«آیت‌الله العظمی سیدعزالدین زنجانی در تعامل با جامعه» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین جعفر فیض‌آبادی

خاندان و اجداد او، جملگی در زمره فقیهان مبارز بودند

ارتباط و تعامل با اقشار گوناگون مردم و شناخت دقیق شرایط و مشکلات آنان، از خصال و ویژگی‌های زنده‌یاد، حضرت آیت‌الله العظمی سیدمحمد عزالدین زنجانی بود. در گفت‌وشنود پی‌آمده، حجت‌الاسلام والمسلمین جعفر فیض‌آبادی، از شاگردان آن بزرگ، دراین‌باره به ارائه دیدگاه‌ها و خاطرات خویش پرداخته است
خاندان و اجداد او، جملگی در زمره فقیهان مبارز بودند
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
آشنایی شما با زنده‌یاد حضرت آیت‌الله العظمی سیدمحمد عزالدین زنجانی چگونه روی داد و عمق یافت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. بنده سال‌ها، افتخار شاگردی ایشان را داشتم و به ایشان، فوق‌العاده علاقه‌مند بودم. ایشان هم الحمدلله نسبت به بنده لطف داشتند و از این رهگذر، از ایشان فراوان آموختم.
 
آیت‌الله سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی (آیت‌‌الله سیدعزالدین حسینی زنجانی)
 
چه ویژگی‌هایی در استاد وجود داشت که شما را تا این حد به ایشان علاقه‌مند کرد؟
حضرت آیت‌الله زنجانی (رحمه‌الله علیه) جامع علوم معقول و منقول و می‌توان گفت در اکثر حوزه‌های معرفتی، کارشناس و متخصص بودند، از جمله: تفسیر، فقه، اصول، فلسفه، عرفان، رجال، حدیث‌شناسی، ادبیات فارسی و... ! همین آشنایی با حوزه‌های مختلف معرفتی، در افکار و اندیشه‌ها و عملکرد ایشان، اعتدال، انسجام و هماهنگی کم‌نظیری را به‌‎وجود آورده بود. ایشان در عین حال که با حوزه‌های مختلف معرفتی آشنایی عمیق داشتند، تحت تأثیر هیچ‌یک از آنها قرار نمی‌گرفتند!
 
این امر، چگونه میسور و محقق می‌شود؟
مثلا ایشان در عین حال که فیلسوف و عارف بودند، فقیه و اصولی و رجالی هم بودند. علاوه بر این در ادبیات فارسی و ادبیات عرب، تسلط و تبحر خاصی داشتند؛ به همین دلیل مثلا هنگامی که تفسیر می‌گفتند، انسان خودبه‌خود به یاد مرحوم علامه طباطبائی می‌افتاد! وقتی فلسفه می‌گفتند، درس و دیدگاه‌های امام را در ذهن تداعی می‌کردند. وقتی فقه می‌گفتند، انسان به یاد مرحوم آیت‌الله بروجردی می‌افتاد و وقتی در زمینه سیاست حرف می‌زدند، یاد و خاطره سیدجمال‌الدین اسدآبادی برای انسان زنده می‌شد! هیچ حوزه معرفتی‌ای در وجود ایشان، تحت‌الشعاع حوزه‌های دیگر معرفتی قرار نمی‌گرفت و جامعیت شخصیت ایشان هم، ناشی از همین آزادی فکری و استقلال اندیشه بود. افزونی علم و دانش، طبیعتا به تعادل فکری و شخصیتی منجر می‌شود و انسان هرگز، به ورطه‌های خطرناک افراط و تفریط نمی‌افتد. ایشان بسیار معتدل بودند و بنده هرگز در هیچ زمینه‌ای، از ایشان افراط و تفریط ندیدم.
نکته دیگر، تواضع کم‌نظیر ایشان بود. به واقع اسطوره فروتنی، سعه صدر و بردباری بودند و انسان می‌توانست خیلی راحت، نظرات مخالفش را در محضر ایشان مطرح کند و ایشان با کمال تواضع پاسخ می‌‌دادند. هرگز به یاد ندارم در بحث‌ها و مناقشاتی که گاهی طلاب دچارش می‌شدند، عصبانی یا دلتنگ شوند. به دلیل همین تواضع کم‌نظیر بود که اقشار مختلف مردم واقعا به ایشان علاقه داشتند؛ مخصوصا برای پاسخ به سؤالات جوانان، ساعت‌ها و حتی روزها وقت می‌گذاشتند و می‌فرمودند: «اینها قرار است فردای جامعه را بسازند؛ لذا باید برای سؤالات خود پاسخ‌های قانع‌کننده دریافت کنند که گرفتار شبهات و انحرافات فکری نشوند». نیازهای روز جوانان را به‌درستی می‌دانستند و لذا در گفت‌وگو با آنان، زبانشان را می‌شناختند و با مسائلشان آشنا بودند. جوان‌ها هم خیلی راحت، مسائلشان را به ایشان می‌گفتند.
 
از تأثیرگذاری ایشان بر جوانان چه خاطره‌ای دارید؟
من در دانشکده پزشکی، دانشجویی داشتم که بسیار منزوی و گوشه‌گیر بود! روزی از او، علت این کناره‌گیری‌ها را سؤال کردم. پاسخ داد که خانواده‌ام بهائی هستند و من تحت تأثیر اندیشه و کردار آیت‌الله زنجانی و همچنین فرزندشان آقا سیدمحمدباقر، مسلمان شده‌ام و حالا از طرف خانواده، سخت تحت فشار هستم و حتی اجازه ندارم در خانه نماز بخوانم! توصیه مرحوم آیت‌الله زنجانی به این جوان، این بود که هرگز با پدر و مادرش، رفتار تندی نداشته باشد و با آنها، با کمال احترام و مهر و محبت رفتار کند. در مورد خواندن نماز، اگر برایش میسر است به مسجد برود و نماز بخواند و اگر میسر نیست، همان جا در بسترش نماز بخواند و ایجاد حساسیت نکند!
 
و نهایتا سرانجام این جوان چه شد؟
ایشان با عمل به توصیه‌های آیت‌الله زنجانی توانست به مرور زمان بر پدر و مادرش تأثیر بگذارد و حتی مادرش ــ که در روزهای آخر عمر دچار سرطان شده بود ــ مسلمان شد و با آداب و رسوم اسلامی، در قبرستان مسلمانان دفن شد! توصیه‌های آیت‌الله زنجانی به این جوان، مبنی بر حفظ اعتقادات و در عین حال رفتار محبت‌آمیز و مدارا با پدر و مادر، حقیقتا نکته تربیتی بزرگی است.
ویژگی برجسته دیگر ایشان، روحیه جست‌وجوگرشان بود. ایشان هرگز خود را از پرسش، مطالعه و پژوهش، مستغنی نمی‌دانستند و همیشه از ما می‌خواستند اگر کتاب جدیدی منتشر شد، به ایشان اطلاع بدهیم یا برایشان تهیه کنیم و همواره ما را به مطالعه و پژوهش بیشتر، تشویق می‌کردند. ایشان حتی در روزهای پایان حیات مبارکشان ــ که بیماری سرطان در بدنشان بسیار پیش رفته بود ــ حتی اگر نمی‌شد که چند ساعت مطالعه کنند، حداقل روزی ده دقیقه مطالعه می‌کردند و یا ذکر می‌گفتند! به همین دلیل کتابخانه شخصی ایشان، چه در مشهد و چه در زنجان، کتابخانه‌ای بسیار غنی بود. ازآنجاکه با زبان فرانسه هم آشنایی داشتند، کتاب‌هایی را هم به فرانسه می‌خواندند و مخصوصا علاقه زیادی به رمان‌های بزرگان ادب فرانسه، همچون ویکتور هوگو داشتند.
گذشته و پیش‌تر و بیشتر از تمامی اینها، آیت‌الله زنجانی انس مستمر، عمیق و گسترده‌ای با قرآن داشتند. در تفسیر، مبدع روش‌های تازه‌ای بودند و مخصوصا روی واژه‌شناسی در قرآن، بسیار تأکید می‌کردند. خودشان هم با واژه‌ها، برخوردهای اجتهادی منحصربه‌فردی داشتند و روی تفسیر قرآن به قرآن، تکیه می‌کردند و می‌فرمودند: «باید در تفسیر قرآن، شرایط و واقعیت‌های زمانه را در نظر گرفت و به صورت کتابی که در تمام زمان‌ها جاری و ساری است، تفسیر کرد». ایشان اکثر دعاهای معصومین(ع) را از حفظ بودند و مخصوصا در این مورد، کتاب «مفتاح‌الفلاح» شیخ بهائی را سفارش می‌کردند. به صحیفه سجادیه، علاقه فوق‌العاده‌ زیادی داشتند و بسیار تحت تأثیر دعاهای آن بودند و می‌فرمودند: «دعاهای امام سجاد(ع)، شبیه معجزه‌اند!» می‌فرمودند: «اشکال کار عرفا این است که به‌جای توصیه به خواندن دعاهای معصومین(ع)، اذکاری بی‌سند را به مریدانشان القا می‌کنند، درحالی‌که این دعاها نجات‌بخش هستند».
 
در عرصه عبادی، منش آیت‌الله زنجانی را چگونه دیدید؟
ایشان با نماز و عبادت‌های شبانه، انس دیرینه داشتند و نماز شب‌هایشان طولانی بود! معمولا هم در قنوت‌هایشان، دعاهای منقولِ صحیفه سجادیه در صلاه‌اللیل را می‌خواندند. به اهل‌بیت(ع) ارادت و عشق زیادی داشتند و به‌رغم اینکه ناگواری‌های دوری از زنجان، یعنی شهر آباء و اجدادی‌شان ــ که در آنجا پایگاه مردمی وسیعی داشتند ــ ایشان را بسیار آزار می‌داد، اما می‌فرمودند: «همجواری با حضرت رضا(ع)، تحمل مصائب و مشکلات را آسان می‌کند و به انسان، احساس امنیت می‌دهد».
 
ارزیابی شما از جنبه‌های اجتماعی و سیاسی شخصیت ایشان چیست؟
نگاه ایشان به مسائل سیاسی، اجتماعی و تاریخی، بسیار عمیق و گسترده بود. مطالعات تاریخی فراوانی در تاریخ ایران، اسلام و تشیع داشتند؛ به همین دلیل تحلیل‌هایشان از رویدادهای تاریخی هم، بسیار عمیق بود. انقلاب را با تمام وجود درک کرده بودند و آثار آن را در کشورهای منطقه و کشورهای اسلامی، به‌خوبی در می‌یافتند و احساس می‌کردند. اجداد و پدر ایشان، جملگی در زمره مجتهدانی بودند که در میدان مبارزه حضور داشتند و با فرقه دموکرات و بهائی‌ها، تقابل جدی کرده بودند. همیشه می‌فرمودند: «حتی اگر غیر از شهید آیت‌الله مطهری و شهید آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر، هزینه دیگری هم برای این انقلاب نپرداخته بودیم، باید آن را به هر نحو ممکن حفظ می‌کردیم». تنها نکته مهم برای ایشان، حفظ اصل انقلاب و نظام اسلامی بود و چندان توجهی به اینکه چه کسی بیاید و چه کسی برود، نمی‌کردند؛ لذا چه در ایام حیات حضرت امام و چه پس از رحلت ایشان در دوره زعامت مقام معظم رهبری، نهایت همراهی را داشتند و با ارادت تمام تلاش می‌کردند. در امر سیاست، فوق‌العاده هوشیار بودند و هرگز هیچ گروه و دسته‌ای، نتوانست از ایشان پاسخ خاصی به نفع خود بگیرد. ایشان به هیچ‌وجه اجازه ندادند کسی از محبوبیت ایشان، در جهت اهداف سیاسی‌اش استفاده کند. همواره سعی می‌کردند از راه‌های مختلف، در جریان مشکلات مردم قرار بگیرند و به علت ارتباطات گسترده‌ای که با طیف‌های مختلف اجتماعی داشتند، همواره به مسائل اجتماعی آگاهی داشتند. به مشکلات فرهنگی و معیشتی مردم، بسیار حساس بودند و تا جایی که در توانشان بود، سعی می‌کردند نیازهای کسانی را که به ایشان مراجعه می‌کردند برطرف کنند؛ مخصوصا مشکلات مالی علما و فضلای حوزه، بسیار آزارشان می‌داد و با اینکه برایشان دشوار بود که از ثروتمندان درخواست کمک کنند، اما برای رفع مشکلات مردم، این کار را می‌کردند. تعامل ایشان با مردم و اقشار مختلف آنان، بسیار جدی و شاخص بود.
 
https://iichs.ir/vdceov8z.jh8ovi9bbj.html
iichs.ir/vdceov8z.jh8ovi9bbj.html
نام شما
آدرس ايميل شما