کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نگاهی به ایده و عمل فدائیان اسلام؛

شمشیرهای آخته در تاریکی استبداد

21 مهر 1404 ساعت 15:50

مولف : رضا سرحدی

از خطابه‌های پرشور در مسجد تا اعدام‌های سیاسی در خیابان؛ فدائیان اسلام خود را سربازان خدا می‌دانستند، اما آیا ایمان به تنهایی می‌توانست در برابر قدرت پهلوی و استعمار بایستد؟


 
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ فدائیان اسلام، یکی از گروه‌های مذهبی ـ سیاسی بسیار تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران، در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ش فعالیت خود را آغاز کردند. این گروه که عمدتا از جوانان مذهبی و روحانیان انقلابی تشکیل شده بود، با هدف احیای ارزش‌های اسلامی و مبارزه با استعمار و استبداد شکل گرفت. فدائیان اسلام در شرایطی ظهور کرد که به دلیل سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰، فضای نسبتا باز سیاسی بر ایران حاکم بود، اما با وجود این، نفوذ قدرت‌های خارجی، به‌ویژه انگلیس و شوروی، در این کشور همچنان ادامه داشت. در چنین بستری، فدائیان اسلام با رهبری سیدمجتبی نواب صفوی، در قالب یک نیروی مذهبی ـ انقلابی وارد عرصه سیاسی شد و با تکیه بر ایدئولوژی اسلامی، به مبارزه با حکومت پهلوی و جریان‌های سکولار دست زد. این گروه با اقدامات جسورانه خود، تأثیر به‌سزایی بر تحولات سیاسی آن دوره برجای گذاشت و به یکی از بازیگران اصلی در جنبش ملی شدن نفت تبدیل شد. در این نوشتار، تاریخچه، اهداف، تفکرات و زمینه‌های اجتماعی ظهور فدائیان اسلام بررسی شده است تا اهمیت این گروه در تاریخ معاصر ایران بهتر شناخته شود.
 
تأسیس و رهبری فدائیان اسلام
جمعیت فدائیان اسلام در سال ۱۳۲۴ش به دست سیدمجتبی نواب صفوی، روحانی جوان و انقلابی، تأسیس شد. شهید سیدمجتبی نواب صفوی در سال 1303 در خانواده‌ای مذهبی در تهران متولد شد. پس از دستگیری و درگذشت پدر نواب، که از مخالفان رضاشاه بود، دایی او سرپرستی‌اش را برعهده گرفت و این گونه بود که او نام خانوادگی «نواب صفوی» را برگزید. وی در جوانی همراه تعدادی از روحانیان و جوانان انقلابی، جمعیت فدائیان اسلام را تأسیس کرد.
 
فدائیان اسلام، که عضویت در آن برای همه مسلمانان متعهد آزاد بود، به‌سرعت در بیشتر شهرهای ایران گسترش یافت. از جمله اعضای سرشناس این جمعیت می‌توان به خلیل طهماسبی، مهدی عراقی و سیدعبدالحسین واحدی اشاره کرد. فدائیان اسلام علاوه بر تهران و قم، در شهرهایی مانند کاشان، مشهد و آبادان نیز نفوذ داشتند. در کاشان، این جمعیت را افرادی چون شیخ غلامرضا گل‌سرخی رهبری می‌کردند. فعالیت‌های تبلیغی و انقلابی این گروه همواره تحت نظارت شدید حکومت پهلوی قرار داشت. نواب صفوی و یارانش با برگزاری جلسات مذهبی ـ سیاسی، اندیشه‌های اسلامی را تبلیغ می‌کردند. در پی فعالیت‌هایی این عده بود که تشکل یادشده به یکی از گروه‌های مبارز ضداستعماری و ضدحکومتی بسیار مهم در آن دوره تبدیل شد.[1]
 

شهید سیدمجتبی نواب صفوی در کنار شهیدان سیدعبدالحسین واحدی و خلیل طهماسبی پس از آزادی از زندان دکتر مصدق (بهمن 1331)
شهید سیدمجتبی نواب صفوی در کنار شهیدان سیدعبدالحسین واحدی و خلیل طهماسبی پس از آزادی از زندان دکتر مصدق (بهمن 1331)
 
نواب صفوی از اندیشه‌های سیدجمال‌الدین اسدآبادی و شیخ فضل‌الله نوری تأثیر پذیرفته بود و به‌شدت از نفوذ استعمار و فرهنگ غربی در ایران نگران بود. به باور او برای نجات ایران از دست استعمار و حکومت‌های فاسد، باید به مبارزه مسلحانه و اقدامات انقلابی روی آورد. فدائیان اسلام ابتدا با هدف مقابله با تبلیغات ضداسلامی و فعالیت‌های بهائیان شکل گرفت، اما به‌تدریج وارد عرصه سیاسی شد و به یکی از نیروهای مهم در مبارزه با حکومت پهلوی تبدیل گردید.[2] این گروه از حمایت برخی روحانیان مبارز مانند آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی برخوردار بود و توانست در میان جوانان مذهبی و قشرهای پایین‌دست جامعه نفوذ کند. رهبری کاریزماتیک نواب صفوی و تأکید او بر اجرای احکام اسلامی، باعث شد فدائیان اسلام به‌سرعت به یک نیروی سیاسی ـ مذهبی تبدیل شود که هم با استعمار خارجی و هم با حکومت پهلوی مبارزه می‌کرد.[3]
 
شهید سیدمجتبی نواب صفوی در کنار آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی و اصحاب وی (سال 1327ش)
شهید سیدمجتبی نواب صفوی در کنار آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی و اصحاب وی (سال 1327ش)
 
اهداف فدائیان اسلام
اعضای فدائیان اسلام اهداف متعددی داشتند، اما مهم‌ترین آنها اجرای کامل احکام اسلامی، مبارزه با استعمار خارجی، مقابله با حکومت پهلوی و مبارزه با جریان‌های سکولار و کمونیستی بود. این گروه معتقد بود که قوانین اسلامی باید به صورت کامل در جامعه اجرا شود و هرگونه انحراف از شریعت، از جمله نفوذ فرهنگ غربی و گرایش‌های سکولار، باید از بین برود.[4] آنها مخالف جدایی دین از سیاست بودند و حکومت اسلامی را تنها راه نجات ایران می‌دانستند. از سوی دیگر، فدائیان اسلام استعمار انگلیس را بزرگ‌ترین دشمن اسلام و ایران می‌دانستند و معتقد بودند که بسیاری از مشکلات کشور ناشی از نفوذ خارجی است. آنها به‌ویژه با قراردادهای استعماری مانند قرارداد نفتی گس ـ گلشائیان مخالفت می‌کردند و خواهان ملی شدن صنعت نفت بودند. علاوه بر این، فدائیان اسلام حکومت پهلوی را دست‌نشانده استعمار می‌دانستند و معتقد بودند رضاشاه و محمدرضا پهلوی با اجرای سیاست‌های ضداسلامی مانند کشف حجاب و ترویج فرهنگ غربی، به اسلام خیانت کرده‌اند. این گروه همچنین با جریان‌های فکری سکولار و مارکسیستی مانند حزب توده نیز درگیر بودند و آنها را عامل تضعیف اسلام می‌دانستند.[5]
 
تفکرات و ایدئولوژی فدائیان اسلام
ایدئولوژی فدائیان اسلام ترکیبی از اندیشه‌های اسلامی، ضداستعماری و انقلابی بود. این گروه تأکید بسیاری بر جهاد و اقدام عملی داشت و معتقد بود که برای احیای اسلام، نباید تنها به تبلیغات دینی اکتفا کرد، بلکه باید به مبارزه عملی روی آورد. فدائیان اسلام ترور شخصیت‌های سیاسی را یک ابزار مشروع در راه مبارزه با ظلم می‌دانست و با الهام از جنبش‌هایی مانند اخوان‌المسلمین در مصر، به مبارزه با استعمار می‌پرداخت. اعضای این جمعیت مخالف دموکراسی سکولار بودند و باور داشتند که تنها حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه می‌تواند عدالت را برقرار کند. این تفکر بعدها در انقلاب اسلامی ایران نیز تأثیرگذار بود. فدائیان اسلام همچنین بر اتحاد روحانیت و مردم تأکید داشتند و معتقد بودند که روحانیان باید رهبری مبارزات مردمی را برعهده گیرند. آنها از نظریه‌پردازانی مانند سید قطب و حسن البنا تأثیر پذیرفته بودند و به‌شدت از وحدت جهان اسلام حمایت می‌کردند.[6]
 
زمینه‌های تاریخی و اجتماعی ظهور فدائیان اسلام
ظهور فدائیان اسلام در دهه‌های ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ تحت تأثیر عوامل متعددی بود. پس از اشغال ایران توسط متفقین در سال ۱۳۲۰، نفوذ خارجی در سیاست ایران افزایش یافت و این موضوع باعث شکل‌گیری جنبش‌های ضداستعماری شد. از سوی دیگر، در دوره رضاشاه، نهادهای مذهبی تضعیف شده بودند و پس از سقوط او، فضای نسبی باز سیاسی به‌وجود آمد که زمینه را برای فعالیت گروه‌های مذهبی مانند فدائیان اسلام فراهم کرد. رشد جریان‌های چپ و ملی‌گرا مانند حزب توده و جبهه ملی نیز باعث شد که فدائیان اسلام به عنوان یک نیروی مذهبی ـ انقلابی وارد عرصه سیاسی شود. حمایت آیت‌الله کاشانی از این گروه نیز به افزایش نفوذ آن در میان مردم کمک کرد.[7] 
 
 
 
اقدامات و ترورهای فدائیان اسلام
فدائیان اسلام با رویکردی رادیکال و انقلابی به مبارزه سیاسی می‌نگریست و اعتقاد داشت که در شرایط استبداد و استعمار، اقدامات قهرآمیز تنها راه احیای اسلام و استقلال کشور است. این گروه معتقد بود که شخصیت‌های سیاسی فاسد و وابسته به استعمار باید از صحنه سیاسی حذف شوند. اعدام انقلابی احمد کسروی در سال 1324 و عبدالحسین هژیر در سال ۱۳۲۸، که در مسجد سپهسالار انجام شد، برگ زرینی در فعالیت‌های این گروه به‌شمار می‌آمد. هژیر به دلیل دست داشتن در تقلب گسترده انتخابات مجلس شانزدهم و ارتباط با دربار و استعمار انگلیس، از دید فدائیان اسلام مستحق مجازات بود. این اعدام انقلابی، که خلیل طهماسبی، یکی از اعضای فدائیان اسلام آن را انجام داد، بازتاب گسترده‌ای در جامعه آن زمان داشت و نشان داد که گروهی مذهبی حاضر است برای تحقق اهداف خود تا پای جان پیش رود.[8]
 
 
 
اقدام بعدی فداییان اسلام، اعدام انقلابی حاجعلی رزم‌آرا در سال ۱۳۲۹ بود که به دلیل مخالفت سرسختانه با ملی شدن صنعت نفت و ارتباط نزدیک با استعمار انگلیس، در لیست اهداف این گروه قرار گرفته بود. رزم‌آرا، که سعی داشت با اعمال نفوذ در مجلس، طرح ملی شدن نفت را به شکست بکشاند، در حالی که از مسجد شاه (مسجد امام خمینی فعلی) خارج می‌شد، هدف گلوله قرار گرفت. این ترور که تأثیر مستقیمی در تسریع روند ملی شدن نفت داشت، باعث شد فدائیان اسلام به عنوان یک نیروی مؤثر در صحنه سیاسی ایران شناخته شوند.[9] هرچند این اقدامات در کوتاه‌مدت به سرکوب شدید گروه منجر شد و در نهایت به اعدام نواب صفوی و یارانش در سال ۱۳۳۴ انجامید، تأثیرات بلندمدت آن در شکل‌گیری جنبش‌های اسلامی بعدی و حتی انقلاب اسلامی انکارناپذیر است. این گروه با وجود عمر کوتاه خود، الگویی از مبارزه مسلحانه مذهبی را ارائه داد که بعدها توسط دیگر گروه‌های انقلابی مورد توجه قرار گرفت.
 


از راهنمای حقایق تا حکومت اسلامی

 
 
 
فشرده سخن
فدائیان اسلام به عنوان یک گروه مذهبی ـ سیاسی، در شرایطی ظهور کرد که ایران تحت تأثیر استعمار خارجی و حکومت استبدادی قرار داشت. اعضای این گروه با تکیه بر ایدئولوژی اسلامی و اقدامات جسورانه تلاش کردند اسلام را به عنوان راه‌حل اصلی برای مشکلات کشور مطرح کنند. اگرچه این گروه سرکوب شد، پیشگام مبارزه ضداستعماری در ایران شناخته شد و اندیشه‌های آن بر جنبش‌های اسلامی بعدی تأثیر به‌سزایی گذاشت.

 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. محمدامین گل‌سرخی کاشانی، جمعیت فداییان اسلام در آیینه اسناد، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1394، ص 18.
[2]. بهنام کریمی، آسیب‌شناسی نهضت ملی ایران (32-1325)، ویراستار ناصرالدین تقویان، تهران، قصیده‌سرا، 1385، ص 57.
[3]. داوود امینی، اندیشه و عملکرد فداییان اسلام، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، صص 2-15.
[4]. اسماعیل آزادی، احزاب سیاسی در ایران: تبارشناسی جریان‌های سیاسی و آسیب‌شناسی احزاب در ایران، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۹۰، صص ۱7۰-۱5۰.
[5]. احمد گل‌محمدی، جمعیت فداییان اسلام به روایت اسناد، ج 1، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۲، ص 54.
[6]. ابراهیم یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰، تهران، شرکت انتشارات قلم، ۱۳۸۳، صص 12-15.
[7]. جمعی از پژوهشگران، سازمان مجاهدین خلق: پیدایی تا فرجام (1384-1344) (گزیده سه جلد)، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، ۱۳۹۹، صص 208-212.
[8]. عرفان قانعی‌فرد، در دامگه حادثه: گفتگویی با پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی ساواک (بررسی علل و عوامل فروپاشی حکومت شاهنشاهی)، تهران، نشر علم، ۱۳۹۱، ص 31.
[9]. هوشنگ نهاوندی، سه رویداد و سه دولتمرد، تهران، شرکت کتاب، ۱۳۸۸، ص 363.
 


کد مطلب: 26161

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/article/26161/شمشیرهای-آخته-تاریکی-استبداد

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir