«جلوههایی از منش تبلیغی شهید آیتالله دکتر محمد مفتح» در گفتوشنود با زندهیاد آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی؛
زندهیاد آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی را میتوان در زمره مرتبطان و مراودانِ دیرین شهید آیتالله دکتر محمد مفتح، در میان علما و مدرسین حوزه علمیه قم دانست. آن فقید سعید در گفتوشنود پیآمده، به بیان خاطرات خویش از کارنامه تبلیغیِ «نماد وحدت حوزه و دانشگاه» پرداخته است. یاد و خاطره هر دو بزرگ، گرامی باد
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
آشنایی شما با شهید آیتالله دکتر محمد مفتح در چه شرایطی شکل گرفت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. زمانی که بنده وارد حوزه علمیه قم شدم، آیتالله مفتح از فضلای شناختهشده این حوزه بود. منازل ما در قم، نزدیک به یکدیگر بود و رفتوآمد خانوادگی داشتیم. بهرغم اینکه آقای مفتح از بنده بزرگتر و جایگاهشان نیز بالاتر بود، ولی ارتباطمان روزبهروز صمیمیتر شد تا اینکه در سال 1341 که وارد جریان مبارزه شدیم، رابطه کاملا نزدیکی داشتیم. ایشان در حوزه و مباحث فقهی، از شاگردان برجسته امام خمینی و آیتالله سیدمحمد محقق داماد بودند. در فلسفه هم، از مرحوم علامه طباطبائی استفاده میکردند. جلسات تدریس فلسفه ایشان نیز، بسیار شیرین و پرمحتوا شناخته میشد. خاطرم هست که در طول مسیر بازگشت از یکی از دروس، بحث ماهیت وجود شد و آنجا دیدم که چقدر مطلب را بهخوبی و زیبایی برای مخاطب خود جا میاندازند.
در شخصیت ایشان، کدامین خصال و ویژگیها را برجسته یافتید؟
اگر بخواهم در یک جمله ایشان را توصیف کنم، میگویم: «مفتح، یعنی یک روشنفکر واقعی». این شهیدِ برجسته، عالمی زمانآگاه و انقلابی بودند و با استفاده از استعدادهای خدادادی خود از جمله بیان خوب و صدای دلنشین، موفق شدند جوانها را هر چه بیشتر با معارف انقلاب اسلامی آشنا کنند. هم خیلی خوشبرخورد بودند و هم بهاصطلاحِ بین وعاظ، خیلی خوشمنبر. در زمینه تدریس هم، بسیار توفیق داشتند و شاگردان با علاقه پای درسشان مینشستند.
به منابر شهید آیتالله مفتح اشاره کردید. از آنها چه خاطراتی دارید؟
یکی از منبرهای مهم ایشان ــ که در خاطرم مانده ــ مربوط به شهرِ خرمآباد است. در آن موقع، هنوز وقایع سال 1342 پیش نیامده بود. آیتالله حاج آقا روحالله کمالوند، برای ایام دهه اول محرم، نیاز به یک سخنران داشتند. بنده، که با ایشان در ارتباط بودم، شهید مفتح را معرفی کردم و ایشان نیز پذیرفتند. شهید مفتح به خرمآباد رفتند و انصافا سخنرانیهای بسیار خوب و پرمحتوایی را نیز، در آنجا ارائه دادند. از جمله موضوعات مهمی که ایشان در منبرهای خود در خرمآباد به آن پرداختند و برای مردم هم بسیار جذاب و شنیدنی بود، بحث مفاسد اخلاقی از جمله بیحجابی و شُرب خمر بود که زیر نظر رژیم پهلوی و هر روز بیش از دیروز، در حال گسترش بود.
با توجه به اینکه خرمآباد در آن دوره، یکی از مراکز ارتش و در واقع یک منطقه دولتی بود، مشکلی برای ایشان پیش نیامد؟
ظاهرا تعدادی از ارتشیها در جلسه سخنرانی حضور داشتند و حتی ایشان را تهدید هم کردند، ولی مرحوم آقای کمالوند بهواسطه نفوذ و اعتباری که داشتند، پادرمیانی کردند و اجازه برخورد ندادند. از آنجا به بعد، آشنایی مرحوم کمالوند با آقای مفتح کلید خورد. بعدها هر گاه که به قم و منزل ما تشریف میآوردند، شهید مفتح نیز میآمدند و با هم دیداری تازه میکردند.

گفتوگوی شهید آیتالله دکتر محمد مفتح با آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی و آیتالله محمدمهدی ربانی املشی، در حاشیه مراسم افتتاحیه مجلس خبرگان قانون اساسی (28 مرداد 1358)
ظاهرا آیتالله مفتح در آن سالها، سفری نیز به آبادان داشتهاند. از آثار و پیامدهای این سفر، چه اطلاعاتی دارید؟
سخنرانیهای کوبنده ایشان در خرمآباد، سبب شد سال بعد، یعنی در عاشورای سال 1343، به آبادان دعوت شوند. در آن سال، منبرهای ایشان از همه انقلابیتر بود و فضای آن شهر را تحت تأثیرِ خود قرار داد. حتی رئیس شهربانی وقت هشدار داد که آبادان شهر مرزی است و این گونه صحبتها عواقب بدی دارد، اما ایشان با صراحت و شجاعت به کارِ خود ادامه دادند و شهرت فراوانی نیز پیدا کردند. من سالهای بسیاری را در کنار ایشان و در سخنرانیهای ایام محرم همراهشان بودم، اما منبرهای ایشان در عاشورای سال 1343 آبادان، واقعا استثنایی و مؤثر بود.
عواملی که باعث جذابیت سخنرانیهای ایشان برای مخاطبان در شهرهای گوناگون میشد کداماند؟
شهید مفتح ضمن اینکه بسیار بلیغ و شیوا صحبت میکردند، صدای بسیار خوب و دلنشینی هم داشتند. در خلال مطالب یا در پایان منبر، از اشعار نیز استفاده میکردند. همین باعث شده بود سخنانشان به دل مخاطب بنشیند و از آن استقبال کنند.
آیا آیتالله مفتح در جلسات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز شرکت میکردند؟
قبل از پاسخ به سؤال شما، باید اشاره کنم که سابقه این جلسات به سالها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی برمیگردد. در زمان مرجعیت آیتالله العظمی بروجردی، شخصیتهایی نظیر آیات: عبدالرحیم ربانی شیرازی، علی مشکینی، ناصر مکارم شیرازی، محمدرضا سعیدی، مهدی حائری تهرانی و برخی دیگر، در قالب یک جمعیت در کنار هم حضور مییافتند و همفکری و برنامهریزی داشتند. بعدها شخصیتهای دیگری از جمله آیات: مفتح، موسوی اردبیلی و حقیر نیز به این جمع اضافه شدند. آقای مفتح در مقاطعی که در قم بودند، در جلسات شرکت میکردند. بهتدریج شکل جمعیت، به جامعه مدرسینِ فعلی تغییر یافت، اما اساس کار که همان همفکریِ مدرسین حوزه علمیه قم بود، چه در زمان آیتالله بروجردی و چه پس از ایشان، استمرار یافت و هنوز هم پابرجاست.