پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
مسئله از این قرار بود که ناو جنگی آمریکا که با پرچم آن کشور در آبهای بینالمللی مصر لنگر انداخته و مشغول ضبط مکالمات رادیویی طرفین درگیر بود، توسط دولت اسرائیل غرق شد. این عمل در موقعی انجام گرفت که اسرائیل در حالی که ارتش اردن و مصر کاملا از بین رفته بودند، درصدد گرفتن بلندیهای جولان بود، و میخواست آن قسمت را نیز از افراد ارتش سوریه پاک کند و بلندیها را ضمیمه خاک خود سازد. در این وقت، سازمان ملل قطعنامه آتشبس را بین طرفین به تصویب رسانید. اما اسرائیل میخواست قبل از پذیرش قطعنامه، بلندیهای جولان را بگیرد و به اهداف توسعهطلبانه خود دست یابد. لذا از اینکه اطلاعات مربوط به اداره جنگ توسط ناو لیبرتی ضبط، و از نقض آتشبس تا قبل از تکمیل اشغال بلندیهای جولان بازداشته شود، نگران بود. آنان، راه حل را در غرق آن کشتی دیدند. پس، هواپیماهای جنگی اسرائیل آن ناو را غرق کردند. «حمله به کشتی مذکور با راکت و هواپیما و توپ و بمب ناپالم و مسلسل و در حالی انجام گرفت که این کشتی هیچ پوششی نداشت و کاملا معلوم بود که متعلق به آمریکاست. در این حمله که کاملا معلوم بود از پیش طراحی شده است، 34 تن از خدمه کشتی کشته و 75 نفر از آنها مجروح شدند. این خونینترین فاجعه نیروی دریایی آمریکا در زمان صلح در قرن بیستم بود.» 1
با توجه به اینکه نیروی دریایی آمریکا از طرق مختلف در جریان حمله قرار گرفته بود و پرسنل آن در خطر بودند، و همچنین از وزارت امور خارجه آمریکا خواسته شد تا به اسرائیل اخطار کند، معهذا اقدامی از طرف آن دولت صورت نگرفت. فقط رئیسجمهور دستور داد که اگر ناو با خطر رو به رو است، به سمت غرب حرکت کند. ولی این فرمان خیلی دیر صادر شد. خسارات وارده بر ملوانان و خدمه قابل کتمان نبود، ولی دولت آمریکا از مقابله با آن عاجز بود و قدرت آن را نداشت که از دولت اسرائیل بازخواست کند.
پس از گذشت مدت زمانی حدود ده سال، یکی از مخبرین روزنامه انگلیسی منچستر گاردین به نام «پیرسن» 2 درباره حمله اسرائیل به ناو جنگی آمریکا از وقایع پشت صحنه پرده برداشت. او نوشت: «پس از بررسیهای بسیار معلوم شد که بین موساد (سازمان امنیت اسرائیل) و CIA آمریکا، ارتباط نزدیک برقرار بوده است.» این ارتباط بر اثر حضور دولت جماهیر شوروی (آن وقت) در کشورهای عربی به وجود آمده بود. لذا مأمورین CIA در تلآویو با مأمورین موساد، وقایع خاورمیانه را زیرنظر داشتند. مأمورین CIA با پاسپورت سیاسی به عنوان اعضای سفارت آمریکا در اسرائیل مشغول خدمت بودند و اخبار را به یکدیگر میرساندند. بعید نیست که حمله به کشتی لیبرتی نیز با اطلاع CIA انجام گرفته باشد. آنان برای شکست و سرنگونی ناصر با یکدیگر همکاری داشتند. این ارتباط، بیشتر از سال 1956 یعنی از وقتی که دولتین فرانسه و انگلیس به کانال سوئز حمله کردند، و آن سازمان جاسوسی به عنوان قسمتی از نقشه خود، دولت اسرائیل را در تهیه بمب اتمی یاری میداد، ایجاد شد. در این وقت (سال 1965) جمال عبدالناصر فروش اسلحه و مهمات را به دولت اسرائیل، عملی غیرمسئولانه خواند و به دولت آمریکا اعتراض کرد. همین نکته را دولت اسرائیل مستمسک قرار داد و با طرح نقشههایی توسط عمال آمریکایی خود، سعی کرد تا دولت مصر را در برابر اسرائیل قرار دهد و جنگ را آغاز کند.
![]() پرونده فلسطین |
حمله به مصر با چراغ سبز دولت آمریکا آغاز شد. قبلا دولت تلآویو کاخ سفید را مطمئن ساخته بود که طبق نقشه قبلی خواهد جنگید. لکن کشتی لیبرتی با دستگاههای استراق سمع قوی، دانست که دولت اسرائیل با دستگاه رمز در حالی که ناصر در برابر حمله ناگهانی اسرائیل قسمت عمده تجهیزات نظامی خود را از دست داده بود، برای آنکه دولت اردن را وارد جنگ کند، دست به یک حقه کثیف دیگر زده است. یعنی اعلان کرده که سه چهارم از نیروی هوایی اسرائیل در آسمان قاهره از بین رفته است و مصر با جتهای جنگنده خود، هدفهای داخل اسرائیل را بمباران میکند.» 3 و از طرف دیگر، اسرائیلیان برای تشویق ملک حسین به شرکت در جنگ، مرتب با کلمه رمز کوک 4 خبر میدادند که جنگ به نفع اعراب پیش میرود؛ لذا ملک حسین برای کمک به ناصر، وارد جنگ شد. اسرائیلیان از سوی دیگر به مصریها خبر دادند که ملک حسین در هیبرون پیشروی میکند. بدین ترتیب، جنگ را ادامه دادند و آنان فرصت کافی یافتند تا تمام صحرای سینا، ساحل شرقی رود اردن و اورشلیم را نیز متصرف شوند و بلندیهای جولان را هم به آن بیفزاید. همه این وقایع توسط دستگاه گیرنده ناو لیبرتی ضبط شده بود.
در تاریخ هفتم ژوئن 1967 وزارت امور خارجه آمریکا پیشنهاد آتشبس سازمان ملل را به دولت اسرائیل ابلاغ کرد، و آن دولت را از کلمه رمز کوک و حقهای که آنها برای ورود اردن در جنگ به کار برده بودند، مطلع ساخت. لذا چند ساعت بعد، موشهدایان وزیر دفاع وقت اسرائیل با دستگاه رادار مرحمتی خود امریکا، به هواپیماهای اسرائیل خبر داد که کشتی را با کلیه رمزهای ثبتشده، بمباران و غرق کنند. دستگاههای خبرپراکنی آمریکا هم که اکثرآ حقوقبگیر دولت تلآویو هستند، اطلاع دادند که «حمله اشتباهآ رخ داده است» و با یک عذرخواهی پوشالی و توخالی از طرف اسرائیل، مسئله را لوث کردند. «آیا میشود تصور کرد که کشور دیگری در جهان به تأسیسات و یا کشتیهای آمریکایی حمله کند و صد نفر کشته و زخمی بر جای گذارد و آن گاه با چنین سعه صدری رو به رو شود؟» 5 این سؤالی است که نه تنها نوم چامسکی در کتاب «مثلث سرنوشت» مطرح کرده، بلکه مسئلهای است که ذهن بسیاری از صاحبنظران را به خود مشغول داشته است.
جالب آنکه وزارت امور خارجه نیز موافقت کرد تا رمز «کوک» را مخفی نگه دارد. اگر این نکته ــ که بعدآ فاش شد ــ حقیقت داشته باشد که بعضی از خلبانان آمریکایی، بمبارانکننده کشتی آمریکایی لیبرتی بودند، لذا بعید نیست که خود صهیونیستهای آمریکایی این ننگ را برای ارتش خود خریده باشند. 6
در این واقعه، سی و چهار آمریکایی کشته و هفتاد و پنج نفر از کارکنان کشتی مجروح شدند. مهر سکوت بر دهان روزنامهنویسها و گویندگان تلویزیون و رادیوی آمریکا گذاشته شد. تشییع جنازه کشتهشدگان، بدون تشریفات نظامی که عادت ارتش آمریکا برای دفن اجساد سربازان است، انجام گرفت و وقتی اقوام مقتولین به دادگاه بینالمللی لاهه شکایت کردند و از دولت اسرائیل جبران خسارت و «پنجاه میلیون دلار» حق خون خواستند، وزارت امور خارجه به آنها هشدار داد که: «دردسر نتراشند»؟
نتیجه ارزندهای که از این حادثه نصیب دولت اسرائیل شد، این بود که آنان دانستند دولت آمریکا در سرسپردگی خود صادق است و هیچ یک از اقدامات آنان، به هر نحوی که صورت پذیرد، خواه علیه مردم شریف آمریکا و خواه مردم سراسر جهان، آنان را که از قدرت و تنها قطب نیرومند جهان بودن، دم میزنند، نخواهد آزرد و هرگز دست به یک حرکت جدی علیه اسرائیل نخواهند زد. این نکته بار دیگر در تهاجم صهیونیستها به لبنان و کشتار آوارگان بیگناه به اثبات رسید.
در واقع، دولت آمریکا شهامت نشان دادن عکسالعمل شدید علیه اسرائیل را ندارد. دولتی که برده رأی یهودیان کشور خود و حمایت سازمان یهودیان جهان است، از خود نمیتواند ارادهای داشته باشد.
منبع: برگرفته از کتاب یک پیمانه آب یک پیمانه خون نوشته عذرا خطیبی
__________________________________
1. نوم چامسکی، مثلث سرنوشت، صفحه 58 این حمله به دستور آریل شارون که در آن وقت وزیر دفاع اسرائیل بود صورت گرفت.
2. Pearson
3. A. M. Lilienthal, The Zionist Connection, P. 569.
4. cook
5. نوم چامسکی، مثلث سرنوشت، صفحه 59 .
6. برای اطلاع بیشتر، به فصل هفدهم کتاب The Zionist Connection نوشته آلفرد لیلیینتال مراجعه شود.
iichs.ir/vdcdxz0x.yt0kk6a22y.html