قاسم تبریزی، پژوهشگر نامدار و سندشناسِ تاریخ معاصر ایران است. وی پرونده شهید طیب حاجرضایی در ساواک را پیش از انتشار بازخوانده و از آن نکاتی مهم برگرفته است. تبریزی در گفتوشنود پیآمده، داستان طیب را از دریچه این اوراق بازگفته است

«شهید طیب حاجرضایی به روایت اسناد ساواک» در گفتوشنود با قاسم تبریزی؛
ساواک میخواست به دست زندانیان عادی، طیب را بکُشد!
14 آبان 1404 ساعت 11:23
قاسم تبریزی، پژوهشگر نامدار و سندشناسِ تاریخ معاصر ایران است. وی پرونده شهید طیب حاجرضایی در ساواک را پیش از انتشار بازخوانده و از آن نکاتی مهم برگرفته است. تبریزی در گفتوشنود پیآمده، داستان طیب را از دریچه این اوراق بازگفته است
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
به عنوان نخستین پرسش، اسناد درباره زندگی و ویژگیهای فردی شهید طیب حاجرضایی چه میگویند؟
بسم الله الرحمن الرحیم. شهید طیب حاجرضایی فرزند حسینعلی، متولد ۱۲۸۰ بود. در میدان ترهبار تهران، میوه و سبزی خریدوفروش میکرد و بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۲، از میدانداران مشهور شده بود. دو همسر داشت: خانم فخرالسادات که از او دو فرزند داشت، و خانم فخری که برایش پنج فرزند آورد. در سالهای جوانی اهل درگیری بود: در ۱۳۱۶ به خاطر زد و خورد با پاسبانها دو سال زندان مجرد کشید، در سال ۱۳۱۹ باز تحت تعقیب بود ولی با کفیل آزاد شد، در ۱۳۲۲ پنج سال حبس با اعمال شاقه گرفت و در ۱۳۲۳ هم، به بندرعباس تبعید شد. در مجموع پیشینه پرحادثهای داشت، که اسناد آن موجود است.
اسناد درباره فعالیتهای سیاسی او تا کودتای ۲۸ مرداد، چه نکاتی دربردارند؟
مهمترین سرفصل آن در دوره مورد نظر شما، همان مشارکت در کودتاست. طیب در سال ۱۳۳۲، از جمله کسانی بود که در کودتای ۲۸ مرداد شرکت کرد و حتی «تاجبخش» خوانده شد. در آن دوره با افرادی چون شعبان جعفری و دیگر قلدرانِ شاهدوست، همراه بود و در سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق نقش جدی داشت، اما بعدها این گذشته سیاه را جبران کرد، دچار یک تحول روحی بزرگ شد و از پشتیبان رژیم شاه، به یار نهضت اسلامی تبدیل گردید. پایمردی او در واپسین فصل از حیاتش، برای بسیاری جالب توجه است.
از دیدگاه شما، این تحول در سمت و سو چگونه رخ داد و علائم آن چه بود؟
عشق به امام حسین(ع)، در جان مردم ایران جاری است و طیب هم از این عشق جدا نبود. هرچند که روزگاری در ظلمت زیست، اما همیشه دلش با روضه سیدالشهدا(ع) گره داشت. در محرمها تکیه بزرگی برپا میکرد، با لباس مشکی، سرِ گِلی و در میان مردم به عزاداری میپرداخت و خود، عزاداران را اطعام میکرد. دسته سینهزنی او در میدان شوش و خراسان، از مشهورترین دستجات بود و هزاران نفر از طبقات مختلف مردم در آن شرکت میکردند. به عقیده بسیاری، همین پیوند با عزای حسینی(ع)، در او ریشه ایمان و تحول را محکم کرده بود؛ البته این سخن برای کسانی قابل درک است که به این عوالم ایمان و باور دارند و همه چیز را از دریچه مادیّات نمیبینند.
آیا از ارتباط شهید طیب حاجرضایی با علما و روحانیون هم، اسنادی در دست است؟
بله؛ طیب حتی پیش از جدایی کامل از دستگاه شاه، با روحانیت رابطه داشت. در اسناد ساواک آمده است که در سال ۱۳۲۶، چهار صندوق میوه برای مرحوم آیتالله کاشانی فرستاد و در سال ۱۳۳۷، با طرفداران ایشان طرح دوستی ریخت! ساواک ظنین شده بود که شاید پیام کاشانی را برای علما به عتبات ببرد. همین رفتار ساده، نشانه ایمان خاموشی بود که بعدها بیشتر خود را نشان داد؛ البته و ظاهرا، از آیتالله بروجردی تقلید میکرد و به دیدار ایشان هم میرفت.
.jpg)
![]() پرونده طیب حاجرضایی |
کد مطلب: 26223