کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نگاهی به زندگی سیاسی تروتسکی؛

جوان سرکش اوکراینی که فرمانده ارتش سرخ شد

12 آذر 1404 ساعت 13:51

مولف : محمدرضا چیت سازیان

جوانی که می‌خواست شاعر یا مهندس شود، به یکی از مهم‌ترین چهره‌های انقلاب بلشویکی تبدیل شد؛ چهره‌ای که پس از مرگ لنین رقیب جدی استالین بود و همین رقابت، او را تا مکزیک و یک پایان خونین کشاند


 
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ لئو تروتسکی در 26 اکتبر 1879م در روسیه و در روستای یانوفکا دیده به جهان گشود. به نظر می‌رسد مقطعی که او به دنیا آمد آغاز دوره مبارزه با حکومت تزاری در روسیه بود. تروتسکی در یک خانواده متوسط که مالک زمین کشاورزی بودند، رشد کرد و طعم فقر را آن‌چنان‌که خود او می‌گوید نچشید. تمام نه سال اول زندگی او در یانوفکا سپری شد. در کتاب زندگی من می‌گوید کودکی من، کودکی گرسنگی و سرما نبود. هنگامی که چشم به جهان گشودم، خانواده من تا حدودی در رفاه به‌سر می‌برد. کودکی من نه مانند چمن آفتابی آن اقلیت کوچک، و نه مانند دوران گرسنگی و مشقت کودکان بی‌شماری است که در روسیه زیست می‌کنند. در دوران کودکی، کسی برای من اسباب بازی نخرید و با وسایل خودساخته با خواهر و برادرانم بازی می‌کردیم. فقط یک بار مادرم یک اسب مقوایی و یک توپ خرید. به این ترتیب، می‌توان گفت که تروتسکی از همان دوران کودکی تا حدودی دغدغه و نگرانی مسائل اقتصادی را داشت و به آن فکر می‌کرد، اما وضع خانواده او وخیم نبود.[1]
 
ورود به مدرسه
هفت‌ساله بود که والدینش او را در گروموکلا به مدرسه فرستادند. گروموکلا در نزدیکی روستای محل اقامت زندگی لئو نبود و او مجبور شد نزد خویشاوندان خود اقامت گزیند. او در یک مدرسه خصوصی ـ مذهبی مشغول تحصیل شد. در این مدرسه بود که روسی، عبری و ریاضیات را فرا گرفت. لئو در روستای محل تحصیل نیز شکاف طبقاتی را کاملا احساس می‌کرد. به زعم خود او، در روستای گروموکلا در یک طرف کلبه‌های حقیرانه یهودیان قرار داشت و در طرف دیگر خانه‌های پاکیزه و آراسته آلمانی‌ها می‌درخشید. حضور او در این محیط چندان به درازا نینجامید و خویشاوندان او را به خانوده تحویل دادند. در بازگشت به روستای پدری، شروع به سرودن شعر کرد و هر از چند گاهی مطالبی می‌نوشت. انگار روح روشنفکری در او دمیده شده بود.[2] 
 

تروتسکی در 1888م
تروتسکی در 1888م
 
آشنایی با اسپنترز و خانواده
یک سال از ترک مدرسه نگذشته بود که گردشگری به یانوفکا آمد و اثری عمیق و تعیین‌کننده بر پسر پا به رشد گذاشت. او موئیسی فیلیپوویچ اسپنتزر نام داشت و در اودسا به روزنامه‌نگاری مشغول شده بود، بسیار آزادی‌خواه بود و به همین دلیل از دانشگاه اخراج شده بود. آشنایی لئو با اسپنترز باعث شد به شعر و شاعری علاقه‌مند شود؛ زیرا اشعار مختلفی را برای او هر شب زمزمه می‌کردند. تروتسکی از طریق همین آشنایی به اودسا رفت، دوباره وارد مدرسه شد و تحصیل را ادامه داد. در هفت سال دبیرستان به دلیل روحیه سرکشش، گهگاه با معلمان و مدیران مدرسه درگیر می‌شد. اقامت او در اودسا در سال 1896م پایان پیدا کرد. او در هفده‌سالگی هنوز مارکس را نمی‌شناخت و افکار سیاسی‌اش چندان شکل نگرفته بود. بیشتر به ادبیات و ریاضیات دل‌بسته بود و خود را آماده ادامه راه از این طریق می‌کرد.[3]
 
آغاز فعالیت تشکیلاتی
تروتسکی باید میان انتخاب خانواده، یعنی مهندسی، و دنبال کردن ادبیات یکی را انتخاب می‌کرد. خودش به ادبیات علاقه‌مند بود، اما ترجیح خانواده خواندن مهندسی بود. از همین جا بود که به‌تدریج با افکار آزادی‌خواهانه و انقلابی آشنا شد. در سال 1896م اعتصاب عمومی کارگران ریسندگی پترزبورگ روی داد. به‌تدریج دامنه و ابعاد این اعتراض‌ها گسترش پیدا کرد و به مسکو و کیف هم کشیده شد. شورش در شهرهای دانشگاهی به پا شد و لئو نیز وارد کار انقلابی گردید. کارگران به او و همفکرانش پیوستند و مبارزه آغاز شد. نام سازمان آنها «جامعه کارگران روسیه جنوبی» بود. از همین جا بود که شروع به نوشتن کرد؛ زیرا منابع چندانی به جز مانیفست مارکس و برخی آثار انگلس در دست نبود. خودش می‌گوید گاهی یک هفته به صورت مستمر مشغول نوشتن بودم. مطلب را بسیار خوانا می‌نوشتم تا کارگران بتوانند به‌راحتی آن را مطالعه کنند. وقتی خبردار می‌شدم که بیانیه‌ها و مطالب من را با جان و دل می‌خوانند بیشتر دلگرم می‌شدم و عزم و اراده من برای نوشتن دو چندان می‌شد. در نهایت در 1898م دستگیر و راهی زندان شد.[4] 
 
عکس‌های پلیس از تروتسکی در سال ۱۹۰۵م پس از دستگیری او به عنوان رهبر شورای سن‌پترزبورگ
عکس‌های پلیس از تروتسکی در سال ۱۹۰۵م پس از دستگیری او به عنوان رهبر شورای سن‌پترزبورگ
 
او به زندان نیکولایف و خرسون منتقل شد. در آنجا دوران سختی را پشت سر گذاشت؛ زیرا زندان بسیار کوچک بود و ازآنجاکه حکومت بسیاری از مبارزان را دستگیر کرده بود، گنجایش افراد حاضر در آن را نداشت. لئو در آنجا با فراماسونری و مباحث مربوط به آن آشنا شد و در حدود یک سال در مورد آنها تحقیق و پژوهش کرد و مطالبی به روی کاغذ آورد. بعد از مطالعه و تحقیق درباره فراماسونری، بر افکار مارکس و دیدگاه اقتصادی او متمرکز شد. در پایان سال دوم زندان، حکم قطعی تروتسکی صادر شد. او باید برای تبعید به سیبری می‌رفت. پیش از اجرای حکم، او شش ماه را در زندان مسکو به‌سر برد و در آنجا بود که برای نخستین بار نام لنین را به گوشش خورد. سرانجام در پاییز 1900م برای سپری کردن دوره تبعید، به سیبری منتقل شد. دو سالی از تبعید او می‌گذشت که فرار کرد. این در زمانه‌ای بود که فضای انقلابی به‌تدریج بر روسیه حاکم می‌شد. تروتسکی پس از فرار از زندان، در سال 1902م به اروپا مهاجرت کرد و لندن و پاریس را از نزدیک دید.[5]
 
تروتسکی در زندان، منتظر محاکمه (۱۹۰۶م)
تروتسکی در زندان، منتظر محاکمه (۱۹۰۶م)
 
در اروپا فضا برای فعالیت‌های تشکیلاتی او بیشتر فراهم بود. در این فضا بود که تروتسکی به حزب سوسیالیست آلمان ملحق شد و از آنجا به سوئیس رفت و در آنجا نیز بر همین مرام و مسلک ماند. این روند ادامه پیدا کرد تا در نهایت انقلاب اکتبر سال 1917م در روسیه به وقوع پیوست. 
 
تروتسکی در حال سخنرانی برای سربازان در جنگ لهستان و شوروی
تروتسکی در حال سخنرانی برای سربازان در جنگ لهستان و شوروی
 
اختلاف تروتسکی و استالین
او در مبارزات انقلابی سال 1917م سازمان‌دهنده اصلی قیام کارگران و فرمانده ارتش سرخ در جنگ‌های داخلی بعد از انقلاب اکتبر بود. در واقع، هنگامی که در سال 1918م انقلاب روس‌ها با خطر روبه‌رو شد، ارتش سرخ را بنیان گذاشت.[6] لئو رهبری نیروهای بلشویکی را در مقابل ارتش سفید در جنگ‌های سهمگین برعهده گرفت.  تروتسکی همچنین اولین کمسیر خلف در امور خارجه حکومت انقلابی اتحاد جماهیر شوروی بود. رقابت او و استالین در حزب کمونیست نیز جایگاه ویژه‌ای در مبارزاتش دارد. همه بر این باور بودند که استالین تا محو تروتسکی از سپهر سیاسی روسیه، راحت نخواهد نشست؛ به‌خصوص که تروتسکی آخرین رقیب سیاسی زنده استالین به‌شمار می‌آمد. در انقلاب 1917م وقتی استالین قدرتمند ولی ناشناخته بود، تروتسکی با خطابه و سخنرانی‌های مجذوب‌کننده‌اش در پتروگراد، توده‌های عظیم کارگران، سربازان و ملوانان را شیفته خود می‌کرد. لئو با اینکه عضو تازه‌وارد حزب به‌شمار می‌آمد، زمانی که بلشویک‌ها در اکتبر 1917م به قدرت رسیدند نشان داد که مهم‌ترین یار و یاور لنین است.[7]
 
تروتسکی همراه سربازان ارتش سرخ در مسکو (سال ۱۹۲۲م)
تروتسکی همراه سربازان ارتش سرخ در مسکو (سال ۱۹۲۲م)
 
اختلاف تروتسکی و استالین واضح بود. تروتسکی به صدور انقلاب به خارج از مرزهای شوروی اعتقاد داشت، اما استالین معتقد بود که باید انقلاب را در داخل تقویت کرد و نگاه به داخل داشت. به تعبیری، تروتسکی باور داشت که برای حفظ انقلاب باید آن را صادر کرد، اما استالین معتقد بود که باید در داخل چنان نظامی ایجاد کرد که خود الگویی برای سایر نقاط جهان باشد و تثبیت انقلاب در داخل را اولویت می‌دانست. نظریه تروتسکی را انقلاب مداوم نام می‌گذارند که تقویت حرکت‌های انقلابی در سراسر جهان را از طرف دولت شوروی ضروری می‌دانست.[8]
 
تروتسکی
تروتسکی
 
تروتسکی بعد از لنین
در سال 1924م وقتی لنین درگذشت، تروتسکی جانشین آشکار و بی‌حرف و حدیث او به‌شمار می‌آمد؛ بااین‌حال، نتوانست در برابر استالین قد علم کند و رهبری حزب را برعهده گیرد. استالین برای اینکه تروتسکی را از قدرت دور کند در سال 1927م او را از حزب اخراج و سال بعد به آسیای میانه تبعید کرد، اما او از آنجا نیز اخراج شد.
 
تروتسکی در دفتر کارش در مسکو (دهه ۱۹۲۰م)
تروتسکی در دفتر کارش در مسکو (دهه ۱۹۲۰م)
 
استالین ترورتسکی را از سرزمین‌های شوروی اخراج کرد تا تهدیدی متوجه او نشود. جالب اینجاست که استالین بعدها از این سیاست خود پشیمان شد و به این نتیجه رسید که باید در همان روسیه کار او را یکسره می‌کرد نه اینکه بگذارد او از روسیه برود. البته این نکته را نباید از یاد برد که شرایط سیاسی و اجتماعی وقت نیز به استالین اجازه اقدام شدید را نمی‌داد؛ چرا که در آن زمان هنوز پذیرفته نبود که یکی از رهبران اتحاد جماهیر شوروی و حتی دبیرکل حزب یکی از رفقای کمونیست خود را بازداشت و اعدام کند.[9]
 
تروتسکی پس از اخراج، به ترکیه رفت؛ البته او به دنبال پناهندگی یکی از کشورهای اروپایی مانند آلمان، اتریش، اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، نروژ، چک و اسلواکی، هلند و انگلستان بود، اما همه این کشورها درخواست پناهندگی او را رد کردند و تروتسکی نتوانست به شرایط باثباتی دست یابد و سرانجام سر از مکزیک درآورد. در همان اوانی که در ترکیه حضور داشت شروع به نوشتن دوباره کرد و خاطرات خود را درباره انقلاب روسیه نگاشت. او مرتب و منظم جزوات و مقالاتی را منتشر می‌کرد. او این دست نوشته‌های خود را در قالب بولتن مخالفان بدون کمک گرفتن از یک گروه نویسنده و تصحیح‌کننده به صورت شخصی می‌نوشت. این نشریه در واقع ارگان سیاسی نهضت تروتسکی بود که تا مرکز ظهور نازیسم در برلین می‌رفت و بعد از آنجا به فرانسه منتقل می‌شد.[10] 
 
مرگ تروتسکی
21 اوت 1941م بود که تروتسکی در دفتر کارش در مکزیک از سوی یکی از نزدیکانش که از طرف استالین مأمور بود کشته شد. نام او داویدوویچ برونشتاین بود که به محض اجرای عملیات به طرف اروپا و لندن فرار کرد.[11]
 
 تروتسکی (وسط) همراه رفقای آمریکایی، از جمله هری دی‌بوئر (چپ)، در مکزیک، اندکی قبل از ترورش (۱۹۴۰م)
تروتسکی (وسط) همراه رفقای آمریکایی، از جمله هری دی‌بوئر (چپ)، در مکزیک، اندکی قبل از ترورش (۱۹۴۰م)
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. لئو تروتسکی، زندگی من، ترجمه هوشنگ وزیری، تهران، انتشارات خوارزمی، صص 17-19.
[2]. آیزاک دویچر، پیامبر مسلح، ترجمه محمد وزیر، تهران، انتشارات خوارزمی، 1378، صص 26-27.
[3]. همان، صص 28-34.
[4]. لئو تروتسکی، همان، صص 121-132.
[5]. همان، صص 132-152.
[6]. لئون تروتسکی و مبارزه برای حفظ سنن بلشویسم، تهران، فانوسا، 1359، ص 7.
[7]. برتراند پتنود، زوال یک انقلابی، ترجمه حسن گلریز، تهران، نشر نی، 1397، ص 15.
[8]. «روزی که مبتکر انقلاب مداوم به قتل رسید»، تعادل، (30 مرداد 1396).
[9]. همان.
[10]. همان.
[11]. «مرگ تروتسکی»، دنیای اقتصاد، ش 4124 (30 مرداد 1395).
 


کد مطلب: 26288

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/26288/جوان-سرکش-اوکراینی-فرمانده-ارتش-سرخ

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir