پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مشکل سوء مدیریت در بسیاری از کشورهای جهان سوم وجود دارد. این معضل در بعضی موارد مهمترین مانع پیشرفت و توسعه تلقی و تلاش میشود برای آن راهکارهایی ارائه شود. این مسئله در مورد ایران معاصر نیز مصداق پیدا میکند بهخصوص در مواردی که کشور ترقی را در دستور کار قرار داده است. در این میان، مواردی بود که سیاستمداران به جای تکیه بر توان داخلی، به دنبال مدیران خارجی رفتند و دست به سوی آنان دراز کردند. این مسئله به خصوص در دوره پهلوی اول و دوم مصداق پیدا میکند؛ جایی که وابستگی به خارج موجب میشد در موارد بسیاری از مستشاران و مشاوران بیگانه استفاده شود.
در یکی از این موارد شاهد حضور آرتور میلسپو در ایران هستیم. یک مستشار آمریکایی که برای اصلاح امور مالی و حل مشکل ناترازی آن، در دو مرحله به ایران دعوت شد. حضور او در ایران و مسئولیتی که به عهده گرفت با حرف و حدیثهای بسیاری همراه بود. در واقع در همین مقطع بود که حضور بیگانگان در کشور بسیار پررنگ بود و دو ابرقدرت روس و انگلستان تمام توان خود را بهکار میگرفتند تا بیشترین نفوذ را در ایران بهدست آورند. حال حضور یک مستشار آمریکایی آن هم در بالاترین سطوح مدیریتی این پرسش را به ذهن متبادر میکند که آیا واشنگتن نیز به دنبال ایجاد جای پایی در ایران بود یا او صرفا برای ارائه خدمات و تجربیات به دولت ایران وارد کشور ما شد. بر این اساس، تلاش خواهیم کرد در سطور زیر به این پرسش و ابهام تا حدودی پاسخ دهیم و عملکرد میلسپو را بررسی کنیم.
از تحصیل در اقتصاد تا استخدام در دولت ایران
آرتور میلسپو در مارس 1883م در شهر آگوستا در ایالت میشیگان به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در همین شهر به پایان رساند. به اقتصاد علاقهمند شد و در این رشته تحصیل کرد. او در دانشگاههای معروف و شناختهشدهای مانند ایلی نویز و جانز هاپکینز، اقتصاد و امور مالی خواند و بالاخره در سال 1912م بود که موفق به اخذ مدرک دکتری شد. تسلط او به مسائل حقوقی باعث شد دانشگاه ایلی نویز بعدها به او مدرک افتخاری دکتری حقوق اعطا کند. از همین سال 1912م بود که در کالج علوم سیاسی در دانشگاه جانز هاپکینز به عنوان استاد و پژوهشگر مشغول به کار شد. موفقیت او در کار باعث شد در سال 1918م در مقام مشاور نفتی در وزارت امور خارجه آمریکا مشغول به کار شود. درست چهار سال بعد، یعنی در سال 1922م بود که به ایران آمد و برای اولین بار در سمت مشاور امور مالی مشغول به کار شد. او پنج سال را در ایران گذارند و سپس به آمریکا بازگشت.
میلسپو در بازگشت به آمریکا به فعالیت دانشگاهی روی آورد. در عین حال با مؤسسه تحقیقاتی بروکینگز نیز همکاری کرد. او دوباره در فاصله سالهای 1943م تا 1945م به ایران بازگشت و مسئولیت ریاست کل دارایی ایران را برعهده گرفت. در مجموع میلسپو دوبار در ایران حضور پیدا کرد و هرچند در دوره اول توانست تا حدودی مشکلات مالی کشور را حل کند، در مرتبه دوم نتوانست کاری از پیش برد و ایران را برای همیشه ترک کرد.[1]

آرتور میلسپو
دوره اول فعالیت میلسپو در ایران
میلسپو برای بار اول در بحبوحه جنگ جهانی اول بود که به ایران آمد. در این مقطع اوضاع مالی و اقتصادی ایران بسیار آشفته بود. شمال و شمال غرب ایران صحنه نبرد روسیه و عثمانی بود و در جنوب عشایر و ایلات مشغول جنگ با انگلیسیها بودند. جنگ خسارات بسیاری به بار آورده بود و کشور با خزانه خالی، قحطی و بیماریهای واگیردار، عدم موازنه در تجارت خارجی و ناتوانی در وصول مالیات روبهرو بود. شرایط سیاسی کشور هم چندان بهتر نبود. پس از اخراج شوستر و تا قبل از آمدن میلسپو دوازده سال هیچ لایحهای که بودجه کشور را تهیه و تنظیم کند در کار نبود و دولت توان اداره امور را نداشت.[2]
در چنین شرایطی بود که دولت وقت، یعنی قوامالسلطنه، لایحه استخدام مستشار آمریکایی را برای اصلاح اوضاع اقتصادی کشور به مجلس برد. مجلس نیز به واسطه اینکه ذهنیت منفی نسبت به آمریکا در ایران وجود نداشت و هنوز این کشور وارد رقابت استعماری در ایران نشده بود در عرض کمتر از سه روز لایحه را به تصویب رساند. در این لایحه که در مرداد سال 1301ش به تصویب رسید، اختیارات بسیاری به میلسپو واگذار شد. این موارد شامل تهیه و تنظیم بودجه زیر نظر وی، اصلاح ساختار اداری و نیروی انسانی، تعیین دخل و خرج و تعهدات دولت، مدیریت مسئله حمل و نقل و در نهایت تأمین خوار و بار عمومی میشد.[3]
در این مقطع هنوز دولت آمریکا در امور ایران درگیر نشده بود و حضور میلسپو تا حدودی گرهگشا بود؛ به این ترتیب که میلسپو کار نوسازی مالی و اداری ایران را آغاز و خزانهداری کل کشور را تأسیس کرد. وصول مالیاتها از تمامی اقشار تا حدودی سامان گرفت و لایحه بودجه بر اساس درآمدها تنظیم شد؛ همچنین با متعادل کردن هزینه و درآمدها نیاز به استقراض خارجی تا حدودی از بین رفت. به این ترتیب، در بار اول کمتر شبهه دخالت در امور ایران مشاهده میشود.[4]

میلسپو در میان برخی از مقامات آذربایجان
شماره آرشیو: 395-2ع
حضور میلسپو برای بار دوم
میلسپو برای بار دوم در سال 1943م و در کوران جنگ جهانی دوم بود که وارد ایران شد. این بار آمریکا در گیر و دار جنگ جهانی دوم تلاش میکرد نفوذ خود را در ایران افزایش دهد. آمریکا در وهله اول تلاش کرد با ایجاد نیروی نظامی و نفوذ در ارتش، ساختار امنیتی ایران را بهدست گیرد و در بلندمدت به نفوذ و حضور روسیه و انگلستان خاتمه دهد. آمریکا تلاش کرد با تقویت ارتش و ژاندارمری ایران، این کشور را زیر سیطره نفوذ غرب قرار دهد. به موازات این سیاست بود که میلسپو به ایران آمد و امور مالیه ایران را بهدست گرفت. او این بار در امور مالی و غیرمالی ایران دخالت میکرد و گذشته از آن اختیارات بسیاری به او داده شد.[5]
بر اساس متن لایحه اختیارات، میلسپو امور مربوط به تحصیل اجناس غیرخوارباری و کلیه مواد خام و مصنوعات و وارد و صادرکردن کالاهای یادشده و شیوه حمل و نقل و انبار کردن و توزیع آنها را اداره میکرد و مهمتر از همه حق وضع قوانین و مقررات، که مخالف با نص صریح قانون اساسی و مصالح کشور بود، به او سپرده شد.[6]
این بخش از قانون عملا به مقام غیرمسئول خارجی حق قانونگذاری اعطلا میکرد بدون اینکه در مقابل این اختیارات مسئولیت و پاسخگویی وجود داشته باشد. این لایحه در نهایت در اوایل سال ۱۳۲۲ باعث آشوب در تهران و اطراف شد. حتی یکی از نمایندگان مجلس، یعنی اللهیار صالح، به نشانه اعتراض استعفای خود را اعلام کرد. در نهایت فشارها باعث شد مجلس سیزدهم اعطای این اختیارت را متوقف کند؛ موضوعی که باعث خشم میلسپو و دولت متبوعش آمریکا و کمک خواستن آنها از لندن شد. مجلس این بار در مقابل فشار بیش از حد آمریکاییها و علیرغم همه مخالفتها و ناآرامیها دوباره لایحه یادشده و اختیارات میلسپو را به تصویب رساند و بلافاصله بعد از آن برای تثبیت اوضاع، قرارداد بازرگانی ایران و آمریکا را که در واشنگتن به امضا رسیده بود، تصویب کرد. این قرارداد ایران را از درآمدهای گمرکی بهشدت محروم میکرد و بازار ایران را به روی اجناس و کالاهای آمریکایی میگشود.[7]
اقدامات میلسپو تنها به این موارد محدود نماند. یکی از کارهای او استخدام شصت مستشار جدید آمریکایی بود که در همان سال به تصویب مجلس رسید. همچنین به صدور آییننامههایی در خصوص آرد و گندم اقدام و خرید و فروش آن را ممنوع کرد که باعث افزایش قیمت ناگهانی این اقلام راهبردی شد. علاوه بر این، در دولت ساعد، دو متخصص نفت آمریکایی به توصیه میلسپو به ایران دعوت شدند تا درباره ذخایر نفتی ایران مطالعه کنند و دولت ساعد با آمادگی کامل بتواند با آمریکا وارد مذاکره شود. در واقع، میلسپو با این کار میخواست بستر را برای حضور آمریکا در صنایع نفت ایران فراهم کند.[8]
او با واگذاری سمتهای مهم وزارت دارایی به آمریکاییها و کنار گذاشتن بسیاری از ایرانیان توانمند از مناصب خود، و همچنین با تعیین حقوقهای کلان برای هموطنانش، باعث افزایش چشمگیر بدهیهای کشور شد. این رویکرد او وضعیت اقتصادی کشور را بحرانیتر کرد و موجب اعتراض مردم و برخی نمایندگان مجلس شد. میلسپو همچنین تلاش میکرد با وادار کردن دولت به اخذ وام از آمریکا، نفوذ این کشور را در حوزه اقتصادی و سیاسی ایران تقویت کند.[9]
در مجموع میتوان گفت که حضور میلسپو در ایران را باید به دو دوره تقسیم کرد: در دوره اول با توجه به این که آمریکا هنوز وارد معادلات استعماری در ابعاد جهانی نشده بود میلسپو کمتر منافع آمریکا را در ایران لحاظ میکرد. در واقع در دوره اول نگاه او بیشتر به مشکلات و مسائل داخلی ایران بود، اما این رویکرد در دوره دوم حضور او در ایران مشاهده نشد؛ به خصوص که آمریکا درگیر جنگ جهانی دوم بود و در فضای رقابت ابرقدرتها، میلسپو منافع آمریکا را در اولویت قرار میداد که شواهد و قرائن آن ارائه شد.
پینوشتها:
[1]. غلامرضا رابطی قشلاقی،
برگی از تاریخ معاصر ایران: ماموریت دوم آرتور میلسپو در ایران و پیامدهای آن، تهران، انتشارات سنجش و دانش، 1398، صص 46-51.
[2]. آرتور ميلسپو،
ماموریت آمریکا در ایران، ترجمه حسن ابوترابیان، تهران، پیام، 1356، ص 81.
[3]. علیرضا ازغندی،
روابط خارجی ایران 1320- 1357، تهران، نشر قومس، چ شش، 1384، ص 124.
[4]. آرتور میلسپو، همان، صص 80-85.
[5]. غلامرضا رابطی قشلاقی، همان، صص 12-13.
[6]. «اختیارات و اقدامات میلسپو در زمینه حمل و نقل»،
دنیای اقتصاد، ش 4499 (27 آذر 1397).
[7]. بوندار فسکی،
تاریخ توسعهطلبی آمریکا در ایران، تهران، آلفا، ۱۳۵۸، صص 26-27.
[8]. غلامرضا رابطی قشلاقی، همان.
[9].
احزاب ایران نوین به روایت اسناد ساواک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۸۰، ص ۳۸۱.