در پشت درهای بسته کاخهای پهلوی، میدانی داغتر از هر میدان سیاستی برپا بود، اما محمدرضا پهلوی، شاهی که تصور میرفت همهچیز را در مشت دارد، چرا از این میدان دست خالی بیرون میآمد؟
نگاهی به قمار و قماربازی در خاندان پهلوی؛
پشت پرده یک اعتیاد سلطنتی
7 مهر 1404 ساعت 17:14
مولف : سارا اکبری
در پشت درهای بسته کاخهای پهلوی، میدانی داغتر از هر میدان سیاستی برپا بود، اما محمدرضا پهلوی، شاهی که تصور میرفت همهچیز را در مشت دارد، چرا از این میدان دست خالی بیرون میآمد؟
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در سندی مربوط به تاریخ 8 بهمن 1337ش درباره یکی از سرگرمیها و تفریحهای خاندان پهلوی، یعنی قمار و قماربازی، و چگونگی برگزاری محافل آن آمده است: «جلسات قمار دربار شاهنشاهی که قبلا در کاخ اختصاصی (شاه) برقرار میشد، مدتی است که به کاخ والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی منتقل گردیده و روزهای چهارشنبه هر هفته اعضای خاندان جلیل سلطنتی پس از صرف ناهار تا پاسی از شب به بازی مشغول میگردند...».[1]
این سند و اسناد مشابه آن بیانگر این است که قمار و قماربازی، یعنی یکی از مصادیق فساد اخلاقی و اقتصادی، در خاندان پهلوی معمول بوده است؛ بهطوری که محمدرضا پهلوی و خواهر دوقلویش اشرف جزء علاقهمندان به قمار و بازیهای کازینویی بودند. این نوشتار به بررسی محافل قماربازی شخص اول دربار پهلوی، محمدرضاشاه، اختصاص یافته است.
قماربازی حرفهای که پای «شاه» را به میدان قمار کشاند
چنانکه از اسناد و خاطرات برمیآید، قماربازی در دوره پهلوی و در میان خاندان پهلوی بهویژه محمدرضا و اشرف، رایج و گسترده بوده است. گزارشهای تاریخی و اسناد ساواک نشان میدهند که این افراد در محافل قمار با مبالغ هنگفت شرکت میکردند. براى علاقه شدید این خاندان به قمار، دلایل متعددى را میتوان برشمرد. میل و طمع بسیار به پول و فراهم کردن بساط عیش و سرگرمی از جمله مهمترین دلایل اعتیاد خواهران و برادران و البته خود محمدرضا پهلوی به قمار است.
در میان همه فرزندان رضاخان، اشرف پهلوى ــ خواهر دوقلوی محمدرضا ــ بیش از همه به قمار علاقه داشت. حسین فردوست، رئیس دفتر ویژه اطلاعات شاهنشاهی و دوست نزدیک شاه، در خاطراتش، اشرف را «یک قمارباز حرفهای در حد اعلا»[2] معرفــی کرده است که البته گـویا گاهی بر سر قمــار، مبالغ کلانی را هم از کف میداد.
قماربازی اشرف فقط به میزهای قمار کاخ و دربار محدود نمیشد؛ او در مسافرتهای خارجی نیز حضور بر سر میز کازینوها را رها نمیکرد. مینو صمیمی، منشی امور بینالمللی دفتر مخصوص فرح، در بخشی از خاطرات خود که با عنوان «پشت پرده تخت طاووس» به فارسی ترجمه شده است، درباره قمارهای بینالمللی اشرف نوشته است: «شاهزاده اشرف، که سمت نمایندگی رژیم شاه در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد را به عهده داشت، هر بار که براى شرکت در این کمیسیون عازم نیویورک میشد، سر راه خود در جنوب فرانسه هم توقف میکرد تا ابتدا همراه معشوق جدیدش در کازینوها به قمارهاى چندمیلیون پوندى بپردازد و آنگاه آماده حضور در کمیسیون حقوق بشر شود».[3]
ماجرا زمانی جالبتر میشود که بدانیم اشرف، که در قماربازی و تحمیل هزینههای آن به دولت، گوی سبقت را از همگان ربوده بود، موفق شد پای شاه را نیز بر سر میز قمار باز کند و با نیرنگ و فریب، مبالغ کلانی از او بگیرد. تأثیر این عامل بانفوذ دربار بر محمدرضا پهلوی بهقدری واضح است که مجله «تایمز» در یکی از شمارههای خود در سال 1350ش نوشت: قماربازی اشرف به برادرش هم سرایت کرده است.
محافل خصوصی قماربازی شاه؛ از پوکر تا بریج
شاید چندان دور از واقعیت نباشد اگر بگوییم محمدرضا پهلوی نیز در محافل و مجالس قمار و قماربازی دست کمی از خواهر دوقلویش ــ که معمولا گرداننده شماره یک این محافل بود ــ نداشت و قماربازی به بخش جداییناپذیر زندگی خصوصی او تبدیل شده بود. از حسین فردوست درباره چگونگی محافل قمار شاه نقل شده است:
«اشرف قماربازهای حرفهای را جمع میکرد و وارد محفل خصوصی محمدرضا مینمود. او از جمله فردی به نام اسکندری را پیدا کرده بود که خویشاوند نزدیک ایرج اسکندری، رهبر حزب توده، بود. اسکندری توانسته بود با دوز و کلک اراضی فرودگاه مهرآباد را که دولتی بود، به نام خود ثبت کند و سپس مجددا با قیمت کلان به دولت بفروشد و میلیاردر شود. بههرحال، اشرف محمدرضا را به مجالس قمارش دعوت میکرد و سپس او را تشویق و تحریک میکرد که "در پوکر از پس اسکندری برنمیآیی!" محمدرضا هم از روی غرور، لج میکرد که "من او را داغان میکنم و فلان میکنم" و به بازی میپرداخت».[4]
در یکی از اسناد مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره قماربازی محمدرضا پهلوی و علاقه ویژه وی به پوکر آمده است: «میهمانیهای آخر شب بیشتر به پوکر میانجامید»؛ زیرا «محمدرضا پهلوی تمام عمر عاشق بازی پوکر بوده است» و تنها وقتی که «در یک شب حدود 700.000 پوند باخت این بازی را کنار گذاشت» و بعدها فقط به بازی بریج اکتفا میکرد.[5]
یکی دیگر از اعضای باند قمار اشرف فردی بود به نام حاجبی که از مأموران ایادی (پزشک بهائی شاه) بود. حاجبی از قماربازها و حقهبازهای درجه اول روزگار بود که دوست صمیمی محمدرضا شده و شب و روز در کنارش بود. به گفته فردوست: «محمدرضا با اسکندری و حاجبی به قمار میپرداخت. اشرف یا خودش بالای سر محمدرضا میایستاد و دستش را میخواند و یا دختری را بالای سر محمدرضا میگذاشت و خلاصه با تقلب و رد کردن ورق از زیر میز، کلک محمدرضا را میکندند. در این بازیها اشرف چنان محمدرضا را تحریک میکرد که توپ دهمیلیون و بیستمیلیون و سیمیلیون میزد و در نتیجه در یک شب، اسکندری مثلا پنجاهمیلیون تومان از محمدرضا میبَرَد».[6]
کد مطلب: 26124