کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

دربار پهلوی و پدیده قاچاق مواد مخدر؛

رازهای ممنوعه خاندان پهلوی

17 آذر 1404 ساعت 16:35

مولف : سارا اکبری

گاهی برخی واقعیت‌ها نه انکار می‌شوند و نه رسما پذیرفته؛ فقط در سکوتی طولانی باقی می‌مانند. این مقاله روایت آن سکوت است؛ سکوتی که در پس آن نام‌هایی از خاندان پهلوی با پرونده‌هایی جنجالی درهم گره خورده است



 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ «اشرف قاچاقچی بین‌المللی بود. او هرجا که می‌رفت، در یکی از چمدان‌هایش هروئین حمل می‌کرد و کسی هم جرئت نمی‌کرد آن را بازرسی کند! این مسئله از سوی بعضی مأموران به من گزارش شد و من نیز به محمدرضا اطلاع دادم. محمدرضا دستور داد به او بگویید این کار را نکند، همین! چه کسی بگوید؟ من؟ موقعی که خود محمدرضا نمی‌توانست یا نمی‌خواست جلوی اشرف را بگیرد، من که بودم و چگونه می‌توانستم این کار را انجام دهم؟... .»[1]
 
سطور پیشین، بخشی از خاطرات حسین فردوست است که به‌صراحت به قاچاق مواد مخدر توسط اشرف پهلوی ــ خواهر دوقلوی محمدرضا ــ اشاره می‌‌کند؛ البته دخالت‌های دربار پهلوی در امور مربوط به مواد مخدر و قاچاق فقط به اشرف محدود نمی‌شد، بلکه شواهد موجود حکایت از این امر دارد که بیشتر اعضای خاندان پهلوی مداخله گسترده‌ای در امر قاچاق مواد مخدر داشتند. نوشتار پی‌آمده به بررسی فعالیت‌های سران خاندان پهلوی، به‌ویژه اشرف، در حوزه قاچاق مواد مخدر اختصاص یافته است.
 
مصرف و قاچاق مواد مخدر در دوره پهلوی
مصرف تریاک در اشکال مختلف در مناطق گوناگون ایران در دوره رضاشاه رایج بود. گرچه استعمال تریاک در همه جای ایران مرسوم بود، اما برخی شهرها و مناطق، از نظر استعمال تریاک در مقایسه با دیگر مناطق کشور شاخص بودند و فراوانی آمار اعتیاد در آنها چشمگیر بود؛ مثلا استان‌هایی همچون کرمان، مشهد، اصفهان و قم بیشترین آمار اعتیاد در کشور را دارا بودند.[2] در همین سال‌ها قوانین تحدید تریاک و انحصار دولتی تریاک و مجازات قاچاق مواد افیونی و تولید و توزیع غیرقانونی در جهت کاهش مصرف این ماده و مبارزه با آن وضع شد، اما در سال‌های جنگ جهانی دوم و بعد از آن قاچاق مواد افیونی و اعتیاد به آن رواج بیشتری پیدا کرد.[3]
 
اوج آلودگی به مواد مخدر در ایران دهه 1350ش است. در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی انحصار کشت خشخاش به برادران او ــ حمیدرضا، محمودرضا و غلامرضا ــ واگذار شد و آنها از این راه و نیز تجارت مواد مخدر به سرمایه‌های هنگفتی دست یافتند و به‌تدریج سران این رژیم با محوریت اشرف پهلوی جزء چهره‌های درجه یک مافیای بین‌المللی مواد مخدر در جهان شدند. این در حالی بود که هر از چندگاه دستگاه‌های تبلیغاتی پهلوی با تبلیغات گسترده و کنفرانس‌های فراوان علیه قاچاق مواد مخدر و دستگیری عده‌ای قاچاقچی خرده‌پا، ژست مبارزه با مواد مخدر را به خود می‌گرفتند، اما در عمل خود از بزرگان قاچاق مواد مخدر بودند.
 
اشرف پهلوی؛ سوءاستفاده از مصونیت دیپلماتیک و قاچاق مواد مخدر
معامله مواد مخدر یکی از مهم‌ترین راه‌های کسب درآمدهای کلان  برای خاندان پهلوی به‌شمار می‌آمد؛ به گونه‌ای که نام اشرف پهلوی در صدر فهرست قاچاقچیان آن دوره خودنمایی می‌کرد.  فعالیت‌های اشرف پهلوی در قاچاق مواد مخدر و عضویت او در باند‌های بین‌المللی و مافیایی مواد افیونی، یکی از مباحث جنجالی راجع به این عضو پرحاشیه خاندان سلطنت بود. وی به کمک جایگاه خانوادگی و نفوذش بر شاه به اعمال غیرقانونی دست می‌زد و به‌تدریج به عضویت باند‌های بین‌المللی قاچاق هروئین درآمد. نام او از سال ۱۳۳۷ش به بعد، در امور مربوط به قاچاق تریاک و هروئین برده شد. اشرف از یک‌سو در داخل ایران و به کمک قدرتش به تاخت و تاز در ترانزیت مواد مخدر از مرز‌های شرقی به غرب و از سوی دیگر با استفاده از مصونیت دیپلماتیکی که داشت، به حمل و نقل مواد مخدر به خارج اشتغال می‌ورزید. این موضوع در مستندات تاریخی مختلف از جمله گزارش‌ها و خاطرات داخلی و خارجی عنوان شده است؛ برای مثال ساواک در ۲۶ بهمن ۱۳۳۷ش، در گزارشی به نقل از مجله «تایم» آورده است:
«در محافل مطلع مطبوعاتی تهران شایع است که شماره‌های اخیر مجله تایم که به ایران ارسال شده، تماما از طرف سازمان اطلاعات و امنیت کشور سانسور و دو صفحه وسط آن بریده شده است. گفته می‌شود مندرجات این دو صفحه، که از سوی یک مخبر آمریکایی تهیه شده بود، مربوط به قاچاق مواد مخدر و باند قاچاقچیان هروئین و کوکائین در ایران بوده و والاحضرت اشرف پهلوی و اعلیحضرت همایون شاهنشاه و علیاحضرت ملکه مادر به ترتیب از گردانندگان باند فروشندگان مواد مذکور در خاورمیانه و ایران معرفی شده‌اند. در این مجله ذکر شده والاحضرت اشرف پهلوی به علت شناخته شدن در مسافرت‌هایی که برای حمل مواد مخدر می‌نمایند، از طرف پلیس کشور‌های اروپایی تحت نظر می‌باشد. کما اینکه والاحضرت اصولا حق ورود به خاک فرانسه را ندارد؛ زیرا در هر مسافرتی که معظم له می‌نمایند، با استفاده از مصونیت خاندان سلطنتی، مبادرت به حمل مقادیر زیادی مواد افیونی و هروئین به خاورمیانه می‌نمایند و حتی والاحضرت فاطمه پهلوی که دارای شوهر آمریکایی هستند، در آمریکا تحت مراقبت می‌باشد».[4]
 
بر اساس خاطرات حسین فردوست، ماجرای فرودگاه کوانترن، یکی دیگر از گزارش‌های معتبر مرتبط با فعالیت‌های اشرف در زمینه قاچاق مواد مخدر است. طبق مستندات موجود، در نوامبر ۱۹۶۱م در فرودگاه کوانترن، چمدان‌های اشرف مورد تجسس مأموران بازرسی فرودگاه قرار گرفت و به دنبال آن، مقدار زیادی هروئین در آنها کشف شد، اما مأموران فرودگاه وی را به خاطر مصونیت دیپلماتیک آزاد کردند.[5]
 

اشرف پهلوی
اشرف پهلوی
شماره آرشیو: ۱۰۵۲-۴ع
 
دامنه فعالیت‌های اشرف در عرصه مواد مخدر به قدری گسترده بود که شاه پس از انتشار اخبار مربوط به قاچاق مواد مخدر از سوی اشرف پهلوی در جراید اروپا، برای مسکوت گذاردن و رفع و رجوع آن مبالغ هنگفتی رشوه به مقامات سوئیس پرداخت کرد. مجله آمریکایی «ساگا» در نوامبر ۱۹۷۳م/ آبان ۱۳۵۳ش، پس از شرح ماجرای دستگیری اشرف پهلوی در فرودگاه ژنو، درحالی‌که چمدان‌های او با کیسه‌های پلاستیک مملو از هروئین انباشته بود، نوشت: «فقط مداخله مقامات عالی‌رتبه سوئیس که به قول ساگا، ذخایر ارزی دربار شاه در بانک‌های سوئیس آنان را مجذوب کرده، سبب آزادی اشرف شد...».[6]
 
   
 
 
مافیای قاچاق در سایه حمایت دربار پهلوی
در کنار اشرف پهلوی، افراد گوناگونی از رجال سیاسی، درباری و نظامی به مصرف و قاچاق مواد مخدر مشغول بودند و از راه قاچاق مواد مخدر سود کلانی به‌دست می‌آوردند. امیرهوشنگ دولو و فیلیکس آقایان از جمله مهم‌ترین این افراد بودند. به گواه اسناد و خاطرات، دولو در زمینه قاچاق مواد مخدر فعالیت داشت و تجارت تریاک و هروئین ایران در انحصار او و اشرف پهلوی قرار داشت. به گفته فردوست، امیرهوشنگ دولو یکی از اصلی‌ترین شریان‌های قاچاق مواد مخدر در ایران بود و در این مسیر، از مساعدت‌های دربار و شخص شاه نیز بهره‌ها می‌برد؛ چنان‌که از اسناد و روایت‌ها برداشت می‌شود، شخص محمدرضا پهلوی می‌کوشید مسیر امیرهوشنگ دولو در قاچاق مواد مخدر را هموار کند و همین موضوع در اواخر سال ۱۳۵۰ش، رسوایی بزرگی در عرصه بین‌الملل برای شاه به ارمغان آورد. در آن سال، امیر هوشنگ دولو پس از تحویل یک محموله قاچاق به حسین قریشی، بازرگان ایرانی مقیم سوئیس، از سوی پلیس زوریخ دستگیر شد.[7] نویسنده کتاب «در دامگه حادثه» نوشته است: «درست در همان موقع، شاه و همسرش فرح دیبا در سنت‌موریس بودند. شاه بلافاصله خود را به ژنو رساند و به جای آنکه بگذارد دادگاه‌های سوئیس از طرق قانونی به اتهامات وارده علیه او رسیدگی کنند، او را به وسیله هواپیمای مخصوص سلطنتی از سوئیس فراری داد! دولو، نه در ایران و نه در سوئیس، کیفری ندید. مبالغ هنگفتی از ثروت تازه به‌دست‌آمده نفت ایران، صرف مخارج قانونی و غیرقانونی دفاع از او شد».[8]
 
محمدرضا پهلوی در یک سفر تفریحی به کشور سوئیس. در تصویر غلامعلی سیف ناصری،  امیرهوشنگ دولّو قاجار، کیومرث جهان‌بینی و امیرخسرو افشارقاسملو دیده می‌شوند
محمدرضا پهلوی در یک سفر تفریحی به کشور سوئیس.
در تصویر غلامعلی سیف ناصری،  امیرهوشنگ دولّو قاجار،
کیومرث جهان‌بینی و امیرخسرو افشارقاسملو دیده می‌شوند
شماره آرشیو: 2-1105-11ع
 
بی‌تردید فیلیکس آقایان نیز بزرگ‌ترین قاچاقچی ایرانی مواد مخدر و یکی از مهم‌ترین قاچاقچیان بین‌المللی بود. او به عنوان یکی از اعضای بلندپایه مافیای آمریکا در قاچاق مواد مخدر روی دست اشرف زده بود.[9] برادر کوچک‌تر فیلیکس آقایان (شاهین) جزء هیئت‌رئیسه توزیع مواد مخدر در آمریکای مرکزی و جنوبی بود و از فیلیکس به مراتب خطرناک‌تر بود.[10] محمودرضا پهلوی (برادر ناتنی شاه)، که خود از قاچاقچیان مواد مخدر بود، در مجله امریکایی ساگا افشا کرد این باند به دستور آقایان، ۶/ ۱۸ تن تریاک کشف‌شده در سال ۱۳۴۸ش از سوی مأموران ژاندارمری را به فروش رسانده است.[11] نفوذ آقایان و جایگاهش در مافیا تا جایی بود که بعد از افشاگری محمودرضا پهلوی دستور داد او را در یک کاباره در تهران به‌شدت کتک زدند! به گفته حسین فردوست، وی با نفوذ در سازمان سیا و اف‌بی‌آی توانسته بود به بالاترین رده در تشکیلات مافیای آمریکا دست یابد.[12]  
 
فرجام سخن
افرادی نظیر اشرف پهلوی، فیلیکس آقایان، امیرهوشنگ دولو و حسن قریشی و برخی دیگر از رجال سیاسی، نظامی و انتظامی از مافیای داخلی و بین‌المللی قاچاق مواد مخدر بودند که به طور مستقیم با شاه و دربار پهلوی در ارتباط بودند. ابعاد شبکه قاچاق این افراد و به طور مشخص اشرف به‌قدری گسترده بود که اخبار رسوایی آنها در این زمینه مدت‌ها نقل مطبوعات غربی بود و سران رژیم برای پرده‌پوشی بر این اقدامات و به جای دستگیری و محاکمه آنها، ده‌ها قاچاقچی خرده‌پا را اعدام و تعدادی را حبس می‌کردند.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی (خاطرات حسین فردوست)، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، اطلاعات، ۱۳۶۹، ص 237.
[2]. فردریک ریچاردز، یک مسافرت ایرانی، ترجمه مهین‌دخت صبا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1364، ص 3.
[3]. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی و بیست‌وپنج‌ساله ایران، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1371، ص 458.
[4]. زنان دربار به روایت اسناد ساواک، اشرف پهلوی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۱، ص ۳۵.
[5]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، همان، ص ۴۶۲.
[6]. عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چ ۲۷، ۱۳۷۸، ص ۴۶۲.
[7]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، همان، ص 237.
[8]. عرفان قانعی فرد، در دامگه حادثه، تهران، شرکت کتاب، ۱۳۹۰، ص ۵۵۸.
[9]. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، همان، صص 262-263.
[10]. همان‌جا.
[11]. عبدالله شهبازی، همان، صص ۴۶۲ و ۴۶۳.
[12]. حسین فردوست، همان، صص ۲۶۲ و ۲۶۳.
 


کد مطلب: 26300

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/article/26300/رازهای-ممنوعه-خاندان-پهلوی

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir