کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

«بسترهای قیام تاریخی 15 خرداد 1342، در آیینه یک تحلیل» در گفت‌و شنود با دکتر اسدالله بادامچیان

به‌رغم قطع تلفن و تلگراف، خبر دستگیری امام، به‌سرعت در تمام ایران پخش شد

24 خرداد 1400 ساعت 14:45

از قیام تاریخی 15 خرداد 1342، 58 سال سپری شد! بااین‌همه این رویداد ــ که سرآغاز نهضت اسلامی ایران است ــ همچنان جای بررسی و تحلیل دارد، به‌ویژه که طبیعتا جوانان امروز، دراین‌باره دانسته‌هایی اندک دارند! در گفت‌وشنود پی‌آمده، دکتر اسدالله بادامچیان از فعالان نهضت اسلامی، به بیان خاطرات و تحلیل‌های خویش، دراین‌باره پرداخته است.


پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
بررسی بسترهای شکل‌گیری قیام تاریخی 15 خرداد 1342، از مهم‌ترین رهیافت‌ها به تاریخ انقلاب اسلامی است. ارزیابی و تحلیل شما، در باب این موضوع چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. با تشکر از شما و همه دوستان در پژوهشکده تاریخ معاصر، باید عرض کنم که محمدرضا پهلوی در روز 6 بهمن سال 1341، یک رفراندوم ساختگی تحت عنوان «انقلاب سفید شاه و مردم» به راه انداخت، که روحانیت و به‌خصوص حضرت امام، نسبت به آن واکنش تندی نشان دادند. بعد از این رفراندوم، شاه در اسفندماه همان سال، به قم رفت تا اسناد مالکیت برخی از کشاورزان را به آنها بدهد. مردم قم در پی روشنگری‌های روحانیت، به او اعتنا نکردند و او که به‌شدت عصبانی شده بود، در سخنرانی شدیداللحنی، به روحانیت و مردم قم توهین کرد و آنها را،ژ عده‌ای از افراد قشری و نادان نامید و گفت: روحانیت، همان ارتجاع سیاه است که از هزاران سال پیش تا به حال، فکرش تکان نخورده است و به دروغ دم از وطن‌پرستی می‌زند! اما در واقع مملکت، برایشان کوچک‌ترین اهمیتی ندارد و همین‌ها بودند که چند روز پیش، با یک مشت بازاری ریشو و احمق، در تهران تظاهرات راه انداختند! (نقل به مضمون).
علت این همه عصبانیت و اُشتلم شاه روشن بود. رفراندوم نمایشی رژیم پهلوی، یک شکست کامل بود؛ چون با مخالفت روحانیت و مراجع و تظاهرات‌ها و اعتراضات و تعطیلی بازارها، مواجه شده بود و نتیجه آرا هم نشان می‌داد که مردم به این همه‌پرسی، اقبالی نشان نداده‌اند!
 
اسدالله بادامچیان
 
تحلیل گروه‌های ملی‌گرا از این رفراندوم چه بود؟
آنها سعی کردند نقش روحانیت را در رهبری اعتراضات انکار و وضعیت پیش‌آمده را در چهارچوب آزادی ـ دیکتاتوری تحلیل کنند و دکتر مصدق را رهبر و الهام‌بخش نهضت جلوه دهند!
 
همان‌طور که اشاره کردید، بخشی از عصبانیت شاه معطوف به بازاریان متدین بود. اعضای هیئت مؤتلفه اسلامی ــ در دوره‌ای که هنوز، ذیل این نام گرد هم نیامده بودند ــ چگونه در اعتراضات به ایفای نقش پرداختند؟
بله؛ همان‌طور که اشاره کردید، در آن زمان هنوز این هیئت، نام مؤتلفه اسلامی را نداشت و بیانیه‌ای را با نام «شورای مسلمانان متحد» پخش کرد. در این بیانیه رفراندوم رژیم، حرکتی کاملا شکست‌خورده توصیف شد و این شورا، تمام اقشار مردم اعم از: کارگر، دهقان، کارمند، کسبه و... را به هوشمندی در قبال تبلیغات زهرآلود دشمن دعوت کرد و از آنان خواست گول حرف‌های رژیم را نخورند و هر سؤالی که برایشان پیش می‌آید، از مراجع بپرسند؛ زیرا تنها روحانیت اصیل است که هرگز از ظلم، فساد و بی‌بندوباری دفاع نخواهد کرد! روز 7 بهمن، یعنی یک روز بعد از رفراندوم، با ماه مبارک رمضان مصادف شد. این هم از بدبیاری‌های رژیم بود؛ زیرا در این ماه مردم به شکل طبیعی، در مساجد و حسینیه‌ها اجتماع می‌کنند و روحانیت بهترین فرصت را برای آگاهی‌بخشی، روشنگری و تبلیغ به‌دست می‌آورد. در آن سال روحانیت به نشانه اعتراض به جنایات رژیم و اهانت به علمای اسلام، برگزاری نماز جماعت را تعطیل کرد، که انعکاس زیادی در داخل و خارج از کشور داشت! برادران مؤتلفه اسلامی، خدمت حضرت امام عرض کردند: خوب است مراجع عظام تقلید، عید آن سال را عزای عمومی اعلام کنند، که این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و همه مراجع و علمای بلاد، این کار را انجام دادند! این هم، بدبیاری بعدی رژیم شاه بود!
 
جنابعالی به عنوان یکی از چهره‌هایی که از ابتدای نهضت امام خمینی، در این فرآیند حضور داشتید، طبیعتا در جریان حوادث مهم آن دوره هستید. روایت و تحلیل شما از ماجرای حمله به مدرسه فیضیه و آثار آن چیست؟
رژیم شاه پس از اینکه در همه‌پرسی بهمن 1341 شکست خورد و در پی وقایع متعاقب آن، تنها علاج کار را در سرکوب دید! به همین دلیل در روز 2 فروردین سال 1342 ــ که به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع)، در مدرسه فیضیه قم، توسط مرحوم آیت‌الله العظمی گلپایگانی، مجلس روضه برگزار شده بود ــ به جمعیت حاضر در مدرسه یورش برد و جمعی را شهید و مجروح کرد! به واقع این کار، یک حرکت انفعالی و انتقام‌جویانه بود که البته به ضد خود بدل شد و بیشتر رژیم شاه را گرفتار کرد!
 
در همین مقطع بود که «هیئت مؤتلفه اسلامی» تأسیس شد. این تشکل، در چه شرایطی به‌وجود آمد؟
همان‌طور که به‌اجمال اشاره کردم، پیش از تشکیل هیئت مؤتلفه، برادران در مساجد و مجامع دینی، به اشکال جداگانه‌ فعالیت می‌کردند. در فروردین سال 1342، حضرت امام اعضای سه گروه فعال، یعنی: شهید صادق امانی، مرحوم آقای عسکراولادی و برادران ِاصفهانی را خواستند و به آنها فرمودند: «با یکدیگر ائتلاف و با هم فعالیت کنید». رهنمودهایی هم درباره نحوه اداره این تشکل بیان کردند. به این ترتیب، هیئت مؤتلفه اسلامی تشکیل شد و اکثر صحنه‌های مبارزه را در سال‌های بعد اداره کرد.
 
اشاره به بخش‌هایی از فعالیت‌های مبارزاتی این هیئت، در این بخش از گفت‌وگو، به‌هنگام و مغتنم به نظر می‌رسد.
از جمله این فعالیت‌ها، پخش اعلامیه‌های اعتراضی حضرت امام یا تشکل‌ها، به زبان‌های عربی، انگلیسی، اردو و...، در مراسم حج و تلاش برای تماس با مسلمانان دنیا بود که به این سفر آمده بودند. در ایام محرم هم به فرموده امام، روحانیان، مداحان و دسته‌های عزاداری، شعارهای مربوط به وقایع روز را می‌دادند، مشکلات مربوط به مردم مسلمان و مصائب وارده به آنها را بیان می‌کردند و به جامعه نسبت به خطراتی که اسلام را تهدید می‌کرد، هشدار می‌دادند. هیئت مؤتلفه در ایجاد هماهنگی‌های لازم برای این برنامه، نقش مهمی داشت. خاطرم هست ساواک ــ که می‌دانست این روحانیت و اعضای هیئت مؤتلفه هستند که این‌گونه برنامه‌ریزی کرده‌اند ــ عده‌ای از علما و وعاظ را احضار کرد و از آنها تعهد گرفت که درباره شخص اول مملکت، اسرائیل و خطراتی که اسلام را تهدید می‌کند، حرفی نزنند و به حادثه فیضیه اشاره نکنند و فقط روضه خود را بخوانند! در پی این اقدام، حضرت امام طی بیانیه‌ای، به افشاگری در این زمینه پرداختند و فرمودند: «گرفتن این التزامات، ابدا جنبه قانونی ندارد و التزام‌گیرندگان، مجرم و قابل تعقیب هستند!».
 
واکنش هیئت مؤتلفه، در قبال این اقدام ساواک چه بود؟
مؤتلفه با استفاده از تمام امکانات خود، به تهیه و پخش اعلامیه، پلاکارد، شعارها و نوحه‌ها پرداخت و ضمن دعوت از سخنرانانی که در خط امام و نهضت اسلامی بودند، راه‌پیمایی روز عاشورا را تدارک دید. این راه‌پیمایی در صبح روز عاشورا، از مسجد حاج ابوالفتح در خیابان ری، نزدیک میدان قیام، شروع شد. جمعیت با سر دادن شعارهای ضد رژیم و ضد اسرائیلی، حمایت بی‌دریغ خود را از مرجعیت امام اعلام کردند. این راه‌پیمایی در واقع، جواب دندان‌شکنی به رفراندوم و تهدیدات شاه بود و تمام بافته‌های او و البته آمریکا و اسرائیل را پنبه کرد! گزارش این راه‌پیمایی و استقبال کم‌نظیر مردم از افتتاح حساب، برای بازسازی خرابی‌های فیضیه، توسط آقایان عسگراولادی و توکلی بینا، خدمت حضرت امام ارائه شد و ایشان با خوشحالی، همه را دعا کردند. عصر آن روز، امام به مدرسه فیضیه رفتند و سخنرانی مهمی را ایراد کردند که در واقع کلید زدن قیام با شکوه 15 خرداد بود. امام شانزده سال بعد در سال 1358، طی سخنرانی در مدرسه فیضیه، به این قیام تاریخی اشاره کردند و فرمودند: «15 خرداد از همین مدرسه شروع شد!».
 
دستگیری حضرت امام چگونه در تهران پژواک پیدا کرد و پیامد آن چه بود؟
در پی سخنرانی حضرت امام در مدرسه فیضیه و تداوم اعتراضات مردمی، رژیم به این نتیجه رسید که اگر دست به اقدام عاجل نزند، با قیامی سراسری مواجه خواهد شد! به همین دلیل در شب 12 محرم، امام را دستگیر کرد! به‌رغم قطع خطوط تلفن و تلگراف، این خبر به‌سرعت در تمام شهرهای ایران پخش شد و به هیئت انصارالحسین(ع) ــ که اعضای هیئت مؤتلفه اسلامی در آن استقرار داشتند ــ رسید. آنها تشکیل جلسه دادند و قرار شد هر چه سریع‌تر، این خبر را به تمام هیئت‌ها، مساجد و مجالس عزاداری و حسینیه‌ها برسانند. این کار توسط هیئت مؤتلفه انجام شد و این آغاز نهضت امام بود.   
 


کد مطلب: 19932

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/19932/به-رغم-قطع-تلفن-تلگراف-خبر-دستگیری-امام-به-سرعت-تمام-ایران-پخش

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir