«اشاراتی در باب اصالت اسلامی نهضت جنگل» در گفتوشنود با آیتالله زینالعابدین قربانی لاهیجی؛
آیتالله زینالعابدین قربانی لاهیجی، گذشته از پیشینه سیاسی و مدیریتی در استان گیلان، از تاریخپژوهان این خطه نیز بهشمار میآید. وی در سالهای گذشته، همایش ملی بزرگداشت میرزا کوچکخان جنگلی را در رشت برگزار نمود، که بازتابی گسترده داشت. او در گفتوشنود پیآمده، به نکاتی چند در باب اصالت اسلامی نهضت جنگل اشارت برده است
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
شما همواره بر صبغه دینی نهضت جنگل و شخص شهید میرزا کوچکخان جنگلی تأکید داشتهاید و دراینباره مقاله مستندی را نیز به نگارش درآوردهاید. علت این امر چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مقدمتا عرض کنم که درباره علایق و وابستگیهای اسلامی و شیعی مرحوم میرزا کوچکخان جنگلی، بین تاریخنگاران اختلافی وجود ندارد. جمله آنها بر این باورند که او مردی معتقد و پایبند به احکام اسلامی بود. بخشی از این تعلّق نیز، به سابقهاش بازمیگشت. در سابقه طلبگیاش، تردیدی نیست. او در رشت و حوزهای درس میخواند که بزرگان زیادی در آن به تعلیم و تعلُّم اشتغال داشتند. حتی مدرسهای که وی در سبزهمیدان رشت در آن تحصیل کرده بود، بعدها بازسازی شد و به مرکز مدیریت حوزههای علمیه گیلان تبدیل گردید.
چون برخی تلاش داشتند که حرکت میرزا را سکولاریستی معرفی و توصیف کنند، بنده مقالهای را به نگارش درآوردم. به طور مشخصتر وقتی کتابی درباره نهضت جنگل منتشر شد که چنین برداشتی را ارائه میداد، من شانزده صفحه نقد نوشتم و توضیح دادم که میرزا صددرصد از مبانی دینی تبعیت میکرد. علاقهمندان میتوانند به آن مراجعه کنند. این امر در ادوار گوناگون حیات او، قابل رصد و ارجاع است. رهبر معظم انقلاب نیز در چند سال پیش فرمودند: اینکه میرزا، حتی با وجود مخالفتهای درونگروهی، حدود شرعی را رعایت میکرد و اجازه نمیداد که افراطیونِ همراهش، مخالفان را سرکوب کنند، از گرایشات اسلامیاش نشئت میگرفت. چنین رفتاری، با یک حرکت سکولار سازگار نبود.
علاوه بر خصیصه دینی بودن، میرزا کوچکخان را با چه ویژگی دیگری توصیف میکنید؟
او به معنای واقعی کلمه، در دوران حیاتش و پس از آن، مظلوم واقع شد. طیِ سالها، حرکت او در هالهای از ابهام باقی ماند! هر گروهی، تصویری متفاوت از او ارائه میداد؛ عدهای او را مقدسِ خرافی میدانستند، برخی قهرمانی ملی یا فراملی شبیه به چهگوارا. بعضی او را یاغی یا دزد معرفی میکردند و گروهی دیگر میگفتند که وی تحت تأثیر بلشویکها بوده است. حتی کسانی هم پیدا شدند که میرزا را یک دیکتاتورِ ناکام توصیفکردند! این پراکندگی تصویر، باعث شده بود چهره واقعی او ناشناخته بماند. هرچند که این سخنان هنوز هم تکرار میشود، اما بر شناخت عمومی از میرزا و مبانی حرکت او افزوده شده و این مرهون نظام جمهوری اسلامی است.

نسبت میرزا با بلشویسم، در تاریخ معاصر ایران همواره محل گفتوگو و چالش بوده است. این موضوع را چگونه تحلیل میکنید؟
چندی پس از آنکه میرزا پرچم نهضت را بلند کرد، موج نهضت مارکسیستی و هیاهوی تشکیل کشور شوروی، بسیاری را مجذوبِ خود کرده بود. متأسفانه برخی از نزدیکترین همراهان میرزا هم، به آن سمت متمایل شدند و همین باعث خیانتهایی به او شد، اما شخصِ کوچکخان به دلیل پایبندیاش به اسلام، هرگز جذب آن تفکر نشد. او نه از شرق و نه از غرب، تبعیت نکرد و استقلال خود را حفظ نمود. او اساسا به همین دلیل بود که جمهوری رشت را رها کرد و به جنگل بازگشت. این حرکتِ وی، بسیار پرمعنا و ارزشمند بود.
شما در تبیین مختصات نهضت جنگل، فراوان از بیانات و تصریحات رهبر معظم انقلاب اسلامی بهره گرفتهاید. به نظر شما، مهمترین موضوع مورد تأکید ایشان دراینباره کدام است؟
رهبر معظم انقلاب در یک دیدار و سخنرانی، طی چند دقیقه، چهره الهی و حسینی(ع) میرزا را بهخوبی ترسیم کردند. ایشان فرمودند که نهضت جنگل یک اتفاقِ ویژه است و با دیگر حرکتهای همزمان، مانند قیام شیخ محمد خیابانی یا حرکتِ کلنل پسیان قابل مقایسه نیست. آن صبغه مردمی و نجابتی که در کار میرزا دیده میشد، در هیچیک از آن حرکتها وجود نداشت... البته این تنقیص دو حرکت اخیر نیست، بلکه نشان دادن نقطه اوج نهضت میرزاست. به نظر من در میان فرمایشات آقا دراینباره، این مورد مهمترین و الهامبخشترین است.
وضعیت پژوهش درباره نهضت جنگل، در سالهای پس از آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگرچه آثار زیادی درباره نهضت جنگل و شخص میرزا کوچکخان جنگلی به رشته تحریر درآمده، اما هنوز یک مجموعه «جامع» که تمام نکات اساسی نهضت و حیات رهبرش را روشن کند، تولید نشده است. به قول رهبری، میرزا در گیلان و رشت، واحدی میناتوری از حکومت اسلامی ایجاد کرده بود... نمونهای از نظم و استقلال در محدوده خودش. امروز هم جوانان و مردم نیاز دارند این چهره را آنگونه که بوده بشناسند. به نظر من تولید یک مجموعه جامع درباره نهضت جنگل و میرزا، نیازمندِ یک کار گروهی است؛ هرچند که برخی افراد هم در این زمینه کارهای ارزشمندی انجام دادهاند.
آیا درباره کنگرههایی هم که دراینباره تشکیل شده، چنین دیدگاهی دارید؟
بله؛ چون در اغلب آن کنگرهها هم، کار علمی لازم انجام نشده است. من قبل از کنگرهای که برای میرزا برگزار کردم، سه کنگره دیگر برای مفاخر این خطه برپا داشته بودم و میدانستم که یک کنگره موفق، نیاز به یک تا دو سال کارِ مقدماتی دارد. باید آثار شخصیتها را چاپ کرد، متخصصان را دعوت کرد، برای نوشتن مقالات زحمت کشید و فقط عدد مقالهها را زیاد نکرد. گاهی بعضی افراد، فقط برای دیده شدن در این مجامع شرکت میکنند! به همین دلیل معتقد بودم که اغلب کنگرههای پیشین، نتوانستند میرزا را آنگونه که هست معرفی کنند. امیدوارم که دراینباره، حرکتهای پژوهشی موفق تداوم داشته باشد.