کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

«شهید سیدحسن نصرالله و ورودِ حزب‌الله به معادله جامعه و دولت لبنان» در گفت‌وشنود با دکتر حسین دهقان؛

منفعل‌سازی جبهه مخالف، در زمره توانایی‌های شاخص اوست

12 مهر 1404 ساعت 14:00

دکتر حسین دهقان، ریاست کنونی بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، در زمره آن طیف از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که در اوایل دهه 1360 و تأسیس حزب‌الله لبنان، در تربیت کادرهای آن نقشی تاریخی ایفا نمودند. وی از همان مقطع، با مجاهد کبیر شهید سیدحسن نصرالله آشنا شد و به استعداد و توانمندی‌های او واقف گشت. دهقان در گفت‌وشنود پی‌آمده، به بیان ارزیابی خود از ویژگی‌ها و مزایای آن بزرگ پرداخته است. ذکر این نکته ضروری است که مصاحبه پی‌آمده سال‌ها پیش از شهادت «سید» انجام شده است



پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
شاید مناسب باشد تا بر مبنای تجربیات شما، گفت‌وگو را از این نکته آغاز کنیم که تفاوت نقش رهبری مقاومت با رهبری حکومت در کشور لبنان چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. تفاوت بنیادین این دو نقش، در حوزه اختیارات، دامنه عمل و انعطاف‌پذیری است. لبنان با تنوع مذهبی، طایفه‌ای، سیاسی و پیچیدگی‌های ساختاری‌اش، نیازمند به رهبرانی است که قاطعیت در اصول را همراه با انعطاف لازم در تاکتیک‌ها، به طور هم‌زمان داشته باشند. به نظرم جناب آقای سیدحسن نصرالله، این ویژگی را به خوبی به نمایش گذاشته است. مقایسه او با رهبران پیشین مقاومت در لبنان، نشان می‌دهد که وی علاوه بر پایداری در مسیر، توان مدیریتی و اجرایی بسیار بالایی دارد، که این امر عمدتا نتیجه تفاوت‌های زمانی، بلوغ ساختار مقاومت، و شرایط سیاسی پیچیده لبنان، ایران و کل منطقه است.
 
آقای سیدحسن نصرالله را در چه دوره و شرایطی شناختید؟ مختصات آن مقطع از تاریخ کشور لبنان، چه بود؟
در زمان حضور ما در لبنان ــ که پس از عملیات بیت‌المقدس انجام گرفت ــ جریان‌های شیعیِ سنتی، مانند جنبش امل فعال بودند. این جنبش اگرچه ریشه‌های مذهبی داشت، اما گرایشات سیاسی متفاوتی را دنبال می‌کرد. البته بخشی از جنبش امل، به نام «امل اسلامی» شکل گرفت و شروع به فعالیت کرد، که گرایش واضح‌تری به خط فکری امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران داشت. هدف اصلی ما در آن مقطع، ایجاد یک سازمان منسجم و واحد از جزیره‌های کوچک، انقلابی و پراکنده بود، که در برابر نیروهای مهاجم و موانع ساختاری موجود در لبنان ایستادگی کنند.
در این مسیر فکری و مبارزاتی، گفت‌وگوهایی با چهره‌های شاخصِ انقلابی در آن دوره انجام شد. از جمله این چهره‌ها، می‌توان به شهید سیدعباس موسوی، دبیرکل بعدی و فقید حزب‌الله، و آقای سیدحسن نصرالله اشاره کرد. نصرالله در آن دوره، با وجود جوانی، بسیار برجسته و پخته بود. او دارای نبوغ فکری خاصی بود و از همان ابتدا، ذهنیتی همه‌جانبه و واقع‌بینانه نسبت به مسائل منطقه و لبنان داشت. توانایی سازماندهی و مدیریت قوی وی در آن مقطع، نقش محوری و حیاتی در تکوین و شکل‌گیری حزب‌الله لبنان ایفا کرد. نصرالله نه تنها به مسائل عقیدتی توجه داشت، بلکه زیرساخت‌های لازم برای ایجاد یک تشکل نظامی و سیاسی منسجم را نیز فراهم آورد؛ توانی که در طلبه جوانی چون وی، فراتر از پیش‌بینی‌ها و انتظارات بود.
 
بعدها و در جریان تعاملات بیشتر شما با جناب نصرالله، چه خصالی را در شخصیت فکری و عملی او، متبلور و برجسته دیدید؟
سیدحسن نصرالله دارای مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی و کاری است که حقیقتا او را از دیگران متمایز می‌سازد. برجسته‌ترینِ این صفات، عبارت‌اند از: صداقت و صراحت. نصرالله در بیان مواضع خود، بسیار شفاف و صادق است. او از تعارفات سیاسی مرسوم فاصله می‌گیرد و آنچه را که حق می‌داند، بدون پرده‌پوشی بیان می‌کند. علاوه بر این و با وجود حضور در جایگاه رهبری، وی رابطه‌ای بسیار نزدیک و صمیمی با نیروهای خویش و مردم دارد. این صمیمیت باعث می‌شود که پیام‌های او عمیق‌تر به درون جامعه و ضمیر مخاطبان نفوذ کند. توان تحقق وعده‌ها، از دیگر خصال «سید» است. اساسا یکی از مهم‌ترین دلایل اعتماد عمومی به نصرالله، سابقه درخشان او در تحقق وعده‌هایی است که در مقاطع حساس به مردم داده است. این قابلیتِ اعتمادآفرینی در حدی است که در میان شهروندان غیر همفکر و حتی برخی از شهروندان اسرائیلی (از نظر قدرت بازدارندگی)، این اعتماد به شکل گسترده‌ای شکل گرفته است.
در میان ویژگی‌های نصرالله، قدرت بسیج‌کنندگی وی، جایگاهی مهم را به خود اختصاص داده است. او توانایی بی‌نظیری در آماده‌سازی جامعه و نیروهای همسو با مقاومت دارد. این مهیا کردن نه تنها در بُعد نظامی، که در حفظ انسجام اجتماعی و سیاسی نیز مشاهده می‌شود. منفعل‌سازی جبهه مخالف نیز، در عداد توانایی‌های شاخص اوست. وی با مواضع قاطع و راهبردی خود توانسته است جبهه مخالف را در بسیاری از مواقع منفعل کند یا حداقل آنها را وادار به واکنش‌هایی نماید که در نهایت به نفع مقاومت تمام می‌شود. تخصص چندبعدی نیز، از دیگر ممیزات نصرالله است. او صرفا یک رهبر ایدئولوژیک نیست، بلکه در مسائل اعتقادی، امنیتی، نظامی و سیاسی نیز، صاحب‌نظر است و می‌تواند تحلیل‌های جامعی ارائه دهد.
 

شهید سیدحسن نصرالله و حسین دهقان
 
از منظر شما، تفاوت شیوه رهبری شهید سیدعباس موسوی با آقای سیدحسن نصرالله چیست؟
تفاوت اصلی، در سبک اجرایی و مدیریتی آنهاست. سیدعباس موسوی، بیشتر نماد متانت، صبرِ راهبردی و بنیان‌گذاری فکری، سیاسی و نظامی بود. سیدحسن نصرالله بیشتر از تحرک عملیاتی، هوش سیاسی بالا در تشخیص موقعیت‌های حساس و توانایی کنشگری سریع برخوردار است. در واقع سیدعباس برای حزب‌الله یک شروعِ خوب بود و سیدحسن، یک ادامه خوب و تأثیرگذار. 
 
ارزیابی شما از میزان توفیق جناب نصرالله، در جایگاه دبیرکلی حزب‌الله، از آغاز تا کنون چیست؟ همچنین درباره آینده رهبری ایشان، چه پیش‌بینی‌هایی دارید؟
به عقیده من، موفقیت آقای سیدحسن نصرالله را باید در چهارچوب اهداف بلندمدت تبیین کرد. مشابه نقش امام حسین(ع)، که هدف ایشان صرفا پیروزی در نبرد کربلا نبود. نصرالله اهداف کلان خود (یعنی حفظ استقلال، مقاومت در برابر اسرائیل و ارتقای جایگاه شیعه و حزب‌الله در لبنان) را به گونه‌ای شفاف بیان کرده است. او مسیر را معلوم نموده و توان فکری و انسانی لازم را در این جهت بسیج کرده است. علائم توفیقات او نیز، دست کم تاکنون خود را نشان داده است. باید منتظر بود و شرایط آینده را دید.
 
رهبری او، نقش حزب‌الله در نظام سیاسی لبنان را تا چه حد تغییر داده است؟
در مرحله اول، حزب‌الله عمدتا یک جریان مقاومت مسلحانه بود که در تضاد کامل با ساختارهای موجود و تحت تأثیر نفوذ قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی عمل می‌کرد و نسبت به نظام رسمی نیز، بی‌اعتمادی نشان می‌داد. در مرحله دوم، حزب‌الله جایگاه خود را به عنوان «نمایندگان ملت»، در ساختار حاکمیتی لبنان جست‌وجو کرد و وارد پارلمان این کشور شد. در مرحله بعد، حزب‌الله توانست وزرایی را وارد دولت کند، که این امر به آنها اجازه داد تا در تصمیم‌گیری‌های اجرایی و تخصیص منابع نیز مشارکت کنند. پس از پیروزی‌های بزرگ مقاومت (به‌ویژه در جنگ ۲۰۰۶)، حزب‌الله دیگر یک نیروی صرفا بیرون از حاکمیت نیست. آنان بخشی جدایی‌ناپذیر از معادله دولت و جامعه لبنان شده‌اند. این جریان با اقدامات سیاسی و نظامی خود، شاخص‌ها و خطوط قرمزی را برای ملت لبنان تعریف کرده‌اند، که عملا مانع از ظهور و تثبیت هر دولتی می‌شود که آشکارا در تضاد با منافع ملیِ تعریف‌شده توسط مقاومت حرکت کند.
 
نقش دبیرکل کنونی حزب‌الله در هم‌گرایی داخلی لبنان را چگونه می‌بینید؟
سیدحسن نصرالله توانسته است که در بحبوحه کثرت هویت‌ها و تضادهای طایفه‌ای در لبنان، شرایطی را ایجاد کند که در مواقع بحران، «لبنان متحد» در برابر تهدید خارجی شکل بگیرد. او توانسته است ضرورت مقاومت را به عنوان یک عامل وحدت‌بخش در برابر دشمن بیرونی معرفی کند. این امر موجب شده است که مقاومت به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر، وابسته به شخص یا اشخاص نباشد و تداوم خود را تضمین نماید.
 


کد مطلب: 26133

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/interview/26133/منفعل-سازی-جبهه-مخالف-زمره-توانایی-های-شاخص-اوست

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir