«...مه‌موراندم شوروی که جواب آن را دکتر شفق برای قوام‌السلطنه بدین خلاصه تهیه نموده بود:‌ »تاریخ روابط دیپلماسی ایران و شوروی به خوبی نشان می‌دهد که ایران همیشه رعایت حسن همجواری را به عمل آورده بود چه در دوره رژیم تزاری که اگر امتیازاتی به همسایه دیگر ایران داده می‌شد کشور روسیه نیز از امتیازات مشابهی بهره‌مند می‌شد و چه در رژیم انقلابی که کشور ایران اولین مملکتی بود که دولت آن رژیم کمونیستی و انقلابی کشور اتحاد جماهیر شوروی را [به رسمیت] شناخت...
جوابیه ایران به یادداشت طلبکارانه شوروی در ماجرای پیشه‌وری و امتیاز نفت شمال!
«...مه‌موراندم شوروی که جواب آن را دکتر شفق برای قوام‌السلطنه بدین خلاصه تهیه نموده بود:‌ تاریخ روابط دیپلماسی ایران و شوروی به خوبی نشان می‌دهد که ایران همیشه رعایت حسن همجواری را به عمل آورده بود چه در دوره رژیم تزاری که اگر امتیازاتی به همسایه دیگر ایران داده می‌شد کشور روسیه نیز از امتیازات مشابهی بهره‌مند می‌شد و چه در رژیم انقلابی که کشور ایران اولین مملکتی بود که دولت آن رژیم کمونیستی و انقلابی کشور اتحاد جماهیر شوروی را [به رسمیت] شناخت به علاوه که در مدتی که ایران در اشغال قوای متفقین قرار گرفت و کشور ما پل پیروزی جنگ دوم جهانی شد ملت ایران از هر گونه فداکاری برای تأمین امنیت در ارسال وسایل جنگی و غیره به کشور شوروی خودداری ننمود اما در مورد نفت،‌ نظر به اینکه طبق مصوب مجلس شورای ملی ممنوع از مذاکره در این‌باره تا قبل از برگشت ارتش سرخ از ایران هستیم نمی‌توان فعلاً‌ اظهار نظر کرد. اما درباره آذربایجان نیز به اطلاع آن دولت می‌رساند که ایران همیشه برای تأمین حقوق کلیه افراد ملت خود کوشا می‌باشد و برای مردم آذربایجان نیز از هیچ اقدامی فروگذار نیست ولی طبق قانون اساسی ایران،‌ اصول اداری کشور بر اساس مرکزیت قرار دارد که باید یک دولت مرکزی و یک پارلمان در تهران به اداره کشور پرداخته بنابراین نمی‌توان اقدام موجدین اوضاع حاضر آذربایجان را توجیه نمود البته در قانون اساسی ایران تشکیل انجمن‌های ایالتی و ولایتی پیش‌بینی گردید که در موقع خود در همه جای کشور از جمله آذربایجان نیز به وجود خواهد آمد و به امور داخلی آن ایالت رسیدگی و دخالت خواهد نمود اما درباره تخلیه ارتش سرخ از ایران با توجه به قرارداد ایران با دولت شوروی که شش ماه پس از پایان جنگ باید ارتش سرخ ایران را تخلیه نماید چون مدتی است که از شش ماه مزبور نیز می‌گذرد انتظار می‌رود در احترام به امضای آن دولت در پای این قرارداد فوراً‌ ارتش سرخ به تخلیه ایران پردازد. 
همین که این جواب خوانده شد در میان سکوت حاضرین من گفتم: آیا با این دیگر انتظاری هم برای اخذ نتیجه‌ای مثبت از این مسافرت خواهید داشت؟ در جواب من در حالی که همه به هم نگاه می‌کردند قوام‌السلطنه گفت:‌ البته خیر. من گفتم: پس فایده آمدن به اینجا در این زمستان سخت چیست و جواب انتظار ملت ایران در برگشت به کشورمان چه خواهد بود؟ قوام‌السلطنه با ناراحتی گفت:‌ مگر نمی‌بینید آنها از ماچه می‌خواهند؟‌ آنها از ما نفت می‌خواهند نفت! آیا می‌شود به آنها جواب مثبت داد. من با نرمش خاصی گفتم: البته می‌توان راهی یافت که باب مذاکرات بسته نشود و بتوان کاری کرد. قوام‌السلطنه این دفعه با عصبانیت گفت:‌ یعنی عقیده دارید درباره نفت جوابی بدهیم مثبت که فردا دکتر مصدق در مجلس علیه من اعلام جرم کند و مرا به محاکمه بکشد 10 سال حبس شوم. من گفتم: هرگز دارای چنین عقیده‌ای نیستم که برای حضرت اشرف کمترین مشکل پیش آید ولی می‌خواهم عرض کنم که بلی؛ هم می‌توانید در جواب این پیشنهاد مندرج در این مه‌موراندم مذاکره درباره نفت بکنید و هم دکتر مصدق نتواند علیه جنابعالی اعلام جرم کند،‌ زیرا قانون منع مذاکرات نفت که از آن ابراز نگرانی می‌نمایید شامل پیشنهادی که در این مه‌موراندم شده نیست آن قانون «هرگونه مذاکراه را برای دادن امتیاز نفت» منع می‌نماید در حالی که پیشنهاد مندرج در این یادداشت بدون امضا «تقاضای همکاری برای استخراج نفت و بهره‌برداری از آن است.»‌ قوام‌السلطنه که مرد باهوش و شجاعی بود مثل اینکه این حرف من در دلش نشسته نور امیدی برای رهایی از بن‌بست جلویش نمودار گردیده بود با عجله گفت: یک مرتبه دیگر این مطلب را تکرار کنید. من دو مرتبه توضیح دادم که آن قانون راجع به امتیاز نفت است و این پیشنهاد راجع به استخراج و بهره‌برداری است خوشبختانه آقای عامری که استاد ما در مدرسه دارالفنون بودند و قبلاً‌ هم وزیر دادگستری کابینه خودتان حاضرند و این قانون را با عضویت خود در مجلس به تصویب رسانیدند ممکن است از ایشان کسب نظر کنید. آقای عامری گفت:‌ اگر این‌طور باشد که آقای عمیدی گفتند حق با ایشان است. قوام‌السلطنه با خوشحالی‌،‌ پیرنظر، مدیر کل وزارت خارجه را که با پرونده‌های امر همراه خود آورده بود احضار نمود به او دستور داد فوراً‌ قانون اخیرالتصویب «منع مذاکرات نفت» را بیاورید ببینم که او پس از ربع ساعتی آن را نزد قوام‌السلطنه گذاشت و او هم آن را به جواد عامری نشان داد که به محض قرائت آن مشارالیه گفت: حق با آقای عمیدی نوری است و هیچ اشکال ندارد که پاسخ این یادداشت را درباره نفت عوض کنیم و جواب امیدوار کننده‌ای بدهیم. قوام‌السلطنه با خوشحالی گفت: مثلاً‌ بگوییم حاضریم شرکتی برای استخراج و بهره‌برداری نفت تشکیل دهیم. من گفتم که 51 درصد سهام آن متعلق به ایران باشد. قوام‌السلطنه دستور داد فوراً‌ قسمت اول جواب را در قسمت نفت اصلاح نموده آن را با خوش‌وقتی استقبال نموده دلیل مورد توّهم تبعیض در روابط ایران و شوروی محسوب داشته اعلام دارد که ایران حاضر به تشکیل شرکت سهامی برای استخراج و بهره‌برداری از نفت شمال می‌باشد به مشارکت دولت شوروی که لااقل 51 درصد سهام آن متعلق به ایران باشد. و قسمت‌های دیگر به همان نحوی که نوشته شده بود مورد تأیید قرار گرفت. ضمناً‌ رفقا نیز از من ابراز تشکر نمودند که با حضور ذهنی که از آن قانون داشتم از این بن‌بست توانستم قوام را درآورم.»1
 

دکتر صادق رضازاده شفق (۱۲۷۴–۱۳۵۰) ادیب،محقق،
مترجم و عضو هیئت همراه نخست‌وزیر احمد قوام در سفر به مسکو برای حل اختلافات بین ایران و شوروی
شماره آرشیو: 3598-5ع

پی نوشت:
 
1. ابوالحسن عمیدی‌ نوری،‌ یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند،‌ ج2،‌ تهران:‌ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384، صص76ـ78. https://iichs.ir/vdce.o8nbjh8vz9bij.html
iichs.ir/vdce.o8nbjh8vz9bij.html
نام شما
آدرس ايميل شما