کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نگاهی به زندگی مصطفی عدل؛

تدوینگر قوانین حقوقی در ایران

30 فروردين 1404 ساعت 17:15

مولف : سیدمرتضی حسینی

بسیاری از قوانینی که در ایران تهیه و به تصویب رسید حاصل پیگیری، ممارست و تراوشات فکری اوست


 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ سیدمصطفی عدل از دودمان‌های اصیل و معروف آذربایجان و معروف به پدر قانون عدلیه ایران است. بسیاری از قوانینی که در ایران تهیه و به تصویب رسید حاصل پیگیری، ممارست و تراوشات فکری اوست. نام خانوادگی‌اش را به القاب پدر و عمویش مرتبط دانستند؛ چنان‌که به نوشته ابوالحسن احتشامی ازآنجاکه پدرش به رکن‌العداله و عمویش به عدل‌الملک معروف بودند، از طرف مادری هم در خانواده علمای دین و فقها و تربیت یافته بود و مدت بیست سال نیز در وزارت دادگستری فعالیت داشت، نام خانوادگی خود را عدل گذاشت؛ همچنین چون پیوسته در کارها مظفر و منصور بود بعدها لقب منصورالسلطنه به او اعطا شد.[1] عدل را یکی از مردان بزرگ سیاسی ایران و محتاط و محافظه‌کار در زندگی سیاسی می‌دانند که علاوه بر اطلاعات حقوقی‌اش به زبان فرانسه مانند زبان مادری احاطه داشت و به زبان‌های عربی، ترکی، انگلیسی، ایتالیایی و روسی نیز آشنا بود.[2] احتشامی درباره‌اش نوشته است: «روی گفته‌ او نمی‌شود زیاد حساب کرد، ولی بااین‌همه دوستان زیادی دارد که برای او احترام و شخصیت قائل هستند».[3] این نوشتار مروری است بر زندگی او از تولد تا مرگش.
 
از تولد تا تحصیل
مصطفی عدل در سال 1261ش در محله «انگج» شهر تبریز متولد شد. پدرش ابراهیم خلیل معروف به رکن‌العداله بود که در اواخر عمر رئیس دیوان‌خانه خراسان شد تا در اصلاحات عدلیه خراسان، اقدامات اساسی انجام دهد. جد مصطفی نیز حاج سیدحسین معروف به حاج سیدحسین شاه بود که «هر کس پول می‌خواست از او وام می‌گرفت».[4] از طرف مادری هم مجتهدزاده بود. پدربزرگ مادری‌اش حاجی میرزا احمد مجتهد نام داشت که در سراسر آذربایجان به حسن شهرت معروف بود و دایی او نیز حاج میرزا جواد از علما و فقها و مجتهدین طراز اول آذربایجان به‌شمار می‌آمد که مدت‌ها با اجرای قانون رژی مبارزه و در سراسر آذربایجان استعمال توتون و تنباکو را تحریم کرد. او تحصیلات ابتدایی را در شهر تبریز و تحصیلات متوسطه را در مدرسه‌ فرانسوی «خورنقش» در قاهره به پایان رساند. در این مدرسه زبان‌های فرانسه و عربی را آموخت و سپس برای ادامه تحصیلات به دانشکده حقوق شهر پاریس رفت.[5] عدل پس از اتمام دوران تحصیل در پاریس به ایران برگشت.
 
آغاز به کار در وزارت خارجه
پس از بازگشت به ایران در سال 1282ش به خدمت وزارت خارجه درآمد و چون به مصر علاقه داشت در اولین مأموریت خود به عنوان نایب سوم کنسولگری ایران راهی مصر شد.[6] او در ایام حضورش در مصر جهت فراگیری حقوق اسلامی‌ وارد دانشگاه الازهر شد.[7] سه سال بعد با همین سمت به تفلیس انتقال یافت.[8] چندی بعد به ایران بازگشت و تا مدتی بیکار بود. در این ایام چندی به همکاری با مشروطه‌طلبان روی آورد و با افرادی چون حاج محمدباقر رشتی همکاری می‌کرد، اما از وزارت خارجه نیز غافل نبود و پیگیر یافتن شغلی در این وزارتخانه بود.[9] درنهایت در زمان وزارت علاءالسطلنه در امور خارجه به معاونت دارالترجمه وزارت امور خارجه منصوب شد.[10] مدتی نیز به عنوان کفیل وزارت امور خارجه دولت محمود جم فعالیت می‌کرد[11] تا اینکه در سال 1286ش به وزارت عدلیه منتقل شد.
 
آغاز ارتقا در وزارت عدلیه
عدل در حدود بیست سالی که در وزارت دادگستری بود کارهای مختلفی از قبیل دادستانی، ریاست ادارات و تهیه قوانین را به‌عهده داشت و به همین خاطر او را «پدر عدلیه ایران» می‌نامند.[12] در واقع مسیر ارتقای او در وزارت عدلیه آغاز شد. دلیل این امر شاید به خاطر سواد و تسلط او در حوزه حقوق بود که موجب شد در این حوزه دستاوردهای بزرگی کسب کند.
 
منصورالسلطنه در ماجرای لغو کاپیتولاسیون در دولت صمصام‌السلطنه، یکی از اعضای هیئتی بود که برای بررسی و تنظیم قوانین جدید انتخاب شدند.[13] او در این مدت کتاب‌های مفید و نفیس حقوقی را که تا زمان او بی‌سابقه بود نگاشت. مهم‌ترین آثار او کتاب حقوق اساسی، حقوق مدنی و ترجمه‌های قانون جزای عمومی ایران و ترجمه قانون تجارت ایران به زبان فرانسه است. قوانین مهمی چون قانون جزای عمومی،  قانون تجارت و قانون مدنی نیز از جمله قوانینی است که به اهتمام و تلاش او تدوین و تصویب شد.[14]
 
اقبال یغمایی در شرح حالی که بر عدل نوشته آورده است: در سال 1290، مصطفی‌خان به ریاست کل کابینه وزارت معارف و اوقاف منصوب شد، ولی این کار را رها کرد؛ چون این کار موافق ذوق و میلش نبود،[15] اما در زندگینامه‌ای که احتشامی از عدل نوشته اشاره‌ای به این موضوع نشده و به بیست سال خدمت او در عدلیه اشاره شده است که از سال 1286 تا 1306 را دربر می‌گیرد. به نوشته احتشامی، مصطفی‌خان در دوره‌ای که در وزارت عدلیه بود، مدت یک‌سال برای تعیین سرحد ایران و عثمانی به مرز رفت و در کمیسیونی که مسئول این کار شده بود عضویت یافت. در این مدت با اسب و قاطر از رودخانه خلیج فارس تا کوه اغرا واقع در آذربایجان طی مسیر کرد تا سرحدات ایران را مشخص کند.[16]  
 
بازگشت دوباره به وزارت خارجه
منصورالسلطنه در سال 1314 دوباره به به وزارت خارجه بازگشت و به سمت وزارت مختاری ایران در ژنو و نمایندگی دائمی ایران در جامعه ملل دست یافت. در سال 1316 نخست معاون و سپس کفیل وزارت امور خارجه شد و در همین سال ریاست صدمین دوره اجلاسیه شورای جامعه ملل را برعهده گرفت. در سال 1317 وزیرمختار ایران در رم شد. او تا واقعه اشغال ایران در شهریور 1320 و قطع شدن روابط ایران و ایتالیا در این کشور بود.[17]

پس از این اتفاقات، منصورالسلطنه به تهران احضار شد[18] و عیسی صدیق، وزیر فرهنگ آن زمان، وی را به جای علی‌اکبر دهخدا، رئیس دانشکده‌ حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد تهران کرد. دهخدا، که مشغول تحقیق و تدوین لغت‌نامه بود، فرصت زیادی برای حضور در دانشکده نداشت و همین موجبی برای این جابه‌جایی شد.[19]  
 

مصطفی عدل (منصورالسلطنه)
مصطفی عدل (منصورالسلطنه)
 
شروع وزارت مصطفی‌خان عدل
مصطفی عدل برای نخستین بار در اسفند 1320 در کابینه فروغی به مقام وزارت فرهنگ رسید. از آن تاریخ به بعد (1320-1328) همواره در دولت‌های سهیلی، ساعد، بیات، صدر، قوام و حکیمی پست‌های وزارت فرهنگ، دادگستری و مشاور را برعهده داشت.[20] او در سال 1324 با سمت ریاست هیئت نمایندگی ایران، در کنفرانس سانفرانسیسکو شرکت کرد و با بیانی بلیغ به زبان فرانسه درباره تخلیه‌ ایران توسط قوای متفقین و پرداخت خسارات ناشی از جنگ صحبت کرد. او همچنین در مجمع عمومی ‌سازمان ملل متحد در نیویورک حضور یافت و از حقانیت، استقلال و تمامیت ارضی ایران دفاع و از جانب ایران، منشور ملل متحد را امضا کرد.[21] دلیل حضور او در اغلب کابینه‌ها را علاقه و توجه بسیار مردم آذربایجان به او می‌دانند؛ ازاین‌رو از زمانی که نفوذ جمعیت آذربایجانی‌های مقیم تهران در کار سیاست افزایش یافت، ‌عدل که از حمایت آنها برخوردار بود، در اغلب کابینه‌ها حضور داشت؛ حتی یک بار او را به نامزدی نخست‌وزیری معرفی کردند که مصطفی‌خان با آن مخالفت کرد.[22]   
 
مصطفی عدل در حال امضای منشور ملل متحد در کنفرانس سان‌فرانسیسکو. ایستاده از راست باقر کاظمی، علی‌اکبر سیاسی و نصرالله انتظام
مصطفی عدل در حال امضای منشور ملل متحد در کنفرانس سان‌فرانسیسکو. ایستاده از راست باقر کاظمی، علی‌اکبر سیاسی و نصرالله انتظام
 
راه نیمه‌تمام سناتوری
عدل پس از آنکه دو بار وزیر فرهنگ و همچنین وزیر دادگستری و هفت بار وزیر مشاور در کابینه‌های ایران شد، در سال ۱۳۲۸ پس از تأسیس مجلس سنا در ایران از طرف محمدرضا پهلوی به سناتوری آذربایجان انتخاب شد.[23] در همین دوره نمایندگی بود که به سرطان مبتلا شد و در 21 تیر 1329 درگذشت.[24]
 
مصطفی عدل
مصطفی عدل
 
از عدل، که در جوانی با دختر میرزا رضاقلی‌خان هدایت معروف به نیرالملک، از بزرگان علم و ادب، ازدواج کرده بود در زمان مرگ یک پسر و چهار دختر باقی ماند،[25] اما میراث معنوی او ادبیات حقوقی و قوانین برجای‌مانده‌ای است که در شکل‌گیری ارکان حقوقی ایران سهم داشته است. 
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. ابوالحسن احتشامی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی ‌معاصر ایران، ج ۲، به کوشش باقر عاقلی، تهران، نشر گفتار، 1370، ص 350
[2]. همان، ص 353.
[3]. همان‌جا.
[4]. همان، ص 346.
[5]. همان، ص 347.
[6]. همان، ص 348.
[7]. باقر عاقلی،‌ زندگی‌نامه و شرح حال وزرای امور خارجه، تهران، ‌انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۹، صص ۳۰۲-۳۰۳.
[8]. حسن مرسلوند، زندگی‌نامه رجال و مشاهیر ایران (۱۲۹۹-۱۳۲۰ه. ش)، ج ۴، تهران، انتشارات الهام، ۱۳۶۹، ص 315.
[9]. ابوالحسن احتشامی، همان، ج ۲، ص 348.
[10]. همان، ص 349.
[11]. باقر عاقلی، همان، ص ۳۰۳.
[12]. ابوالحسن احتشامی، همان، ج ۲، ص 349.
[13]. باقر عاقلی، نخست‌وزیران ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات جاویدان، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ص ۲۳۹.
[14]. ابوالحسن احتشامی، همان، ج ۲، ص 349.
[15]. اقبال یغمایی، «مصطفی عدل سی‌وششمین وزیر فرهنگ»، نشریه آموزش و پرورش (تعلیم و تربیت)، سال چهل‌وچهارم، ش 2 (1353)، ص 91.
[16]. ابوالحسن احتشامی، همان، ج ۲، ص 350.
[17]. همان‌جا.
[18]. مهدی مجتهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، به کوشش غلام‌رضا طباطبایی مجد، تبریز، زرین، ۱۳۷9، ص ۲۰۹.
[19]. حسن مرسلوند، همان، ص 315.
[20]. ابوالحسن احتشامی، همان، ج ۲، ص 350.
[21]. باقر عاقلی، ‌زندگی‌نامه و شرح حال وزرای امور خارجه، همان، ص ۳۰۶.
[22]. همان، ص ۳۰۷.
[23]. عطاءالله فرهنگ، اسامی ‌نمایندگان مجلس شورای ملی از آغاز مشروطیت تا دوره ۲۴ قانون‌گذاری و نمایندگان مجلس سنا در هفت دوره تقنیه، چاپخانه مجلس شواری ملی، بی‌جا، خرداد ۲۵۳۶، ص ۳۳۴.
[24]. مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲، ۱۳ و ۱۴، ج ۴، تهران، زوار، ۱۳۵۷، صص ۱۰۷-۱۰۸.
[25]. ابوالحسن احتشامی، همان، ج ۲، ص 353.
 


کد مطلب: 25890

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/25890/تدوینگر-قوانین-حقوقی-ایران

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir