نقش مبارزاتی ناشرین اسلامی در دوران پهلوی؛

جهاد در حوزه فرهنگی

حجت‌‌الاسلام محمد آخوندی بنیان‌گذار «دارالکتب اسلامیه» و اولین ناشر کتب دینی و مذهبی در ایران و از شاگردان آیت‌‌الله نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی بود. با توجه به پیشینه مذهبی و علاقه زیادی که به علوم دینی و قرآنی داشت تصمیم گرفت وحدت را در کثرت دین‌‌داری بازنشر دهد و زمینه را برای شکوفایی «امور معروف» فراهم سازد
جهاد در حوزه فرهنگی
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ پس از سقوط رضاخان و بروز فضایی نسبتا باز، زمینه فعالیت‌‌های ناشران تا حدودی قوت گرفت. در آن زمان سه جریان در حوزه نشر حضور داشتند: حزب توده که سهم عمده‌‌ای در انتشار موضوعات ضد اسلامی، ضد دین و ضد سرمایه‌‌داری به عهده داشت. ناسیونالیست‌‌ها، که به لحاظ نگرش و تفکر خواهان بازگشت به ایران قبل از اسلام و احیای شکوه و جلال ایران باستان بودند. سرانجام گروه سوم که هدف پژوهش این جستار قرار دارد جریان مذهبی و ناشرین روحانی بود که به انتشار کتاب‌‌های مذهبی و متون فقهی و دینی به‌ویژه در برابر مکاتب غربی و نگرش‌‌های فرهنگی غالب دست می‌‌زدند که در ادامه بعضی از آنها را شرح خواهیم داد.
 
بافتار و نگرش غالب فرهنگی حاکم
بی‌‌گمان اولین تهدیدی که جامعه دینی مسلمان ایران از طرف حکومت پهلوی اول و به‌ویژه پهلوی دوم با آن مواجه شد نگاه سکولاریستی، غرب‌‌گرایانه و ضد دینی این حکومت در نشر کتاب‌‌هایی بود که جامعه هدف را که جوانان،‌ فرهنگیان و دوستداران اهل بیت بود در خطر قرار می‌‌داد. فقر فرهنگی موجود، زمینه را برای شکوفایی و نشر کتاب‌های دینی که نیاز روز آن زمان بود، با تلاش و دغدغه‌‌مندی روحانیان و افرادی که راهی را برای مبارزه با دو جریان انحرافی حزب کمونیست توده و روشنفکران ملی‌‌گرا ساخته بودند، فراهم ساخت. یکی از این ناشران روحانی حجت‌الاسلام حاج شیخ محمد آخوندی،‌ مؤسس «دارالکتب اسلامیه» است که مقام معظم رهبری در پیام خود در 10 مردادماه 1384 درباره جایگاه ایشان و حق بزرگ وی بر کتاب، فرهنگ و معرفت و تلاش‌‌های پرثمر این روحانی، که قدم‌‌های بزرگی را در نشر معارف اسلامی برداشتند، سخنانی بیان کردند که ‌نشان‌‌دهنده اهمیت کار او برای اهل علم و تحقیق بود.1
 
دارالکتب اسلامیه؛ اولین ناشر کتب دینی و مذهبی
حجت‌‌الاسلام محمد آخوندی (1289-1384ش) بنیان‌گذار دارالکتب اسلامیه، و اولین ناشر کتاب‌های دینی و مذهبی در ایران و از شاگردان آیت‌‌الله نائینی و سیدابوالحسن اصفهانی بود. با توجه به پیشینه مذهبی و علاقه زیادی که به علوم دینی و قرآنی داشت تصمیم گرفت وحدت را در کثرت دین‌‌داری بازنشر دهد و زمینه را برای شکوفایی «امور معروف» فراهم کند. او با به چاپ رساندن کتاب «سفینه‌البحار» حاج شیخ عباس قمی،‌ به‌عنوان بالاترین پشتوانه برای تأسیس مؤسسه انتشاراتی دارالکتب اسلامیه در این راه پرخطر گام برداشت. وی همچنین از یاران توانمند شیخ عباس علی اسلامی در به راه انداختن «جامعه تعلیمات اسلامی» بود که در سال 1322ش، در تهران تکوین یافت و گستره آن به‌تدریج به شهرهای دیگر ایران نیز رسید. او هدفی جز ترویج فرهنگ دینی، مقابله با سیاست‌‌های ضد دینی پهلوی و تأسیس مدارس غیردولتی برای آموزش تعالیم دینی و اسلامی نداشت و به دلیل همین فعالیت‌‌ها چندی در زندان به‌سر برد، اما دلسرد نشد.2
 
محمد آخوندی همراه پدرشان پس از مهاجرت به عراق، که به دلیل حادثه مسجد گوهرشاد اتفاق افتاده بود، در سال 1320 برای نخستین‌بار «صراط‌النجاه» حاج سیدابوالحسن اصفهانی و «صحیفه سجادیه» را به تصحیح خود و مقدمه آیت‌‌الله مرعشی نجفی به چاپ رساند. جهاد فرهنگی او در نشر سرمایه‌‌های فرهنگی و احیای ارزش‌‌های دینی آن‌گاه درک می‌‌شود که بدانیم در آن زمان، اکثر علما از بیم مأموران حکومتی، کتاب‌‌های خود را در گنجینه‌‌های گچی پنهان می‌‌کردند و ازهمین‌رو خطر پوسیدگی و از بین رفتن محتویات کتاب، این آثار را تهدید می‌کرد. در چنین شرایطی محمد آخوندی بدون چشمداشت مالی، به کار بزرگ نشر آثار دینی اقدام ‌کرد. او همچنین در راستای عقیده‌‌طلبی و اعتلای ایدئولوژیک متون مبنایی دینی، با کمک علی‌اکبر غفاری کتاب «کافی» را تصحیح و تعلیق کرد که این تصحیح در عالم نشر کتب دینی، دگرگونی عمده‌‌ای پدید آورد. پس‌ازآن نیز دوره «بحارالانوار» مجلسی را در 110 مجلد و دوره «تفسیر المیزان» را در 20 مجلد به چاپ رساند. از کتاب‌‌های دیگر می‌‌توان دوره کتاب «اصول فلسفه و روش رئالیسم» علامه طباطبائی، «من لایحضره الفقیه» (4 مجلد)، «تهذیب‌الاحکام» (10 مجلد)، نام برد.3 این حجم از تولید آثار اسلامی به مثابه بذرهایی بود که بعدها در انقلاب جوانه زد.
 
انتشارات صدر، ترویج قرآن و عترت
یکی دیگر از کسانی که وارد حوزه نشر آثار دینی شد سیدکاظم صدرالسادات دزفولی نام داشت. او که از شاگردان امام خمینی(ره) و بنیان‌گذار انتشارات صدر بود، در دوران اختناق حکومت پهلوی دوم و در هنگامه‌‌ای که نشر و حتی خواندن کتاب‌‌های امام(ره) ممنوع
و تحت سیطره ساواک قرار داشت، با هدف خدمت به جامعه و به‌قصد ترویج فرهنگ و معارف اسلامی،‌ به چاپ رساله‌‌ها و کتاب‌های دینی اقدام کرد؛ البته نشر این کتب نه به‌صورت رسمی، بلکه به‌صورت مخفی بود. در این انتشارات، علاوه بر کتاب‌‌های امام خمینی، کتاب‌های سایر مدرسان و استادان حوزه علمیه ازجمله کتاب‌‌های شهید مطهری، استاد علامه محمدتقی شوشتری و علامه محمدتقی جعفری، نیز به چاپ می‌‌رسید. علاوه بر چاپ، مرکز نشر محل آمدوشد گروهی از علما قرار گرفت و جلساتی در زمینه همکاری فرهنگی برگزار می‌‌شد که ثمرات آن مثلا «شرح مثنوی» علامه جعفری یا «راه خداشناسی»، «شناخت صفات خدا»، «برهان رسالت»، «رهبری امت»، «انسان و جهان» و یک دوره عقاید کامل از آیت‌‌الله استاد جعفری سبحانی است که توسط انتشارات صدر به چاپ رسید. این امر نشان‌‌دهنده اولا، اشتیاق جویندگان راه حقیقت و ثانیا، نیاز جامعه و برآورده کردن و آگاهی دهی به پرسش‌‌های عقیدتی به‌صورت اصولی و مدون و سرانجام، مبارزه غیرمستقیم با فلسفه سکولاریستی (دنیوی) حکومت پهلوی در نشر ایدئولوژی غیرمذهبی و عموماً غیرمرتبط با خواست‌‌های جامعه بود.4
 
درواقع، زمینه اصلی نشر صدر، قرآن و عترت و کارهایی از نوع «نهج‌‌البلاغه» و تفسیر قرآن ازجمله تفسیر جامع از علامه بروجردی در 7 مجلد یا تفاسیر کوچک‌تری مانند تفسیر سوره حجرات از آیت‌‌الله صدر بوده است. احیای الگوهای زندگی و سرمشق‌‌های دینی که می‌‌توانست راهگشای جوانان و دوستداران اهل بیت باشد ازجمله «جنه‌العاصمه» در شرح زندگی حضرت زهرا(س)، ‌نمونه‌‌هایی از این کار فرهنگی است. به سخن دیگر، ارزش کار فرهنگی سیدکاظم صدرالسادات دزفولی به‌مثابه تهیه خوراک فکری سالم و عرضه آن به جامعه در هنگامه‌‌ای بود که همه زیر فشار اختناق و محدودیت نشر کتاب‌های دینی قرار داشتند؛ بنابراین ماهیت بخشی از این کار فرهنگی، زیر سؤال بردن راهبردهای سیاسی حکومت پهلوی در بخش فرهنگی و احیای ارزش‌‌های اسلامی در بخش بنیادی است که به گفته شهید مطهری کار عظیم روحانیت را نشان می‌‌دهد. این استاد شهید در بخشی از کتاب خود به نام «پیرامون انقلاب اسلامی» گفته است: «سرمایه معنوی و حفظ ارزش‌‌های اسلامی بر روی دوش روحانیون و روحانیت است و اینها حاملان فرهنگ اصیل اسلامی هستند و نخواهند گذاشت روشنفکران به‌مثابه یک آفت، ریشه‌‌های اسلامیت را مورد آسیب قرار دهند». 5
 
انتشارات دارالفکر و دارالعلم
از آغاز نهضت امام خمینی حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعبدالحمید مولانا، مؤسس انتشارات دارالفکر قم، جزء فعالان و ناشران برخی از آثار فقهی و سیاسی حضرت امام(ره) بود و همین فعالیت، حساسیت ساواک و به‌ویژه پرویز ثابتی را نسبت به او برانگیخت؛ به‌طوری‌که انتشار کتب «ولایت فقیه»، «جهاد اکبر»، پخش اعلامیه‌‌ها و همکاری با روحانیان مبارز انقلابی، باعث دستگیری و تبعید وی به تفت کرمان در سال 1352ش شد.6 همکاری و همیاری با یاران امام در گزارش ساواک نیز بازتاب یافته است؛ آن‌چنان‌که ترس حکومت پهلوی را از اشاعه کتاب‌‌های امام به‌خوبی مشاهده می‌‌کنیم: «ارتباط مولانا با شیخ احمد بیگدلی آذری، از مدرسین علمیه قم و مؤسس انتشارات دارالعلم قم، محرز و ارادت و اطاعت آنها به امام خمینی مشخص است».7 این امر نشان‌‌دهنده حساسیت ساواک نسبت به یاران امام خمینی و تأثیرگذاری این کتاب‌ها بر جامعه است؛ به‌طوری‌که از نظر ساواک کتاب‌‌هایی مانند «توضیح‌‌المسائل» امام خمینی، «شیعه و زمامداران خودسر»، «تهذیب‌الاصول» و «اسلام و صلح جهانی»، جزء کتاب‌‌های سیاسی و ممنوعه قرار دارد و نباید منتشر شود.
 
انتشارات «دارالعلم» نیز که در سال 1335ش، در قم توسط آیت‌‌الله احمد آذری قمی تأسیس شد، همانند دیگر ناشران روحانی به‌قصد ترویج علوم دینی خدمات علمی و فرهنگی بسیاری را هم در جبهه فرهنگی و هم با تدریس خود در مدرسه علمیه حقانی، علیه رژیم طاغوت برجای گذاشت که نشان می‌‌دهد در کنار کار حوزوی، دفاع از اصول عقیدتی در عرصه عمل و تجلی آن در نشر کتاب‌‌های دینی از ملزومات یک انسان سیاسی است.
 
نتیجه‌‌گیری
چرخش فرهنگی، مدرنیزاسیون غربی و فرهنگ غالب سکولاریستی حکومت پهلوی، یک جریان ضدفرهنگی و دوگانه‌‌ای را پدید آورد که با بافت جامعه اسلامی ایران ناسازگار بود. کار ناشران روحانی، یک جهاد فرهنگی، و ترویج مبانی عقیدتی و احیای ارزش‌‌های دینی است که با نشر کتاب، هویت پیچیده ایرانی ـ اسلامی را که به فرهنگ مردم نزدیک‌‌تر است، به مرحله نوینی رساند و توانست ریشه‌‌های عقیدتی انقلاب اسلامی را در برابر نگاه متمایز و متفاوت حاکمیت تقویت کند.
 
پی نوشت:
 
1. آیت‌الله العظمی سیدعلی خامنه‌‌ای، پیام مقام معظم رهبری در پی درگذشت حجت‌الاسلام محمد آخوندی، دسترسی: https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=176
2. بابک رشنوزاده، «یادی از حجت‌‌الاسلام حاج شیخ محمد آخوندی»، کتاب ماه دین، ش 95، 96 (شهریور و مهر 1384)، ص 72.
3. همان، ص 73.
4. «نشستی با حجت‌‌الاسلام سیدکاظم صدرالساداتی دزفولی مدیرمسئول انتشارات صدر»، کتاب ماه دین، ش 21 (تیر 1378)، ص 34.
5. مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، چ یازدهم، 1374، ص 184.
6. «سیری در زندگی سیاسی فرهنگی حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعبدالحمید مولانا»، مؤسس انتشارات دارالفکر قم، فصلنامه پیام بهارستان، ش 4 (تابستان 1388)، ص 455.
7. همان، ص 456.
https://iichs.ir/vdcdjo0x.yt0fn6a22y.html
iichs.ir/vdcdjo0x.yt0fn6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما