در قانون اساسی مشروطیت، از مجلس با عنوان «مهمترین رکن مشروطیت» یاد شده و وظایف مهمی برای آن تعیین گردیده بود؛ به گونهای که این مجلس افزون بر تصویب قانون، حق اظهارنظر در تمام امور مهم کشور را داشت، اما با روی کار آمدن رضاشاه، این وضعیت استمرار نیافت؛ به گونهای که عینالسلطنه در روزنامه خاطرات خود مینویسد: آن وقت مجلس فیالجمله اقتداری داشت و مثل حالا نبود که ...
با انقلاب مشروطیت، نهادهای دموکراتیک در ایران پدیدار گشت. در رأس این نهادها، مجلس قرار داشت که اساس نظام مشروطه به حساب میآمد. در قانون اساسی مشروطیت، مجلس شورا از نقش و جایگاه بسیار مهمی برخوردار بود و در واقع، حافظ منافع و مصالح ملت بهشمار میآمد. در این قانون، از مجلس با عنوان «مهمترین رکن مشروطیت» یاد شده و وظایف مهمی برای آن تعیین گردیده بود؛ به گونهای که این مجلس افزون بر تصویب قانون، حق اظهارنظر در تمام امور مهم کشور را داشت، اما با روی کار آمدن رضاشاه، دخالتها و نفوذ مستقیم و غیرمستقیم حکومت در قوه مقننه، رؤیای مبارزین انقلاب مشروطه را نقش بر آب کرد. اولینبار در جریان برگزاری انتخابات دوره پنجم بود که مداخله دولت (رضاخان) در گزینش نمایندگان دلخواه، به گونهای بیسابقه افزایش یافت؛ و همین مجلس هم بود که موجبات صعود شبهقانونی رضاخان به سریر سلطنت ایران را فراهم کرد؛ مجلسی که اکثر نمایندگانش، حضور خود در مجلس را مرهون رأی و اراده مردم حوزههای انتخابیه خود نمیدانستند.
به طور کلی، از دوره هفتم تا دوره سیزدهم مجلس شورای ملی، یعنی از سالهای بین 1307 تا 1320، دوران تسلط رضاشاه بر قوه مقننه بود. به جرئت میتوان گفت رضاشاه مجلس را از نقش جدی و تعیینکنندهاش باز داشت و به جامهای تزئینی تبدیل کرد تا عریانی حاکمیت نظامی را بپوشاند. با توجه به همین مداخلات بود که عینالسلطنه در روزنامه خاطرات خود با نگاهی به مجالس عصر مشروطه مینویسد: «آن وقت مجلس فیالجمله اقتداری داشت و مثل حالا نبود که یک اداره دولتی باشد و هر قانونی را میل دارند شب به آنها دستور داده، کی مخالف میشود، کی دفاع میکند، بالاخره رئیس رأی بخواهد و همه قیام کنند».1
اکثر نمایندگان مجلس پنجم، حضور خود در مجلس را مرهون رأی و اراده مردم حوزههای انتخابیه خود نمیدانستند
عدهای از نمایندگان مجلس دوره پنجم، از جمله محمدتقی بهار، در ملاقات با رضاخان
شماره آرشیو: 8611-7ع
پی نوشت:
1. مسعود سالور و ایرج افشار (به کوشش)، روزنامهخاطراتعینالسلطنه، ج 10، تهران، اساطیر، 1377، ص 7688. https://iichs.ir/vdcd.50n2yt09za26y.html