کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

سفر احمدشاه قاجار چه پیامدی داشت؟

سفری که می‌توانست ایران را دگرگون کند...

8 مهر 1404 ساعت 16:14

مولف : سیدهاشم منیری

سه روز پس از امضای قرارداد بحث‌برانگیز ۱۹۱۹، احمدشاه قاجار راهی اروپا شد. سفری که می‌توانست فصل تازه‌ای در راه نوسازی ایران باشد، اما چرا به ابزاری در دست سیاست‌های استعماری انگلستان و نمادی از بی‌توجهی شاه به سرنوشت کشور بدل شد؟


 
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ سفر احمدشاه قاجار به اروپا در سال ۱۲۹۸ش (۱۹۱۹م) یکی از رخدادهای مهم در دوران پادشاهی او بود که در بحبوحه تحولات سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب مشروطه و در آستانه تغییرات بنیادین قرن بیستم به وقوع پیوست. این سفر با انگیزه آشنایی با دستاوردهای غرب و احتمالا تحکیم روابط دیپلماتیک انجام شد، اما بررسی تأثیر آن بر روند نوسازی در ایران، نیازمند تحلیل دقیق‌تر زمینه‌های تاریخی و پیامدهای آن است. در این جستار، دستاوردها و هزینه‌های ناشی از این سفرها بررسی و واکاوی و این فرضیه مطرح شده است که اساسا اراده‌ای برای نوسازی وجود نداشت و اگر هم نشانه‌ای از تغییر و تحول دیده می‌شد، ناشی از سلطه و نفوذ کشورهای استعماری، به‌ویژه برنامه‌های استعماری انگلستان برای وابسته کردن ایران بود.
 
زمینه تاریخی؛ سفر با رزمناو انگلیسی
احمدشاه، آخرین پادشاه سلسله قاجار، در دورانی بر تخت نشست که ایران با ضعف ساختاری شدید، نفوذ قدرت‌های خارجی (به‌ویژه روسیه و انگلستان)، و ناتوانی در اجرای اصلاحات مواجه بود. جنبش مشروطیت (۱۲۸۵ش) پیش‌تر خواستار مدرنیزاسیون و تحول در ساختارهای سیاسی و اجتماعی شده بود، اما این خواسته‌ها به دلیل ناکارآمدی دولت قاجار و آشوب‌های داخلی چندان محقق نشده بودند. سفر احمدشاه به اروپا در این اوضاع و درحالی‌که جنگ جهانی اول تازه پایان یافته بود، می‌توانست فرصتی برای الگوبرداری از مدل‌های توسعه غربی باشد، اما این سفرها نه تنها به انتقال فناوری یا مدرنیزاسیون منجر نشد، بلکه زمینه وابستگی و عدم استقلال فکری، فرهنگی، سیاسی، و نظامی را فراهم کرد. با‌وجود‌این، نخستین سفر او در ۲۰ مرداد ۱۲۹۸ش (سه روز پس از امضای قرارداد ۱۹۱۹)، از راه قزوین، رشت و انزلی به سوی اروپا آغاز شد.[1]
 
درظاهر تقارن امضای قرارداد 1919 و سفر رسمی او به انگلستان نشانه اهمیت و ضرورت این پیمان در نزد انگلستان و رقبای سرسخت خود، یعنی روسیه، فرانسه و آمریکا، بود. انگلستان که با دسیسه، رشوه و تهدید موفق به عقد قرارداد 1919 شده بود، مانع از سفر احمدشاه به آمریکا شد؛ چراکه آمریکا هنوز به خوی و خصلت استعماری آلوده نشده بود و این خطر وجود داشت با تماس شاه ایران با کانون‌ها و عوامل «ضد قرارداد»، این روشنگری‌ها به تغییر عقیده شاه منجر شود و سیاست سلطه‌جویی انگلستان در ایران شکست خورد. این خطر در فرانسه بیشتر بود؛ زیرا سفر احمدشاه به پاریس اثری محسوس و آشکاری در افکار وی و تمایلات سیاسی او بخشید و وی را متوجه ساخت که در پشتیبانی از قرارداد نه‌تنها به منافع کشورش بلکه به شأن و حیثیت خودش نیز لطمه زده است.[2]
 
اهداف سفر و مواجهه با مدرنیته؛ تماشاخانه‌های پاریس
سفر احمدشاه به کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، انگلستان و سوئیس، او را با جلوه‌های مدرنیته مانند پیشرفت‌های صنعتی، نظام‌های پارلمانی، و زیرساخت‌های مدرن آشنا کرد. یکی از برنامه‌‎های او در این سفر، بازدید از کارخانه‌ها، مؤسسات آموزشی، و نهادهای دولتی بود و احتمالا نظم و ترقی غرب او را مجذوب کرد. بااین‌حال، به نظر می‌رسد این سفر بیشتر جنبه تشریفاتی و دیپلماتیک داشت تا یک برنامه مدوّن برای انتقال مدرنیزاسیون به ایران؛ برای نمونه، اوقات سفر احمدشاه در لندن، به تماشای باله روسی به اتفاق اعلیحضرت جورج پنجم و فرزندش پرنس آلبرت و نمایش‌نامه موزیکال «چوچین‌چو»، که در آن شب‌ها مورد توجه و استقبال مردم قرار گرفته بود، به اتفاق پرنس آلبرت گذشت، اما نکته مهم آن است که دیدارهای او از کالج فنی منچستر، کارخانه پارچه‌بافی شرکت «توتل برودهرست» و نیروی دریایی انگلستان در «ادین‌بورو»، به انتقال فناوری یا دانش تجربی منتهی نشد و صرفا به یک بازدید ساده و رسمی محدود گردید.[3]
 

احمدشاه قاجار و همراهان وی در سفر اول اروپا به اتفاق ولیعهد انگلستان در لندن (سال 1919م)
احمدشاه قاجار و همراهان وی در سفر اول اروپا به اتفاق ولیعهد انگلستان در لندن (سال 1919م)
شماره آرشیو: 2395-1ع
 
احمدشاه پس از پایان سفر رسمی خود به انگلستان، به فرانسه بازگشت و هشت ماه بعد را در پاریس، سوئیس و مونت‌کارلو به «تفریح» و «استراحت» گذراند! احمدشاه این شیوه را حتی در سفرهای بعدی هم تکرار کرد و ذهنیتی خوشگذران، بی‌تفاوت نسبت به منافع ایران و از نظر روان‌شناسی، رفتاری توأم با ترس از مشکلات داشت. رضاخان در کتاب «سفرنامه خوزستان» به گوشه‌ای از شخصیت احمدشاه اشاره کرده و گفته است: «شاه به رئیس کابینه من و چند نفر دیگر صریحا گفته بود که او برای تماشای خرابه‌های سیاه‌دهن و غیره خلق نشده، هر روزی که در ایران باشد، یک روز از تماشای مناظر دلگشای نیس و پاریس عقب خواهند ماند».[4] به نظر می‌رسد این سخن درست باشد؛ چرا که او کلم‌فروشی را بهتر از سلطنت کردن می‌دانست.
 
احمدشاه قاجار در اروپا
احمدشاه قاجار در اروپا
 
دستاوردها و موانع؛ هزینه بر شانه‌های ملت
آیا این سفر دستاوردی برای مدرنیزاسیون ایران داشت؟ پاسخ به این سؤال تا حد زیادی منفی است. دلایل متعددی برای این ناکامی می‌توان برشمرد:
 
الف) ضعف شخصیتی و سیاسی احمدشاه:
احمدشاه فاقد اراده و توان لازم برای اجرای اصلاحات اساسی بود. او شخصیتی منفعل داشت و نتوانست از آموخته‌های سفر خود به‌صورت اهرمی برای تغییر استفاده کند. احمدشاه در سفر خود به فرنگ بارها وابستگی‌اش به انگلستان، دستگاه وزارت خارجه و نصایح وزیر مختار آن را نشان داد. این وضعیت حتی به گونه‌ای مضحک و تأسف‌بار درآمده بود؛ چراکه او در تأمین مخارج بازگشت خود به ایران، پای لرد داربی، سفیر کبیر انگلستان در پاریس، را به میان کشید و از او خواست در تلگرافی این مطلب را به دولت وثوق‌الدوله انتقال دهد که مبلغ چهارصدهزار فرانک مستقیما از تهران به حساب نصرت‌الدوله در پاریس واریز کند![5]
 
همراهان او مانند نصرت‌الدوله نیز دچار ضعف شخصیتی و سیاسی بودند. تلگرافی که سر پرسی کاکس، وزیر مختار انگلیس در تهران، در روز 28 اوت 1919م به لرد کرزن مخابره کرده این موضوع را آشکار می‌کند. در این تاریخ که احمدشاه و نصرت‌الدوله در استانبول بودند، او به رئیس خود گوشزد کرد که پیش از آنکه نصرت‌الدوله به پاریس برود، برای یکی دو روز مستقیما از استانبول بیاید و در این فرصت می‌توانید «نصایحی به گوشش بخوانید که پس از بازگشت به پاریس مانع از این گردد که وی تحت تأثیر تبلیغات و دسایس فرانسویان قرار گیرد».[6]
 
احمدشاه در مسافرت اول خود به اروپا هنگام توقف در استانبول
احمدشاه در مسافرت اول خود به اروپا هنگام توقف در استانبول
 
ب) عدم برنامه‌ریزی مشخص و شرایط داخلی ایران:
ایران در آن زمان با بحران‌های اقتصادی، تجزیه‌طلبی منطقه‌ای و نفوذ بیگانگان دست‌وپنجه نرم می‌کرد. این شرایط، زمینه لازم برای اجرای برنامه اصلاحات و مدرنیزاسیون را از بین برده بود. از طرف دیگر، سفرهای احمدشاه با یک طرح روشن برای انتقال دانش یا فناوری انجام نشده بود. برخلاف کشورهایی مانند ژاپن، که در عصر «میجی»، با اعزام هیئت‌های منظم، مدرنیزاسیون را هدفمند دنبال کردند، سفر احمدشاه بیشتر جنبه شخصی، نمایشی و درمانی داشت. دیدارهایی هم که از قلعه «وینزور»، شهر «آلدرشات» (مقر یکی از پادگان‌های نظامی انگلیس)، و نمایش نیروی هوایی انگلستان داشت، به عقد یا خرید صنایع هوایی و نظامی منتهی نشد و به همان «مشاهدات» روزمره محدود ماند.[7] مهم‌تر از همه، نارضایتی مردم از توافقات پشت پرده دولت با انگلستان (قراداد 1919)، و مخالفت روحانیان و مراجع طراز اول کربلا و نجف در برخورد با سلطان احمدشاه است.
 
هنگامی که احمدشاه در راه بازگشت به ممالک محروسه ایران، به کربلا وارد شد، رئیس محترم مذهب (آیت‌الله‌العظمی میرزا محمدتقی شیرازی)، برای ملاقات وی حاضر نشد و چون به نجف رسید، رئیس دوم مذهب ملا فتح‌الله شریعت اصفهانی (معروف به شیخ‌الشریعه) را در حرم امیرالمؤمنین ملاقات کرد و از زبان او و دیگر رؤسای مذهبی اصرار و ابرام به اجتناب از پیروی مقاصد انگلیسیان و لغو کردن قرارداد [1919] شنید.[8] همچنین باید یادآور شد که با شرکت هیئت اعزامی ایران در کنگره صلح پاریس، که مأمور مطالبه غرامت از جنگ شده بودند، موافقت نشد و این عمل پس از عقد قرارداد 1919 به منزله اهانت مستقیم کشورهای دنیا نسبت به ایران بود.
 
تأثیرات غیرمستقیم
اگرچه سفر احمدشاه به‌طور مستقیم به مدرنیزاسیون منجر نشد، می‌توان آن را در زنجیره‌ای از مواجهات نخبگان ایرانی با غرب دید که به‌تدریج زمینه‌ساز پذیرش ایده‌های مدرن شد. این مواجهه، بیشتر در میان روشنفکران و سیاستمدارانی که پس از قاجار به قدرت رسیدند (مانند رضاشاه و اطرافیانش) اثر گذاشت. به عبارت دیگر، تأثیر این سفر نه در زمان احمدشاه، بلکه در شکل‌گیری ذهنیت مدرن‌گرایانه در دهه‌های بعد قابل ردیابی است.
 


وقتی چشم‌های شاه ایران خیره بر اروپا ماند، چه چیزی را ندید؟

 
 
 
 
نتیجه‌
سفر احمدشاه قاجار به اروپا، با وجود قرار گرفتن او در معرض مظاهر مدرنیته، به دلیل فقدان اراده، برنامه‌ریزی، و بستر مناسب، دستاورد ملموسی در انتقال مدرنیزاسیون به ایران نداشت. این سفر در نهایت به یک «تجربه شخصی» و «دیپلماتیک» محدود ماند و نتوانست به تحول ساختاری در ایران منجر شود.
 


آیا احمدشاه در برابر رضاخان منفعل بود؟

 


چرا احمدشاه به ایران بازنگشت؟

 


احمد شاه قاجار چگونه از سلطنت عزل شد؟

 
 
 
   
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. محمدجواد شیخ‌الاسلامی، سیمای احمدشاه قاجار، تهران، ماهی، 1392، ص 169.
[2]. همان، صص 183-184.
[3]. همان، ص 240.
[4]. رضا پهلوی، سفرنامه خوزستان 1303، تهران، مرکز پژوهش و نشر فرهنگ سیاسی دوران پهلوی، 1355، ص 4.
[5]. جواد شیخ‌الاسلامی، همان، ص 257.
[6]. اسناد محرمانه وزارت خارجه بریتانیا درباره‌ی قرارداد 1919 ایران و انگلیس، ج 1، سند شماره 737، ترجمه جواد شیخ‌الاسلامی، تهران، کیهان، 1365، ص 63.
[7]. حسین مکی، مختصری از زندگی سیاسی سلطان احمدشاه قاجار، تهران، امیرکبیر، چ چهارم، 1370، ص 66.
[8]. یحیی دولت‌آبادی، حیات یحیی، ج 4، تهران، انتشارات عطار و انتشارات فردوسی، چ ششم، 1371، ص 146.
 


کد مطلب: 26127

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/article/26127/سفری-می-توانست-ایران-دگرگون-کند

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir