«سیره علمی و عملی زنده‌یاد آیت‌الله محمد واعظ خراسانی در آیینه روایت‌ها و تحلیل‌ها» در گفت‌وشنود با دکتر محمدعلی آذرشب

با اندیشه تقریبی، در پی آن بودند که گرهی از کار مسلمانان باز کنند

دکتر محمدعلی آذرشب از همکاران دیرین زنده‌یاد آیت‌الله محمد واعظ‌زاده خراسانی در مجمع تقریب مذاهب اسلامی است. وی در گفت‌وشنود پی‌آمده، به بازگویی بخشی از خاطرات خویش از دوران این تعامل و نیز سیره علمی و عملی آن فرزانه فقید پرداخته است.
با اندیشه تقریبی، در پی آن بودند که گرهی از کار مسلمانان باز کنند
طبعا نخستین پرسش ما درباره مرحوم آیت‌الله واعظ‌زاده خراسانی، این است که از چه مقطعی و چگونه با ایشان آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. خدمتتان عرض کنم که در سال 1350 در مشهد، کنگره هزاره شیخ طوسی برگزار شد. شخصیت‌هایی در این همایش شرکت کردند، همگی از بزرگان جهان اسلام بودند که معمولا دعوت هر کسی را قبول نمی‌کردند. کاملا معلوم بود که دعوت‌‌کننده، باید از لحاظ علمی در جایگاه بسیار رفیعی باشد که توانسته است بزرگانی چون علال الفاسی ــ که بزرگ‌ترین متفکر و شخصیت فرهنگی شمال آفریقا بود ــ و امثال او را گرد هم جمع کند و این فرد کسی نبود جز مرحوم آیت‌الله واعظ‌زاده خراسانی،‌ دبیر علمی همایش! نکته مهم این کنگره این بود که بلافاصله پس از اتمام آن، تمام مقالات به عربی و انگیسی ترجمه و چاپ شدند که یکی از مجموعه مدارک و اسناد مهم، در مورد شیخ طوسی هستند. همایش‌های آن دوران، معمولا نوعی ارتباط با رژیم و حکومت داشتند، اما این همایش صرفا علمی و بین‌المللی بود و ابدا رنگ سیاسی و حکومتی نداشت و یکی از افتخارات دانشگاه فردوسی مشهد به‌شمار می‌رفت.
پس از این همایش، دیگر افتخار ملاقات با ایشان را نداشتم تا وقتی که مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تأسیس شد و ایشان به عنوان اولین دبیرکل آن مجمع، توسط مقام معظم رهبری منصوب شدند. نمی‌دانم ایشان چگونه مرا شناخته بودند، ولی به‌هرحال به همکاری دعوتم کردند و من با کمال علاقه و شوق، پذیرفتم.
 
محمدعلی آذرشب
 
در مجمع چه سمتی داشتید؟
من اولین سردبیر مجله «رساله التقریب» ارگان مجمع جهانی تقریب بودم و کارم اقتضا می‌کرد که جلسات متعددی با ایشان داشته باشم و نظراتشان را درباره مقالات بپرسم و درباره روند کار، مرا راهنمایی کنند. خوشبختانه ایشان، اغلب نظرات بنده را قبول داشتند و من هم ارادت فوق‌العاده‌ای به ایشان داشتم و می‌دانستم که نظراتشان صائب هستند؛ به همین دلیل، همکاری بسیار دلنشین و مفیدی داشتیم و حاصل کار، برایمان مطلوب بود. در ادامه،‌‌ ایشان از من خواستند که تمام امور جهان عرب و آفریقا در مجمع تقریب مذاهب اسلامی را به عهده بگیرم. من هم قبول کردم و به عنوان مدیرکل افریقا و عربی مجمع، در خدمت ایشان بودم.
 
چه ویژگی‌هایی در فکر و شخصیت ایشان، برای شما از همه برجسته‌تر و جالب‌تر بودند؟
مهم‌ترین ویژگی‌ای که در طول دوران همکاری‌ در ایشان برای من بسیار جالب بود، دغدغه ایشان درباره وحدت امت اسلامی و رهایی جهان اسلام از عقب‌ماندگی است. به اعتقاد من یک تقریبی واقعی، نمی‌تواند فارغ از این دغدغه‌ها باشد. ایشان حقیقتا به ضرورت‌ رهایی جهان اسلام از عقب‌ماندگی اعتقاد داشتند و هرچند این موضوع را تحت عنوان تمدن اسلامی مطرح نمی‌کردند، اما دغدغه مهم ایشان، رفع عقب‌ماندگی جهان اسلام از طریق نزدیکی مذاهب مختلف اسلامی بود. ایشان یک شخصیت تقریبی واقعی بودند که به هیچ وجه، به دنبال شهرت و منافع شخصی نبودند. ایشان عمیقا بر این باور بودند که تقریب، از توصیه‌های اسلام و مکتب اهل‌بیت(ع) است و استدلال‌های مفصلی از سیره ائمه اطهار(ع) می‌آوردند که اینها، تقریبی‌های درجه یک بودند و هدف اصلی‌شان وحدت امت اسلامی بود؛ لذا هر مسئله‌ای که مخالف این هدف بزرگ باشد، باید کنار گذاشته شود. ایشان در این زمینه، قلم‌فرسایی‌های فراوان کردند و در هر فرصت مناسبی با سخنرانی‌های تأثیرگذارشان، سعی کردند تفکر تقریب را جا بیندازند.
از ویژگی‌های مهم ایشان، به‌روز بودنشان بود.‌ به همین دلیل وقتی از حوزه‌های علمیه پیامی صادر می‌شد که مناسبِ شرایط روز نبود، رنج می‌بردند! بسیار علاقه‌مند بودند که گفتمان حوزه علمیه،‌ گفتمانی جهانی، اسلامی، انسانی و کارآمد باشد و گره‌ای از کار مسلمانان باز کند. هر وقت هم که از کسی حرف یا پیامی را می‌شنیدند که خلاف این هدف بود، به‌شدت ناراحت می‌شدند و رنج می‌بردند.
ایشان از دو ویژگی برجسته تواضع و اخلاص، به تمامی برخوردار بودند و لذا وقتی امری را بر عهده می‌گرفتند، کاملا مخلصانه کار می‌کردند. فوق‌العاده متواضع بودند و به‌هیچ وجه، به دنبال شهرت و ثروت و مقام نبودند. در تمام کارها میانه‌رو بودند و به‌شدت از افراط و تفریط پرهیز می‌کردند. ویژگی دیگر، همت والای ایشان بود. من هر وقت در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی(ع) با ایشان ملاقات می‌کردم، واقعا الهام می‌گرفتم! ایشان با وجود کهولت سن، تا آخر وقت کار می‌کردند و تحقیقات علمی عظیمی را در زمینه تفسیر انجام دادند که از میراث‌های ماندگار ایشان است. به نظر من هر کسی که از این سه ویژگی همت، اخلاص و تواضع برخوردار باشد، در کارهایش موفق می‌شود و انسان تأثیرگذاری است و ایشان، جامع این سه ویژگی بودند.
 
اشاره کردید که در همایش هزاره شیخ طوسی، بزرگان جهان اسلام به اعتبار جایگاه علمی آیت‌الله واعظ‌زاده، دعوت همایش را پذیرفته بودند. نقش علمی و عملی این شخصیت را در جهان اسلام چگونه تحلیل می‌کنید؟
مرحوم آیت‌الله واعظ‌زاده با اینکه زیاد سفر نمی‌رفتند، ولی پیامشان به جهان اسلام رسیده بود؛ به همین دلیل در هر جای دنیا که همایشی در زمینه تقریب مذاهب برگزار می‌شد، از ایشان دعوت به عمل می‌آمد؛ مثلا یادم هست که دانشگاه اهل‌بیت(ع) اردن و نیز آی‌سسکوی دولت مراکش، ایشان را به عنوان شیخ تقریب در ایران و نماد وحدت امت اسلامی می‌شناختند و همین‌طور در تمام محافل کشورهای اسلامی، معروف بودند.
 
محمدعلی آذرشب
 
پرسش بعدی ما نیز، مرتبط به سؤال پیشین است و آن هم اینکه میزان احاطه ایشان به منابع روایی، کلامی و فقهی اهل سنّت چقدر بود؟
ایشان در مکتب آیت‌الله العظمی بروجردی پرورش یافته بودند و از نظر علمی در حدیث، عالم مسلّمی بودند. در مکتب آیت‌الله بروجردی کسی به درجه اجتهاد نمی‌رسید،‌ مگر اینکه بر احادیث اهل‌سنّت در کنار احادیث شیعه، تسلط کافی پیدا می‌کرد. به همین دلیل آیت‌الله واعظ‌زاده توانستند در زمینه احادیث مشترک اهل سنّت و شیعه، کارهای فوق‌العاده‌ای انجام بدهند. ایشان از صحاح اهل سنّت، اطلاعات کافی و بر محتوای آنها دقت فراوان داشتند و ارتباط آنها با احادیث شیعه را کاملا می‌دانستند و در این زمینه هم، شخصیت برجسته و ممتازی بودند. ایشان در زمینه فقه و اصول هم، از شاگردان برجسته آیت‌الله بروجردی بودند و در دوران حیات ایشان، به درجه اجتهاد رسیدند. ایشان با اینکه می‌توانستند رساله چاپ کنند و در حوزه بمانند، اما برای تدریس به دانشگاه رفتند؛ زیرا علاقه داشتند پیام مکتب اسلام را به گوش جوانان دانشجو هم برسانند و لذا از استادان برجسته دانشگاه فردوسی مشهد بودند و به درجه استاد تمامی رسیدند.
ایشان در تفسیر و حدیث، همواره بر مشترکات موجود بین اهل سنّت و شیعه تأکید داشتند، درحالی‌که برخی به دنبال تشدید نقاط اختلاف هستند. در تمام مقاله‌هایی که در مجله رساله التقریب چاپ می‌شدند، هدف ایشان وحدت امت اسلامی و رهایی جهان اسلام از عقب‌ماندگی بود و این امر جز در سایه وحدت مذاهب اسلامی ممکن نیست. https://iichs.ir/vdcfcjdy.w6d1jagiiw.html
iichs.ir/vdcfcjdy.w6d1jagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما