انتشار خبر بازگشت امام به ایران؛

تلاش حامیان پهلوی برای لغو سفر امام

کارتر از تصمیم بازگشت امام خمینی بسیار شوکه می‌شود و در ادامه می‌نویسد: «صبح خیلی زود ژیسکارد را فراخواندم، و از او خواستم با آیت‌الله خمینی تماس بگیرد و هر کاری می‌تواند انجام دهد تا عزیمت آیت‌الله خمینی از فرانسه را به تأخیر بیندازد...».
تلاش حامیان پهلوی برای لغو سفر امام
یکی از مهم‌ترین بزنگاههای تاریخی در فرآیند به ثمر نشستن انقلاب اسلامی ایران، تصمیم امام خمینی مبنی بر بازگشت از پاریس به تهران بود. از هنگام اعلام این تصمیم، مقامات و رسانه‌های خارجی واکنشهایی را نشان دادند که نشان از اهمیت این تصمیم امام داشت. بنابراین در این نوشتار به امر بازگشت امام خمینی و بازخوردهایی که این تصمیم در نزد مقامات و خبرنگاران خارجی داشت، خواهیم پرداخت و تلاش خواهیم کرد تا نظرات آنان را در خصوص تصمیم امام خمینی مبنی بر بازگشت به ایران بازگو کنیم.
 
آغاز مبارزه امام خمینی با رژیم شاه
امام خمینی مبارزه خود با سیاستهای ضدمذهبی محمدرضاشاه را در ابتدا با هشدار به شاه برای انجام اصلاحات آغاز کرد. مبارزه ایشان با رژیم شاه از آنجایی آغاز شد که تغییری در وضعیت حوزه علمیه حادث شد. به گونه ای که آیت‌الله بروجردی فوت کرد و فوت ایشان خلأ قدرتی را در رهبری شیعه به وجود آورد. در کنار این مهم، پیشنهاد لایحه اصلاحات ارضی در ایران، دادن حق رأی به زنان و به رسمیت شناختن اسرائیل زمینه را برای اتحاد روحانیت در راستای مخالفت با شاه فراهم ساخت. 
 
در همین زمان بود که امام خمینی مخالفت خود را با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1341 اعلام داشت و برای نخستین بار به عنوان چهره‌ای سیاسی در اذهان ایرانیان شناخته شد. از دیگر مواردی که خشم امام خمینی را نسبت به اقدامات شاه برانگیخت، اعطای کاپیتولاسیون به مشاوران و مستشاران نظامی آمریکا و وابستگان آنها بود. در کنار این اقدام، بر اساس لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی با اعطای حق رأی به زنان موافقت شد و از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، قید تحلیف به قرآن کریم حذف و سوگند با هر کتاب آسمانی جایگزین آن گشت.1 مجموع این عوامل باعث شد تا امام خمینی سکوت را شکسته و مخالفت خود را با اقدامهای شاه علنی سازد که خود زمینه ساز حوادث گوناگونی شد که یکی از مهم‌ترین آنها قیام 15 خرداد بود.
 
قیام 15 خرداد و تبعید امام خمینی
اعتراضات امام خمینی به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی سبب شد تا قیامی در راستای حمایت از ایشان صورت گیرد. این قیام به تهران محدود نشد و اصفهان، شیراز، مشهد و تبریز را هم در بر گرفت. البته رژیم شروع به سرکوب مردم کرد و با کمک نیروهای مسلح بعد از گذشت سه روز وضعیت را به حالت عادی بازگرداند. شاه پس از قیام 15 خرداد 1342، بسیاری را دستگیر و امام خمینی را به ترکیه تبعید کرد که امام پس از ترکیه به عراق رفت و شاه مخالفان را به شدت سرکوب کرد.2 مبارزات امام خمینی با رژیم شاه در عراق نیز ادامه داشت و این مبارزات به گونه‌ای بود که عراق شرط ادامه حضور امام خمینی در خاک این کشور را دست کشیدن از مبارزه عنوان کرد ولی امام خمینی این شرط را نپذیرفت و پس از مشورت با نزدیکان خود، به پاریس هجرت کرد.
 
بازتاب تصمیم بازگشت امام خمینی در بین مقامات خارجی
امام خمینی در فرانسه نیز به مبارزات خود با رژیم شاه ادامه داد. این مبارزات ادامه داشت تا در اواخر دی‌ماه اخباری مبنی بر بازگشت امام خمینی به ایران مطرح شد که این مهم در نزد مقامات خارجی و داخلی اهمیت فراوان داشت و واکنشهایی را به وجود آورد. این تصمیم همه مقامات خارجی را غافلگیر کرده بود و ترسی عمیق را در وجود آنها نهادینه ساخت. کارتر در خاطرات خود می‌نویسد: «آیت‌الله خمینی قصد خود را برای بازگشت به ایران پس از عزیمت شاه اعلام کرده بود. من امیدوار بودم که او در فرانسه باقی بماند و به دولت جدید این شانس را بدهد تا نظم را برقرار نموده و به اعتصابات پایان دهد، اما آیت‌الله خمینی در 22 دی قاطعانه اعلام کرد که به ایران باز خواهد گشت. من باور داشتم که این حرکت باعث سرنگونی دولت بختیار خواهد شد و تنها جایگزین برای یک رژیم تندرو یا هر آشوب کاملی کودتای نظامی بود».3 
 
ژنرال هایزر نیز در خصوص تصمیم امام مبنی بر بازگشت به ایران بیان می‌کند که مهم این است که امام خمینی را دور از کشور نگاه داریم» و افزود «این بر عهده بختیار و (فرماندهان) ارتش است که چه بکنند. هر آنچه که آنان عملی کنند، مورد حمایت ما خواهد بود».  
بنابراین کارتر از تصمیم بازگشت امام خمینی بسیار شوکه می‌شود و در ادامه می‌نویسد: «صبح خیلی زود ژیسکارد را فراخواندم، و از او خواستم با آیت‌الله خمینی تماس بگیرد و هر کاری می‌تواند انجام دهد تا عزیمت آیت‌الله خمینی از فرانسه را به تأخیر بیندازد. ژیسکارد برای همکاری بسیار مشتاق بود. گفت راهی وجود ندارد تا جلوی عزیمت آیت‌الله خمینی از فرانسه را بگیرد، اما می‌تواند آن را کمی به تأخیر بیندازد. تنها سیاست دولت او حمایت از دولت بختیار بود... ژیسکارد گزارش داد که آیت‌الله خمینی "فعلاً" قصد ترک پاریس را ندارد... از عربستان سعودی، مصر، مراکش، اردن و چندین کشور مسلمان دیگر درخواست کردیم که از دولت جدید ایران حمایت کرده و خمینی را تشویق کنند تا به ایران نرود اما وی اعلام کرد که پس از 15 سال به زودی به ایران باز خواهد گشت».4 امام خمینی نیز هوشیارانه نسبت به این اقدامات موضعگیری کرد و دکتر صادق طباطبایی در خاطرات خود به خوبی می‌نویسد که پیام کارتر به امام از طریق فرستاده ژیسکاردستن متضمن این نکته بود که برای بازگشت آرامش به کشور لازم است که شما از دولت بختیار حمایت کنید اما امام خمینی به صراحت اعلام می‌کند: «آمریکا می‌خواهد از راه پشتیبانی از دولت، رژیم را حفظ کند... به خیال خودشان، شاه را ببرند و بعد، بعد از یک مدتی، دوباره او را برگردانند».5 بنابراین امام خمینی کاملاً نسبت به نیت مقامات آمریکایی و فرانسوی آگاه بود و موضعگیری محکمی را اتخاذ کرد.
 
ژنرال هایزر نیز در خصوص تصمیم امام مبنی بر بازگشت به ایران بیان می‌کند که: «با واشنگتن تماس گرفتم. اولین حرف براون این بود که به بختیار و فرماندهان ارتش بگویید ما با آنها هستیم. به من گفت که باید سخت کار کنم تا تضمین نمایم که ارتش در حمایت از بختیار، متحد است. تعجب کردم، زیرا آنچه که او می‌گفت همان بود که من ظرف سه هفته  اخیر انجام داده بودم. برای تأکید در این زمینه، گفت: مهم این است که امام خمینی را دور از کشور نگاه داریم» و افزود «این بر عهده بختیار و (فرماندهان) ارتش است که چه بکنند. هر آنچه که آنان عملی کنند، مورد حمایت ما خواهد بود».6 
 
باید توجه داشت که مخالفت با بازگشت امام خمینی تنها به مقامات خارجی محدود نشده بود بلکه مقامات داخلی نیز در این مخالفت سهیم بودند به نحوی که بختیار در خاطرات خود که بخشی از پروژه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد می‌باشد می‌گوید: «یک روز سفیر فرانسه را خواستم ... گفتم مستقیماً شما به او (ژیسکاردستن) بگویید که بختیار از شما خواهش می‌کند که به هر تقدیر وسیله‌ای که می‌دانید، آمدن خمینی را به ایران به تعویق بیندازید. دیگر چگونگی‌اش را من از اینجا نمی توانم بگویم. می‌دانم که شما در یک مملکتی هستید که قانونی نمی‌توانید او را حبس بکنید و چه بکنید. ولی اگر بتوانید، من خیلی خوشحال می‌شوم».7 
 
بنابراین مقامات خارجی سر خود با بازگشت امام خمینی مخالفت نکردند بلکه خواسته مقامات داخلی نیز همین بود و هر دو گروه از هیچ تلاشی در راستای جلوگیری از برگشت امام خمینی به ایران فروگذار نکردند؛ اما امام خمینی قاطعانه و با صراحت تصمیم خود را اعلام کرده بود و از اجرایی ساختن این تصمیم اطمینان داشت. بر همین اساس هیچ‌گونه شکی به خود راه نداد و بهترین تعبیر از اطمینان امام خمینی را باید در گزارش خبرنگاری دید که از نزدیک شاهد این وقایع بوده است. در همین راستا «کلود وان آنژلان» خبرنگار و روزنامه‌نگار فرانسوی در خصوص بازگشت امام خمینی به ایران خاطرات خود را این‌گونه می‌نویسد: «آخرین نماز امام خمینی در خاک فرانسه را مشاهده کردم. ایشان قرار بود، پس از سالها تبعید به ایران بازگردد، ولی چهره‌شان به قدری آرام بود که نمی‌شد هیچ چیزی را آز آنچه که در دل و فکر دارد، فهمید و این امر کار تحلیل اقدامات و رفتارهای وی را بسیار سخت می‌کرد».8
 
نتیجه‌گیری
آنچه در خصوص تصمیم بازگشت امام خمینی به ایران حائز اهمیت است، ترس و نگرانی مقامات خارجی و داخلی نسبت به بازگشت ایشان می‌باشد، به نحوی که تحولاتی مانند اعتصاب و راهپیمایی در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی ایران نشان از تصمیم قاطع مردم مبنی بر حمایت از امام خمینی داشت. بر همین اساس مقامات خارجی و داخلی در هنگام شنیدن اخباری که خبر از بازگشت امام خمینی به ایران می‌داد سخت نگران شدند و هر تلاشی را صورت دادند تا مانع از این بازگشت شوند؛ اما امام خمینی به خود و طرفداران چشم به راه خود اطمینان داشت و این اطمینان زمینه بازگشت امام خمینی به ایران را فراهم کرد.

امام خمینی در حال خروج از محل اقامت اولیه خویش در نوفل لوشاتو

پی نوشت:
 
 
1.محسن میلانی، شکل‌گیری انقلاب اسلامی، از سلطنت پهلوی تا جمهوری اسلامی، ترجمه مجتبی عطار زاده، تهران، نشر گام نو، 1381، صص 104- 107.
2.یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه احمد گل‌محمدی، محمدابراهیم فتاحی، تهران، نشر نی، 1396، چاپ بیست و پنجم، صص 523- 524.
3.جیمی کارتر، ایران در خاطرات جیمی کارتر، ترجمه ابراهیم ایران نژاد، طیبه غفاری، تهران، نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، صص 36- 37.
4.همان، ص 37.
5.صادق طباطبایی، خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطبایی (جلد سوم)، تهران، موسسه چاپ و نشر عروج، 1387، ص 196.
6.رابرت هایزر، مأموریت در تهران (خاطرات ژنرال هایزر)، ترجمه ع رشیدی، تهران، موسسه اطلاعات، چاپ دوم، 1365، ص 207.
7.مجموعه تاریخ شفاهی ایران، متن کامل خاطرات شاپور بختیار نخست وزیر ایران (1357)، ویراستار حبیب لاجوردی، تهران، صفحه سفید، چاپ دوم، 1386، صص 122- 123.
8.پرتال امام خمینی، خاطرات یک خبرنگار: واکنش جالب امام به یک سؤال، تاریخ انتشار: 1395/08/19، قابل دسترس در:
https://goo.gl/Ab4JJq
  https://iichs.ir/vdcd.s0k2yt0sfa26y.html
iichs.ir/vdcd.s0k2yt0sfa26y.html
نام شما
آدرس ايميل شما