنیت راههای جنوب ایران و با مخارج دولت انگلستان تاسیس شد اما هدف واقعی آن کنترل جنوب ایران و ایجاد امنیت برای منافع انگلستان در منطقه بود.
 
فشار دو نیروی اشغالگر روس و انگلیس سبب شد که دولت سپهدار تنکابنی به امضای قراردادی تن در دهد، که بر مبنای آن قوایی از سوی دولت تجهیز شود و در ازای آن پولی به ایران پرداخت شود که تحت نظر کمیسیون مختلطی مرکب از روسها و انگلیسها و نماینده دولت ایران هزینه شود.
 
این تشکیلات بدون اجازه رسمی و قطعی و فقط به اتکاء موافقتنامه (شوال 1334) غیر قطعی کابینه سپهدار تنکابنی و موافقت محدود مشروط کابینه بعد از او، کابینه وثوق‌الدوله روی کار آمد.
 
ژنرال سرپرسی سایکس و یک عده از صاحب‌منصبان انگلیسی قشون هندوستان مربیان و فرماندهان آن بودند. در مارس 1916 سایکس به همراه شماری از افسران انگلیسی و نظامیان هندی وارد کرمان و بندرعباس شد.
 
اما بعد از کابینه وثوق‌الدوله، هیچ یک از دولتها این اقدام انگلیسیها را رسمی و مجاز نشمردند، و جراید و احزاب و عامه مکرر به تشکیل این نیرو اعتراض کردند، و آن را به منزله تجاوز جابرابه به حق حاکمیت ایران تلقی نمودند.
 
حتی در میدان توپخانه یک بار میتینگ عامی ترتیب دادند. و دولت مستوفی‌الممالک در یادداشتی آن را یک قوه متجاوز خارجی خواند. در شیراز کمیته فرقه دمکرات در پی اعتراض به قشون غیررسمی پلیس جنوب، در مسجد اجتماع کردند. جامعه «ملیون اسلامی» هم با انتشار اعلامیه‌ای انحلال پلیس جنوب را خواستار شدند.
 
یکی از اقدامات نیروهای پلیس جنوب ایجاد ناامنی و نابسامانی در ابعاد گوناگون،‌ برای به رسمیت شناختن آن تشکیلات بود و القاء این فکر که پلیس جنوب تنها راه حل مشکلات مردم ایران است. آنان در فارس اقدام به خرید گندم، جو و سایر اجناس به چند برابر قیمت معمول و ذخیره کردن و یا سوزاندن آنها برای ایجاد قحطی در شهر کردند.
 
به هر ترتیب، بعد از پایان جنگ جهانی اول نیز پلیس جنوب همچنان باقی بود، و دولتهای ایران نیز آن را به رسمیت نمی‌شناختند. عاقبت سید ضیاءالدین طباطبائی در باب انحلال آن با انگلیسها به مذاکراتی پرداخت که حاصل آن فقط تقلیل تعداد صاحب‌منصبان انگلیسی پلیس جنوب بود. پس از سقوط کابینه او، چندی بعد انگلیسیها راجع به پلیس جنوب با ایران وارد مذاکره و خواستار آن شدند که مخارج آن را دولت ایران برعهده بگیرد.
 
اما به سبب عدم احتیاج انگلیسیها به آن تشکیلات و یأس آنها از امکان تحمیل آن بر دولت ایران، به کلی آن  را منحل نمودند. و «تمام وسایل و تجهیزات و حتی دواب» آن را نیز نابود کردند.
https://iichs.ir/vdce.78xbjh8xf9bij.html
iichs.ir/vdce.78xbjh8xf9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما