کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

انعکاس روز نکبت در مجلس پانزدهم (قسمت اول)؛

مواجهه مجلس شورای ملی با بحران فلسطین

27 آبان 1402 ساعت 16:40

مولف : محمود ذکاوت

در 24 اردیبهشت 1327 که ده ماه از تشکیل دوره پانزدهم مجلس شورای ملی گذشته بود، صهیونیست‌ها با اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی به کشتار فلسطینیان و آواره کردن جمعیت وسیعی از مردم این سرزمین دست زدند؛ واکنش‌ها به این مسئله در مجلس یادشده بسیار مهم است



پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ فلسطین همیشه مسئله ایران بوده است؛ از همان آغاز بحران تا کنون. با وجود آنکه میراث این موضوع بیشتر در دوران انقلاب اسلامی مورد توجه بوده، اما نگاهی به پیش از انقلاب نشان می‌دهد مردم ایران نه تنها نسبت به فلسطین حساس بودند، بلکه این موضوع را به یکی از مسائل محوری در مقاومت خود علیه رژیم پهلوی بدل کردند.

مجلس پهلوی
در دوره پهلوی، پارلمان یا مجلس شورای ملی مانند دیگر نهادهای مدرن ایران به شکل خاصی تشکیل شد. مراد مدل و شکل پهلوی آن است. ما می‌توانیم از دولت شبه‌مدرن پهلوی، دانشگاه پهلوی، ارتش پهلوی و به همان نسبت نیز پارلمان و مجلس پهلوی نام ببریم. بعد از تجربه مشروطه در عصر پهلوی اول، مجالس همگی فرمایشی بودند. بعد از اشغال ایران توسط متفقین تا قبل از کودتای 28 مرداد 1332، مجلس (دوره‌های سیزدهم تا هفدهم) از وضعیت و کارکردی متفاوت از قبل و بعد از آن برخوردار بود. البته این به معنای استقلال کامل مجلس نبود. در همین مجالس نیز نمایندگان به شیوه‌های اغلب غیردموکراتیک و غیرمردم‌سالارانه انتخاب می‌شدند؛ به این ترتیب که فهرستی از اشخاص و رجال از سوی دربار تعیین می‌شد و حتما باید نام آنها از صندوق رأی به عنوان پیروز انتخابات بیرون می‌آمد. گواینکه در خیلی از حوزه‌ها اساسا چیزی به اسم انتخابات وجود نداشت و همان فهرست دربار تعیین‌کننده بود. پارلمان ایران در دوره پهلوی چنین بود.

مقاومت در نهادهای قدرت
با وجود تسلط همه‌جانبه قدرت بر نهادهای جامعه در دوره پهلوی، مقاومت همواره علیه آن وجود داشت. حتی در مجلس شورای ملی، که یکی از پایگاه‌های قدرت بود، این مسئله را می‌توان دید. بنابراین تسلط همه‌جانبه قدرت بر نهادهای جامعه به معنای آن نیست که هیچ روایت مخالف یا مقاومت وجود نداشت. اگرچه صدای مقاومت در نهادهای این دوره اندک و ضعیف بود، اما بعضا روایت یا موضعی متفاوت بلکه خلاف روایت قدرت از آن نهاد منعکس می‌شد که بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر در نهادهای قدرت حتی داستان‌ها و روایت‌هایی متفاوت از گفتمان قدرت نیز به ظهور می‌رسید. پس تسلط همه‌جانبه قدرت بر حیات اجتماعی به معنای خفه کردن روایت‌های مقاومت در نطفه نیست. جامعه به اشکال مختلف پنهان، نرم و سخت مقاومت خود را بروز می‌داد؛ چه در دوره رضاخانی و چه در دوره محمدرضا این مسئله مشهود بود. حتی در برخی از نهادهای قدرت این مقاومت را می‌توان دید. از جمله عرصه‌های بروز مقاومت نهاد مجلس بود؛ خاصه در دوره قبل از کودتا بودند نمایندگانی که روایتی خلاف روایت مسلط قدرت از خود بروز می‌دادند. از جمله بروز این مقاومت در موضوع مواجهه گروهی از نمایندگان مجلس با مسئله و بحران فلسطین است.

مجلس پانزدهم
مجلس پانزدهم شورای ملی از ۲۵ تیر ۱۳۲۶ تا ۶ مرداد ۱۳۲۸ مستقر بود. در 24 اردیبهشت 1327 که 10 ماه از تشکیل مجلس یادشده گذشته بود، صهیونیست‌ها با اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی به کشتار فلسطینیان و آواره کردن جمعیت وسیعی از مردم این سرزمین دست زدند؛ ازهمین‌رو روز یادشده به روز نکبت مشهور شد. واکنش‌ها به این مسئله در ایران بسیار مهم و جالب توجه است؛ به‌ویژه در مجلس شورای ملی واکنش‌هایی به این بحران نشان داده شد. مهم‌ترین مواضع را افرادی مانند محمدرضا آشتیانى‌زاده، سلطان‌العلماء (محمد طباطبائی)، دکتر صادق رضازاده شفق، عباس اسکندری، سیدابوالحسن حائری‌زاده و دکتر جلال عبده گرفتند. در ادامه مطلب که بخش نخست این سلسله یادداشت است، مواضع محمدرضا آشتیانی‌زاده و محمد طباطبائی شرح داده خواهد شد.
 
محمدرضا آشتیانی‌زاده؛ اولین موضع در قبال بحران فلسطین
محمدرضا آشتیانی‌زاده در نطق خود با پیوند این موضوع با دو دولت استعماری وقت با صراحت تأکید کرد: «دول آمریکا و شوروى بر قلب عالم اسلامى زده‌اند و دولى که این حکومت را به رسمیت شناخته‌اند به منزله یک دشنه‌ای است که به قلب عالم اسلامى زده‌اند و تمام مسلمین از این قضیه متنفرند».[1] 
 
آشتیانی‌زاده در ادامه نسبت به سانسور سخنانش در مجلس و این مسئله در ایران گله و حتی تأکید کرد که شکایت می‌کند.[2] به دلیل نفوذ قدرت‌های خارجی در ایران و سلطه دربار بر مجلس هرگونه روایت مخالفی به شدت سانسور و سرکوب می‌شد. در این مسئله نیز آشتیانی‌زاده رنجش خود را از سانسور مواضع‌اش اعلام کرد. قدرت درصدد بود مسئله فلسطین چنان‌که باید در ایران مطرح نشود و بخشی از نمایندگان از این بابت نگران بودند. آشتیانی‌زاده نسبت به عدم درج اظهاراتش درباره فلسطین در صورت مذاکرات مجلس معترض بود. بنابراین در جلسه‌ای دیگر که چند روز بعد برگزار شد، اظهار کرد: «بنده معتقدم که نمایندگان مجلس شورای ملی نمایندگان ملت اسلام هستند و ملت ایران هم مسلمان است و البته احساسات ملت ایران بایستی در پشت این تریبون همیشه متظاهر باشد».[3] این موضع تنها وجه ضد سلطه‌گرانه آشتیانی‌زاده را نشان نمی‌دهد، بلکه بر دغدغه‌های امتی او نیز صحه می‌گذارد. او از منظر هویت اسلامی و ملی توأمان به بحران فلسطین نظر داشت. مسئله فلسطین و هویت اسلامی را از همان سال‌ها می‌توان در نطق‌های نمایندگانی همچون او ردیابی کرد.
 
تصویری از یکی از ادوار مجلس شورای ملی
 
بدنه اجتماعی فعال
البته باید توجه کرد که موضع این نماینده را باید در ارتباط با یک جریان اجتماعی ایجادشده در ایران علیه سلطه خارجی و صهیونیسم در نظر گرفت. به عبارت دیگر در حوزه‌های عمومی نیز اتفاقاتی رخ می‌داد که این نمایندگان را برای بروز دغدغه‌های ملی و اسلامی خود تشویق می‌کرد. در همان روزها نشریه «خواندنی‌ها» و روزنامه «ایران ما» گزارش می‌دهند: عده‌ای از تجار دو سه روز است مشغول فعالیت شدید شده‌اند که داد و ستد با کشور آمریکا را برای هماهنگی و اظهار هم‌دردی با کشورهای عربی تحریم کنند.[4]  همچنین در یک اقدام جالب و نادر و البته بی‌سابقه تا آن زمان برای ثبت نام داوطلبان ایرانی جهت اعزام  برای جهاد در فلسطین دفتری در منزل آیت‌الله کاشانی افتتاح شد که تا دوازده‌هزار نفر از ایرانیان در آن ثبت نام کردند و از دولت خواستار شدند که با دادن گذرنامه و اسلحه عملا به مسلمین ایرانی استعانت به عمل آید.[5]
 
ترک فعل دولت و همدلی با اسرائیل
با وجود حساسیت مردم در قبال بحران فلسطین ولی از سوی دولت یک ترک فعل شدید و در ادامه فراموشی نسبت به آن بلکه همدلی با اسرائیل دیده می‌شود. روزنامه «تهران‎مصور» گزارش داد: به عقیده ما دولت در این مورد (بحران فلسطین) غفلت کرده و هیچ نوع مساعدتی با مسلمانان اعلام نکرده است.[6] به غیر این موضوع در ایران دوره پهلوی صهیونیست‌ها با خیال راحت به فعالیت‌های تشکیلاتی اقدام می‌کردند. سازمان تروریستی هاگانا در خرمشهر و آبادان و به طور خاص در هتل کارون اهواز مرکزی دایر کرده بودند و مرتبا آنجا جلسه داشتند و بخش‌نامه و دستورالعمل به شعبات فرعی صادر می‌کردند.[7] در گزارش دیگر تأکید شده که چون دولت ایران با مسلمین خاورمیانه برای جنگ علیه صهیونیستم کمک و همراهی ننموده؛ لذا کمیته رابطین علمای اسلام، که مرکز آن در قاهره است، نامه‌ای توسط یکی از مأموران خود به رئیس دولت نوشت و تقاضای کمک از وی نمود، ولی به نامه یادشده جواب صحیحی هم داده نشد. مأمور هم شخصا علما را ملاقات نمود.[8] حتی نخست‌وزیر وقت شخصا نامه‌ای برای صدور گذرنامه اسمعیل پاکدل، نماینده یکی از سازمان‌های تروریستی یهودی، نوشت.[9]

برآیند
بحران فلسطین از همان آغاز مورد توجه مردم ایران بود. خاصه از ادیبهشت 1327 و با شروع نخستین جنگ صهیونیست‌ها علیه مسلمانان عرب در فلسطین، مردم حس هم‌سرنوشتی نسبت به آنان داشتند. در این میان برخی از نمایندگان مجلس مانند محمدرضا آشتیانی‌زاده در نطق‌های خود در مجلس بر همراهی و همدلی با فلسطینیان تأکید می‌کردند. با وجود چنین روندی دولت پهلوی با ترک فعلی‌های متعدد و در ادامه بازگذاشتن دست صهیونیست‌ها برای فعالیت در ایران و همراهی نکردن با مسلمانان در این بحران ایفای نقش کرد.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. صورت مشروح مذاکرت مجلس، جلسه 70، پنجشنبه 30 اردیبهشت 1327.
[2]. همان.
[3]. صورت مشروح مذاکرت مجلس، جلسه 71، شنبه 1 خردادماه 1327.
[4]. خواندنی‌ها، 1 خرداد 1327، ص 1؛ به نقل از روزنامه ایران ما.
[5]. همان، 8 خرداد 1327، ص 1؛ نقل از مردان روز.
[6]. تهران‌مصور، 7 خرداد 1327، صص 1 و 3.
[7]. خواندنی‌ها، 1 خرداد 1327، ص 1.
[8]. همان‌جا.
[9]. همان‌جا.


کد مطلب: 25125

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/article/25125/مواجهه-مجلس-شورای-ملی-بحران-فلسطین

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir