«آمریکایی‌ها از نزدیکی روس‌ها به ایران خوششان نیامده»!/ جریانات روز را به درستی به اطلاع شاه نمی‌رسانند!/ بختیار کارهایی انجام داده که هر کدامش برای اعدام او کافی است!/ حداکثر شهریه مدارس ملی تعیین می‌شود/ هیئت اقتصادی ایران به رومانی می‌رود/ یک قاچاقچی کشته شد/ وزیر خارجه تونس به ایران می‌آید/ نماینده ایران به اوضاع مناطق اشغالی اسرائیل رسیدگی می‌کند/ لایحه جلوگیری از ورود غیرمجاز کشتی‌های خارجی/ کارشناسان بانک جهانی طرح‌های ایران را بررسی کردند/ پزشکان جواب می‌دهند: در شهرستان‌ها زندگی اطبا فلج می‌شود!/ مرغ عزا و عروسی/ سرمایه‌گذاری در نیروی برق/ انتقاد نویسنده یک روزنامه از حذف القاب علمی در مکاتبات اداری!/ شایعات درباره تغییر سفرا!/ دستگاه بلدیه چون مسئول آن بیمار است!
۲۴  تیر ۱۳۴۷


«آمریکایی‌ها از نزدیکی روس‌ها به ایران خوششان نیامده»!

بر اساس یک سند ساواک به تاریخ 24 تیر 1347 «ساعت 11 روز چهارشنبه گذشته (19 /4 /47) دکتر علی امینی، نخست‌وزیر پیشین، ضمن یک مذاکره خصوصی درباره شایعه تغییر کابینه می‌گفت که معلوم شده از نزدیکی روس‌ها به ایران آمریکایی‌ها چندان دل خوشی ندارند.
در این سند به نقل از علی امینی ادعای توافق در آمریکا برای جایگزینی اسدالله علم به جای هویدا مطرح و آمده است: در سفر اخیر اعلیحضرت همایونی به آمریکا ضمن مذاکراتی که انجام گرفته آقای علم مورد توافق قرار گرفته است و اکنون هم که کمی جلوی روس‌ها را گرفته‌اند و بعضی انتقاداتی که از آنها در جراید می‌شود و حملات مختصری هم به دولت شروع شده کلیه برای زمینه‌چینی دولت آینده است.
سپس دکتر امینی در مورد آقای علم و آقای هویدا اظهارنظر کرد و اظهار داشت: آقای علم از هر نظر از آقای هویدا و ادعای پوچ رفقای ایشان که مملکت را با حرف و آمارهای دروغی اداره می‌کنند شایسته‌تر است.
 

جریانات روز را به درستی به اطلاع شاه نمی‌رسانند!

در بخش دیگری از این سند آمده است: بحث در مورد وضع مایحتاج زندگی و نان و گوشت و صدور گندم مطلبی بود که در این جلسه خصوصی مطرح شد و دکتر امینی در این مورد اظهار داشت: مثل اینکه جریانات روز را به طور صحیح به شرف عرض اعلیحضرت همایونی نمی‌رسانند والا اطلاعی که من از اخلاق شاهنشاه دارم محال است یک دقیقه بگذارند وضع بدین نحو ناراحت‌کننده باقی باشد و مردم به خاطر شخص شاه مملکت این وضع را تحمل می‌کنند والا اکثریت مردم از اوضاع داخلی مملکت و گرانی ناراحت هستند.
 

بختیار کارهایی انجام داده که هر کدامش برای اعدام او کافی است!

 سپس دکتر امینی در پیرو اظهاراتش از تحویل تیمور بختیار طبق نوشته جراید به کشور ایران صحبت نمود و در این مورد اظهار داشت: باید سنجید چگونه بختیار تحویل ایران می‌شود و فقط در چهارچوبه تقاضای دادگستری لبنان محاکمه می‌گردد و کلیه این تشریفات برای تحویل او انجام می‌گیرد و تیرباران شدن بختیار قطعی می‌باشد و وی کارهایی انجام داده که هر کدام آن برای اعدامش کافی می‌باشد.
دکتر امینی درباره وضع پولی مملکت اظهار داشت: بانک مرکزی ایران فقط چاره‌ای جز انتشار اسکناس برای کارهای جاری مملکت ندارد؛ زیرا به واسطه عدم جریان کارهای برنامه چهارم اغلب کارها خوابیده و بیکاری روزبه‌روز زیاد می‌شود و مؤسسات از فعالیت خود کم می‌کنند و من اطلاع ندارم که آیا در سفر اخیر توانسته‌اند پولی از آمریکا قرض کنند یا خیر؟
این سند می‌افزاید: ضمنا در تاریخ فوق ابوالفضل تولیت،[1] نماینده اسبق مجلس شورای ملی، و علی مشیری، از قضات معروف دادگستری و دادستان کل سابق، با دکتر امینی ملاقات و مذاکرات محرمانه‌ای انجام داده‌اند.[2]
 

حداکثر شهریه مدارس ملی تعیین می‌شود

برای شهریه مدارس ملی، به‌موجب آیین‌نامه جدیدی که در دست تهیه است، حداکثری تعیین خواهد شد.
در آیین‌نامه جدید مدارس ملی، حداکثر میزان شهریه دبستان‌ها و دبیرستان‌ها متفاوت خواهد بود و سرمایه‌گذاری مدارس ملی، میزان پرداخت مال‌الاجاره و مخارج دیگر در تعیین میزان شهریه مؤثر می‌باشد. تعیین حداکثر شهریه و مقررات دیگر پس از تصویب این آیین‌نامه به مرحله اجرا درمی‌آید.[3]
 

هیئت اقتصادی ایران به رومانی می‌رود

کمیسیون مشترک وزیران ایران و رومانی در پایان ماه جاری در رومانی تشکیل جلسه خواهد داد. به همین مناسبت، هیئت نمایندگی ایران برای شرکت در اجلاسیه مذکور و انجام مذاکرات جدید اقتصادی به آن کشور سفر خواهد کرد.
ریاست هیئت مذکور با آقای علینقی عالیخانی، وزیر اقتصاد، می‌باشد و اعضای آن عبارت‌اند از: آقایان حسین کاظم‌زاده، معاون نخست‌وزیر و نماینده سازمان برنامه؛ رکن‌الدین سادات تهرانی، معاون وزارت اقتصاد؛ میرحیدر، معاون وزارت کشاورزی؛ بیات، معاون وزارت منابع طبیعی؛ علینقی فرمانفرمائیان، مدیر عامل بانک اعتبارات صنعتی؛ امیر پرویز، مدیر عامل بنگاه توسعه ماشین‌های کشاورزی؛ مصباح جالینوس، مدیر عامل شرکت برق منطقه‌ای تهران؛ رادفر، نماینده وزارت آب و برق؛ و هاشم عمیدی، کارشناس وزارت اقتصاد.
سفر هیئت اقتصادی ایران به رومانی روز 28 تیرماه آغاز می‌شود و قریب ده روز به طول خواهد انجامید و وزیر اقتصاد در روزهای آخر به هیئت ایران ملحق خواهد شد. به مناسبت سفر این هیئت، شب گذشته مجلس ضیافتی از طرف سفارت رومانی ترتیب یافته بود که در آن وزیر اقتصاد و اعضای هیئت نمایندگی ایران و گروهی از شخصیت‌های اقتصادی شرکت داشتند.[4]
روزنامه «آیندگان» نیز نوشت: دوره نهایی مذاکرات نفتی ایران و رومانی در این هفته پایان یافت و طرفین نسبت به فروش متجاوز از 5/ 3 میلیون تُن نفت خام به توافق رسیدند.
این مذاکرات از هفته گذشته با حضور هیئت نمایندگی رومانی به ریاست آقای مارکو، مدیر کل وزارت بازرگانی خارجی رومانی، در شرکت ملی نفت ایران جریان داشت و پس از بررسی مسائل مختلف و رفع مشکلات موجود درباره فروش سه میلیون و 550 هزار تُن نفت خام به رومانی در ظرف سه سال توافق حاصل شد.
بر اساس این توافق که به‌زودی منجر به امضای قرارداد می‌گردد، رومانی از سال مسیحی جاری تا سال 1970 جمعا در حدود سه میلیون و 550 هزار تُن نفت خام در مقابل فروش ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی از ایران خریداری می کند.
قرار است در سال 1968 در حدود 400 هزار تُن، در سال 1969 در حدود 2/ 1 میلیون تُن و در سال 1970 در حدود یک میلیون و 650 هزار تُن نفت خام به رومانی فروخته شود. این مقدار نفت از محل 20 میلیون تُن اضافه تولید کنسرسیوم نفت که در اختیار شرکت ملی نفت قرار می گیرد تامین خواهد شد.[5]
 

ملاقات وزیر اطلاعات با پادشاه مغرب

روزنامه «اطلاعات» نوشت: آقای منصور، وزیر اطلاعات، امروز با پادشاه مراکش ملاقات کرد.
سلطان حسن دوم، پادشاه مغرب، در این ملاقات پیرامون روابط دوستانه دو کشور بیاناتی ایراد کرد.
در این شرفیابی، سفیر ایران و همراهان وزیر اطلاعات حضور داشتند.
آقای جواد منصور، وزیر اطلاعات که به دعوت وزیر اطلاعات مغرب به آن کشور سفر کرده است، به اتفاق همراهان از رباط به ایالت طنجه سفر کرد و از موزه هنرهای زیبا، مؤسسات آموزشی و آثار باستانی شهر تتوان دیدن کرد؛ سپس قسمت‌های مختلف یک هتل بزرگ که به منظور جلب سیاحان در این منطقه در کنار دریای مدیترانه ایجاد شده است، مورد بازدید ایشان قرار گرفت.[6]
 

یک قاچاقچی کشته شد

ضمن زدوخوردی که مأمورین گشت ژاندارمری با عده‌ای از قاچاقچیان مسلح به عمل آوردند، یکی از آنها کشته شد و بقیه درحالی‌که پنج صندوق چای و یک قبضه اسلحه از خود برجای گذاشتند، متواری گردیدند.[7]
 

وزیر خارجه تونس به ایران می‌آید

آقای حبیب بورقیبه، وزیر خارجه تونس، در رأس یک هیئت اقتصادی فردا به ایران می‌آید.
اعضای این هیئت را که مدت یک هفته میهمان وزیر اقتصاد خواهند بود، شانزده نفر از شخصیت‌های اقتصادی و بازرگانی عهده‌دارند. آقای حبیب بورقیبه فرزند رئیس‌جمهور تونس می‌باشد.[8]
 

بازدید دانشجویان از پالایشگاه تهران

روزنامه «اطلاعات» نوشت: به دعوت شرکت ملی نفت ایران، بامداد امروز، 250 نفر از دانشجویان ممتاز دانشگاه‌های ایران و دانشجویان ایرانی مقیم خارج از کشور از پالایشگاه نفت تهران دیدن کردند.
در آغاز، دانشجویان مزبور، در محلی که نمونه کوچکی از پالایشگاه تهران در آن ساخته شده بود، اجتماع نمودند و توضیحات کلی پیرامون نحوه کار پالایشگاه به اطلاع آنان رسید و سپس واحدهای مختلف پالایشگاه تهران مورد بازدید دانشجویان قرار گرفت.
دانشجویان سپس از تأسیسات انبار انتهایی ری و خطوط لوله سراسری نیز دیدن کردند و پس از پایان بازدید، ناهار را در پالایشگاه تهران صرف نمودند.[9]
 

نماینده ایران به اوضاع مناطق اشغالی اسرائیل رسیدگی می‌کند

«رویتر» 14 ژوئیه از امّان پایتخت اردن گزارش داد: هانی خیر، دبیر کل مجلس ملی اردن، گفت: ما هنوز در انتظار اجازه مقامات اسرائیلی برای بازدید یک هیئت پارلمانی از کشورهای مختلف از وضع زندگی اعراب در مناطق اشغالی هستیم.
هانی خیر گفت: کنگره اتحادیه بین‌المجالس که در آوریل گذشته در «داکار» تشکیل شده بود، تصمیم گرفت که عده‌ای از اعضای خود را به مناطق اشغالی بفرستد و مجلس ملی اردن نامه‌ای از اتحادیه بین‌المجالس دریافت داشته که در آن گفته می‌شود اتحادیه هنوز در انتظار اجازه مقامات اسرائیلی است.
در نامه گفته شده که نمایندگان ایران، بلژیک، فنلاند، آمریکا، اسپانیا و کانادا باید از مناطق اشغالی دیدن کنند.[10]
 

لایحه جلوگیری از ورود غیرمجاز کشتی‌های خارجی

در جلسه عصر دیروز کمیته مرکزی فراکسیون پارلمانی حزب ایران نوین، لوایح مربوط به جلوگیری از ورود غیرمجاز کشتی‌های خارجی و صید غیرمجاز در آب‌های ساحلی جنوب ایران مطرح شد و موافقت گردید این لایحه تقدیم مجلس شود.
در این جلسه همچنین لایحه مربوط به مرکز توسعه صادرات ایران وابسته به وزارت اقتصاد و اساسنامه صندوق توسعه کشاورزی ایران مطرح گردید و این لوایح برای تقدیم به پارلمان آماده گردید.[11]
 

کارشناسان بانک جهانی طرح‌های ایران را بررسی کردند

چهار نفر از کارشناسان بانک جهانی که به ایران آمده‌اند، طرح‌های متعددی را که برای اجرای آنها ایران احتیاج به وام دارد، مورد بررسی قرار دادند.
از جمله این طرح‌ها، ایجاد سردخانه‌های بزرگ، احداث کارخانجات پتروشیمی، طرح‌های کشاورزی، شیلات، سیمان و آلومینیوم و فعالیت‌های معدنی در زمینه سرب، مس و طلا می‌باشد.
در زمینه طرح‌های راه‌سازی، طرح احداث جاده کمربندی تهران، جاده جدید کرج به چالوس و ساختمان پل زاینده‌رود، اطلاعاتی در اختیار نمایندگان بانک جهانی قرار گرفته است.[12]
 

پزشکان جواب می‌دهند: در شهرستان‌ها زندگی اطبا فلج می‌شود!

روزنامه «اطلاعات» نوشت: در جلسه علنی دیروز مجلس شورای ملی این سؤال مطرح شد که چرا پزشکان به شهرستان‌ها نمی‌روند درحالی‌که شهرستان‌ها به مراتب بیش از تهران نیاز به خدمات درمانی و پزشک و جراح و ماما دارند.
به دنبال طرح این سؤال در مجلس شورای ملی، خبرنگاران اجتماعی روزنامه «اطلاعات» با چند تن از اطبا که در خدمات مختلف پزشکی فعالیت دارند، گفت‌وگو کردند و ما برای بررسی این مسئله، که فعلا به صورت یک مشکل اجتماعی در آمده است، نظرات پزشکان را در پاسخ به این سؤال که چرا به شهرستان‌ها نمی‌روند منعکس می‌سازیم.
 

انتقال مشکل است

آقای دکتر اعتمادی، رئیس کمیسیون بهداری مجلس شورای ملی که سال‌هاست معاونت اجرایی و فنی وزارت بهداری را عهده‌دار بود، گفت: «من از نزدیک با شکایت‌های پزشکان و اینکه چرا پزشکان به شهرستان‌ها نمی‌روند آشنایی دارم. یک پزشک که به شهرستان می‌رود، انتقالش به تهران سخت می‌شود.
البته در سال‌های اول خدمت که پزشک جوان است و بی زن و بچه، انجام خدمت برای آنها در شهرستان‌های دوردست مشکل چندانی ندارد، ولی آنها فکر عاقبت کار را می‌کنند که با زن و بچه چطور می‌توانند در شهرستان‌های دور دست زندگی کنند درحالی‌که شرایط زندگی در شهرستان‌ها سخت است.
 

زندگی فلج

«مسئله دیگر این است که در شهرستان‌ها، لااقل حداقل امکانات زندگی برای پزشکان فراهم نیست. پزشکی که سال‌ها تهران و یا کشورهای خارج زندگی کرده است، هر قدر هم علاقه‌مند باشد و بخواهد فداکاری کند، در این شرایط نمی‌تواند زندگی کند زیرا زندگی او در شهرستان فلج می‌شود.»
دکتر اسماعیل نباتی، جراح، گفت: «شهرستان‌های درجه یک احتیاج به جراح ندارند چون به حد کافی دارند. شهرستان‌های درجه دو و سه قابل زندگی نیست. اگر وسایل زندگی و همچنین وسایل کار فراهم شود، با کمال میل به شهرستان‌ها خواهم رفت.»
آقای دکتر علی‌اکبر پورعلی گفت: «پزشکان با رفتن به شهرستان‌ها از مراکز علمی کاملاً دور می‌شوند و سال‌های سال از علم جدید طبابت بی‌اطلاع می‌مانند. برای متخصصین در شهرستان‌ها، درآمد مطب خیلی ناچیز است و ارزش کار آن‌ها روشن نیست. در این مناطق وسایل جراحی پیدا نمی‌شود و با چاقو هم نمی‌شود جراحی کرد. در سازمان‌های دولتی از لحاظ پرداخت حقوق فرقی بین یک طبیب که حداقل پنج سال بیشتر زحمت کشیده و با پزشکان عادی، وجود ندارد.»
آقای دکتر عبدالله‌زاده که مدت پنج سال در خارج از تهران و در بخش‌ها و شهرستان‌های مختلف خدمت کرده است، گفت: «در این بخش‌ها و شهرستان‌ها حتی برای تحصیل بچه‌های یک طبیب مدرسه وجود ندارد و سازمان‌های دولتی به هیچ وجه وسایل انتقال طبیب را به تهران فراهم نمی‌کنند. ریش‌سفیدان محل در کار طبابت اعمال نفوذ می‌کنند. از طرف دیگر حقوقی نیز که پرداخت می‌شود آن قدر قابل توجه نیست. روی این اصل می‌فرمایند پزشکان به چه دل خوشی به شهرستان‌ها بروند!»
 

مرغ عزا و عروسی

آقای دکتر یزدان‌پناه گفت: «باید پرسید خدمت در شهرستان‌ها چه اشکالاتی ندارد؟ در شهرستان‌ها پزشکان به‌ناچار باید تابع مقامات محلی شوند و از طرف دیگر مردم هم چه انتظارات و توقعاتی که ندارند! برای کار در شهرستان‌ها، خیلی‌ها را باید راضی کرد و صریح‌تر بگویم پزشکان را در شهرستان‌ها تیغ می‌زنند. پزشک هر نامه‌ای به سازمان مربوطه می‌نویسد، جواب نمی‌رسد. گویا مقامات مسئول در تهران در این مواقع چیزی نمی‌شنوند.[13]
 

سرمایه‌گذاری در نیروی برق

حبیب چینی در ادامه سلسله یادداشت های خود درباره «سرمایه گذاری در نیروی برق» در شماره امروز «اطلاعات» نوشت: مقامات مسئول تأمین برق کشور از سرمایه‌گذاری در نیروی برق به عنوان یک سرمایه‌گذاری اقتصادی که باید دارای بازده مستقیم باشد، سخن می‌گویند. برنامه عمرانی چهارم نیروی برق را از نقطه نظر دیگری می‌نگرد و می‌گوید: «بررسی‌های جهانی که به عمل آمده است، ارتباط مستقیم بین رشد صنعتی و افزایش درآمد ملی را با مصرف نیروی برق نشان می‌دهد. بنابراین توسعه اقتصادی کشور و موفقیت در اجرای برنامه‌های صنعتی مستلزم توسعه صنعت برق نیز می‌باشد».
بدیهی است برای بنگاه برق شاید طبیعی باشد که برق را مانند یک کالای تجاری در نظر بگیرد؛ زیرا این بنگاه که بر اصول تجاری اداره می‌شود، ملزم هست در آخر هر سال ترازنامه مثبتی با سود قابل ملاحظه و یا لااقل بدون ضرر ارائه دهد. طبعا دوام هر شرکتی نیز بسته به این است که ضرر ندهد، اما عقیده نویسنده این است که بین هدف انفرادی بنگاه برق با هدف کلی برنامه عمرانی چهارم سازگاری لازم به‌وجود آید.
طی برنامه سوم از طریق نصب مولدهای جدید برق، 827200 کیلووات برق اضافه بر تولید قبلی در مراکز عمده مصرف به‌دست آمد. به علاوه برای شهرهای متوسط 80350 کیلووات برق جدید تأمین گردید و 34450 کیلووات نیز بر نیروی برق شهرهای کوچک افزوده شد. در این مدت تهران 25000 کیلووات برق از مولدهای جدید گازی، 247500 کیلووات از مولدهای بخاری و 22000 کیلووات از مولدهای آبی به‌دست آورد.
هیچ‌کس نمی‌تواند این فعالیت‌ها را حقیر بشمارد همچنان که هیچ مقام مسئولی نباید به این پیشرفت‌ها قانع باشد.
ما در مسائل اجتماعی با وضع خاصی روبه‌رو هستیم. ما با عطش سیری‌ناپذیر یک ملت روبه‌رو هستیم؛ ملتی که با کار و فعالیت خود می‌خواهد بر عقب‌ماندگی قرون و اعصار چیره شود؛ ملتی که می‌خواهد بهتر زندگی کند. برق در تحقق این آرزوها نقش مهمی دارد.
با وجود آنکه تولید اضافی برق در برنامه سوم از 794 هزار کیلووات پیش‌بینی اولیه به 942 هزار کیلووات در آخر برنامه افزایش یافت و از برنامه پیش‌بینی‌شده به طرز آشکاری فراتر رفت، مع‌هذا اینک می‌بینیم در پرمصرف‌ترین فصل سال بین تولید و مصرف برق هماهنگی وجود ندارد.
ازآنجاکه باید از گفته‌های خود نتیجه مثبت بگیریم، باید تأکید کنیم برنامه چهارم نمی‌تواند و نباید نسبت به تأمین نیروی برق کشور طی پنج سال آینده دید محدودی داشته باشد.
محاسباتی که برای برآورد احتیاج برق در پنج سال و بهتر است گفته شود در ده سال آینده می‌شود، باید مبتنی بر اصول بسیار صحیح و دقیق باشد. اجمالا این محاسبات باید به این نکات دقیقا توجه نماید:
توسعه کارخانه‌ها، توسعه خیابان‌ها و افزایش خانه‌ها و اماکن عمومی و ادارات، توسعه وسایل برقی، بالا رفتن درآمد سرانه که طبعا مردم را نسبت به مصرف برق دست‌ودلبازتر می‌نماید، اختراعات و اکتشافات جدید در زمینه وسایل روشنایی که ممکن است مثلا لامپ‌های قوی و پرمصرف را جانشین لامپ‌های قبلی نماید، کالاهایی از قبیل گاز که ممکن است در مصرف برق تأثیر بگذارد.
کافی نیست در آخر برنامه چهارم، تولید و مصرف برق برابر باشد؛ زیرا در آن صورت از فردای آن روز مشکل کمی عرضه آشکار خواهد شد. برق از جمله کالاهایی است که باید همواره عرضه آن بیش از تقاضای آن باشد تا توسعه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی که با این کالا سروکار دارد، بدون اشکال امکان‌پذیر گردد.
طی پنج سال آینده قرار است 48 میلیارد ریال در صنعت برق سرمایه‌گذاری شود که 10 میلیارد ریال آن از محل درآمد شرکت‌های برق خواهد بود و 38 میلیارد ریال آن از محل درآمد برنامه عمرانی کشور تأمین خواهد گردید. آیا این مبالغ هنگفت سبب خواهد شد که بین عرضه و تقاضای واقعی تعادل برقرار گردد؟
نتیجه منتظره از خرج این وجوه این است که یک میلیون و 621 هزار کیلووات برق اضافه بر تولید کنونی در شبکه عمومی برق کشور که مربوط به نقاط عمده مصرف می‌باشد، تولید گردد؛ یعنی ظرف پنج سال آینده تولید برق تقریبا 5/ 2 برابر خواهد شد، یا به عبارت دیگر حدودا 5/ 1 برابر بر تولید کنونی اضافه خواهد شد.
محاسبات برنامه چهارم حاکی است علاوه بر این مقدار نیروی برق، شبکه‌های دیگری از جمله برای شهرهای کوچک و متوسط ایجاد خواهد شد. برآورد برنامه چهارم این است که در پایان این دوره، تولید و مصرف برق هماهنگ و مساوی خواهد بود.
پنج سال بعد روشن خواهد شد که این پیش‌بینی تا چه اندازه تحقق خواهد پذیرفت.
یک نکته را نباید از نظر دور داشت و آن این است که برق را باید به عنوان یک عامل زیربنایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور محسوب داشت و از سرمایه‌گذاری در این رشته نباید انتظار منفعت مستقیم داشت. هر کمکی که به وزارت آب و برق و سازمان‌های منطقه‌ای برق بشود تا بتوانند برنامه‌های خود را سریع‌تر و بهتر پیش ببرند، کمکی است که به توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور می‌شود و در عین حال امیدواریم دستگاه‌های مسئول آن چنان تحرکی به کار خود بدهند که در برابر هر تغییر ناگهانی، خاموشی‌های مکرر و ناگهانی پیش نیاید.[14]
 

انتقاد نویسنده یک روزنامه از حذف القاب علمی در مکاتبات اداری!

«مسعود فقیه» در ستون «انتقاد» شماره امروز «اطلاعات» نوشت: طی تصمیم اخیر دولت که حتماا آن را شنیده یا در جراید خوانده‌اید، عنوان دکتری و مهندسی از جلوی اسامی برداشته شد و از این پس در مکاتبات و مکالمات اداری، کارکنان دولت موظف شده‌اند که از ذکر این کلمات خودداری کنند.
عناوین تحصیلی در این کشور یکی از مشکلات بود، آن هم به جهتی که عرض خواهم کرد، ولی گمان نمی‌کنم کسی باشد که بگوید این عناوین یکی از مشکلات اساسی بود. مشکلی که به آن اشاره کردم این است که هر کسی بدون استحقاق به خود اجازه می‌دهد عنوانی برای خود بتراشد. شاید بسیار دیده و شنیده باشید که شاگرد داروساز که حتی استادکارش نیز عنوان دکتری ندارد، خود را دکتر می‌خواند؛ نقشه‌بردار خود را مهندس می‌نامد و گاهی دامنه این کار به جایی می‌رسد که این افراد بر روی کارت ویزیت خود نیز این عناوین را چاپ می‌کنند.
از طرف دیگر، مؤسساتی که برای کار خود و تربیت متخصص در حرفه مربوط به خود کلاس‌هایی ترتیب می‌دهند، برای اینکه عده‌ای جوان را به خود جلب کنند، به دروغ به آنها می‌گویند که ارزش گواهی‌نامه این کلاس در حدود مهندسی است و یا لیسانس است و به این ترتیب ما در حال حاضر عده‌ای را می‌شناسیم که مثلا لیسانس در مدیریت مهمانخانه دارند یا مهندسی در تنظیم نور سالن هستند و ده‌ها نظایر آن، که بی‌شک بارها به آن برخورد کرده‌اید.
و همان طور که گفتم این لیسانس‌ها، مهندس‌ها و دکترها را شورای عالی فرهنگ و مالا قوانین موجوده کشور به رسمیت نمی‌شناسد، ولی عده‌ای نیز برای خود با در دست گرفتن این نوع مدارک داعیه دارند.
این اشکال که البته هیچ‌گاه یک اشکال بزرگ و اساسی نبود، وجود داشت و اگر قرار بود که این مشکل که در طبقه‌بندی مشکلات اجتماعی مثلا مقام صدوبیست‌وچهارم را داشت، برداشته شود، راه این نبود که مقام علمی و تحصیلی افراد را نادیده بگیرند.
حال علت اجتماعی و روانی آن چیست؟ سخن به درازا می‌کشد، ولی این علاقه به‌هیچ‌وجه برای دیگران مزاحمتی ندارد و شاید در کشور در حال رشدی مثل ایران دلبستگی به این عناوین موجب کوشش بیشتر جوان‌ها برای درس خواندن بیشتر و نیل به درجات بالاتر باشد.
ذکر عنوان تحصیلی در کشور فرانسه رایج نیست، ولی در آلمان هست و در کشور خودمان نیز علاقه به داشتن عنوان، ریشه‌های قدیمی دارد که با یک تصویب‌نامه نمی‌توان آنها را قطع کرد.
اگر امروز عنوان موجود را بخواهیم حذف کنیم، ازآنجاکه دماغ ایرانی خواستار آن است، به همان اندازه که کلمه دکتر، مهندس متروک شود، کلمات و عناوین دیگری پیدا می‌کنند و می‌دانیم که عوض کردن طرز تفکر یک ملت کار یک روز و دو روز و کار یک قانون و صد تصویب‌نامه نیست.[15]
 

شایعات درباره تغییر سفرا!

روزنامه «خراسان» نوشت: ضمن آنکه اخیرا اقامت و حضور چند تن از سفرای فعلی ایران در خارج، در تهران انعکاس یافته است کماکان راجع به امکان تغییرات مهم در کادر سفارتخانه‌ها هم بحث و صحبت می‌شود.
گفته بودیم هوشنگ انصاری، سفیر ایران در واشنگتن، و سپهبد ریاحی، سفیر ایران در هلند، فعلا در تهران هستند.
در روز گذشته شایع بود که چون دوران چهارساله سفارت سپهبد مالک در آلمان غربی نیز سپری شده به‌زودی به جای وی هم دیگری اعزام خواهد شد.[16]
 

دستگاه بلدیه چون مسئول آن بیمار است!

روزنامه «خراسان» نوشت: در تهران مسئله نایابی یا کمیابی و گرانی گوشت همچنان در ردیف اول مسائل مهم روز قرار دارد و هنوز سکنه تهران از این بابت در نهایت زحمت و مضیقه هستند.
دستگاهی مثل بلدیه نیز چون مسئول آن بیمار است.
عملا فعالیتی در زمینه‌های مختلف و من‌جمله تأمین گوشت و خاتمه بحران فعلی وجود ندارد و مع‌ذلک بنا به اظهار نظر بعضی از مطلعین ابدا بعید نیست که ظرف روزهای آینده وضع گوشت از صورت فعلی هم بدتر شود و بهای آن نیز افزایش بیشتری یابد!![17]
 
صفحه اول روزنامه اطلاعات، 24 تیر 1347
 
پی‌نوشت‌‎ها:
 
[1]. ابوالفضل مصباح (تولیت سابق) فرزند سیدمحمدباقر، در سال 1283 در قم به دنیا آمد. او که دارای تحصیلات قدیم بود و تولیت آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) را به عهده داشت، به علت مخالفت با دولت دکتر مصدق در آذر 1331 از سمت فوق برکنار گردید، ولی پس از کودتای 28 مرداد 1332 مجددا به عنوان تولیت آستانه قم منصوب گشت و طی تلگرافی از قم به رم برای شاه نسبت به او ابراز وفاداری نمود.
تولیت همواره مورد توجه شخص محمدرضا پهلوی قرار داشت و نماینده شهر قم در مجلس شورای ملی نیز بود.
[2]. امیرعباس هویدا به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 410.
[3]. اطلاعات، ۲۴ تیر 1347، ص ۲۸.       
[4]. همان‌جا.       
[5]. آیندگان، ۲۴ تیر 1347، ص 12.       
[6]. اطلاعات، ۲۴ تیر 1347، ص ۲۵.       
[7]. همان‌جا.       
[8]. همان‌جا.       
[9]. همان‌جا.       
[10]. همان‌جا.       
[11]. همان‌جا.       
[12]. همان‌جا.       
[13]. همان‌جا.       
[14]. همان، ص ۲۳.       
[15]. همان، ص ۱۵.       
[16]. خراسان، ۲۴ تیر 1347، ص 9.    
[17]. همان‌جا.       
 
https://iichs.ir/vdccooqi.2bqp48laa2.html
iichs.ir/vdccooqi.2bqp48laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما