کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

نگاهی به زندگی سپهبد حاجعلی کیا؛

نظامی‌گری به وقت درگیری کوک و ساواک

17 شهريور 1402 ساعت 10:00

مولف : رضا سرحدی

حاجعلی کیا، که به درجه سرتیپی رسیده بود، ریاست مرزبانی کشور را به عهده داشت، اما با روی کار آمدن دولت دکتر مصدق، گزارش‌هایی مبنی بر سوءاستفاده او در جایگاه‌های مختلف ارائه شد که برکناری وی از ریاست مرزبانی و خانه‌نشین شدنش را در پی داشت


 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ حاجعلی کیا کجوری در سال 1285 در مازندران به دنیا آمد. وی در خانواده‌ای ملاک و ثروتمند رشد کرد و وابستگی حکومتی نیز در خانواده وی وجود داشت. پدرش آجودان دربار ناصرالدین‌شاه بود. سپهبد کیا تحصیلات ابتدایی را در مازندران گذراند و پس از آن به تهران آمد و تحصیلات متوسطه را در تهران تکمیل کرد.[1] در سال 1305 به دانشکده افسری رفت و پس از دو سال، با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل شد و فعالیت خود را در ارتش آغاز کرد. کیا ادامه تحصیل خود در حوزه نظامی را در سال 1317 و در خارج از کشور، یعنی سوئد، انجام داد که به علت وقوع جنگ جهانی دوم، دوازده سال طول کشید. سپهبد حاجعلی کیا به منظور تشکیل خانواده با مریم امین ناطقی، که متولد سال 1296 بود و پس از ازدواج با وی به نام «مریم کیا» شناخته شد، ازدواج کرد. همسر وی در زمان تحصیلاتِ او در سوئد همراه وی بود.[2]
 
حاجعلی کیا
حاجعلی کیا
 
فعالیت نظامی؛ از ریاست مرزبانی تا برکناری
حاجعلی کیا در سال 1307 درحالی‌که در 22 سالگی از دانشکده افسری با درجه ستوان دومی فارغ‌التحصیل شده بود، در رسته توپخانه ارتش فعالیت خود را آغاز کرد و پس از مدتی به اداره تسلیحات منتقل شد. کیا در دوره رضاشاه، به دلیل جلب اعتمادها به مأموریت‌های مهمی اعزام شد. سپهبد رزم‌آرا، رئیس وقت ستاد ارتش، او را پس از آنکه از خارج از کشور برگشت، با رتبه سرهنگ دومی به ریاست شعبه تجسس رکن دوم ستاد ارتش منصوب کرد. کیا در ادامه مسئولیت‌هایی چون استاد تاکتیک نظامی در سال 1325 و رئیس امور مرزبانی را بر عهده گرفت، اما این مسیر مسئولیت‌گیری، با علنی شدن فعالیت‌های وی برای حمایت از رژیم صهیونیستی در دولت مصدق ادامه پیدا نکرد.[3]
 
اولین جرقه‌های آشنایی سپهبد کیا با ماجرای یهودیان و همراهی با آنان، در جنگ جهانی دوم، که او در آن زمان در کشور سوئد مشغول تحصیل و تجارت بود، زده شد. وی در بیان خاطرات خود عنوان می‌کند که یک تاجر برلیان که به سوئد آمده بود، یهودی بود و تمام برلیان‌ها، تمام اسبابش را نزد وی به امانت گذاشت تا بتواند به‌تدریج آنها را بفروشد. پس از بازگشت حاجعلی کیا به ایران و قرار گرفتن در جایگاه ریاست مرزبانی کشور، ارتباط او با اسرائیل، در زمان نخست‌وزیری دکتر محمد مصدق علنی شد و این در حالی بود که در هسته مرکزی سازمان کوک، که به ریاست محمدرضا پهلوی شکل گرفت، یکی از اعضای اصلی به نام موسی طوب اسرائیلی بود.
 
حاجعلی کیا
حاجعلی کیا
 
در زمان تشکیل دولت جعلی اسرائیل، یکی از اتفاقات مهم، انتقال یهودیان به سرزمین‌های اشغالی بود که با سازمان‌دهی خاصی انجام می‌شد. در زمان این اتفاق، ایران یکی از کشورهایی بود که در اجرای این طرح، تسهیلاتی ایجاد کرده بود. در این موقع، حاجعلی کیا، که به درجه سرتیپی رسیده بود، ریاست مرزبانی کشور را به عهده داشت و بدیهی بود که بخش اصلی این تسهیلات، در مناطق مرزی انجام می‌شد. با روی کار آمدن دولت دکتر مصدق، گزارش‌هایی مبنی بر سوءاستفاده کیا در جایگاه‌های مختلف ارائه شد که برکناری وی از ریاست مرزبانی و خانه‌نشین شدنش را در پی داشت شد.[4]
 
سپهبد کیا و سازمان کوک
سپهبد حاجعلی کیا در دوره حکومت دکتر مصدق با درایت نخست‌وزیر، به دلیل سوءاستفاده از مقام خود و ایجاد تشکیلات مخفی از ریاست مرزبانی کشور برکنار شد، اما محمدرضا پهلوی به او دستور داد تشکیلات مخفی خود را بازسازی کند؛ بنابراین سازمان کوک به طور رسمی در خرداد ۱۳۳۱ به فرمان شاه تأسیس شد. وجه‌تسمیه این سازمان برگرفته از منطقه کجور و کلارستاق بود. بهانه و توجیه تشکیل آن «تصرف خاک میهن عزیز» به دست اجنبی بود و این بار می‌بایست ایرانی‌های ساکن در هر منطقه اشغالی از مرد و زن و پیر و جوان به هر سن و در هر اشتغالی، به دفاع از وطن بپردازند. لازم بود با نظارت دولت در هر منطقه کمیته‌هایی از افراد شاه‌دوست و نه دارای سوابق چپ و توده‌ای تشکیل شود و از پیشرفت و تبلیغات سوء احزاب و سازمان‌های مخالف دولت جلوگیری کنند.[5]
  
چنین نیروهایی باید آموزش نظامی می‌دیدند و در مواقع اضطراری به نفع سلطنت وارد عمل می‌شدند. رزمجو، که از عمده مالکان و بنیان‌گذاران محلی حزب جنگل بود، رهبر سازمان جوانان کوک شد. برای ریاست بر کمیته‌ها، افراد مطمئن را از میان زمین‌داران و رؤسای ایلات و عشایر انتخاب می‌کردند؛ چرا که تجربه «حزب جنگل» به‌خوبی نشان داده بود که برخی از این طبقات در دفاع از منافع اقتصادی خویش وفادارترین یاران شاهنشاه و فدایی او خواهند بود و با استفاده از ظرفیت‌های محلی و شبکه‌های سازمانی خود، امکان بسیج افراد را در اولین فرصت فراهم خواهند کرد. سرانجام در حوادثی که به کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ منجر شد برتری از آنِ نیروهای انسجام‌یافته شاه‌دوست بود. کیا بیان کرده است که وقتی محمدرضا پهلوی بازگشت، به گوشش رسید که بیشتر کارها علیه مصدق را سازمان کوک انجام داده است و همین‌طور دسته‌دسته از خارج، یعنی از ایالات و ولایات، رؤسای عشایر، اعیان، رجال و ملاکین تشکر خود را از سپهبد کیا به شاه اعلام می‌کردند.[6]
 
در سودای سیاست
سپهبد کیا همواره به سیاست چشم داشت. مدت‌زمان خانه‌نشینی کیا طولانی نبود و پس از کودتای 28 مرداد، وی دوباره به عرصه سیاسی ـ نظامی بازگشت و پس از ناکامی در ورود به مجلس، دوباره وارد ارتش شد و ریاست اداره کل اطلاعات ستاد مشترک را برعهده گرفت. کیا در مهرماه سال 1334 به درجه سرلشکری رسید و در آبان‌ماه همان سال با گذرنامه سیاسی برای مأموریت به انگلستان فرستاده شد و پس از بازگشت، ترفیع مقام گرفت. وی در سال 1338 به درجه سپهبدی رسید و نوع مأموریت‌های اطلاعاتی وی پیچیده‌تر شد.[7]
 
حاجعلی کیا
حاجعلی کیا
 
هم‌زمان با تشکیل ساواک در بهمن‌ماه سال 1335 و با جداسازی فعالیت‌های اطلاعاتی رکن دوم ارتش، به دستور محمدرضا پهلوی، اداره دوم ارتش، که سپهبد کیا بر آن ریاست می‌کرد، تنها رابط مستقیم ارتش با ساواک اعلام شد. اما سپهبد بختیار، که به‌خوبی با چگونگی فعالیت کمیته‌های اصلی و فرعی سازمان کوک آشنایی داشت و خود نیز تعدادی از افراد را به این سازمان معرفی کرده بود، به جمع‌آوری اطلاعات درباره اقدامات و فعالیت‌های سازمان کوک دست زد؛ در نتیجه سازمان امنیت مرکزی به مأموران مربوطه در ولایات دستور داد که برای سربازان کوک شروع به پرونده‌سازی و تهیه گزارش‌های خلاف واقع کنند. این کار در روحیه سربازان کوک ولایات، اثر نامطلوبی برجای گذاشت و در انتساب این سازمان به شاه تردید ایجاد شد.[8]
 
در این ایام، سپهبد حاجعلی کیا، هم ریاست اداره دوم اطلاعات ارتش را به عهده داشت و هم رئیس سازمان کوک بود و هم سازمان مقاومت ملی زیر مجموعه وی قرار داشت؛ ازاین‌رو بود که در خردادماه سال 1339، گفته شد که احتمالا ریاست ساواک به سپهبد کیا سپرده خواهد شد.[9] در زمان اختلاف سازمان کوک و ساواک، انتخابات دوره بیستم کاملا فرمایشی و مهندسی‌شده انجام شد و سپهبد کیا توانست عده‌ای از همراهان خود را به نام نمایندگی مجلس، روانه مجلس شورای ملی سازد تا شبکه‌ای از طرفدارانش در کمیسیون‌های مختلف مجلس اعمال نفوذ کنند. هم‌زمان با این وضعیت، ریاست کیا بر سازمان امنیت به جای تیمور بختیار مطرح شد و ساواک گزارش‌های محرمانه‌ای مبنی بر سوءاستفاده‌های مختلف و همچنین بی‌توجهی او نسبت به شاه جمع‌آوری کرد. در این نبرد قدرت، سپهبد کیا بازنده بود و در 25 اسفند سال 1339 از ریاست اداره اطلاعات ارتش برکنار و بازنشسته شد.[10]
 
از محاکمه نمایشی تا مرگ
در سال 1340 و هم‌زمان با وعده‌های دولت علی امینی مبنی بر مبارزه با فساد، سپهبد حاجعلی کیا دستگیر و روانه زندان شد. با وجود اتهامات مختلفی که به کیا وارد شده بود، با سرنگونی دولت علی امینی، محاکمه او جنبه فرمایشی پیدا کرد و پس از چند جلسه، وی از آن اتهامات تبرئه و از زندان آزاد شد. برخلاف تصور سپهبد حاجعلی کیا، پس از آزادی وی از زندان، دیگر مسئولیتی به او سپرده نشد؛ درنتیجه کیا به ملک‌داری و تجارت مشغول شد و فقط روزهای چهارشنبه را به عنوان روز دیدوبازدید اعلام کرد تا افرادی که در موقعیت‌های مختلف با او در ارتباط بودند، اعم از نظامی و غیرنظامی، در این روز در جلسات منزل وی شرکت کنند. سپهبد حاجعلی کیا در آستانه انقلاب اسلامی از کشور خارج شد و در اوایل دهه 1370 در اروپا درگذشت.[11]
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. حبیب لاجوردی، خاطرات سپهبد حاجعلی کیا، تهران، نشر زیبا، ۱۳۸۱، صص 13-15.
[2]. عباس میلانی، نگاهی به شاه، انتشارات پرشین سیرکل، کانادا، ۲۰۱۳، صص 320-330.
[3]. عرفان قانعی، در دامگه حادثه: بررسی علل و عوامل فروپاشی حکومت شاهنشاهی، لس‌آنجلس، شرکت کتاب، 1391، ص 591.
[4]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک: سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1397، صص 67- 77.
[5]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک: سپهبد حاجعلی کیا و سازمان کوک، ج 1، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1397، صص 7-61.
[6]. همان، صص 15-16.
[7]. میلاد حیدری، «تکوین و دگرگونی شبه‌نظامیان دولتی در ایران (1320-1332): مطالعه موردی «حزب جنگل»»، تاریخ ایران، ش 3 (زمستان 1396)، صص 67-68.
[8]. کریستین دلانوآ، ساواک، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، تهران، طرح نو، 1371، صص 73-75.
[9]. همان، صص 80-83.
[10]. روزنامه کیهان، حاجعلی کیا و دخالت در انتخابات مجلس، ش 21971 (15 مرداد 1397)، قابل دسترس در:
https://www.magiran.com/article/3783481
[11]. عرفان قانعی، همان، صص 95-96.


کد مطلب: 24971

آدرس مطلب :
https://www.iichs.ir/fa/news/24971/نظامی-گری-وقت-درگیری-کوک-ساواک

تاریخ معاصر
  https://www.iichs.ir