حدود یکصد سال پیش شاعری توانمند، خوش ذوق، ولایتی و از دوستداران اهل بیت(ع) از شهر قزوین به نام حاج حسین بابا متخلص به (مشکین) برای اینکه مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) از رونق بیشتری بهره‌مند گردد و مجالس روضه و سینه‌‌زنی باشکوه‌تر برگزار شود تصمیم گرفت اشعاری را در دستگاههای موسیقی بسراید...
زمینه‌خوانی، سردم‌خوانیِِ (زیباشناسی ادبیات عزاداری آیینی)
 
حدود یکصد سال پیش شاعری توانمند، خوش ذوق، ولایتی و از دوستداران اهل بیت(ع) از شهر قزوین به نام حاج حسین بابا متخلص به (مشکین) برای اینکه مجالس عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) از رونق بیشتری بهره‌مند گردد و مجالس روضه و سینه‌‌زنی باشکوه‌تر برگزار شود تصمیم گرفت اشعاری را در دستگاههای موسیقی بسراید به نحوی که نوحه در یکی از دستگاههای موسیقی مانند سه‌گاه، چهارگاه، بیات ترک و دیگر دستگاهها شروع می‌شد و در همان دستگاه به پایان می‌رسید. هر نوحه شرح حال کامل یکی از شهدای کربلا یا ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) بود که با استناد به مقاتل و احادیث و روایات صحیح نظیر لهوف ابن طاووس و منتهی‌الآمال سروده می‌شد. این سبک که توسط مرحوم مشکین ابداع شد «زمینه‌خوانی» نام گرفت.
 
مرحوم مشکین همعصر و از دوستان شاعر پرآوازه آن دوران مرحوم عارف قزوینی بود. و از عارف قزوینی در ابداع سبک زمینه‌خوانی کمک فراوانی گرفت زیرا عارف قزوینی به تمام دستگاههای موسیقی مسلط بود.
 
مرحوم مشکین پس از ابداع سبک زمینه‌خوانی از قزوین به تهران عزیمت نمود و در تهران و شهرری با استقبال پرشوری از طرف مداحان و سخنوران و سردم‌خوانان آن زمان مواجه شد و این سبک جدید در تهران و شهر ری در پاتوقهای عزاداری که معمولا در منازل و حسینیه‌ها و بعضی از گذرها و تکیه‌ها در بعضی از روزهای هفته مثل شبهای جمعه و پنج‌شنبه منعقد شده برای حضرت سیدالشهدا(ع) عزاداری می‌کردند رواج یافت، به‌طوری که هیئتهای هفتگی در تهران و شهرری گسترش یافت و تقریبآ تمام شبهای هفته در تهران و شهرری در طول سال این مجالس برگزار می‌گردید و هنوز بعد از گذشت سالها این مجالس در چند پاتوق در تهران و چند پاتوق در شهرری برقرار است.
 
بعد از گذشت چند سال از عزیمت مرحوم مشکین به تهران و سرودن نوحه‌های زمینه‌خوانی در دستگاههای مختلف موسیقی و استقبال پرشور مستمعین سبک زمینه‌خوانی به اوج شکوفایی رسید و هر مداحی که می‌خواست نوحه‌های زمینه‌خوانی را در مجالس و پاتوقها بخواند می‌بایست به تمام دستگاهها و ردیفهای آوازی آشنایی کامل داشته باشد و باید زحمت می‌کشید و این خود یک اصل برای مداح بود و به همین خاطر هر کسی نمی‌توانست نوحه‌ها را بخواند و حتمآ باید دستگاههای موسیقی را فرامی‌گرفت.
 
رفته‌رفته شاعرانی دیگر در آن زمان شروع به سرودن نوحه در سبک زمینه‌خوانی نمودند که به غیر از چند نفر نوحه‌های آنها به دلیل آنکه ردیفها را رعایت نمی‌کردند چندان مورد استقبال قرار نگرفت. اما نوحه‌های مشکین تاکنون به عنوان بهترین و به عنوان مرجع در این سبک باقی مانده است.
 
اشعار مشکین در قالب غزل، قصیده، مسمّط، رباعی و نوحه‌های زمینه‌خوانی طرفداران زیادی پیدا کرده بود. سردم‌خوانان از اشعار وی که در قالب غزل و قصیده سروده بود در محافل و مجالس سردم‌خوانی و سخنوری استفاده می‌کردند. مداحان نیز نوحه‌های زمینه‌خوانی را در هیئتها و پاتوقها برای مستمعین می‌خواندند و به روضه و عزاداری می‌پرداختند.
 
در پایان هر نوحه و آخرین دم از نوحه نام مشکین به عنوان تخلص برده می‌شد و مستمعین با شنیدن نام مشکین به وجد می‌آمدند. مشکین در قالب غزل، قصیده، مسمّط و رباعی اشعار فراوانی در مدح و منقبت چهارده معصوم(ع) و شهدای کربلا سروده است. و در دیگر عرصه‌های شعر و ادب مانند نقّالی و سردم‌خوانی و سخنوری شاهکارهایی از خود بر جای گذاشته است.
 
نوحه‌های او در دفترچه‌هایی به نام دستک نوحه یا بیاض نوشته می‌شد و مداحان نوحه‌ها را یا از خود مشکین یا شاگردانش و یا با چند واسطه از مشکین می‌گرفتند. در آن زمان به علت اینکه اکثر مردم و بعضی از مداحان از سواد خواندن و نوشتن بی‌بهره بودند برای اینکه بتوانند از نوحه‌ها استفاده کنند هنگام خواندن نوحه توسط مداحی دیگر نوحه را حفظ می‌کردند یا کسانی که سواد داشتند و می‌توانستند تند بنویسند متن نوحه را می‌نوشتند تا مداحان بتوانند در پاتوق خود نوحه را بخوانند. متأسفانه اکثر نوحه‌ها که افراد تندنویس می‌‌نوشتند و در دستکها موجود است دارای نواقصی است.
 
در سالهای پایانی زندگی مرحوم مشکین چند نفر از دوستان و شاگردانش از او خواستند تا تمام اشعار و نوحه‌های خود را به چاپ برساند. اما اجل به این شاعر خوش‌ذوق امان نداد.
 
از تاریخ فوت مشکین و آرامگاهش هیچ سندی در دست نیست. اما همیشه نامش در قلب مداحان و میاندارها و مستمعین جاویدان است. هم‌اکنون بعد از گذشت سالها در تهران و شهرری در تمام هیئتها و پاتوقهای هفتگی و در مجالس عزاداری و سینه‌زنی که به سبک زمینه‌خوانی برگزار می‌شود از مرحوم مشکین به نیکی یاد می‌کنند و از اشعار و نوحه‌هایی که برای غربت و مظلومیت چهارده معصوم(ع) سروده استفاده می‌کنند.
 
بعد از وفات مرحوم مشکین اشعار و نوحه‌های او بین شاگردانش تقسیم شد و بعضی از اشعار و نوحه‌ها هم متأسفانه در هیچ جا ثبت نشد. از شاگردان مخصوص مشکین می‌توان از فردی به نام حسینعلی معروف به حسینعلی آتش‌انداز نام برد که بیشترین آثار مشکین را نزد خود داشت که در اواخر عمرش تعداد چند نوحه آن هم ناقص و حدود چهل غزل و قصیده و مسمّط از آثار مشکین را به درخواست یکی از چاپخانه‌ها به نام شهشهانی در چهل صفحه به چاپ رساند و نام کتاب را خزینه‌الاشعار مرحوم حاج حسین بابا (مشکین) نهاد.
 
از دیگر شاگردان مرحوم مشکین حاج آقارضا خوشنویس سرآمد سخنوران و سردم‌خوانان بود که نگارنده این سطور حدود ده سال در نزد ایشان تلمذ نمودم.
 
از نوحه‌های مرحوم مشکین می‌توان از نوحه سلطان قیس که در دستگاه سه‌گاه سروده شده، نوحه هلال ابن نافع در دستگاه چهارگاه، نوحه حضرت ابوالفضل در دستگاه ماهور و... نام برد.
 
بعد از مشکین مرحوم مبهوت اشعار و نوحه‌هایی به سبک زمینه‌خوانی سرود که اشعار وی به‌طور پراکنده می‌باشد و در یک مجموعه منظم به چاپ نرسیده و اشعار چندانی هم نسروده است. تعدادی نوحه که بیش از چهل نوحه نیست و کمتر از این عدد شعر در قالب غزل و مسمّط و دیگر قالبهای شعری آن هم پراکنده و در دفاتر شخصی مداحان (دستکهای نوحه) می‌باشد. در بین سروده‌های مرحوم مبهوت حدود پانزده نوحه دارای اهمیت می‌باشد که در آن تمام اصول را رعایت کرده و تقریباً نزدیک به نوحه‌های مشکین سروده است. به غیر از مرحوم مبهوت مرحوم خاکی نیز به سبک زمینه نوحه سروده است و اشعاری نیز دارد. او هم مانند مرحوم مبهوت دارای کتاب و یا دیوان نیست. مرحوم خاکی حدوداً سی و پنج نوحه سروده که حدود پانزده نوحه آن خیلی نزدیک به سروده‌های مشکین است و بقیه نوحه‌ها اهمیت چندانی ندارد.
 
مرحوم مفلوک نیز یکی از شاعرانی است که اشعار و نوحه‌هایی در این سبک سروده است اما متأسفانه مانند شاعران قبلی سروده‌هایش را فقط می‌توان در دفترچه‌های مداحان (دستک نوحه) که به طور پراکنده در اختیار بعضی قرار دارد ملاحظه نمود و مجموعه‌ای منسجم از وی که شامل کتاب و یا دیوان باشد وجود ندارد. مرحوم مفلوک حدود بیست اثر در قالب نوحه زمینه‌خوانی و ابیاتی در قالبهای غزل، قصیده و چند ترکیب‌بند سروده است.
در قالب نوحه‌های زمینه‌خوانی آثار مرحوم مفلوک شباهت زیادی به سروده‌های مشکین دارد و والحق والانصاف نوحه‌هایی را که سروده بسیار زیباست و تمام آنها در دستگاه سروده شده و هر نوحه در هر دستگاهی که شروع می‌شود در همان دستگاه هم به اتمام می‌رسد.
 
مرحوم حاج احمد صالح هم که متأسفانه چند سال پیش رحلت نمودند در این سبک نوحه‌هایی سروده است. ایشان یکی از مداحان و سخنوران و شاعران بود که از فن سخنوری مطلع و آشنا به علم موسیقی و یکی از سخنوران و مداحان با سابقه در سبک زمینه‌خوانی بود. وی آثار ارزشمندی در قالب غزل، قصیده، مسمط، ترکیب‌بند، ترجیع‌بند، رباعی و سخن در چندین جلد کتاب از خود به یادگار گذاشته است. کتابی با عنوان ران ملخ یکی از آثار وی می‌باشد. یکی دیگر از این شاعران که در همین عصر اشعاری در قالب نوحه زمینه‌خوانی سروده حاج ابراهیم ذوالفقاری متخلص به حجت می‌باشد. حجت ساکن شهر ری است و از روی سبک بعضی از نوحه‌های مرحوم مشکین تعدادی نوحه در یک دستگاه سروده است. وی در دیگر قالبهای شعر مانند غزل، قصیده، رباعی و مخمّس اشعاری سروده است.
 
سبک زمینه‌خوانی دارای چند ویژ‌گی می‌باشد و مهمترین آن این است که حتمآ مداح باید بر دستگاههای موسیقی و گوشه‌های آوازی مسلط باشد تا بتواند نوحه‌ها را در دستگاهی که شاعر سروده به راحتی بخواند و مستمع از شنیدن آن احساس رضایت نماید.
 
در گذشته اکثر مداحان این سبک، هم از دانش آواز بهره‌مند بودند و هم از فن سخنوری مطلع و آگاه و به غیر از اینکه نوحه‌های زمینه خوانی را خیلی عالی می‌خواندند در سردم‌خوانیها هم حرف برای گفتن داشتند و مستمعین از خواندن آنها لذت می‌بردند.
 
یکی از این مداحان و سخنوران که در تهران جایگاه خاصی داشت مرحوم حاج رضا تابش اکبری معروف به رضا خوشنویس بود. مرحوم حاج رضا خوشنویس از سخنوران بسیار موفق و از سردم خوانان نامی و حرفه‌ای دوران گذشته است. او از جمله کسانی بوده که وقتی برای خواندن وارد محلی می‌شده که در آنجا سردم بسته شده است زنجیر قروق را به احترامش باز می‌کردند و بعد از آن وی را با احترام به بالای مجلس که همان سردم می‌باشد می‌بردند و در هنگام خواندن همزمان با دو طرف سردم که هر طرف را دم می‌نامیدند مشاعره می‌نموده، یعنی اینکه همزمان با دو سخنور در دودم سردم به مشاعره می‌پرداخت و سخنوران در حضور وی احساس عجز می‌نمودند. وی در مداحی زمینه‌خوانی هم از اساتید این سبک به شمار می‌آمد و آثاری در قالب نوحه و غزل و مخمّس از وی به جا مانده است. در شهر ری مرحوم دایی محمد قربانی معروف به دایی محمدآقا از مداحان مطرح این سبک بود.
 
نوحه هلال ‌ابن نافع در دستگاه چهارگاه اثر مشکین بابا:
هلال از من چه می‌پرسی
مرا این سرزمین خوش وعده‌گاه است
من و این نوجوانان را
هلال این سرزمین خوش قتلگاه است
هلال این سرزمین
(ریز)
بن سعد لعین / بندد آب فرات / یعنی آب حیات
از ظلم و ستم / بر روی سکینه
(دم)
ما بیکسان را ای هلال اینجا وعده‌گاه است
سر دادگان را ای هلال اینجا قتلگاه است
(اوج)
هر کس که با ما از ازل همعهد و پیمانست / آی همعهد و پیمانست
باید در اینجا سر دهد این کوی جانانست / آی این کوی جانانست
(دم)
این کرببلاست وادی بلاست
وادی بلاست این کرببلاست
(اوج)
آی رهرو منزل عشقیم وز سر حد عدم
تا به اقلیم وجود این همه راه آمده‌ایم
(دم)
آی این وعده‌گاه است ای هلال
آی این قتلگاه است ای هلال
(فرود)
کارم چه در این سرزمین افتاده مشکل / افتاده مشکل
(جواب سینه‌زن)
ای همرهان از ناقه‌ها گیرید و محمل / گیرید و محمل
این است و دشت کربلا ما را چو منزل / ما را چو منزل
...
آی مشکین به قربان سرت
آی قربان زخم حنجرت
 
نوحه حضرت عباس(ع)، سبک: زمینه‌خوانی، شاعر: مشکین، در دستگاه ماهور:
غلتیده به خونی ای مه تابان وای
برادر مه تابان وای
افتاده زهجرت به دلم نیران وای
برادر به دل نیران وای
یعنی به حرم غلغله و افغان وای
برادر ببین افغان وای
از تشنگی آتش به دل طفلان وای
برادر دل طفلان وای
علمدار (جواب سینه‌زن) ابوالفضل
وفادار (جواب) ابوالفضل
سپهدار (جواب) ابوالفضل
زغم یار (جواب) ابوالفضل
(ریز)
رفتی و من ز جان و ناامیدم (جواب) علمدار رشیدم
رفتی و من خیری ز تو ندیدم (جواب) علمدار و رشیدم
(دم)
غمخوار من (جواب) تو بودی
صبر از دلم (جواب) ربودی
غم بر غمم (جواب) فزودی
رفتی و زدی نار الم بر دل وای / وای و وای ز بی برادری
در دل افتاده آذری
(فرود)
کز الم فراق تو (2) چهره ماه و مشتری (2) (جواب سینه‌زن)
ای فلک ستیزه‌گر (2) چند کنی ستمگری
تیره مکن ز غم دگر (2) چهره ماه و مشتری
(اوج)
می‌روی و می‌کنی خون به دل زارم
می‌روی و می‌کنی خیمه ز گلزارم
(ریز)
ای جوان، از غمت گریه بود کارم
از غم هجر تو به غل گرفتارم
(سنگین)
تا تو بی‌دست شدی من هم از غم
بر سر خویش زدم دست ماتم
قامت سرو من از این الم خم
(فرود)
قطع دیدار مکن / با الم یار مکن / شاه انس و جان را (جواب سینه زن)
ای فلک خوار مکن دور از وطنان را
صید کفار مکن عباس جوان را
بی ‌مدد کار مکن این سینه زنان را
(سنگین)
تا بسته شد از روی چو ماهت نظر من نور بصر من
از قامت رعنای تو خم شد کمر من ای تاج سر من
رفتی و زدی نار الم بر جگر من ای نو ثمر من
(واگویه نوحه)
هر آن باغی که چون من زد خزانش
نبیند خیری از باغ باغبانش
وای / الان انکسر ظهری و انقطع الرجایی
و قلّت حیلتی.
(دم)
شد ای شهریار مشکین (2) گریه کار مشکین
شد گریه کار مشکین (2) ای شهریار مشکین
 
آداب عزاداری به سبک زمینه‌خوانی
در مجالسی که عزاداری به سبک زمینه‌خوانی برگزار می‌گردد ابتدا میاندار با ذکر چند صلوات مجلس را آماده می‌نماید و از اشعاری که در قالب (دم) سروده شده است استفاده می‌نماید و مستمعین نیز وی را همراهی می‌نمایند. و در بعضی از اوقات از اشعاری که در قالب دم سروده شده و آن را به نام دمِ «زیرو بارو» می‌نامند استفاده می‌نماید که در این موقع اولین بیت را «شاه فرد» گویند و در جواب هر بیتی که میاندار می‌خواند مستمعین آن را تکرار می‌کنند. بعضی از اوقات چند میاندار در یک مجلس حضور دارند و میاندار اصلی وقتی از اشعاری که در قالب دمِ زیر و بارو استفاده می‌کند در جواب یکی دیگر از میاندارها از شاه فرد حذر می‌نماید و در جواب از ابیاتی دیگر استفاده نموده آن بیت را زودتر اعلام می‌کند تا مستمعین بتوانند در جواب میاندار اصلی با وی همراه باشند و حال و هوای مجلس به گونه‌ای شگفت به مجالس سردم خوانی نزدیک می‌شود.
 
نمونه‌ای از یکی از دمهایی که به صورت زیروبارو سروده شده و در مجالس استفاده می‌شود:
سر از بدنم تشنه جدا شد / چه به جا شد / به کجا شد / کربلا شد
از گردنم این دین ادا شد / چه به جا شد / به کجا شد / کربلا شد
(دم)
مدهوش الستم / ز آن عهد که بستم / عهدی نشکستم
یمنی بین یمنی بین
(جواب)
از بردن انگشتر و ببریدن انگشت نسبت به سلمان زمان اهرمنی بین
 
و سپس به ترتیب کسوت مداحان از آنها برای خواندن در مجلس دعوت به عمل می‌آید و آخرین نفر که عنوان پیشکسوت را در مداحان دارد به ختم مجلس می‌پردازد و این مداح با ذکر مصیبت و خواندن نوحه حضرت ابوالفضل (ع) و دعا مجلس را ختم می‌نماید. لازم به ذکر است که در هنگام خواندن نوحه توسط مداحان هر مداحی که نوبت به آن می‌رسد از پیش واقعه استفاده می‌نماید و مثلا اگر مداح قبلی نوحه‌ای از حضرت رقیه (س) بخواند مداح بعدی پیش واقعه از حضرت رقیه(س) می‌خواند و بعد مجلس خود را شروع می‌نماید.
 
و نکته بسیار مهم اینکه هرگاه مداحانی همراه میاندار از پاتوقی دیگر به مجلسی که در آن زمینه‌خوانی برپاست بیایند مهمان محسوب می‌شوند و در هنگام خواندن ختم مجلس با مهمان می‌باشد.
 
معرفی پاتوقهای زمینه‌خوانی
عزاداری به سبک زمینه‌خوانی در تهران و شهر ری از قدیم‌الایام رایج بوده است و این سبک از اهمیت خاصی برخوردار بوده و مستمعین زیادی از این سبک استقبال نموده‌اند و هم‌اکنون نیز این سبک در تهران و شهر ری طرفداران زیادی دارد.
 
در تهران در شبهای چهارشنبه در مسجد حوض واقع در چهارراه سیروس مجلس زمینه‌خوانی هر هفته برگزار می‌گردد. مرحوم حاج قاسم ربانی میاندار اول این پاتوق بود و هم‌اکنون نیز آقای امیر عابد و حاج اکبر، میانداران این پاتوق می‌باشند. یکی دیگر از پاتوقهای تهران پاتوق مسجد جامع واقع در بازار تهران بعد از چهار سوق کوچک مسجد بازار بین‌الحرمین می‌باشد. در این پاتوق هر هفته شبهای پنج‌شنبه مراسم عزاداری به سبک زمینه‌خوانی برگزار می‌گردد. میاندار اول این پاتوق مرحوم مشهدی علی‌اکبر، یکی از نوابغ در کسوت میانداران در زمینه‌خوانی بوده است. مداحان و سخنوران بزرگی در گذشته در این پاتوق برای حضرت اباعبدالله الحسین (ع) مدیحه‌سرایی می‌نمودند که مشهورترین آنها مرحوم حاج آقا رضا خوشنویس و مرحوم حاج احمد صالح بودند. بعد از مرحوم مشهدی علی‌اکبر مرحوم حاج عباس نکویان و مرحوم حاج محمود زیبا از میانداران این پاتوق بودند.
 
در شهر ری پاتوق کوی معینی معروف به پاتوق مرحوم (اصغر بازارچه) یکی از پاتوقهای قدیمی شهر ری می‌باشد. در این پاتوق شبهای دوشنبه هر هفته مراسم عزاداری به سبک زمینه‌خوانی برگزار می‌گردد. سابقه این پاتوق بیش از پنجاه سال می‌باشد. میاندار اول این پاتوق مرحوم پدرم (حاج احمد عابدی) بود. هم‌اکنون میاندار این پاتوق آقای اکبر مدیری است که یکی از میانداران با تجربه محسوب می‌شود.
 
یکی دیگر از پاتوقهای شهر ری پاتوق هاشم‌آباد می‌باشد. در این پاتوق شبهای جمعه هر هفته مراسم زمینه‌خوانی برقرار است. میاندار اول این پاتوق مرحوم حسین مشهدی غلامعلی بود که از نوابغ میانداران محسوب می‌گردد. بعد از فوت وی کسوت میانداری به حاج محمود صفی واگذار شد و در کنار ایشان آقای حاج حسین رفیعی (حسین استاد محمد) دیگر میاندار این پاتوق می‌باشد. پاتوق دیگر در شهرری پاتوق نفرآباد است. میاندار اول این پاتوق مرحوم دایی محمد قربانی (دایی محمد آقا) بود که وی از نوابغ در میانداری و مداحی بود. یکی دیگر از میانداران با تجربه در این پاتوق آقای مصطفی فلاح می‌باشد. این پاتوق هم مانند پاتوقهای دیگر دارای سابقه‌ای طولانی است. و در شبهای جمعه هر هفته مراسم برگزار می‌گردد. پاتوق دیگری در شهر ری جدیدآ تأسیس گردیده است و در شبهای سه‌شنبه منزل آقای اکبر مدیری هر هفته مراسم عزاداری به سبک زمینه خوانی برگزار می‌گردد.
 
میانداری و میاندارهای زمینه‌خوانی
ایجاد نظم و ترتیب در هر گردهمایی و همایشی از اهمیت خاصی برخوردار است. به کسی که این نظم را در بین گروه یا جمع حاکم نماید ناظم گویند. در هیئتهای عزاداری عمومآ به جای کلمه ناظم از لفظ میاندار استفاده می‌شود و آنکه نظم را در مجلس یامحفلی که در آن اقامه عزا شده بر عهده دارد میاندار نامند. شروع مجلس عزا بر عهده وی می‌باشد و در هنگام سینه‌زنی در وسط حلقه سینه‌زنان قرار می‌گیرد و سینه‌زنان را با مداح، همنوا و همساز می‌نماید. اما در سبک زمینه‌خوانی میاندار باید به غیر از موارد ذکر شده که در سبکهای دیگر عزاداری رایج می‌باشد موارد دیگری را رعایت نماید و به چند اصل مهم آگاهی داشته باشد. اول اینکه به علم موسیقی آشنا باشد زیرا تمام نوحه‌ها در دستگاههای موسیقی سروده شده است و اگر میاندار به این علم آگاه نباشد نمی‌تواند نوحه را میانداری کند. دوم اینکه باید محفوظات زیادی از شاعران را در خاطر داشته باشد تا بتواند در موقع لزوم و سؤال و جوابها در مقابل مداح جوابها را با اشعار بدهد.
 
نکته سوم اینکه باید به فن سخنوری و سردم خوانی آشنا باشد زیرا بیشتر نوحه‌ها دارای جواب می‌باشد و میاندار باید از نظر فن بیان و سخنوری بهره‌مند باشد تا بتواند مجلس گردانی نماید و در بعضی از اوقات که مداح از سبک خارج می‌شود سبک صحیح را به مداح معرفی نماید تا مجلس و محفل از رونق و گرمی خارج نشود.
 
و نکته آخر جسارت توأم با ادب از اصولی است که یک میاندار باید داشته باشد. میاندارانی که در سبک زمینه‌خوانی در تهران و شهر ری خوش درخشیدند و از نوابغ محسوب می‌شوند :
در تهران مرحوم مشهدی علی‌اکبر یکی از چهره‌های نام آشنا در کسوت میانداری در سبک زمینه‌خوانی می‌باشد. وی از همعصران مرحوم حاج رضا خوشنویس و مرحوم صالح بود و در تهران در کسوت میاندارِ زمینه‌خوانی خوش درخشید. مرحوم مشهدی علی‌اکبر دارای محفوظات فراوانی از اشعار مرحوم مشکین و شاعران صاحب نام بود و به فن سخنوری آگاه. دیگر ویژگی وی این بود که جسارتی مثال‌زدنی داشت و با علم موسیقی آشنایی داشت. وی میانداری باتجربه بود و خوب می‌دانست که چگونه باید مجلس را شروع نماید و به اتمام برساند. از شاگردان وی در کسوت میانداری مرحوم حاج عباس نکویان را می‌توان نام برد.
 
یکی دیگر از میانداران موفق تهران مرحوم حاج قاسم ربانی بوده است. مرحوم ربانی در کسوت میانداری در ورزش باستانی از اساتید این ورزش پهلوانی محسوب می‌شود.
 
در شهر ری نیز در کسوت میاندارانِ زمینه‌خوانی در دهه‌های گذشته می‌توانیم نام مرحوم حاج حسین مشهدی غلامعلی و مرحوم دایی محمد قربانی را به عنوان نوابغِ این کسوت معرفی نماییم.
 
این دو استاد از بهترین و موفق‌ترین افرادی بودند که در دهه‌های گذشته در کسوت میاندار در سبک زمینه‌خوانی خوش درخشیدند. مهمترین عامل موفقیت این اساتید در این سبک آشنایی آنها با علم موسیقی و فن سخنوری بود.
 
سردم‌خوانی و سخنوری
در گذشته‌های دور در تهران و شهر ری و دیگر شهرها محافل و مجالس ادبی برپا می‌شد که شاعران در آن محافل و مجالس اشعاری را که خود سروده بودند می‌خواندند و با هم مشاعره می‌نمودند. در تهران و شهر ری مکانهایی وجود داشت که در آنجا سردم می‌بستند. بیشتر از قهوه خانه‌های بزرگ برای بستن سردم استفاده می‌کردند. نحوه بستن سردم در این قهوه خانه‌ها به این صورت بود که از تمام صنفهای موجود آن دوران استفاده می‌شد.
 
برای بستن سردم نمونه محصولات تولیدی مشاغل رایج آن دوران را در کنار هم قرار می‌دادند و یک نفر به عنوان نماینده از طرف آن صنف در مقابل جایی که به آن صنف تعلق داشت روی صندلی می‌نشست و سخنور و یا شاعر بود. مثلا صنف کفاشها چند جفت کفش را در جایی که متعلق به صنف کفاشها بود قرار می‌دادند و یک نفر نماینده صنف کفاشها می‌شد. به همین‌ترتیب تمام صنفهای موجود آن دوران از قبیل بناها، آهنگرها، فرش‌فروشها، قصابها و غیره هر کدام نمونه‌ای از ابزار کار خود و یا اجناس خود را در کنار هم قرار می‌دادند و یک نفر به عنوان نماینده از هر صنف در مقابل جایی که به آن صنف مربوط می‌شد روی صندلی می‌نشست و نکته بسیار مهم اینکه شخصی که به عنوان نماینده هر صنفی حاضر می‌شد سخنور و یا شاعر بود تا بتواند با خواندن اشعار در قالب سخن سؤال و یا جواب پاسخ سخنوری را که در مقابل آن صنف قرار می‌گیرد را بدهد.
 
وقتی که سردم به این ترتیب بسته می‌شد در ابتدای ورودی محل سردم، زنجیری را می‌بستند که به آن زنجیر قرق می‌گفتند. و در بالاترین محل نیز که بالای سردم می‌نامند یکی از پیشکسوتان عرصه سخنوری می‌نشست. و قسمتی از محل قهوه‌خانه را نیز برای مستمعین آماده می‌کردند.
 
هنگام شروع مجلس سردم خوانی سکوت محض در بین مستمعین حاکم می‌شد و این سکوت را فقط در مجالسی دیگر مثل نقّالی آن هم در شبهایی که مربوط به سهراب‌کشی می‌شد مشاهده می‌کنیم.
 
بعد از آماده شدن سردم مجلس شروع می‌شد. ابتدا سخنوری وارد می‌شد. برای پیشکسوتان زنجیر قرق را باز می‌کردند و با احترام وارد سردم می‌شد و در اولین منزل با نخستین نماینده یکی از صنفها شروع به مشاعره می‌نمود و به همین ترتیب منزل به منزل جلو می‌رفت تا به منزل هفتم برسد. مشاعره در قالب سؤال و جواب انجام می‌شد.
 
دو طرف سردم را «دم» می‌نامند و سخنورانی در گذشته بودند که به جهت معلومات و تسلط فراوان، همزمان با دو طرف سردم یعنی با دو سخنور مشاعره می‌نمودند. مانند مرحوم حاج آقا رضا خوشنویس، مرحوم حاج احمد صالح، مرحوم مهدی بلبل تهرانی، مرحوم محمد چهل تن و مرحوم شاه ضیائی خانلری و... .
 
در سردم‌خوانی بعد از اینکه سخنور منزلها را طی می‌نمود آن سخنوری که در یکی از منزلها و یا در منزل آخری نمی‌توانست به سؤال طرح شده جوابی با همان وزن و ردیف و قافیه بدهد آن را به جایگاهی که قبلا آماده کرده بودند و حلقه‌دار می‌نامیدند می‌بردند و او را تا پای طناب‌دار می‌بردند و در این زمان یکی از محاسن سفیدهای مجلس و یا سخنوری پیشکسوت، با ذکر چند صلوات ضامن می‌شد و مجلس تمام می‌گردید و در آخر مجلس ذکر مصیبتی از حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) خوانده می‌شد و دعا می‌کردند و مجلس تمام می‌شد. و شور و حالی ادبی و عرفانی در مجالس سردم‌خوانی حاکم بود.
 
در سردم‌خوانی مطالب عرفانی، اجتماعی، مذهبی و علمی در قالب سخن بین سخنوران رد و بدل می‌شد و مستمعین نیز از این مجالس نهایت بهره را می‌بردند و هرکس می‌خواست در این عرصه به عنوان سخنور حاضر شود می‌بایست معلومات و محفوظات فراوانی داشته باشد.
 
نمونه‌ای از سردم‌خوانی
شاعر: مرحوم «مَحرَم»
سؤال :
به نام قادر بیچون خدای لیل و نهار               قدیم و قادر و قیوم قادر قهار
ز بعد حمد خدا نعت خواجه دو سرا               شفیع روز جزا یعنی احمد مختار
به جان احمد مختار تا دم آخر                      مراست ورد زبان نام حیدر کرار
اگر تو مرد رهی با منت سر دعویست           سؤال چند مرا هست می‌کنم اظهار
اگر جواب بگویی سخنورت دانم                   وگر جواب نگویی به غیر کن اقرار
به من بگو که آدم چه روز گشت پدید           دگر بگو که حوّا چه روز گشت پدید
دگر بگو که ابلیس را عناصر چیست؟            کجا سرشت گل او خدای لیل و نهار
کدام چهار کس‌اند آب و نان نمی‌خواهند        که عقد بست به حوّا و آدم اول بار
کجاست منزل ابلیس ای نکو کردار               نمی‌خورند و ننوشند تا به روزشمار
بیافرید خداوند روز اول بار                           کدام کشت به من قاتلش کنون بسپار
بگو کدام درخت است آنکه در دنیا                بگو که کشت در اول که بود خونی او
 
در آخر قصیده شاعر در سؤال خود می‌آورد که :
سؤال کردم و اکنون جواب می‌خواهم            جواب بر سخن من نما و کن اقرار
اگر جواب بدادی سخنورت دانم                    وگرنه اول سردم ببندمت به نوار
مقام اهل سخن بس رفیع می‌باشد            به غیر اهل سخن را برند بر لب دار
 
هنگامی که سخنور سؤال خود را خواند می‌بایست سخنوری که در مقابل جایگاه یکی از صنوف ایستاده با همین ردیف و قافیه جواب بدهد.
جواب سؤال مطرح شده :
سنای حمد کریمی که او برد ستار                 ز بعد حمد خدا نعت احمد مختار
به مدح حیدر صفدر زبان گشایم من               که تا شوم به دو کون از حیات برخوردار
سؤال کردی و اکنون جواب خود بشنو             اگر تو مرد رهی گوش هوش با من دار
بدانکه خلقت آدم شدست در مسجد             میان مکه طائف گزیده جبّار
ز پهلوی چپ آدم به استخوان حوا                  بیافرید خداوند عالم و قهار
نگاه بست به لفظ خود آدم حوا را                  به گوش هوش تو، این نکته را نگه میدار
کجاست منزل شیطان به منزل انسان            که فتنه می‌کند آن زشت خوی بدکردار
دو مرده‌ای که حلال است ماهی و ملخ است  که می‌خوری و حلالش نموده است ستار
همان درخت که حق آفرید خرما بود              به هم رسیده ازو این تمامی اشجار
 
به همین ترتیب تمام سؤالها جواب داده می‌شود و در پایان قصیده سخنور در جواب سؤال می‌گوید:
جواب گفت تمام سؤال تو مَحرَم به لطف شاه ولایت حیدر کرار
 
اشعار فراوانی در قالب سخن در وزنهای مختلف مانند مخمّس، قصیده، مسمّط، مسدّس و غیره سروده شده است که در سردم‌خوانی استفاده می‌شد. نکته بسیار مهم اینکه در هر وزن و ردیفی که سؤال مطرح می‌شود می‌‌بایست در همان وزن و ردیف نیز به سؤالها جواب داده شود.
 
 
منبع: فصلنامه تاریخ معاصر ایران، شماره 52. https://iichs.ir/vdcjf8etzuqev.sfu.html
iichs.ir/vdcjf8etzuqev.sfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما