«سیری در سیره آیت‌الله العظمی سیدعزالدین زنجانی» در گفت‌وشنود با آیت‌الله علی علمی اردبیلی

در دورانی که کسی جرئت بردن نام امام را نداشت، او به معرفی آن بزرگ پرداخت

گفت‌وشنود پی‌آمده، برگ دیگری از روایات شاگردان زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدمحمد عزالدین حسینی زنجانی، از سیره آن بزرگ به‌شمار می‌آید. در این نوبت، زنده‌یاد آیت‌الله حاج شیخ علی علمی اردبیلی، به بیان خاطرات خویش از منش علمی و عملی استاد پرداخته است
در دورانی که کسی جرئت بردن نام امام را نداشت، او به معرفی آن بزرگ پرداخت
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
جنابعالی از چه مقطعی و چگونه، با زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدعزالدین زنجانی آشنا شدید؟
بسم اللّه الرَّحمن الرَّحیم. پدر بنده آیت‌الله شیخ محمدعلمی اردبیلی، از دیرباز با ایشان آشنایی داشتند و این ارتباط زمانی که در نجف بودیم، ادامه پیدا کرد؛ به‌طوری که هر وقت ایشان به نجف می‌آمدند، پدرم به استقبالشان می‌رفتند. بعد که بنده به مشهد سفر کردم، ابتدا قصد داشتم به نجف برگردم، ولی صدام حسین علیه حسن البکر کودتا کرد و نتیجتا بر اثر شرایط سیاسی جدید، من به عراق ممنوع‌الورود شدم و بالاجبار در مشهد ماندم! در سال 1352، مرحوم آیت‌الله سیدعزالدین زنجانی به مشهد تبعید شدند و من به توصیه پدرم، به دیدن ایشان رفتم و این ارتباط ادامه پیدا کرد. ایشان در مشهد، درس تفسیر قرآن داشتند و بنده به شکلی منظم، در این جلسات ــ که گیرایی خاصی داشتند و مرا به‌شدت شیفته کرده بودند ــ شرکت می‌کردم. در سال 1352 که این جلسات برگزار می‌شدند، جلسات تفسیر قرآن در مشهد کم بود. بنده پیش از آن، به بعضی از جلسات تفسیری رفته بودم و در زمینه تفسیر، مطالعاتی داشتم و حتی چیزهایی هم نوشته بودم، ولی ایشان چون عالم، فیلسوف، عارف، تاریخ‌دان، لغت‌شناس و به عبارتی محیط بر تمام علوم اسلامی و صاحب‌نظر بودند و لذا به دلیل چند بعدی بودن و عمق اندیشه‌شان، تفسیر متفاوتی داشتند. بنده نه‌تنها خودم از تفسیر ایشان استفاده می‌کردم، بلکه همه طلاب و طالبان واقعی علم را تشویق می‌کردم که از محضر ایشان استفاده کنند.
 
آیت‌الله علی علمی اردبیلی
 
چه ویژگی‌هایی در شخصیت ایشان، برای شما از همه جالب‌تر و برجسته‌تر بودند؟
ایشان ویژگی‌های اخلاقی منحصربه‌فردی داشتند و تواضع بی‌نظیر ایشان، باعث شده بود که بسیار محبوب مردم باشند. بسیار خوش‌محضر، خوش‌اخلاق و شوخ‌طبع بودند و لذا مباحث خشک علمی از زبان ایشان، شنیدنی و دلنشین بود. بارها همراه ایشان، برای گردش و تفریح می‌رفتیم و ایشان با اینکه از ما عالم‌تر و بزرگ‌تر بودند، صرفا به دلیل اینکه ما طلبه و با مسلک ایشان همراه بودیم، ما را تشویق می‌کردند و مورد لطف خود قرار می‌دادند.
 
شما تنها از کلاس‌های تفسیر ایشان استفاده می‌کردید؟
در دوران انقلاب، به دلیل اینکه در فعالیت‌های مبارزاتی و راه‌پیمایی‌های متعدد شرکت می‌کردم، نمی‌توانستم به شکل مرتب، از درس فقه ایشان استفاده کنم. بعدا هم که به‌قدری مشغله پیدا کردم که فرصت رفتن به دروس را نداشتم. البته در سال‌های 1355 و 1356، مدتی در مدرسه سلیمانیه مشهد، در درس اصول ایشان هم شرکت می‌کردم، اما در کل و آن‌گونه که باید، از وجود ارزشمند ایشان استفاده نکردم. بنده واقعا به ایشان و علمشان اعتقاد داشتم و نظیر ایشان را در احاطه علمی کمتر دیده‌ام. در دوره‌ای که در دروس فقه، اصول و تفسیر ایشان شرکت می‌کردم، کاملا متوجه تبحر ایشان در علومی چون: روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و فلسفه غرب شدم. ایشان در سر درس، به نکاتی اشاره می‌کردند که بهترین سرنخ برای طلاب اهل پژوهش بود. ویژگی دروس ایشان، نگاه جامع‌الاطرافشان به مسائل بود.
 
از رابطه ایشان با حضرت امام، چه نکته‌ای را به خاطر دارید ؟
در دورانی که کسی جرئت نمی‌کرد نام امام را بیاورد، ایشان با جرئت تمام، به معرفی ایشان می‌پرداختند و از این نظر، در بین طلاب و روحانیون زبانزد بودند. در کل، آن بزرگوار نقش بسیار ارزشمندی، در معرفی شخصیت امام خمینی به جامعه آن روزگار داشتند.  
 
https://iichs.ir/vdcjioev.uqehazsffu.html
iichs.ir/vdcjioev.uqehazsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما