حسین‌قلی خان پسر ارشد جعفرقلی خان بختیاری و مادرش بی بی شاه‌پسند، به سال 1240 ق در چهار محال و بختیاری دیده به جهان گشود.1 نسب حسین قلی خان به حیدر کور می‌رسد. حیدر که به علت نابینا بودن چشمانش به حیدر کور معروف شده بود از طایفه پاپی لرستان می‌باشد.2 حسین قلی خان سه برادر به نامهای امام قلی خان، رضاقلی خان و فرج الله و شش...
حسین قلی خان ایلخانی بختیاری
 
حسین‌قلی خان پسر ارشد جعفرقلی خان بختیاری و مادرش بی بی شاه‌پسند، به سال 1240 ق در چهار محال و بختیاری دیده به جهان گشود.1 نسب حسین قلی خان به حیدر کور می‌رسد. حیدر که به علت نابینا بودن چشمانش به حیدر کور معروف شده بود از طایفه پاپی لرستان می‌باشد.2 حسین قلی خان سه برادر به نامهای امام قلی خان، رضاقلی خان و فرج الله و شش پسر به نامهای اسفندیار خان (سردار اسعد اول)، نجفقلی خان (صمصام‌السلطنه)، حاج علیقلی خان (سردار اسعد دوم)، حاج خسرو خان (سردار ظفر)، یوسف خان امیر مجاهد و امیرقلی داشت و صاحب دوازده زن بوده است. حسین‌قلی خان در سن 24 سالگی با دوراندیشی مأمور اداره مناطق دیناران، دورکی و بابادی می‌شود و ظرف چند سال قلمرو و فرمانروایی خود را گسترش می‌دهد. در سال 1264 ق حکومت بختیاری را به اسم یکی از عموهای پیرش مهدی قلی خان به دست آورد و خود نایب او شد. دو سال بعد یعنی به تاریخ 1266ق به سمت ایلخانی منصوب گردید و از برادرانش امام قلی خان را به عنوان ایل بیگی و رضاقلی خان را به عنوان حاکم چهارمحال در مصدر کار قرار داد. پس از آن متوجه طوایف بابادی شد و موسی خان رئیس آن طایفه را به اتهام دزدی و قتل و غارت توقیف نمود و به اصفهان به نزد میرزا تقی خان امیرکبیر اعزام داشت که در تهران امیرکبیر پیر مرد نود ساله را در ملأ عام گردن زد.3 حسین‌قلی خان در چنین اوضاعی پایه‌های قدرتش را محکم نمود و به تاریخ 1267 ق عازم چمن سلطانیه گردید تا به خدمت ناصرالدین شاه برسد. در این ملاقات بود که حسین‌قلی خان از طرف ناصرالدین شاه به ناظم بختیاری شهرت یافت و یک ثوب جبه و یک قبضه شمشیر طلا از طرف ناصرالدین شاه به او اهدا شد. وی به سال 1276 ق رسماً به سمت ایلخانی برگزیده شد و در تمام این مدت اطاعت و فرمانبرداری خود را به اولیای مرکزی ابراز می‌داشت.4 در میان جهانگردان خارجی که در دوره ناصری به ایران سفر کرده‌اند تنها ادوارد استاک است که توانسته با حسین‌قلی خان ایلخانی دیدار داشته باشد. وی در بیان ملاقات خود با حسین‌قلی خان بیان می‌دارد که ایلخانی ارزش آن را داشت که به ملاقاتش بروم. وی مردی موقر، مسلمانی متدیّن و حاکمی قدرتمند و توانا بود.5مسعود میرزا ظل السلطان در تاریخ مسعودی از ملاقات خود با حسین‌قلی خان ایلخانی یاد می‌نماید و می‌نویسد 20 روز مهمان حسین‌قلی خان بودم الحق آنچه ممکن بود با خسّت جبلی که عموم این طایفه بختیاری دارند در خدمتگزاری ما کوتاهی نکردند.6 حسین‌قلی خان سالیان متمادی حاکم بلامنازع بختیاری بود و لذا محسود حکام پیشین اصفهان همچون فرهاد میرزا معتمدالدوله قرار گرفت.
 
فرهاد میرزا عموی ناصرالدین شاه و حاکم پیشین اصفهان طی نامه‌ای به ناصرالدین شاه اعلام داشت که ظل السلطان به کمک ایلخانی قصد دارد مظفرالدین میرزا را از ولیعهدی معزول کند و خود به جای او به ولیعهدی و شاید هم به سلطنت برسد. ناصرالدین شاه بلافاصله ظل السلطان را به تهران احضار کرد و وی را مورد سرزنش قرار داد که «ایل بختیاری را بر ایل قاجار ترجیح داده‌ای». اما ظل السلطان اظهار داشت «اگر به ریختن خون خودم هم باشد دامن عفت خود را از این اباطیل پاک خواهم کرد».7
 
ناصرالدین شاه که از استقلال ایلخانی می‌ترسید اسباب قتل ایلخانی را فراهم کرد و نوشته‌ای هم در این باب محرمانه به ظل السلطان داد. ناصرالدین شاه معتقد بود اگر ایلخانی را از میان نبرند سلطنت از خانواده قاجار به بختیاری منتقل می‌شود.8 شب 27 رجب 1299 ق ایلخانی و اسفندیار خان به همراه علیقلی خان به دعوت ظل السلطان در میدان شاه برای مشق سربازان حضور به هم رسانیدند و پس از اتمام مشق به همراه ظل السلطان به عمارت دولتی دعوت شدند و در همان شب مرحوم حسین‌قلی خان ایلخانی را با زهر مهلک که در یک فنجان قهوه ریخته شده بود به قتل رساندند.9 بی بی مریم فرزند حسین‌قلی خان بیان می‌دارد که من هنوز نمی‌دانم چگونه پدرم را کشتند اما به یاد دارم که صبح آن شب شهرت انداختند که ایلخانی سکته کرده. آنگاه نعش او را با احترام تمام بردند به تخت فولاد اصفهان و در تکیه میر به خاک سپردند10. آن روز در آن مکان محشری بر پا بود. زنها لباسها را پاره پاره کرده بودند و گیسوان خود را می‌بریدند، یادم هست به حدی در بختیاری گیسو بریدند که می‌توانم بگویم هزار من بود.
 
 

شماره آرشیو: 13442-3ع

پی نوشت:
 
1. سیف الله وحیدنیا، در زیر تیغ (تهران، انتشارات دستان، 1378)، ص 107.
2. سیف الله وحیدنیا، مجله وحید، شماره دوازدهم، سال دوم، ص 32.
3. الیزابت مکبن روز، با من به سرزمین بختیاری بیائید، ترجمه مهراب امیری (تهران، انتشارات انزان، 1373)، ص 167.
4. سیف الله وحیدنیا، در زیر تیغ، ص 109.
5. هنری لایارد، سر اوستن استاک، مادام بیشوپ، ویلسون، سیری در قلمر و بختیاری و عشایر بومی خوزستان(تهران، بی جا، بی تا)، ص 199.
6. مسعود میرزا (ظل السلطان) تاریخ مسعودی (تهران، انتشارات یساولی، 1362)، ص 239.
7. همان منبع، ص 307.
8. بی بی مریم بختیاری، خاطرات سردار مریم (تهران، انتشارات انزان، 1382)، ص 24.
9. علیقلی خان سردار اسعد، تاریخ بختیاری خلاصة الاعصار فی تاریخ بختیار (تهران، انتشارات اساطیر، 1376)، ص 752.
10. بی بی مریم بختیاری، ص 33. https://iichs.ir/vdcgru974ak97.pra.html
iichs.ir/vdcgru974ak97.pra.html
نام شما
آدرس ايميل شما