اما حزب توده که در اوج قدرت خود بود مخصوصاً اینکه چهار عضو کمیته نیز وزرای مقتدر کابینه بودند بر توسعه آن روز به روز افزوده می‌شد و زعمای آنها را دچار غرور خاصی نموده بود چنان که یادم می‌آید به مناسبتی در محل باشگاه حزب واقع در خیابان فردوسی دعوتی از قوام‌السلطنه و روزنامه‌ها شده بود که آن روز من وقتی وارد آن باشگاه شدم که نخست‌وزیر هم همان موقع وارد شده بود بعد نطق‌های حزبی ایراد می‌شد...
سیاست قوام و حزب دموکرات در تضعیف و تقابل با حزب توده!
«اما حزب توده که در اوج قدرت خود بود مخصوصاً اینکه چهار عضو کمیته نیز وزرای مقتدر کابینه بودند بر توسعه آن روز به روز افزوده می‌شد و زعمای آنها را دچار غرور خاصی نموده بود چنان که یادم می‌آید به مناسبتی در محل باشگاه حزب واقع در خیابان فردوسی دعوتی از قوام‌السلطنه و روزنامه‌ها شده بود که آن روز من وقتی وارد آن باشگاه شدم که نخست‌وزیر هم همان موقع وارد شده بود بعد نطق‌های حزبی ایراد می‌شد یکی از وزرای حزب که شاید دکتر کشاورز بود چنان گرم از موفقیت شده بود که به هم‌مسلکان خود در امیدواری به پیشرفت حزب توده مژده داد که اگر امروز به این موفقیت رسیدیم که چهار وزیر در کابینه شرکت جسته‌اند به زودی کابینه کاملی از اعضای حزب تشکیل خواهیم داد،‌ که با کف زدن‌های ممتد و فریادهای شوق و شعف اعضای حزب آن وعده تو خالی مورد استقبال واقع شد در حالی که من وقتی به قیافه قوام متوجه شدم لبخند تمسخرآمیزی از آن دیدم خصوصاً ‌اینکه به محض پایان آن نطق از جای خود برخاست که من هم همراهش به راه افتادم و شاهد گفت‌وگوی نورالدین الموتی‌، رئیس کمیته حزب توده بودم که دم در به قوام گفت:‌ انتظار داشتیم یک نهار توده‌ای با ما میل می‌کردید. او بلافاصله جواب داد: ‌می‌ترسم آن وقت گلوگیرم شود،‌ که من بی‌اختیار خندیدم و به اتفاق از در باشگاه خارج شدیم.
 
همین غرور خالی از واقعیت باعث شد که وقتی حزب توده دید حزب دموکرات ایران به وجود آمده است به فکر تضعیف این حزب برآمد در حالی که از آن طرف هم مظفر فیروز دسته‌ای به وسیله عباس شاهنده تشکیل داده بود از افراد بزن بهادر که با قدرت دولتی مجهز گردیده در مواقع مقتضی به نزاع با افراد تجهیزی حزب توده پردازند خصوصاً‌ اینکه محل این دسته حزب دموکرات ایران که مسئول آن همان عباس شاهنده بود در همان خیابان فردوسی تعیین شده بود و وسایل زد و خورد از چوب‌های دستی و چاقو نیز آماده و ذخیره شده بود که البته این نحوه کار مورد قبول بعضی از اعضای کمیته حزب از قبیل خود من [نبود] در حالی که بعدا‌ً معلوم شد که قوام‌السلطنه باطناً‌ تحت تأثیر مظفر فیروز و عباس شاهنده روی دل پری که از حزب توده داشت بی‌علاقه نبود از آنها چشم‌زخمی گرفته باشد زیرا حزب توده خیلی شلو‌غ‌کاری کرده بود حتی افراد آن در لاهیجان وضعی فراهم ساخته بودند که بهره مالکانه املاک خود نخست‌وزیر را هم زارعین به مباشرین او نمی‌دادند و ناظر بودم روزی را که قوام ایرج اسکندری را در خانه‌اش خواسته گله می‌کرد چرا با خود من حزب شما این‌طور رفتار می‌نماید؟ و او با اینکه قول داده بود این مشکل را حل می‌نماید نتوانست کاری از پیش برده باشد این بود که قوام‌السلطنه هم علاقه داشت حزب او بی‌رقیب باشد و حزب توده را هم بکوبد در حالی که بعضی از نزدیکانش مثل مورخ‌الدوله سپهر اصولاً‌ با تشکیل حزب از طرف قوام‌السلطنه مخالف بوده عقیده‌اش را صریحاً‌ ابراز نمود ولی چنان اثر منفی در او نمود که کینه او را در دل گرفته چندی بعد مورخ‌الدوله را که پس از شهریور 1320 اول کسی بود که برای پیشرفت کار قوام در سیاست، شبانه روز فعالیت می‌نمود در حالی که وزیر کابینه خود قوام بود غفلتاً‌ او را در خانه‌اش دستگیر نموده تحت‌الحفظ به کاشان تبعید نمود.
 
قوام‌السلطنه کسی بود که به خودش بیش از دیگران توجه داشت. قدرت‌دوست و خودخواه بود. او که دیده بود روس‌ها فعلاً به امید نفت در اختیار او هستند بهترین موقع است که حزب توده را بکوبد،‌ همین که اعضای کمیته حزب توده را هم وزیر کرده بود [که] خود،‌ سیاست تضعیف حزب توده بود،‌ زیرا می‌دانست که آنها پس از سال‌ها نشان دادن در باغ سبز به اعضای خود [و دادن] وعده‌های اصلاحی به مردم،‌ حالا که بر مسند وزارت می‌نشینند مشتشان باز می‌شود و کاری از پیش نمی‌برند ضمناً‌ این مارک هم به آنها می‌چسبد که سازشکار شده وزیر کابینه قوام شده‌اند که نقطه نظرهای روس‌ها را پیش ببرند.‌»1
 

مقر حزب دموکرات ایران
شماره آرشیو: 1-266-133ن

پی نوشت:
 
1. ابوالحسن عمیدی‌ نوری،‌ یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند،‌ ج2،‌ تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384، صص100ـ101. https://iichs.ir/vdci.vaqct1aupbc2t.html
iichs.ir/vdci.vaqct1aupbc2t.html
نام شما
آدرس ايميل شما