کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

«شهید سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد و دغدغه عزت اسلام و مسلمین» در گفت‌وشنود با آیت‌الله سیدجعفر سیدان؛

در مقایسه اسلام با مکاتبِ روز، توانا و زبردست بود

20 مهر 1404 ساعت 9:54

آیت‌الله سیدجعفر سیدان، از دوستان و مصاحبان دیرین شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد و هم‌اینک در عداد شاخص‌ترین شارحان مکتب معارفی خراسان به‌شمار می‌آید. وی در گفت‌وشنود پی‌آمده، به تبیین شیوه تبلیغی آن بزرگ پرداخته و در ضمن آنها، خاطراتی را نیز بیان داشته است. امید آنکه علاقه‌مندان را مفید آید



پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
طبعا نخستین پرسش ما از حضرتعالی در این گفت‌وشنود، درباره نحوه آشنایی‌تان با شهید حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد است.
بسم الله الرحمن الرحیم. آشنایی ما با آن بزرگوار، به دوران تحصیل در حوزه و درس و بحث طلبگی بازمی‌گردد. یا همدرس بودیم یا در دروسِ مشترک شرکت داشتیم. این دوران، بخش ممتدی از ارتباط ما را شامل می‌شد و فرصت شناخت عمیق بنده از ایشان را فراهم آورد. در آن سال‌ها، فضای حوزه‌های علمیه مملو از شور و شوق طلبگی بود و شهید هاشمی‌نژاد، از همان ابتدا چهره‌ای ساعی و پرتلاش در میان هم‌دوره‌ای‌های خود محسوب می‌شدند.
 
با توجه به اینکه سال‌ها و در عرصه‌های گوناگون، با «شهید» ارتباطِ نزدیک داشتید، درباره توان علمی او چه برآوردی دارید؟
شهید هاشمی‌نژاد هم در گفتارها و هم در نوشتارها، عمق علمی و تسلط خوبی را به معارف دینی نشان می‌دادند. ایشان در مباحث فقهی، اصولی و کلامی، بسیار قوی بودند و این یکی از رموز موفقیتشان بود. مجموعا در حوزه، به عنوان طلبه‌ای فاضل و باانگیزه شناخته می‌شدند. عمق دانش ایشان باعث می‌شد حتی اساتید برجسته نیز، به نکات دقیقِ استدلال‌های ایشان توجه و آنها را بررسی کنند.
 
از منظر شما، بارزترین خصال و ویژگی‌های ایشان کدام‌اند؟
به نظر بنده برجسته‌ترین خصوصیت ایشان، تلاش برای تحقق و تأمین عزت اسلام و مسلمین بود. همیشه تلاش داشتند برنامه‌ها و کارهایشان در جهت آبرومندی بیشترِ اسلام و مسلمانان باشد. محور سخنرانی‌ها، نوشته‌ها، مراودات و در مجموع همه تلاش‌هایشان، به همین موضوع برمی‌گشت. ایشان سعی می‌کردند مسیر حرکتشان را به گونه‌ای تنظیم کنند که عظمت اسلام و تشیع بیشتر آشکار شود و همگان نیز بتوانند آن را درک کنند. این دغدغه نه صرفا یک شعار، بلکه مبنای تمام تصمیم‌گیری‌ها و اقدامات ایشان به‌شمار می‌رفت.
 
شهید این هدف کلان را چگونه در گفتار و کردار خویش پیاده می‌کردند؟
در بسیاری از مواقع، اسلام را با مکاتب مختلف مقایسه می‌کردند تا برتری‌ها و مزایای آن روشن گردد. این مقایسه‌ها، با دقت و البته متناسب با توان فکریِ قشری که مخاطبِ این مباحث بود انجام می‌شد تا آنها به عمق موضوع پی ببرند؛ برای مثال، ایشان در مواجهه با جوانان تحصیل‌کرده، وارد مباحث عمیق کلامی و فلسفی می‌شدند و اثبات می‌کردند که مبانی فکری اسلام در موضوعات گوناگون، از هر مکتب مادی یا غیرمادی دیگر غنی‌تر است. علاوه بر این اقشار مختلف را نیز متناسب با موقعیتشان تربیت می‌کردند. این تربیت، شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز بود. در نهایتا ایشان توانستند با عملکرد خود، الگویی موفق از تبلیغ دینی مؤثر را شکل دهند.
 
به رویکرد مقایسه‌ای ایشان در تبلیغ دینی اشاره کردید. معمولا این کار را، به چه صورت انجام می‌دادند؟
همان‌طور که اشاره کردم، با بررسی علمی و مبتنی بر منابع دست اول، امتیازات اسلام و تشیع را استخراج و بیان می‌کردند. این کار دو نتیجه داشت: نخست، تقویت ایمان جوانان؛ دوم، خنثی‌کردن جذابیت‌های ظاهری مکاتب غیرالهی. ایشان معتقد بودند اگر جوانان برتری اسلام را بشناسند، بدان دل‌بسته می‌شوند. ایشان از روش‌های مقایسه‌ای استفاده می‌کردند که بر پایه‌های عقلانیت استوار بود و برای مثال، در تبیین جهان‌بینی توحیدی، تضادهای مکاتب مادی را برجسته می‌کردند. مواردی که معمولا از سوی مروّجان آن مکاتب، پنهان نگاه داشته می‌شد.
 

آیت‌الله سیدجعفر سیدان
 
نوعِ تبیین و ارائه شهید از معارف دینی در منابر، بر اساس کدام شیوه انجام می‌شد؟
به جای طرح کلیات، به سراغ جزئیاتی می‌رفتند که نیازِ روز جامعه بود؛ مثلا در نقد مکاتب مادی یا پاسخ به شبهات آنها، جواب‌های مستند، با تمهید مقدماتِ آن ارائه می‌کردند. ایشان می‌دانستند که در عصر جدید، دفاع از دین نیازمند پاسخ‌هایِ مستند به منابع است، نه صرفا تکرار شعارگونه برخی مطالب. این روش باعث شد نسل جوان احساس کند که دین نه‌تنها در عبادات، بلکه در حل مسائل فکری و اجتماعی نیز کارآمد است و همین امر، زمینه تحول بسیاری از آنان را فراهم ساخت.
 
در پاسخگویی به مردم و به‌ویژه جوانان، چه روشی داشتند؟
دراین‌باره، حوصله زیادی نشان می‌دادند. حتی ساده‌ترین پرسش‌ها را با دقت و استدلال پاسخ می‌دادند تا ذهن پرسشگر به آرامش و اطمینان برسد. اگر هم لازم بود، برای توضیح از مثال‌های تاریخی یا دینی استفاده می‌کردند تا مطلب روشن‌تر شود. بیان بسیار شیوا و مؤثری هم داشتند، که طبعا در جذابیت پاسخ‌هایشان تأثیر داشت.
 
طبعا تلاش‌های شهید هاشمی‌نژاد در تبیین معارف اسلامی، از مکتب اهل بیت(ع) مایه می‌گرفت، که نمادی از علاقه وی به آن پیشوایان بزرگ بود. ارزیابی شما دراین‌باره چیست؟
علاقه شدید به اساس اسلام و معارف آن، به‌ویژه مکتب غنی و انسان‌ساز اهل‌بیت(ع)، در همه فعالیت‌های ایشان دیده می‌شد. حقیقت اسلام را همان مکتب اهل‌بیت(ع) می‌دانستند و تلاش می‌کردند که اصول و فروع این مکتب را در جامعه بازگو کنند تا در ذهن مردم بماند و از آن مهم تر، مورد عمل قرار گیرد. این علاقه، فراتر از جنبه‌های عبادی بود. ایشان می‌خواستند تا سیره عملی ائمه معصومین(ع)، به عنوان الگوی کردار و اخلاق در جامعه پیاده شود.
 
 میزان توجه و اهتمام ایشان به تربیت اقشار مختلف مردم را چقدر دیدید؟
برای هر قشر، برنامه‌ریزی متناسب داشتند و آن را به‌جد پیگیری می‌کردند. برای دانشجویان، بحث‌های فکری و فلسفی؛ برای بازاریان، مباحث اخلاقی و اجتماعی و برای طلاب، تعمیق و توسعه توانایی‌های کلامی، فقهی و اصولی را در نظر داشتند. هدفِ کلان ایشان هم این بود که در هر سطحی، افراد بتوانند پیام اسلام را در زندگیِ خود به‌کار ببندند. این رویکرد نشان می‌داد که آن بزرگوار به دین، به عنوان مجموعه‌ای از احکام انتزاعی نمی‌نگریستند، بلکه آن را چهارچوبی برای اداره زندگی در همه ابعاد می‌دانستند.
 
از جنبه اخلاقی، چه خصالی را در شخصیت شهید هاشمی‌نژاد برجسته دیدید؟
در بُعد فردی و اخلاقی، مهربانی خاصی نسبت به ضعفا، محرومین و مستضعفین داشتند. این اخلاق حسنه، در عمق وجودشان ریشه داشت؛ برای مثال، زمانی که با هم در خیابان قدم می‌زدیم، اگر به دست‌فروشی برمی‌خوردند، با محبت و گشاده‌دستی از او خرید می‌کردند. هدفشان بیش از تأمین نیاز، کمک به کسب‌وکار آن فرد بود. این حمایت‌ها، خالصانه و بدون کوچک‌ترین نمودِ ظاهری انجام می‌شد. این ویژگی، در منش ایشان در عرصه‌های مهم‌تر هم دیده می‌شد. در برخورد با دیگران، به‌ویژه طبقات محروم، صمیمیتی همراه با احترام ابراز و شأن آنان را تا سرحدامکان حفظ می‌کردند. همیشه در ارتباطشان، به شخصیت طرف مقابل توجه می‌کردند و با زبان نرم و اخلاق نیکو، با مخاطب تعامل داشتند. هیچ‌گاه کسی را کوچک نمی‌شمردند، حتی اگر آن کَس از نظر علمی یا اجتماعی پایین‌ بود. برای ایشان، کرامت انسانی در سایه اعتقاد به بندگی خدا تعریف می‌شد و چون همه انسان‌ها بندگان خدایند، آنها را گرامی می‌داشتند.
 
علاوه بر مراوده علمی، ارتباط ایشان با حوزه‌ها و طلاب، از چه نوع بود؟
علاوه بر جنبه علمی، با حوزه و طلاب ارتباطی حمایتی داشتند. اگر طلبه‌ای با مشکل مواجه می‌شد، چه علمی و چه معیشتی، از کمک دریغ نمی‌کردند. حضور ایشان در کلاس‌ها و جلسات طلاب، همواره با دلسوزی و ارائه مشورت‌های مفید همراه بود. ایشان طلاب را آینده‌سازان جامعه می‌دانستند و سرمایه‌گذاری بر رشد فکری و اخلاقی آنان را لازم می‌شمردند.
 
زندگی شخصی شهید هاشمی‌نژاد، چه مختصات و ویژگی‌هایی داشت؟
زندگی‌شان همواره ساده و به دور از تجملات بود، اما عزت نفس بالایی داشتند. اعتقاد داشتند که روحانی با سادگی در زندگی و استحکام در فکر و عمل، می‌تواند الگوی جامعه باشد. حفظ شأن روحانیت را برای خود نوعی وظیفه قلمداد می‌کردند.
 
به عنوان واپسین سؤال و از منظر جنابعالی، میراث ایشان برای حوزه‌ها و روحانیون در مقطع حاضر چیست؟
میراث اصلی شهید هاشمی‌نژاد، برجسته‌کردن عزت اسلام و تشیع و آموزش شیوه صحیح دفاع از آن است. این میراث در شاگردان و شنوندگان سخنرانی‌های ایشان باقی مانده و مسیر آنان را در تبلیغ و عملِ دینی روشن کرده است. این دفاع مبتنی بر منطقی قوی و اخلاقی والا بود، که جوامع امروزی بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارند.
   


کد مطلب: 26155

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/interview/26155/مقایسه-اسلام-مکاتب-روز-توانا-زبردست

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir