«امام خمینی به مثابه احیاگر دین در دوران معاصر» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین قربانعلی دری نجف‌آبادی

جراید دوران شاه، قبل از آغاز نهضت امام، به جایگاه علمی ایشان اذعان کردند

روزهای اکنون، از آن روی که تبعید رهبر کبیر انقلاب اسلامی به عراق و شهر نجف را تداعی می‌کند، فرصتی مغتنم برای گفتن از آن بزرگ است. هم از این روی و در بازشناسی مختصات مکتب امام خمینی با حجت‌الاسلام والمسلمین قربانعلی دری نجف‌آبادی به گفت‌وگو نشسته‌ایم. وی در این مصاحبه، خصال فردی و اجتماعی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و راه‌های معرفی آن به نسل جوان را تحلیل کرده است.
جراید دوران شاه، قبل از آغاز نهضت امام، به جایگاه علمی ایشان اذعان کردند
بهتر است که این گفت‌وگو را از این نکته تاریخی آغاز کنیم که جنابعالی، از چه دوره‌ای و چگونه با حضرت امام خمینی آشنا شدید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. پس از رحلت مرحوم آیت‌الله العظمی بروجردی، حضرت امام مجلس ترحیمی را برگزار کردند که من برای اولین‌بار، در آنجا حضرتشان را دیدم و به ایشان ارادت پیدا کردم. بعضی از بزرگان و اساتید ما هم، جزء شاگردان مبرز حضرت امام بودند. در همان ایام، مجله «اطلاعات هفتگی» مطلب مفصلی درباره مراجع و علمای قم همراه با تصاویرشان، از جمله حضرت امام را چاپ کرده و در وصف ایشان نوشته بود: بیش از چهارصد شاگرد دارند! این گذشت تا زمانی که مرجعیت ایشان مطرح شد و ما بلافاصله مقلد ایشان شدیم.
 
قربانعلی دری نجف‌آبادی
 
در چه سالی؟
سال 1341. البته ایشان در آن زمان، رساله نداشتند. در سال 1341 با مخالفت حضرت امام خمینی با لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی، مبارزات ایشان علیه رژیم پهلوی آغاز شد. این لایحه در واقع سرفصل حرکت رژیم، علیه اسلام و احکام آن بود. تا پیش از آن، رژیم شاه مرحوم آیت‌الله بروجردی را به مثابه مانعی بر سر راه اهداف و مطامع خود می‌دید و تصور می‌کرد با رحلت ایشان، دیگر این مانع وجود ندارد و می‌تواند از این وضعیت استفاده و برنامه‌های آمریکا را در ایران پیاده کند. در این مقطع بود که امام خمینی، مبارزات بی‌امان خود را علیه رژیم شاه شروع کردند و به عنوان مرجعی مبارز در میان مراجع شیعه مطرح شدند.
 
به نظر شما کدام یک از وجوه شخصیت حضرت امام برجسته‌ترند؟
حضرت امام یک شخصیت جامع‌الاطراف بودند و مطرح کردن شخصیت و زندگی ایشان، بر تمام جنبه‌های فردی، خانوادگی، اجتماعی، اوضاع داخلی و بین‌المللی دنیای امروز، بسیار تأثیرگذار است؛ مخصوصا طرح افکار و آرمان‌های امام در ابعاد سیاسی و در حوزه بین‌المللی، بسیار حساس و مهم است. امام خمینی نه‌تنها الگوی دیروز که الگوی امروز و فردای ما و الگویی موفق در همه ابعاد مبارزاتی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و محور مبارزه عظیم معاصر علیه استبداد داخلی و استکبار جهانی بودند. تبیین ایده‌های ایشان، تحقق‌بخش آرمان‌های اسلامی و ملی برای کسب استقلال، عزت و شرف ملت است.
به اعتقاد من حضرت امام را باید در همه ابعاد، هم شناخت و هم شناساند و این ابعاد را برای جامعه تبیین کرد. امام خمینی بیش از هر چیزی، مرد عمل بودند. ایشان در عین حال، اهل تقوا بودند و هم باید تقوا را عملا از ایشان بیاموزیم. در میدان مبارزه با طاغوت و جور و ستم داخلی و بین‌المللی، اهل فداکاری و ازخودگذشتگی بودند. نظم امام، نظم آهنین و عجیبی بود و در حد اعلا، اهل قناعت بودند. اهل تواضع بودند و ما هم باید تواضع را از ایشان سرمشق بگیریم. اگر ما این سجایای ائمه‌گونه و برجسته را از امام بیاموزیم و به آنها عمل کنیم، آن وقت است که می‌توانیم ادعا کنیم پیرو خط و مکتب امام هستیم. خدا نکند که ما مکتب امام را برای دیگران تبیین کنیم، اما خودمان در عمل از ایشان پیروی نکنیم!
 
از منظر جنابعالی، چگونه می‌توان این امر را محقق کرد؟
برای شناساندن ابعاد گوناگون شخصیت حضرت امام، کارهای مختلفی می‌شود انجام داد: یکی اینکه در کتب درسی مدارس و دانشگاه‌ها، بیش از پیش این گونه مطالب را مطرح کنیم. اساتید و بزرگان، مخصوصا کسانی که محضر و درس امام را درک کرده‌اند و افکار و آثار و مکتب امام را به درستی می‌شناسند، می‌توانند در تبیین شخصیت ایشان، تأثیر بسیار مثبتی داشته باشند. باید درباره این مسائل، دقیقا برنامه‌ریزی کرد؛ مخصوصا باید با زبان قصه، برای نوجوانان و جوانان، این مطالب را مطرح کرد. صدا و سیما با ارائه برنامه‌های جذاب می‌تواند نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا کند. رسانه‌هایی که با نوجوانان و جوانان و دانشجویان سروکار دارند، به شرط آنکه کارشناسانه، دلسوزانه و از سر تعهد دینی و انقلابی کار کنند، می‌توانند خیلی مؤثر باشند. اساتید دانشگاه‌ها، باید توجه بیشتری به موضوع بکنند و از فرصت‌های ارزشمندی که در اختیارشان هستند، استفاده و شخصیت امام را معرفی کنند.
 
اگر جنابعالی بخواهید نتیجه نهضت امام را برای مخاطبان جوان ترسیم کنید، در مقایسه ادوار پیش و پس از انقلاب، چه خواهید گفت؟
مسئله روشن است. در دوره طاغوت، آمریکا، اسرائیل و کشورهای غربی، بر تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ما سلطه داشتند، همه منابع مادی و انسانی ما را غارت می‌کردند و کلا مدیریت جامعه به دست آنها بود. یک مقایسه ساده بین تعداد دانشجویان قبل از انقلاب و تعداد اکنونِ دانشجویان و فارغ‌التحصیلان داخلی، تفاوت سطح علمی و پیشرفت حیرت‌آور کشور را در زمینه‌ ارتقای سواد عمومی و علم نشان می‌دهد. سطح علمی امروز کشور ما با قبل از انقلاب قابل قیاس نیست و ما در بسیاری از زمینه‌های علمی از جمله صنعت هوافضا، نانو، پزشکی و...، در دنیا حرفی برای گفتن داریم و در بعضی از رشته‌ها، در زمره ده کشور برتر دنیا هستیم. تمام این موفقیت‌ها، در شرایطی به‌دست آمده‌اند که هشت سال جنگ و انواع و اقسام دسیسه‌ها، ترورها، آشوب‌ها و تحریم‌ها بر ما تحمیل شد، با این امید که چرخ پیشرفت کشور از کار بیفتد، اما با لطف و عنایت خدا و همت مردم، توانستیم بر این موانع غلبه کنیم. ما همه اینها را مدیون انقلابی هستیم که با ایمان و هوشمندی امام خمینی، پیروی مطلق مردم از ولی امرِ خود و به برکت خون شهدای گرانقدر ما شکل گرفت و بالید. مشکلات و کمبودها، نباید ما را نسبت به اصل این حرکت عزت‌بخش و الهی مأیوس کند. ما این سربلندی و عزت را مرهون شخصیت متعالی حضرت امام هستیم.
 
از منظر شما و در شرایط اکنون، چگونه می‌توان ارزش‌های مد نظر حضرت امام را حفظ و آرمان‌های ایشان را محقق کرد؟
به نظر من مهم‌ترین گام، تربیت نیروهای کیفی وفادار به مکتب امام خمینی و ولایت فقیه است؛ نیروهایی که معرفت و بصیرت داشته باشند و در عین حال، اهل کار و عمل، فهیم، مقید و متعهد باشند. خود امام هم، این ویژگی‌ها را داشتند. هرچه تعداد افراد تربیت‌شده و کیفی بیشتری داشته باشیم، در پیشبرد اهداف انقلاب، توان بیشتری خواهیم داشت. هر چه نیروهای کیفی ما بیشتر باشند، انقلاب ما به‌مثابه یک ساختار و ساختمان، پایه‌های محکم‌تری خواهد داشت. اساس و سقف یک ساختمان، وقتی می‌تواند پایدار بماند که پایه‌های محکم‌تری داشته باشد و این موضوع قطعا در مورد نظام سیاسی ما هم کاملا صادق است.
 
قربانعلی دری نجف‌آبادی
 
جمهوری اسلامی بر اساس اصل «ولایت فقیه» شکل گرفت. نظر شما درباره مخالفت‌هایی که با این اصل اساسی می‌شود و نیز نظرات انحرافی‌ای که دراین‌باره مطرح می‌شوند چیست؟
ای کاش این افراد، صراحتا حسابشان را از امام و خط امام جدا می‌کردند تا مردم تکلیفشان را در قبال آنها می‌دانستند. متأسفانه اینها به نام دین نظراتشان را مطرح می‌کنند و همین، کارِ تشخیص را مشکل می‌کند. کار اینها ایجاد شبهه و تردید و تفرقه‌ا‌فکنی است. مخصوصا ازآنجایی‌که کاملا به این مسئله واقف‌اند که تا زمانی که ولی فقیه به امور نظارت داشته باشد، استکبار جهانی نمی‌تواند در ارکان این نظام رخنه کند، تمام تمرکز خود را روی این اصل گذاشته‌اند. اصل ولایت فقیه امر تازه‌ای نیست و از زمان امام صادق(ع) تا کنون مطرح بوده، منتها در هیچ دوره‌ای نتوانسته تمام ابعاد و جوانب خود را محقق کند. به دلیل وجود حکومت‌های ستمگر و غاصب، بسط ید حاکم شرع مطرح نمی‌شده است. البته بحث ولایت فقیه، موضوع ساده‌ای نیست و تبیین ابعاد مختلف آن، نیازمند مجال بیشتری است و طرح مختصر و فشرده آن هم، بر دشواری موضع و دامن زدن به شبهات می‌افزاید. اما به فرمایش حضرت امام، حکومت فلسفه عملی فقه اسلام است. کسانی که تردید می‌کنند، اگر از نظر فکری و قدرت فقهی در عرض امام بودند باز یک حرفی، اما مشکل اینجاست که افراد ناآگاه این شبهه‌افکنی‌ها را انجام می‌دهند! بحث ولایت فقیه از نظر شیعه، بحث روشنی است. نمی‌شود گفت حاکم شرع داریم، اما حق حکومت و ولایت ندارد! ما هم به جمهوریت معتقدیم، منتها نه جمهوریت مطلق، جمهوریت مبتنی بر احکام اسلامی. مرحوم مدرس هم طرفدار جمهوریت بود، اما جمهوریتی که مدنظر خودش و مبتنی بر احکام اسلامی بود، نه جمهوریت رضاخانی. این مطالب باید تبیین بشوند.
https://iichs.ir/vdcgwx9q.ak93n4prra.html
iichs.ir/vdcgwx9q.ak93n4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما