«آیت‌الله العظمی سیدعزالدین زنجانی در عرصه اندیشه و اخلاق» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمجتبی معاون‌زاده غزنوی

او یکی از پیشگامان انقلاب و تأسیس نظام اسلامی بود

راوی خاطرات پی‌آمده، در زمره شاگردان زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدمحمد عزالدین زنجانی است که حالات و مقامات استاد را در دو عرصه اندیشه و اخلاق، شاهد بوده است. حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمجتبی معاون‌زاده غزنوی در این گفت‌وشنود، به شمه‌ای از خاطرات خود دراین‌باره اشاره کرده است
او یکی از پیشگامان انقلاب و تأسیس نظام اسلامی بود
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
در نگاه شما، چه ویژگی‌هایی در شخصیت اخلاقی زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدمحمد عزالدین زنجانی، از همه برجسته‌تر بودند؟
بسْم اللّه الرَّحْمن الرَّحیم. شخصیت مرحوم آیت‌الله زنجانی (اعلی الله مقامه) آن‌گونه که در بین خواص مطرح بود، در بین عامه مردم نبود! علت هم این بود که خود ایشان، تمایلی به مطرح شدن نداشتند. این نکته، رهیافت مناسبی به شناخت سیره و منش ایشان است. علاوه بر این، آن بزرگوار به‌رغم اینکه تظاهر به زهد نمی‌کردند و حتی از نظر ظاهر زندگی، موجه و برخوردار به نظر می‌رسیدند، اما به‌واقع برای دنیا و تجلیات آن، ارزشی قائل نبودند. نحوه خرید یک ساختمان کلنگی قدیمی و تبدیل آن به این ساختمان جدید در اواخر عمر، کاملا بیانگر این نکته است که ایشان، به مظاهر دنیا توجهی نداشتند. یک روز قبل از ظهر بود که طبق معمول، برای درس خدمت ایشان رفتیم، دیدیم که خانه کلنگی و دو طبقه‌شان، سقف ندارد! در واقع بخشی از سقف اتاق ورودی، ریخته بود! ایشان به اصرار یکی از دوستان، سرانجام تصمیم به بازسازی خانه گرفتند و من می‌دانم که برای این کار، وام دریافت کردند و نهایتا هم، هیچ دخل و تصرفی در مدیریت ساخت این خانه نداشتند! ایشان در فاصله‌ای که خانه ساخته می‌شد، در جای دیگری اقامت کردند و در مدت ساخت خانه، فقط یکی دو بار به آنجا سر زدند! یک بار من همراهشان بودم و دیدم که در حیاط، آجرهای یک حوض فانتزی را چیده‌اند! حاج‌آقا دستور دادند آن را خراب کنند و حوض ساده‌ای بسازند و فرمودند: «حاضر نیستم اعصاب خود را خرج این نوع تشریفات کنم!». در مجموع، هرگز ندیدم ایشان وارد قیل و قال‌های دنیایی شوند و نسبت به این‌گونه مسائل، بسیار بی‌اعتنا بودند. همواره می‌فرمودند: «به فرمایش حضرت علی(ع)، همیشه همتت را مشغول یک کار کن، ابتکار در همت به یک امر واحد است و آن چیزی هم ارزش چنین همتی را دارد، توجه به خدا و اهل‌بیت(ع) است و بس!». با اینکه همیشه یک رجل سیاسی آگاه بودند، ابدا به اینکه چه کسانی از منافع دنیوی بهره‌مند می‌شوند، توجه نمی‌کردند! با اینکه سابقه مبارزاتی و زندان و تبعید داشتند، ذره‌ای گرفتار دنیا نبودند و همواره به دنبال احیای دنیای دینی بودند. برای احیای دنیاداری دینی به زحمت افتادند، ولی هرگز گرفتار مطامع دنیوی نشدند. بااین‌همه به عنوان یکی از پیشگامان انقلاب و تأسیس نظام اسلامی، همواره در تظاهرات 22 بهمن، روز قدس و... حضور پیدا می‌کردند.
با شنیدن نام حضرت زهرا(س) یا حضرت ابا عبدالله(ع)، اشک در چشمشان جمع می‌شد و هیچ نوشته‌ای از ایشان پیدا نمی‌کنید که در آن توسل به حضرت حجت(عج) وجود نداشته باشد. ایشان ذهنشان را به کم و زیاد دنیا مشغول نمی‌کردند و تا آخر عمر، شئون علمی خود را وا نمی‌گذاردند.
 
سیدمجتبی معاون‌زاده غزنوی
 
با عنایت به مراوده علمی‌ای که با ایشان داشتید، ایشان در حوزه علومی که در آنها تبحر داشتند، چه رویکردهایی را دنبال می‌کردند؟
تقیّد داشتند که حتما، دو درس فقه و اصول را تدریس کنند. ظاهرا پدرشان یا بعضی از اساتیدشان، در نجف توصیه کرده بودند که از اصول و فقه، یکی را صبح و یکی را بعدازظهر تدریس کنند و همیشه به این توصیه عمل می‌کردند. یکی از اموری که ایشان اهتمام فراوانی به آن داشتند ترویج معارف الهی در حکمت و عرفان بود و در این زمینه، آثارحاج ملا هادی سبزواری تا ملاصدرای شیرازی را به سبک کلاسیک و کتب اعتقادی و کلامی را به‌طور خصوصی و برای افرادی منتخبِ خود، تدریس می‌کردند. ایشان حافظه فوق‌العاده قوی‌ای داشتند که تا دو سه روز قبل از فوتشان همچنان فعال بود؛ لذا آیات، روایات و اشعار ــ به‌خصوص اشعار مولوی ــ را راحت و بدون مراجعه به متن بیان می‌کردند. نگرش ایشان به مولوی، خاصِ خودشان بود. جرم ایشان نزد بسیاری از علمای کم‌لطف، این بود که در عین حال که از مولوی تبری می‌جستند، اشعار او را زیاد می‌خواندند و می‌فرمودند: «مولوی در توضیح معانی دینی و توضیح بعضی از آیات و روایات به زبان پارسی، بسیار شیوا عمل کرده است». اسباب تأسف است که بگوییم فلان فیلسوف غربی، زیبا گفته یا فلان ضرب‌المثل چینی یا انگلیسی، متضمن معانی بدیعی است، اما اشعار مولوی را کنار بگذاریم! انکار مهارت مولوی در انتقال مفاهیم بلند، نوعی تحجر و جمود فکری است! این افراد کم‌التفات، توجه نمی‌کردند که آیت‌الله زنجانی نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه و اکثر روایت‌ها را حفظ بودند و در مناسبت‌های مختلف، آنها را ذکر می‌کردند و آنان از روی بی‌توجهی، فقط همین اشعار را می‌دیدند! ایشان می‌فرمودند: «این نوع تنگ‌نظری‌ها، موجب محجوریت علم و عالم می‌شود. مولوی بسیاری از معانی را خوب درک و بیان کرده و بی‌توجهی به آثار او، کم‌لطفی به فرهنگ این کشور و محروم ماندن از مفاهیم بلند است».
شاید یکی از دلایلی که آیت‌الله زنجانی نتوانستند در مشهد حضور مردمی بهتری داشته باشند، همین تنگ‌نظری‌ها و تبلیغات سوء بود. خداوند از سر تقصیرات کسانی که نگذاشتند مردم از این سرچشمه فیاض، بهره بیشتری ببرند، بگذرد! ایشان یکی از نوادر روزگار ما و نعمت‌های الهی برای حوزه‌های علمیه بودند.
 
https://iichs.ir/vdcb0wb8.rhb9wpiuur.html
iichs.ir/vdcb0wb8.rhb9wpiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما