مبارزات مردم خوزستان در دوره انقلاب اسلامی؛

مسیری که مردم جنوب برگزیدند

خوزستان یکی از استان‌های مهم ایران از نظر اقتصادی و استراتژیک است. تأسیس پالایشگاه نفت و حضور اروپاییان در این استان، به ایجاد یک بافت جدید صنعتی و کارگری منجر شد که چهره‌ای تازه‌ برای زندگی ساکنان خوزستان خلق کرد. با توجه به این تنوع بافت اجتماعی، مردم خوزستان در انقلاب اسلامی چه مسیری برگزیدند؟
مسیری که مردم جنوب برگزیدند
 

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ انقلاب اسلامی ایران، که از تحولات سیاسی ـ اجتماعی بسیار مهم در قرن بیستم به‌شمار می‌آید، نتیجه مبارزات گسترده مردم و رهبری روحانیان به‌ویژه امام خمینی بود. در  این میان مردم هر یک از استان‌های ایران بنا به بافت منطقه‌ای و شرایط خاص خود سهمی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند. مردم خوزستان ــ یکی از استان‌های مهم ایران از نظر اقتصادی و استراتژیک ــ نیز در مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی ایران اثرگذار بودند. روحانیان و مردم این منطقه با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مذهبی، فرهنگی و اجتماعی آنجا، در پیشبرد اهداف انقلاب مشارکت فعال داشتند؛ ازهمین‌رو این مقاله به بررسی چگونگی مبارزات مردم خوزستان در انقلاب اسلامی اختصاص یافته است.

زمینه‌های مبارزاتی در خوزستان
خوزستان در دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ به دلیل موقعیت استراتژیک، منابع نفتی و تنوع قومیتی، به‌شدت زیر نظر عوامل رژیم پهلوی قرار داشت. بااین‌حال، سیاست‌های ضددینی و تبعیض‌آمیز رژیم، از جمله کشف حجاب، اصلاحات ارضی و سرکوب فعالیت‌های مذهبی، نارضایتی گسترده‌ای در میان مردم و روحانیان ایجاد کرده بود. درواقع رژیم پهلوی با ترویج مدرنیزاسیون آمرانه، هویت مذهبی مردم را هدف قرار داده بود و همین امر نیز به واکنش‌های اعتراضی مردم منجر شده بود. در خوزستان، روحانیان با استفاده از پایگاه‌های مذهبی مانند مساجد و حسینیه‌ها، سهمی مهم در آگاهی‌بخشی و سازمان‌دهی مردم داشتند. بر اساس اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی، روحانیان خوزستان از دهه ۱۳۴۰ زیر نظر ساواک قرار داشتند، اما این فشارها مانع فعالیت‌های آنها نشد.[1]
 
فصل نوین مبارزات انقلابی در سال ۱۳۵۶ با درگذشت مشکوک آیت‌الله سیدمصطفی خمینی، فرزند امام خمینی، آغاز شد. این رویداد، موجی از اعتراضات را در سراسر ایران، از جمله خوزستان، برانگیخت. براساس گزارش‌های اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مراسم بزرگداشت آیت‌الله مصطفی خمینی در اهواز و باقی شهرهای خوزستان با حضور گسترده مردم و سخنرانی روحانیان برگزار و به تظاهرات ضد رژیم منتهی شد.[2]
 
انتشار مقاله توهین‌آمیز «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ۱۳۵۶، که به امام خمینی اهانت کرده بود، آتش اعتراضات را شعله‌ورتر کرد. در خوزستان، روحانیان شهرهایی مانند اهواز، خرمشهر و آبادان با سازمان‌دهی تجمعات اعتراضی، سهم مهمی در گسترش اعتراضات داشتند.[3]
 
تصویر یکی از اعتراضات مردم دزفول

اوج‌ مبارزات در سال ۱۳۵۷
سال ۱۳۵۷ مبارزات در خوزستان اوج گرفت. روحانیان با بهره‌گیری از مناسبت‌های مذهبی مانند محرم و صفر، پیام انقلاب را به توده‌های مردم منتقل کردند. در محرم ۱۳۵۷، مراسم عزاداری در مساجد اهواز، آبادان و خرمشهر به صحنه‌های اعتراض علیه رژیم پهلوی تبدیل شد. روحانیان با تأکید بر ظلم‌ستیزی امام حسین(ع)، رژیم پهلوی را نماد ظلم معرفی می‌کردند.[4]

یکی از رویدادهای مهم این سال، تظاهرات گسترده مردم خوزستان در ۲۸ صفر (بهمن ۱۳۵۷) بود. این تظاهرات، هم‌زمان با سالگرد رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)، در بسیاری از شهرهای خوزستان برگزار شد؛ برای نمونه فضای شهر اهواز در آن روزها تحت تأثیر حادثه چهارشنبه سیاه در 27 دی‌ماه اهواز بود. در 27 دی‌ماه، یعنی یک روز پس
از خروج‌ محمدرضا پهلوی از ایران، نظامیان از پادگان‌ها خارج شدند و با تانک و ادوات زرهی، شهر و مردم بی‌دفاع را به خاک و خون کشیدند. عوامل رژیم پیش از ظهر در خیابان‌های اصلی اهواز به تظاهرات و حمایت از شاه پرداختند و سپس تیراندازی‌های نظامیان به سوی مردم آغاز شد و ده‌ها نفر کشته و زخمی شدند.[5]
 
تصویر صفحه اول روزنامه کیهان در 28 دی 1357 درباره چهارشنبه سیاه 27 دی
 
در 28 صفر همچنان مردم داغدار آن حادثه بودند و همین موجب شد تا در ایام عزاداری ماه صفر، که مقارن با بهمن‌ماه بود، این خشم به صورت تظاهراتی بی‌سابقه عیان شود. روزنامه «اطلاعات» در گزارش واقعه آن روز نوشته است:
«نیم میلیون نفر از ساکنان اهواز و عشایر و روستاییان اطراف در یک راه‌پیمایی کم‌سابقه خواستار مراجعت فوری امام خمینی به وطن شدند. راه‌پیمایی بزرگ اهواز از حسینیه اعظم آغاز شد و راه‌پیمایان پس از طی خیابان‌های شهر و ابراز احساسات نسبت به سربازانی که عکس آیات عظام در دست داشتند بار دیگر به حسینیه بازگشتند. در خاتمه راه‌پیمایی حجت‌الاسلام خزعلی قطعنامه راه‌پیمایان را در یازده ماده و همچنین پیام گروهی از افراد لشکر اهواز و پیام عشایر بختیاری را در همبستگی با مبارزات مردم قرائت کرد».[6]
 
مردم آبادان نیز همچون اهواز و دیگر شهرها در این روز تظاهرات کردند و در نتیجه تیراندازی مأموران یک نفر به شهادت رسید و عده‌ای مجروح شدند. پس از این فرمانداری آبادان، راه‌پیمایی در این شهر را آزاد اعلام کرد که موجب شد جمعیتی بیش از دویست‌هزار نفر به خیابان‌ها بیایند.[7] این موارد تنها نمونه‌هایی از حضور مردم خوزستان در مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی بود.
 
دانشگاهیان خوزستان
اعتراضات دانشگاه جندی‌شاپور در خوزستان در ابتدا بیشتر صنفی بود، اما اعتراض‌ها و فعالیت‌های سیاسی دانشجویان دانشگاه جندی‌شاپور و در ادامه آن دانشگاه نفت آبادان در اوایل دهه 1340 شروع شد. درواقع پس از مدتی که به اعتراضات صنفی دانشجویان رسیدگی نشد فعالیت‌ها جنبه سیاسی پیدا کرد. به موازات اعتراضات دانشجویان، گروه‌ها و انجمن‌هایی چون انجمن دانشوران اسلام و موحدین، که از اوایل دهه 1340 تشکیل شده بودند، شروع به‌ کار فکری و فرهنگی بر مبنای آموزه‌های اسلامی کردند. این اقدامات بیشتر در سطوح ابتدایی و دانش‌آموزی بود، اما از اواخر دهه 1340 انجمنی با عنوان طرفداران دین و دانش به‌وجود آمد که باعث تغییر فضای فکری سیاسی شهر اهواز به طور خاص و خوزستان به طور کل شد. بااین‌حال از اواخر دهه 1340 تا نیمه سال‌های دهه 1350 دانشگاه جندی‌شاپور تحت سیطره‌ فکری سیاسی مارکسیست‌ها و کمونیست‌ها بود، اما سال 1354 به بعد با گسترش افکار شریعتی و با ورود نسل جدید دانشجویان به دانشگاه، که از افکار انجمن‌های فعال و محیط مذهبی خوزستان تأثیر پذیرفته بودند، جریان‌های اسلام‌گرا رشد کردند؛ به‌گونه‌ای که از سال 1355 دانشجویان مذهبی به صورت متشکل و منسجم‌تری نسبت به گذشته وارد عمل شدند و تظاهراتی در سطح شهر اهواز و شهرهای مهم خوزستان تدارک دیدند و خود را از دانشجویان توده‌ای متمایز کردند. این گروه از دانشجویان پس از پیوند با گروه‌های نیمه‌مسلح و مسلحی همچون گروه منصورون و سازمان موحدین توانستند اکثریت دانشجویان فاقد اندیشه سیاسی و بیشتر تحت تأثیر جو چپی دانشگاه را به ایده‌های سیاسی اسلام متمایل کنند[8] و آنها را حول رهبری امام خمینی و روحانیت در فرایند انقلاب اسلامی بسیج سازمان دهند.
 
هم‌گرایی و انسجام گروه‌های مختلف در خوزستان
تأسیس پالایشگاه نفت در خوزستان و حضور اروپاییان در این استان به ایجاد یک بافت جدید صنعتی و کارگری منجر شد که چهره‌ای تازه‌ برای زندگی ساکنان خوزستان خلق کرد؛ چهره‌ای که نظم صنعتی تجدد، تقسیم کار، نظام رتبه‌بندی مبتنی بر تخصص و نظام طبقاتی کارکنان شرکت نفت، اساس آن را شکل می‌داد. در این وضعیت چهار شیوه معیشت در استان حاکم بود: کشاورزی و دریانوردی سنتی که اغلب اعراب بومی بدان مشغول بودند، بازار و خرده‌تجارت که پیشه مهاجران
فارسی‌زبان شهرهای دور و نزدیک بود و تولید صنعتی در صنایع نفت که ترکیبی از کارگران بومی و مهاجر از اقوام گوناگون را به کار واداشته بود. نتیجه پژوهشی دراین‌باره نشان می‌دهد در این دوران دانشگاه و دبیرستان‌ها خاستگاه مبارزان فرهنگی و بازار خاستگاه مبارزان مذهبی و تأسیسات نفتی خاستگاه مبارزان اقتصادی در جریان انقلاب اسلامی در استان خوزستان بود. از جمله دلایلی که در پیشرفت مبارزات انقلابی در خوزستان از اهمیت برخوردار بود هم‌گرایی این گروه‌ها و انطباق و سازگاری در اهداف انقلابی آنها بود[9] که می‌تواند نشان‌دهنده موفقیت رهبران انقلابی در ایجاد انسجام بین گروه‌های مختلف باشد.
 
تصویر اعتراضات کارکنان شرکت نفت در استان خوزستان
 
در کل خوزستان در پیروزی انقلاب اسلامی سهم عمده‌ای داشت. روند حوادث انقلاب ایران در سال‌های منتهی به 1357 نشان می‌دهد فعالیت‌های انقلابی در استان خوزستان متناسب با موقعیت استان هر روز بیشتر و متراکم‌تر می‌شد. این نقش با پیش گرفتن اعتصابات کارگران پالایشگاه‌های نفتی تعریف و از اهمیت برخوردار شد. اعتصابات کارگران صنایع نفتی موجب شد مرکزیت مبارزه پس از تهران به آبادان منتقل شود. به‌هرحال این اعتصابات حکومت را تا حدی از درآمد نفت محروم می‌کرد و در سطح بین‌المللی موجب بحران در بازارهای نفتی می‌شد و جهانیان و افکار عمومی را متوجه پیامدهای اقتصادی انقلاب ایران می‌کرد؛ به ویژه که در آن زمان پالایشگاه آبادان از نظر ظرفیت تولید از بزرگ‌ترین پالایشگاه‌های جهان بود. علاوه بر این، واقعه سینما رکس برای مردم آبادان و خوزستان بیش از هر نقطه دیگری در ایران جرقه نهایی انقلاب شد[10] و موجب گردید مبارزات عمومی علیه حکومت پهلوی بیشتر و جدی‌تر شود.  
 


چرا سینما رکس در آتش سوخت؟

 
 
 
 
نتیجه‌گیری
استان خوزستان به دلیل برخورداری از صنایع نفتی و ویژگی‌های منتج از آن شرایطی ویژه داشت که در بحبوحه انقلاب اسلامی نمایان و حتی نقطه قوتی برای انقلابیون شد. از یک‌سو نیروهای سنتی و مذهبی چون روحانیت و  بازار و از سوی دیگر دانشگاهیان و کارگران صنعتی به‌تدریج حول شعارهای مذهبی و رهبری امام خمینی منسجم شدند و مبارزات مردم خوزستان در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ را به یکی از مهم‌ترین فصل‌های انقلاب اسلامی ایران بدل کردند. روحانیان با استفاده از پایگاه‌های مذهبی و سخنرانی‌های آتشین، سهم کلیدی در آگاهی‌بخشی و سازمان‌دهی مردم داشتند. مردم خوزستان نیز با مشارکت گسترده در تظاهرات، اعتصابات و فعالیت‌های انقلابی، به پیروزی انقلاب کمک کردند. این مبارزات، با وجود چالش‌های فراوان، نشان‌دهنده وحدت و همبستگی مردم این منطقه در برابر رژیم پهلوی بود. هرچند در ماه‌های پایانی منتج به پیروزی انقلاب اسلامی این مبارزات بروز و شدت بیشتری به خود گرفت، اما حوادثی که با گذشت زمان در خوزستان رخ داد نقش مهمی در پیشبرد اهداف انقلابیون و ضربه به حکومت پهلوی داشت؛ اتفاقاتی چون تراکم وقایع اعتصابی در صنایع نفت، دانشگاه و بازار. بررسی تحولات انقلابی در این منطقه نشان می‌دهد انقلابیون به ویژگی و وجه تمایز این استان از دیگر استان‌ها و جایگاهش در پیشرفت جریان انقلابی آگاه بودند و از آن به خوبی بهره گرفتند.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. حشمت‌الله سلیمی، مبارزات روحانیون و وعاظ مساجد به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۶، ص ۱۲۳.
[2]. سجاد راعی گلوجه، بازتاب‌ها و پیامدهای رحلت اسرارآمیز آیت‌الله مصطفی خمینی به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۵۶.
[3]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج 1۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۳، ص ۲۰۱.
[4]. وقایع عاشورا و تاسوعای سال ۵۷، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸، ص ۳۴.
[5]. روزنامه کیهان، ش 40616، 28 دی 1357، صص 1، 5 و 6.
[6]. روزنامه اطلاعات، 8 بهمن 1357، ص 5.
[7]. همان‌جا.
[8]. محمد افسری راد و کیومرث گلستانی، «حضور حماسی مردم استان خوزستان در انقلاب اسلامی 1357»، فصلنامه جندی‌شاپور، دانشگاه شهید چمران اهواز، سال یکم، ش 2 (تابستان 1394)، ص 29.
[9]. همان، ص 30.
[10]. همان، ص 31.
 
https://iichs.ir/vdciquar.t1aqw2bcct.html
iichs.ir/vdciquar.t1aqw2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما