بازگشت امام خمینی به ایران به روایت اسناد لانه جاسوسی؛

دوران سلطنت به پایان رسیده است

امام خمینی پس از چهارده سال تبعید و دوری از کشور، در 12 بهمن سال 1357 و طی مراسمی باشکوه به کشور بازگشتند. بی‌شک این موضوع، اتفاقی مهم و تاریخی بود، ازاین‌رو بسیاری از رسانه‌ها و اسناد متعدد به پوشش خبری این رویداد سیاسی ـ تاریخی دست زدند. یکی از منابعی که اهمیت زیادی برای این موضوع قائل بود و اخبار لحظه به لحظه آن را دنبال می‌کرد سفارت آمریکا در ایران بود...
دوران سلطنت به پایان رسیده است
 
امام خمینی پس از چهارده سال تبعید و دوری از کشور، در 12 بهمن سال 1357 و طی مراسمی باشکوه به کشور بازگشتند. ورود ایشان به کشور در حالی صورت گرفت که خبرهایی از بسته شدن فرودگاه و یا کودتای نظامی به برخی از رسانه‌ها درز کرده بود. با این حال برخلاف ترس‌ها و تهدیدهای بالقوه، ایشان با سلامت کامل و مطابق برنامه‌های پیش‌بینی‌شده وارد کشور شدند. بی‌شک این موضوع، اتفاقی مهم و تاریخی بود، ازاین‌رو بسیاری از رسانه‌ها و اسناد متعدد به پوشش خبری این رویداد سیاسی ـ تاریخی دست زدند. یکی از منابعی که اهمیت زیادی برای این موضوع قائل بود و اخبار لحظه به لحظه آن را دنبال می‌کرد سفارت آمریکا در ایران بود که در اسناد خود به بررسی جزئیات کامل این رویداد پرداخته است.
 
امام از تبعید تا ورود به کشور
بعد از فوت آیت‌الله بروجردی و انتقال مرجعیت به امام خمینی، برخوردهایی جدی میان روحانیون به رهبری امام و برخی از اقدامات سیاسی حکومت به وجود آمد و باعث شد مسئله مبارزات امام خمینی به‌خصوص بعد از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به یک مسئله جدی برای محمدرضا پهلوی تبدیل شود. شاه تصور می‌کرد که با کمک مالی و ارتباط با بعضی روحانیون می‌تواند با نفوذ امام مقابله کند و لذا برای این کار ترتیباتی داده شد.1 اما این اقدامات نتیجه‌‌ای نداد و تبعید امام در سال 1343 را به دنبال داشت. امام قریب به چهارده سال از زندگی خود را در ترکیه، عراق و فرانسه به سر بردند و در نهایت با تغییر اوضاع در سال 1357، به کشور بازگشتند.
 
مقارن با ورود امام، تهدیدات و نقطه‌نظرات متفاوتی از سوی محافل گوناگون به گوش می‌رسید. موضوع تهدیدها تا حدی جدی و نگران‌کننده بود که کسانی چون امیرانتظام هم که بعدها به مخالفت با امام و اصول انقلاب پرداختند، نسبت به آن نگران بودند. برخی از منابع سیاسی نگرانی از تهدید به جان امام را این گونه پوشش دادند: «مسلما گروه‌های خارج از جنبش اسلامی هستند که خوبی [امام] خمینی را نمی‌خواهند. افراطیون در پنجاه سال قبل خیلی از ملیون را کشته‌اند و انتظام نمی‌خواهد [امام] خمینی بعدی باشد».2
 
یکی از افراد و یا گروه‌هایی که تهدیدی بالقوه برای بازگشت امام محسوب می‌شدند شخص بختیار و حامیان آمریکایی او بودند. «دولت بختیار سعی داشت بازگشت امام را هر چه ممکن است به تأخیر گذارد و آمریکا هم در این مورد اقدام کرده بود و نظر بر این بود که دولت سوسیال دموکراسی بختیار فرصت پیدا کند و بر اوضاع به نحوی مسلط گردد.»3 اما بختیار عهد کرده بود محکم بایستد4 و در راستای عهد خود، موانعی نیز بر سر راه ورود امام ایجاده کرده بود، اما هیچ‌کدام از تدابیر اتخاذشده مانع از بازگشت امام به کشور نشد و در نهایت ایشان طبق برنامه و در استقبالی باشکوه به کشور بازگشتند.
 
بازگشت امام در 12 بهمن 1357 و هراس ایالات متحده
مقارن با ورود امام به کشور، امنیت به طور نسبی برقرار شد. البته در روزهای قبل از ورود امام، برخوردهایی میان طرفداران حکومت پهلوی و مخالفان آن صورت گرفته بود.5 با این حال در همان روز نگرانی‌هایی از تهدید علیه منافع ملی آمریکا در منطقه و ایران نیز وجود داشت. به عنوان نمونه وزارت خارجه این کشور در اطلاعیه‌ای فوری به سفارت خود در تهران پیرامون تهدید علیه کشتی‌های آمریکایی اعلام کرده بود: ممکن است لازم باشد یک اطلاعیه اعلام خطر برای دریانوردان در این مورد منتشر گردد. کشتی آمریکایی که ما نگران آن هستیم و در حال حاضر با پرچم ایالات متحده در بنادر ایران است، کشتی «ترانس کلمبیا» می‌باشد.6 نگرانی از منافع آمریکا، با حوادث ایران مرتبط بود و آمریکا ظن آن را داشت که بی‌ثباتی سیاسی ایران تهدیداتی را از سوی گروه‌های مخالف داخلی یا خارجی متوجه این کشور سازد. با این حال امام در 12 بهمن ١٣٥٧ در استقبالی باشکوه و تاریخی وارد کشور شد:
 
«طبق برنامه در رأس ساعت 9 صبح با هواپیمای اجاره‌ای ایرباس به فرودگاه مهرآباد وارد شد. بسیار بیشتر از پنجاه نفری که مقامات امنیتی در نظر گرفته بودند، از وی استقبال به عمل آوردند. ولی این افراد آرام و منظم بودند. تلویزیون برنامه زنده فرود را نشان داد، ولی صدایی نداشت. گوینده اعلام کرد که مجموعا هزار نفر داخل فرودگاه هستند.
رادیوی تهران کلمه‌ای گزارش نداد و طبق معمول موسیقی ساعت 11 صبح خود را پخش می‌کرد».7
 
یکی از افراد و یا گروه‌هایی که تهدیدی بالقوه برای بازگشت امام محسوب می‌شد شخص بختیار و حامیان آمریکایی او بود. «دولت بختیار سعی داشت بازگشت امام را هر چه ممکن است به تأخیر گذارد و آمریکا هم در این مورد اقدام کرده بود و نظر بر این بود که دولت سوسیال دموکراسی بختیار فرصت پیدا کند و بر اوضاع به نحوی مسلط گردد.» اما بختیار عهد کرده بود محکم بایستد  
گذشته از افرادی که در فرودگاه به استقبال امام رفتند، جمعیت کثیری بیرون از فرودگاه منتظر امام بودند. جمعیت استقبال‌کننده به حدی زیاد بود که برخی طول آن را از ابتدای فرودگاه تا بهشت زهرا چندین کیلومتر تخمین زده‌اند. جمعیت حاضر نیز بین سه تا هشت‌میلیون نفر برآورده شده است. با این حال امام بعد از ورود به کشور مستقیما به بهشت زهرا و مقبره شهدا رفتند و در آنجا نطق تاریخی خود را ایراد نموده و فرمودند:
 
«من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم، من به واسطه اینکه ملت مرا قبول دارد (تکبیر حضار) این آقا که خودش هم خودش را قبول ندارد، رفقایش هم قبولش ندارند، ملت هم قبولش ندارد، ارتش هم قبولش ندارد، فقط آمریکا از این پشتیبانی کرده و فرستاده به ارتش دستور داده که از او پشتیبانی بکنید، انگلیس هم از این پشتیبانی کرده و گفته است که باید از این پشتیبانی بکنید...».
 
 بعد از پایان سخنان امام، بسیاری از رسانه‌ها از جمله تلویزیون ایران به پوشش خبری گسترده از مراسم و سخنرانی امام پرداخت. «اخبار ساعت 2 بعدازظهر از رادیو تلویزیون ایران گزارش داد که جملات ابتدایی امام عبارت است از اینکه دوران سلطنت به پایان رسیده است».8
 
سخنرانی قاطع امام خمینی درباره تشکیل دولت، باعث اتخاذ مواضعی خاص از سوی کشورهای غربی همچون آمریکا شد. آمریکا برای تمام سناریوهایی که مطرح بود، آلترناتیوهایی را در نظر داشت. ژنرال هایزر در این رابطه در خاطرات خود آورده است: «اگر گروه‌های مذهبی یا عوامل ثالث‏‎ ‎‏دست به خشونت می‌زدند، باید طبق توافق ما! درجا با آن‏‎ ‎‏مقابله می‌شد و مقابله به طور جدی و قاطع صورت‏‎ ‎‏می‌گرفت. احتمال بعدی این بود که آیت‌الله خواستار انحلال‏‎ ‎‏دولت و جایگزینی آن به وسیله دولت موقت خودش می‌شد.‏‎ ‎‏این هم طبق تصمیم ما می‌بایست درجا و قاطعانه رد می‌شد».9
 
اظهارات هایزر به خوبی نشان‌دهنده احتمال وقوع کودتا از سوی آمریکا و توسط نیروهای نظامی همچون ارتش بود، اما امام با سخنرانی خود، پایان سلطنت غیرقانونی و خودکامه پهلوی را به اطلاع مردم رساند و بعد از آن مدرسه رفاه تهران، محل اقامت موقت امام و قلب تپنده ملت ایران شد.10
 
بازگشت امام خمینی به کشور واکنش‌های متفاوت گروه‌های سیاسی مختلف را به همراه داشت. مشخص است که مردم به‌خصوص جریان مذهبی بیش از هر گروه دیگر خوشحال بودند و در مقابل، گروه‌های حامی حکومت پهلوی و افراد نزدیک به سلطنت، از این امر ناراحت و ناراضی بودند. طبق اطلاعات و اسناد موجود «سرلشگر قره‌باغی و دیگر فرماندهان ارشد نظامی از جمله افرادی بود که از آنچه روی داده، عصبانی بوده و از اخلال در ترتیباتی که بین ارتش و بختیار با هواداران [امام] خمینی مورد توافق قرار گرفته بود، دچار سوءظن شده‌ بودند...»11
 
با این حال، تا ظهر آن روز هیچ گزارشی از خشونت دریافت نشد و کشور در آرامش به سر برد. در نهایت نیز با ملاقات سران ارتش با امام در 19 بهمن‌ماه و لغو حکومت نظامی آخرین پیکره حکومت شاهنشاهی از هم پاشید و انقلاب اسلامی، پیروزی خود را در 22 بهمن جشن گرفت.
 
سخن نهایی
بررسی اسناد سفارت آمریکا پیرامون تحولات انقلاب اسلامی ایران نشان داد که این کشور از بازگشت امام خمینی و برنامه‌های ترتیب داده‌شده آگاهی کامل داشت. با این حال آمریکا ورود امام به کشور را چندان محتمل نمی‌دانست و آن را تا حدودی غیرممکن پیش‌بینی کرده بود، اما بعد از آنکه تصمیم امام برای بازگشت به کشور قطعی شد، آلترناتیوهایی جهت برخورد با امام و انقلابیون مطرح شد که حکایت از طراحی یک کودتای همه‌جانبه داشت؛ در کنار این طرح تلاش جهت مذاکره با افراد و گروه‌های لیبرال نیز ادامه داشت تا از این طریق روابط مجدد این کشور با حکومت جدید ایران از سرگرفته شود که در نهایت با حوادث بعد از انقلاب به طور کلی شکست خورد.
 
نمایی از ایراد سخنرانی تاریخی امام خمینی در بهشت زهرا (12 بهمن 1357)
نمایی از ایراد سخنرانی تاریخی امام خمینی در بهشت زهرا (12 بهمن 1357)

پی نوشت:
1. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 1، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص 517.
2. همان، ص 498.
3. سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 445.
4. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ج 3، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 382.
5. همان، ج 2، ص 101.
6. همان، ج 10، ص 19.
7. همان، ص 11.
8. اسناد جاسوسی، سند شماره 8، ص 13.
9. ژنرال رابرت ارنست هایزر، مأموریت در تهران، خاطرات ژنرال هایزر، ترجمه رشیدی، انتشارات اطلاعات، چ دوم، 1365، ص 254.
10. موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران بررسی مؤلفه‌های دین، تجدد و مدنیت در تأسیس دولت ـ ملت در گستره هویت ملی ایران، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381، صص 524- 525.
11. اسناد لانه جاسوسی آمریکا، همان، ج 10، ص 11. https://iichs.ir/vdch.znwt23n-vftd2.html
iichs.ir/vdch.znwt23n-vftd2.html
نام شما
آدرس ايميل شما