طنز «توفیق»: شهریه مدارس را به جای تثبیت زیاد کنید!/طنز «توفیق»: شهریه مدارس را به جای تثبیت زیاد کنید!/با این گرانی ... هنوز از زنده‌هایی؟!/سود 45 میلیون تومانی در یک کاخ پانزده‌میلیونی!
طنز «توفیق»: شهریه مدارس را به جای تثبیت زیاد کنید!
مجله طنز «توفیق» در شماره امروز خود نوشت: این روزها در اکثر محافل بحث بر سر میزان شهریه مدارس است و برای عده‌ای این سؤال پیش آمده که آیا امسال شهریه مدارس به میزان سال گذشته تثبیت خواهد شد یا ترقی و تنزل می‌یابد؟
ولی باید دانست که تنزل شهریه به هیچ وجه به صلاح ما نیست؛ چون تنزل شهریه در حکم تنزل فرهنگ مملکت است و خیال نمی‌کنم کسی باشد که بخواهد فرهنگ کهنسال ما خدای نکرده تنزل کرده و در انظار، خوار و بی‌ارزش جلوه‌گر شود پس باقی می‌ماند تثبیت یا ترقی شهریه.
البته ما با تثبیت شهریه به مأخذ سال گذشته، چندان مخالفتی نداریم، ولی باید دید که با ترقیات شگرفی که در یک سال اخیر در تمام شئون مملکتی پیدا شده آیا صلاح است که ما شهریه را تثبیت کرده و از ترقی آن جلوگیری کنیم؟
«شهریه» در واقع از [آنِ] خدمت‌گزاران صدیق دستگاه معارف است و به هیچ وجه نباید موجباتی فراهم کرد که این خدمت‌گزار باوفا در یک میزان معینی تثبیت شود و در جا بزند.
بنابراین معتقدیم که به جای تنزل دادن یا تثبیت شهریه، شعب بانک رهنی در تهران و ولایات زیاد شود تا اولیای دانش‌آموزان بتوانند در رستاخیز ترقی شهریه شرکت جسته و در حقیقت خدمت ناچیزی به فرهنگ مملکت خود انجام دهند.
توصیه یک شاعر طنزسرا به جوانان: همه چیز گران شد، به تریاک و سیگار پناه ببر!
مجله طنز «توفیق» در شماره امروز خود به قلم یک شاعر طنزسرا از کاشان به نام «ح. جهادی» نوشت:
نرخ آب و نان گران شد، ای پسر بیدار شو
دیپلمت بنداز دور و گوشه‌ای در کار شو ...
گر که می‌خواهی تنت سالم بماند سال‌ها
همدم سرسخت تریاک و هر و سیگار شو
گر دلت خواهد شوی تاجر بیا از من شنو
از طریق سبزه‌میدان عازم بازار شو
گر طلبکاری سر راهت گرفت از بهر پول
آستین بالا بزن آماده انکار شو
هر دکانی نسیه دادت آن چه می‌خواهی بخر
گر ندادت نسیه، دامانش بگیر و زار شو
الغرض این بنده اشعارم در اینجا ته کشید
همچو من مجنون شو و گوینده اشعار شو
با این گرانی ... هنوز از زنده‌هایی؟!
«توفیق» در یک مطلب طنز دیگر به گرانی پرداخته و نوشت:
«به قبرستان گذر کردم صباحی»
برآمد از ته قبری صدایی
به من گفتا عمو! با این گرانی
هنوزم از گروه زنده‌هایی؟!1
سود 45 میلیون تومانی در یک کاخ پانزده‌میلیونی!
«توفیق» نوشت: بدون مقدمه باید گفت در قرن چهاردهم هجری دادوستد و صنایع از تمام جنبه‌ها رونقی عالی داشت. فی‌المثل وضع بازار تهران چنان محکم بود که آزمایشات اتمی ینگه‌دنیا هم نمی‌توانست آن را تکان بدهد!!
در سال 1340 شمسی بازار تهران اندکی کسالت پیدا کرد، اما مردی به نام «دکتر امینه»،2 متخصص معروف میکروفونی با یک آمپول، وضع بازار را بهبود بخشید، به طوری که سال‌های سال بدون اینکه ناراحت شود به خواب راحت فرو رفت!؟
دیگر از صنایع مهم در قرن چهاردهم می‌توان «مقاطعه‌کاری» را نام برد. از شگفتی‌های این صنعت این است که در یک کاخ پانزده‌میلیون تومانی، 45 ملیون تومان سود برده‌اند و یا با یک متر آسفالت راه میلیون‌ها تومان ... (صدای سرفه شدید نویسنده!)
صنعت «سدسازی» نیز در این دوره رواج داشت به طوری که کشور ایران در خاورمیانه «اول» در آسیا «دوم» و در جهان «پنجم» محسوب می‌شد و برق زیاد حاصله از این سدها به کشورهای همسایه غرض داده می‌شد و از آب آن هم برای کشاورزان بذر می‌ساختند(!)
پول رایج آن زمان «ریال» بود که پشتوانه آن دلارهای موجود در حساب‌های رجال در بانک‌های سوئیس بود!
ایران با تمام کشورهای دنیا قراردادهای بازرگانی «زیاد بده و کم بگیر» داشت، در قرن چهاردهم وسع مالی مردم اعم از بیچارگان مرفه! تا رجال سوئیس‌رفته خوب بود، به طوری که اگر کسی می‌خواست به گدا پول بدهد (که پیدا نمی شد!) فورا یک چک حضوری به مبلغ دهشاهی به نام طرف می‌کشید و... فردا صبح چک برمی‌گشت!؟
مدارک موجود نشان می‌دهد که مسئله ذوب آهن در سال 1400 به مرحله مطالعه رسیده بود!!3
