شهید آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر صدر و ایده‌پردازی برای تحقق حکومت دینی

رویکرد کلان فقه او، نظام‌سازی اسلامی بود

در روزهایی که بر ما گذشت، از سالروز شهادت متفکر شهید، آیت‌الله العظمی سیدمحمدباقر صدر عبور کردیم. هم از این روی و در نکوداشت کارنامه علمی و عملی آن بزرگ، نوشتاری از آیت‌الله سیدجعفر حجت کشفی را، در تبیین افق نظری و اندیشگی وی، به شما تقدیم می‌داریم. روحش شاد و یادش گرامی باد
آیت‌الله سیدجعفر حجت کشفی
 
بسم الله الرحمن الرحیم
 
شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر، بی‌تردید از نوابغ بزرگ جهان اسلام است. حاصل عمر کوتاه و بسیار پربرکت او، کتاب‌های علمیِ سودمند و ماندگار و شاگردان بی‌نظیر است. درباره مردان عظیم و شخصیت‌های تأثیرگذار، بسیار نوشته‌اند و خواهند نوشت و به دلیل اینکه یک فرد، نمی‌تواند تمام جوانب فکری و علمی و معنوی آنها را تصویر نماید، آنچه این حقیر می‌نگارم، برداشت شخص من است از دقت در سوانح روزگار این ابرمرد شهید و درک حضور کوتاهی که از این اقیانوس بیکران داشتم! در سال 1354، خواب دیدم که مرحوم شهید صدر با جمعی از شاگردانش، در باغستانی نشسته بودند. او عمامه سفید بر سر داشت و در نظر من، وی وجود مقدس ولی‌الله اعظم صاحب‌الزمان بود، تأکید می‌کنم که در عالم خواب چنین بود. ایشان سر برآوردند و فرمودند: من ظهور خواهم کرد، ظهورکردنی! سپس دست به دعا برداشتند و با آهنگی که قابل توصیف نیست، دعا کردند. آن‌قدر آن دعا و مناجات پرتأثیر بود که همه به گریه افتادیم و من چنان می‌گریستم که پرده‌های دلم می‌لرزید! از خواب بیدار شدم، درحالی‌که تمام صورتم، از اشک دیدگانم تَر بود. دو سالی پس از آن، نامه‌ای مفصل به محضر ایشان فرستادم و مشکلات طلاب را در دوران تحصیل برشمردم و مطالبی را معروض داشتم.
آنچه در این مختصر می‌خواهم عرض کنم، این است که مرحوم شهید صدر، همه اصلاحات و طرح‌های عمیق خود را بر محور فقه آل محمد (صلوات‌‌الله علیهم اجمعین) پی‌ریزی می‌فرمود. امروز که چهل و چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و صدها طرح و برنامه از سوی دانشمندان و اندیشمندان گفته و اجرا شده، احتمالا برای بسیاری دشوار می‌آید که بپذیرند محور همه اصلاحات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، باید فقه آل محمد باشد. این افراد به یقین فقه آل محمد را نشناخته‌اند و به پایه‌ها و روش‌های دقیق، عمیق و علمی فقه، آگاهی ندارند. شهید صدر اگر در آن روزگار، از اقتصاد یا فلسفه یا بانک بدون ربا سخن می‌گفت و می‌نوشت، براساس مبانی فقهی می‌نوشت. طرح‌های او، ذوقی و شخصی نبود. او می‌دانست دنیایی که در آن زندگی می‌کنیم و تأثیرات شگرف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آن، از مکتب انبیای الهی و ائمه بر حق نیست، دنیا را جنود ابلیس مدیریت می‌کنند، نوابغ شیطانی شرق و غرب و سیطره ظالمه جهانخواران، مرزبندی‌ها و کشمکش‌های روزافزون را رقم می‌زنند، اصلاح چنین جهانی به سادگی ممکن نیست، زرق و برق دنیای پرشهوت و قدرت مستکبرین عالم، مردم را از ملکوت آسمانی و آیات خداوندی بیگانه کرده است! با همه این عوامل نومیدکننده و موانع عظیم، شهید صدر نومید نبود، بلکه با امیدواری، به ایمان، اخلاق پاک و راه و رسم الهی دعوت می‌کرد. او این کار را، از ژرفای عقل و دل آغاز می‌نمود. نگاه و سیره او، همانند اکسیری بود که مس وجود اشخاص را به طلا تبدیل می‌کرد. یکی از واقعیت‌های علمی که وی بدان توجه داشت، این بود که فقها در عصر غیبت، انجام تکالیف دینی در برخی فروعات را به رعایت احتیاط محول می‌نمودند. بدیهی است عمل کردن به احتیاطات وجوبی و استحبابی، مکلف را مطمئن به انجام وظیفه می‌نماید، ولی در مصالح اجتماعی و برنامه‌های گسترده سیاسی و اقتصادی، احتیاط کارساز نیست، یا اساسا قابل اجرا نخواهد بود! در دولت اسلامی با مدیریت عام ولی فقیه، در مسائلی همانند تعامل با دول دیگر یا برقراری امنیت و عدالت، آن هم با وجود مداخلات قدرت‌های بزرگ، چگونه می‌توان احتیاط کرد؟ و آیا اساسا چگونگی این احتیاط، قابل تصور است؟ گردن نهادن به حقوق بین‌الملل و بسیاری از الزامات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی عصر حاضر، هرگز با احتیاط قابل جمع نخواهد بود. شهید صدر در مقالاتی که تحت عنوان «الاتجاهات المستقبله لحرکه الاجتهاد» منتشر فرمود، به ضرورت تحول فقه و اجتهاد، برای تحقق جامعه دینی تأکید می‌نمود. متأسفانه پس از شهادت آن نابغه عظیم، این حرکت علمی به صورت دقیق و مطابق با واقعیت‌های زمان، حتی در حد بحث و پژوهش درباره پایه‌های نظری آن، دنبال نشد! موضوع مهم دیگر اینکه اجرای احکام اسلام، مخصوصا در عرصه سیاست، فرهنگ و اقتصاد، پس از استنباط اجتهادی حکم شرعی، نیازمند طرح‌های حکیمانه است؛ به عنوان نمونه، اگر بخواهیم ربا را از جامعه ریشه‌کن کنیم و در عین حال، از نظام بانکی سالم برخوردار باشیم و بتوانیم از خدمات ضروری بانکی استفاده نماییم، چه باید کرد؟ و طرح مستقل اسلامی دراین‌باره، که آمیزه طرح‌های شرقی و غربی نباشد، چیست؟‌ در اینجا محتاج نبوغ مغزهای سالم و باریک‌بین دینی هستیم. مرحوم شهید صدر، دراین‌باره نیز برنامه داشت و شاگردان خود را، که از بین صاحبان استعداد و دیانت برمی‌گزید، با چنین اندیشه‌هایی پرورش می‌داد. آخرین نکته‌ای که همیشه مرا به تعظیم و تجلیل قلبی از شهید صدر وا می‌دارد، این است که او پس از طلیعه‌های پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و با اخلاص کامل، همه موقعیت‌ها و امتیازات شخصی را در اختیار هدف بزرگ و آرمانی حکومت دینی قرار داد و شاگردان خود را سفارش اکید کرد که در این راه مبارک جان‌فشانی کنند! وی نظرات علمی خود را در تبیین حقیقت جمهوری اسلامی، در پاسخ به پرسش شهید شیخ راغب حرب، به اختصار و عمق مرقوم داشت. این نامه را حقیر، با اشراف حضرت آیت‌الله سیدکاظم حائری، به پارسی برگرداندم و در سال 1358، توسط مرحوم حجت‌الاسلام شیخ علی اسلامی و در دو نوبت، تحت عنوان جمهوری اسلامی چاپ و منتشر شد.
 
آیت‌الله سیدجعفر حجت کشفی
 
سرمست اگر درآیی عالم بهم برآید
خاک وجود ما را گرد از عدم برآید
گر پرتوی زرویت در کنج خاطر آید
خلوت‌نشین جان را آه از حرم برآید
گلدسته امیدی بر دست عاشقان نه
تا رهروان غم را خار از قدم برآید
گویند دوستانم سودا و ناله تا کی؟
سودا ز عشق خیزد، ناله زغم برآید
دل رفت و صبر و دانش ما مانده‌ایم و جانی
گر غم غم تو باشد، آن نیز هم برآید
سعدی ز سوز سینه هر دم چنان بنالد
کز سوز ناله او دود از قلم برآید
 
سیدجعفر کشفی
1401
https://iichs.ir/vdch-6ni.23nzzdftt2.html
iichs.ir/vdch-6ni.23nzzdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما